درباره کنش سیاسی برنده نوبل ادبیات و هنرمندان و نویسندگانی که همین راه را رفتهاند
یک تیر، دو نشان
استعدادهای بزرگ اغلب روحی آزاد دارند. پوشکین که او را یکی از بزرگترین نویسندگان روسیه میدانند، خشم و عصبانیت مقامات روسی را برانگیخت؛ چراکه او خدمتگزار وفادار دولت و نوشتن آثار متعارف، شعری جسورانه و مستقل نوشت که سبک آزاداندیشی، نوآورانه و تمایل به تمسخر ستمگران قدرتمند و ضعیف را به نمایش گذاشت.
استعدادهای بزرگ اغلب روحی آزاد دارند. پوشکین که او را یکی از بزرگترین نویسندگان روسیه میدانند، خشم و عصبانیت مقامات روسی را برانگیخت؛ چراکه او خدمتگزار وفادار دولت و نوشتن آثار متعارف، شعری جسورانه و مستقل نوشت که سبک آزاداندیشی، نوآورانه و تمایل به تمسخر ستمگران قدرتمند و ضعیف را به نمایش گذاشت.
در طول تاریخ داستانهایی از این دست بسیارند که آدمهایی سری بین سرها درآوردهاند، در برابر ظلم و ستم سکوت نکردهاند و به فکر منافعشان نبودند، دنیای هنر و ادبیات و سیاست همیشه مرز باریکی داشته است و چه بسیار هنرمندان و نویسندگانی بودهاند که اعتراضشان را به تصویر درآورده یا در قالب کلمات بیان کردهاند و این اعتراض بسیار بیشتر دیده و شنیده شده است.
بدیهی است در دنیای امروز سیاست پایش به تمام موضوعات باز شود و در این سالها شاهد این هستیم که بسیاری از هنرمندان و نویسندگان در جشنوارهها و در مراسم اعطای جایزهها اعتراضشان را به موضوعی سیاسی، اجتماعی یا حتی محیطزیستی بیان میکنند، چراکه این مکان و زمان بهترین جایی است که اعتراضشان به بهترین شکل ممکن پوشش داده میشود زیرا تمام نگاهها، لنز دوربینها و رسانهها بهسمت آنها میچرخد و هر حرف و عملشان بیشتر شنیده و دیده میشود.
اعتراض به جنگ در غزه
این روزها هان کانگ، نویسندهی کره جنوبی که همین چند روز پیش جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد به صدر اخبار ادبی آمده و حالا در دنیای ادبیات تمام توجهات به او معطوف شده است. او برخلاف رسم مرسوم برندگان جوایز نوبل، از برگزاری کنفرانس خبری امتناع کرد و دلیلش هم کاملاً سیاسی بود. او از طریق پدرش که او هم نویسنده است، اعلام کرده که تراژدیهای جهانی مانند جنگ روسیه و اوکراین و همینطور اسرائیل و فلسطین جایی برای جشن گرفتن برای جایزهاش نمیگذارد.
هان سوئنگ وون، پدر ۸۵ سالهی هان، این پیام را طی کنفرانس خبری منتقل کرد و گفت: «هان به من گفت که با جنگی که شدت مییابد و مردم هر روز میمیرند، چطور میتوانم جشن بگیرم یا کنفرانسی خبری برگزار کنم؟» به اعتقاد پدر هان، دیدگاه دخترش از یک نویسندهی ساکن کره، ناگهان به آگاهی یک نویسندهی جهانی تغییر کرده است.
هان کانگ اولین فرد معروفی نیست که اعتراضش را به سیاستهای جهانی و جنگ اعلام کرده است و این اولینبار نیست که برندهی یک جایزه سعی میکند اعتراضش را به گوش جهانیان برساند.
یکی دیگر از رویدادهایی که اخیراً پای سیاست به آن باز شد، جشنوارهی ونیز بود که در مراسم پایانی چند نفر از برندگان از موقعیت بهدستآمده استفاده کردند تا اعتراضشان را به جنگ غزه بیان کنند. اسکندر کوپتی که «تعطیلات شاد» او جایزهی بهترین فیلمنامهی افقهای ونیز را گرفت، به نسلکشی مداوم در غزه اشاره کرد و گفت که این واقعیت دردناک ما را بهیاد پیامدهای ویرانگر ظلم و ستم میاندازد.
اما شاید شدیدترین اظهارات از زبان سارا فریدلند در این جشنواره بیان شد؛ او هنگام دریافت جایزهاش با محکوم کردن نسلکشی اسرائیل در غزه گفت: «بهعنوان هنرمندی یهودی-آمریکایی باید توجه داشته باشم که این جایزه را در سیصدوسیوششمین روز از نسلکشی اسرائیل در غزه و هفتادوششمین سال اشغالگری اسرائیل میگیرم. بر این باورم، مسئولیت ما بهعنوان افرادی که در حوزهی سینما فعالیت داریم این است که از بسترهای نهادی که از طریق آن کار میکنیم، برای مقابله با معافیت از مجازات اسرائیل در صحنهی جهانی استفاده کنیم. من با مردم فلسطین در مبارزه برای آزادی اعلام همبستگی میکنم.»
معترضان به جنگ ویتنام
جنگ ویتنام یکی از آن رویدادهایی در جهان بود که بعد از گذشت سالها از آن، بسیاری از آمریکاییها از به یاد آوردناش احساسی همراه با اندوه و شرم را تجربه میکنند؛ جنگی که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبههی ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی از یک سو و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش بهویژه آمریکا از سوی دیگر رخ داد. در این دوران اعتراضات بسیاری در آمریکا و جهان شکل گرفت. در این میان هنرمندان بسیاری هم به این جنگ اعتراض کردند و چه محملی بهتر از جوایز بزرگ و جهانی مانند اسکار و نوبل برای اعتراض سیاسی.
در سال ۱۹۷۳ مذاکرهکننده ویتنام شمالی، له دوک تو، رهبر انقلابی حزب کمونیست ویتنام بهطور مشترک جایزه صلح نوبل را به همراه هنری کیسینجر بهدلیل گفتوگوهایشان برای پایان دادن به خشونت در جنوب شرقی آسیا دریافت کردند. اما له دوک تو، فوراً آن را رد و اشاره کرد که هنوز صلح در ویتنام برقرار نشده است، بنابراین اعطای جایزه زودهنگام است.
جان لنون معروف هم یکی از کسانی است که در سال ۱۹۶۵عالیترین نشان امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد. این خواننده و آهنگساز معروف بیتلز چهار سال بعدش این عنوان را به چند دلیل پس داد؛ ازجمله دخالت انگلستان در مسئلهی نیجریه ـ بیافرا بود؛ جنگی خونین که سهسال طول کشید و حدوداً سهمیلیون نفر در آن کشته شدند و با سکوت جهان روبهرو شد. یکی دیگر از دلایلی که جان لنون برای پس دادن این نشان عنوان کرده بود، حمایت انگلستان از آمریکا در جنگ ویتنام، همچنین کاهش فروش تکآهنگ «ترک اعتیاد» با گروه پلاستیک اونو بود.
ماجرای اسکار و مارلون براندو
مارلون براندو هم یکی دیگر از بازیگرانی است که از جایزهی اسکار برای رساندن اعتراضش، دربارهی رفتار بد هالیوود با سرخپوستان آمریکایی، استفاده کرد. او برای اینکه صدای اعتراضش رساتر باشد، حتی در مراسم اهدای جایزه حضور نیافت. او بهجای خود ساشین لیتلفدر را که یک بازیگر آمریکایی سرخپوست بود، برای دریافت جایزه اسکار به روی سن فرستاد.
براندو که بهخاطر بازی در نقش پدرخوانده در مراسم سال ۱۹۷۳ برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شده بود، از پذیرفتن جایزه خود امتناع کرد و تصمیم گرفت که یک بیانیهی سیاسی را در اعتراض به رفتار هالیوود با سرخپوستان آمریکایی به این مراسم جایزه ارسال کند. چراکه او رفتار هالیوود با آنها را تحقیرآمیز و نژادپرستانه میدانست.
ساشین لیتلفدر، دختر ۲۶ سالهی سرخپوست در این روز به روی سن آمد و دستش را به نشانهی امتناع از گرفتن اسکار جلوی مجری تکان داد و بعد پشت میکروفن رفت و گفت که براندو نمیتواند این جایزه را بهخاطر رفتار بد صنعت فیلم با بومیهای آمریکایی قبول کند. او درحالیکه داشت این حرفها را میزد عدهای در سالن او را هو کردند، عدهای دست زدند و جمعیت حرفش را قطع کردند اما او کم نیاورد و حرفهایش را ادامه داد و سخنرانیاش را با یک آرزو تمام کرد: «در آینده، قلب و درک ما با عشق و سخاوت روبهرو خواهد شد.»
واقعیت این است که بیان اعتراض سیاسی از سوی فردی مشهور باعث میشود تأثیر بیشتری بر افکار عمومی داشته باشد و به همین دلیل است که بسیاری ترجیح میدهند در یک رویداد جهانی اعتراضشان را به گوش جهانیان برسانند.