| کد مطلب: ۱۲۷۰۱

پوپولیسم یا ژورنالیسم؟

درباره تاک‌شوی تاکر کارلسن با ولادیمیر پوتین و تحلیل‌هایی که در فضای سیاسی و رسانه‌ای در پی داشته است

پوپولیسم یا ژورنالیسم؟
فرهاد محرابی

فرهاد محرابی

پژوهشگر فلسفه‏‌ی سیاسی

یکی از خبرهای اصلی در فضای رسانه‌ای این روزهای جهان، خبر مصاحبه‌ی تاکر کارلسن، مجری سابق شبکه‌ی دست‌راستی فاکس‌نیوز و یکی از شناخته‌شده‌ترین مجریان تلویزیونی در جهان با ولادیمیر پوتین بود. کارلسن که بهار امسال بر سر اختلاف با روپر مرداک، مالک فاکس‌نیوز از آن شبکه اخراج شده بود، حالا از تابستان به‌طور مستقل و با تکیه‌ بر پلتفرمی که شبکه‌ی ایکس و ایلان‌ماسک در اختیار او قرار داده‌اند، تلاش‌کرده تا خود را در فصل جدید کاری‌اش در مقام خبرنگاری به‌اصطلاح «مستقل» به فضای رسانه‌ای جهان معرفی کند.

اما تاکر کارلسن به‌واقع کیست و چرا پوتین بعد از دو سال که حاضر به مصاحبه با هیچ رسانه‌ی غربی نشده بود، حالا ترجیح داده با خبرنگاری بیرون از فضای رسانه‌ای رسمی که از نظر فکری به ترامپ نزدیک است، مصاحبه کند؟

کارلسن احتمالاً «موفق‌ترین» و «پول‌سازترین» مجری تلویزیون در آمریکا بوده است. برنامه‌ی او در شبکه‌‌ی فاکس تحت عنوان «امشب با تاکر کارلسن» (در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳) - با چیزی نزدیک سه میلیون بیننده‌ی ثابت - محبوب‌ترین تاک‌شوی سیاسی آمریکا بود. دلیل موفقیت هم البته مشخص بود: پوپولیسم و راست‌گرایی افراطیِ عقاید کارلسن؛ از اظهارات تند در مورد اخراج مهاجران، تحقیر و توهین به اقلیت‌های جنسی و نژادی همچون سیاه‌پوستان، توطئه دانستن ماجرای کووید ۱۹، تا عقاید ناسیونالیستی افراطی در مورد برتری آمریکا و پشتیبانی از سیاست حمایتگری در مورد اقتصاد داخلی و انتقاد از پیمان‌های تجارت آزاد با کشورهای خارجی و حمایت بی‌چون‌و‌چرا از گفتمان «ترامپیسم»، همه‌وهمه از کارلسن چهره‌ای ساخته که او را مجبوبِ قلبِ تندروترین جناح‌‌های فکری-سیاسی در آمریکا کرده است.

کارلسن همچنین در این میان و در هفته‌ها و ماه‌های اخیر که خارج از ساختار رسانه‌های اصلی و عمده به فعالیت مشغول بوده سعی کرده تا گزارش‌هایی پوپولیستی و اغلب «شعاری» از چهره‌های مستقل و آوانگارد عرصه‌ی ژورنالیسم همچون ژولیان آسانژ را هم تهیه کند که خود البته نشان از عوام‌فریبی و فرصت‌طلبیِ طنز‌آلودِ این شخصیت رسانه‌ای دارد.    

   

چرایی این مصاحبه

دفتر ولادیمیر پوتین از میان انبوه درخواست‌های رسا‌نه‌های غربی برای انجام مصاحبه، تنها به درخواست کارلسن جواب مثبت داد. در دوسالی که از آغاز جنگ در اوکراین می‌گذرد، ولادیمیر پوتین درخواست‌های گفت‌وگو با عمده‌ترین خبرگزاری‌های غربی را رد کرده بود. دلیل روشن بود؛ پوتین می‌خواست تصویر مطلوب خود از جنگ اوکراین و رابطه با غرب را به دنیا نشان دهد و بی‌بی‌سی؛ سی‌ان‌ان و سایر شبکه‌های بزرگ غربی به‌مثابه بازوهای اصلی پروپاگاندای غرب نمی‌توانستند مطلوب او باشند، ازآن‌رو که آنها نیز صرفاً به دنبال آن بودند تا تصویر مطلوب ایالات‌متحده و متحدانش را به جهان ارائه دهند. بنابراین یک مصاحبه‌ که هم برای کرملین راضی‌کننده باشد و هم برای پروپاگاندای غرب، تقریباً غیرممکن بود.  پوتین اما در راست‌گرایی افراطی در آمریکا ـ که کارلسن بی‌شک مهمترین نماینده‌ی آن است ـ فرصتی را یافت که می‌توانست در آن کامل‌تر و راحت‌تر با مخاطب غربی ارتباط برقرار کند. راست‌ افراطی در آمریکا و گفتمان ترامپیسم نیز که چین را دشمن اصلی خود می‌داند و به دنبال تنش‌زدایی بیشتر با مسکو است، طبیعتاً نزدیکی به پوتین و همراه کردن او با خود را در بلند‌مدت به‌نفع سیاست‌های تبلیغاتی‌اش در ماه‌های منتهی به انتخاباتِ سرنوشت‌سازِ پاییزِ امسال به‌شمار می‌آورد؛ انتخاباتی که دونالد ترامپ به احتمال بسیار زیاد در آن برنده خواهد بود.

 

پوتین چه گفت؟

اما مصاحبه‌ی کارلسن با پوتین، از جهات دیگری نیز جالب توجه بود. اول اینکه این به‌طور مشخص یک مصاحبه نبود. مجری برنامه در 90درصد مواقع ساکت و مطیع نشسته بود تا مصاحبه‌شونده بدون کوچکترین چالشی هر آنچه نظرگاه مطلوب خود می‌داند را به مخاطب انتقال دهد. درواقع در بخش‌هایی از این گفت‌وگوی دوساعته، کار به تملق از پوتین و تمجید از او نیز می‌کشید. کارلسن در‌واقع آنقدر از فرصتی که برای مصاحبه با رهبر روسیه به‌دست آورده بود هیجان‌زده بود که یادش می‌رفت برای چه آنجا نشسته است.

اما پوتین از فرصت آن مصاحبه استفاده کرد تا چند نکته‌ی اساسی را به مخاطبان غربی‌اش منتقل کند: او گفت روسیه خواهان مذاکره است اما زلنسکی که گوش به فرمان رهبران ناتو و خصوصاً آمریکاست قادر به انجام این کار نیست. گفت زلنسکی اراده‌ی انجام مذاکرات صلح را ندارد. بعد اضافه کرد که روسیه و اوکراین در آوریل ۲۰۲۲ در استانبول به توافق صلحی دست‌ پیدا کرده بودند که بر مبنای آن دونباس با حدی از خودمختاری در درون اوکراین باقی بماند و روسیه نیز برای نشان‌دادن حس‌نیت، نیروهایش را از کی‌یف عقب کشید. کار تقریباً تمام شده بود اما زلنسکی درنهایت بعد از اینکه بوریس جانسون وارد داستان شد و قول داد که اوکراین تمام منابع مالی و سلاح‌های مورد نیاز برای ادامه‌ی جنگ را خواهد داشت، از توافق منصرف شد.

پوتین به زمینه‌ی تاریخی ماجرا اشاره کرد و گفت، روسیه و اوکراین همواره یک کشور بوده‌اند و دلیل جدایی فعلی نیز وجود ناتو است و بدون این سازمان تمام مشکل حل خواهد شد. پوتین گفت، غرب اوکراین بخشی از سرزمین تاریخی روسیه نبوده، بنابراین آمریکا و متحدانش می‌توانند به غرب اوکراین بسنده کنند و شرق اوکراین که بخشی از روسیه‌ی تاریخی‌ است را به مسکو بسپارند. (روح امپریالیستی صحبت‌های رئیس‌جمهوری روسیه در همین بخش‌های صحبت کاملاً عیان بود). پوتین به تأکید گفت که در زمان کلینتون و بوش‌پسر، امکان مصالحه‌ی روسیه با غرب و ادغام روسیه در سازوکار سیاسی-اقتصادی اروپا وجود داشت. روسیه در زمان کلینتون پذیرفت که حتی بخشی از ناتو باشد و در زمان بوش‌پسر، دو کشور در مورد توقف مداخله‌ی ایالات‌متحده در چچن توافق کردند. اما درنهایت در نظر پوتین، رهبران آمریکا شجاعت و توانایی پایبندی به توافقات‌شان را نداشتند و آن مسئله ما را به نقطه‌ی کنونی رسانده است. پوتین سپس به کودتای ایالات‌متحده و اروپا  ضددولت قانونی یانوکوویچ در فوریه‌ی سال ۲۰۱۴ اشاره کرد. یانوکوویچ از امضای پیمان تجارت آزاد با اروپا منصرف شده بود و به روسیه نزدیک‌تر می‌شد و این زمینه‌ساز کودتای غرب بر ضد او و درنهایت تجاوز روسیه به اوکراین شده بود. (طبیعتاً پوتین در اینجا علاقه نداشت به فساد گسترده‌ی جناح طرفدار روسیه در اوکراین و الیگارش‌‌‌‌های اوکراینی پیرامون یانوکوویچ اشاره کند. کارلسن هم طبیعتاً سوالی در این مورد نپرسید). 

 

توهم خبرنگاری مستقل

طبیعی ا‌ست که البته تفسیر پوتین از زمینه‌ی جنگ فعلی در اوکراین روایتی ا‌ست بیشتر مطلوب روسیه؛ هرچند عناصری بارز از واقعیت را نیز در خود دارد. عناصری که رسانه‌های عمده در غرب، نه می‌خواهند، نه اجازه دارند که بگویند. اینکه افراد و نهادهایی در ساختار سیاست‌گذاری کشورهای اروپایی ـ خصوصاً آلمان ـ طی چند روز گذشته خواستار آن هستند تا تحریم‌هایی بر ضد شخص تاکر کارلسن اعمال شود هم، البته از طنز‌های ماجراست. درواقع ناراحتی ‌آنها از این است که چگونه خبرنگاری خارج از خبرگزاری‌های مورد تأیید آنها جرأت کرده تا روایت و تفسیری مغایر با نظرگاه رسمی غرب و رهبران ناتو را بازتاب دهد. کل قضیه به یک شوی تلویزیونی جذاب می‌ماند (پوتین نیز در ابتدای مصاحبه به طعنه از کارلسن پرسید که آیا این یک مصاحبه‌ است یا یک شوی تلویزیونی؟). غرب از این ناراحت است که «انحصار رسانه‌ای‌اش»، به‌خاطر این مصاحبه در مورد مهمترین موضوع جاری در سیاست اروپا (جنگ اوکراین) شکسته شده و پوتین و حامیانِ تجاوز خانمان‌سوز به اوکراین خوشحال‌اند که حالا صدایی در فضای رسانه‌ای غرب یافته‌اند و از همه خوشحال‌تر، البته کارلسن است که می‌پندارد با این مصاحبه دارد جای خالی خبرنگاران تحقیقی‌ای چون جان پیلجر و ژولیان آسانژ را می‌گیرد. تمام ماجرا اما جز یک بده‌بستان رسانه‌ای بین راست‌افراطی در آمریکا به رهبری ایلان ماسک، جناح تندروی حزب جمهوری‌خواه و حامیان ترامپ که به دنبال معامله با پوتین‌اند از یک سو و طرفداران توسعه‌طلبی روسی در سوی دیگر، نبوده و نیست.

آنچه مسلم است روح خبرنگاری مستقل در جهان، که هم منتقد سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ی ناتو در شرق اروپاست، هم منتقد جنایت‌های روسیه در اوکراین، ارتباطی با تاک‌‌‌ شوی پوپولیستی پوتین - کارلسن ندارد.      

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی