نرگس کیانی

نرگس کیانی

خبرنگار گروه فرهنگ

مقالات
  • ز ذره‌ذره وجودش تـرانه برخیزد

    ز ذره‌ذره وجودش تـرانه برخیزد

    بیژن ترقی نزدیک‌ترین همکاری‌ها را با پرویز یاحقی داشت و آن‌طور که گفته می‌شود، یک‌سوم از مجموعه سیصد ترانه‌ای که سرود با آهنگ‌های یاحقی پیوند خورد. بیژن ترقی که در مورد خود می‌گفت: «گر بسوزی و خاکسترم به باد دهی/ ز ذره‌ذره وجودم ترانه برخیزد»، چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۸ پس از تحمل دوره‌ای بیماری درگذشت، اما صاحب‌نظران همچنان از مهم‌ترین ترانه‌سرایان دوران گذار موسیقی ایران از ترانه کلاسیک به ترانه مدرن می‌دانندش.

  • آفریننده دوباره زبان

    آفریننده دوباره زبان

    یکی از ویژگی‌های مهم آثار سعدی علاوه بر شاعرانگی، زبان سعدی است. در نظر بگیرید که میان قرن چهارم و شاهنامه فردوسی تا قرن هفتم و سعدی شیراز، ما شاهد زبانی مغلق هستیم و آن زبان روان، سهل ‌و ممتنع که در آثار سعدی می‌بینیم در آن زمان وجود نداشته است. پس کار سعدی، آفرینش زبان است و آن‌چه انجام می‌دهد به ظهور دوباره زبان و پیوند دوباره آن با مردم می‌انجامد.

  • امیدواری به نوازندگانی از نسل جوان

    امیدواری به نوازندگانی از نسل جوان

    برگزاری کنسرت ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۲ ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران در پردیس تئاتر شهرزاد بهانه‌ای شد تا از آروین صداقت‌کیش، رهبر این ارکستر و شهریار قیدارپور، کنسرت‌مایستر آن بخواهیم از تجربه‌ امیدوارکننده خود بگویند. تجربه امیدوارکننده‌ای که آروین صداقت‌کیش؛ متولد ۱۳۵۳ در تهران، آهنگساز، پژوهشگر، منتقد و مدرس موسیقی از معاشرتی ۸ ماهه با جوانانی شبیه به شهریار قیدارپور به‌دست آورده است. قیدارپور متولد سال ۱۳۷۷ در کردستان است. دانش‌آموخته هنرستان موسیقی پسران تهران و کارشناسی موسیقی از دانشگاه گیلان که به‌عنوان استعداد درخشان در مقطع کارشناسی‌ارشد وارد رشته اتنوموزیکولوژی دانشگاه تهران شد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگو با این رهبر ارکستر و کنسرت‌مایستر است.

  • خاموشی چراغی دیگر

    خاموشی چراغی دیگر

    شهرکتاب بهشتی، یکی‌ از کتابفروشی‌های پرمخاطب و مرکزی تهران‌، به‌‌دلیل افزایش بهای اجاره ملک تعطیل شد. این خبر تأسف‌باری بود که روز شنبه ۲۵ فروردین‌ماه، توسط روابط‌عمومی این شهرکتاب برای رسانه‌ها ارسال شد. خبری که نگاهی به پیشینه آن در تاریخ ۱۶ بهمن‌ماه ۱۴۰۲، تأسف عمیق‌تری را برمی‌انگیزد.

  • حمایت برای ادامه حیات

    حمایت برای ادامه حیات

    تئاتر خصوصی و این روزها حتی تئاتر دولتی، برای روی صحنه رفتن از حضور تهیه‌کنندگانی بهره می‌برند که گهگاه نام و آوازه‌شان چنان بلند است که نه‌تنها می‌تواند گمنامی گروه‌های تئاتری را جبران کند که تماشاگر عام را هم به سالن‌های تئاتر می‌کشاند. تهیه‌کنندگانی از حوزه سینما که فراموش نکرده‌اند تئاتر ایران برای ادامه حیات نیازمند حمایت است؛ حمایتی که بیش‌ازآن‌که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و اداره‌کل هنرهای نمایشی صورت بگیرد، در قاموس‌شان تبدیل به نظارت و ممیزی شده و اهالی تئاتر را بر آن داشته است که حتی برای اجرا در سالن‌های دولتی، دل به حضور تهیه‌کنندگانی خوش دارند که در عرصه سینما خوش‌نام و پرآوازه‌اند.

  • نظارت در حال متلاشی کردن سامان هنر است

    نظارت در حال متلاشی کردن سامان هنر است

    هنر و تئاتر این روزهای ایران، موضوع نیازمند آسیب‌شناسی کم ندارد. موضوعاتی که یکی از برجسته‌ترین آن‌ها نسبت دولت با هنر و تئاتر این روزهای ایران است و موجب پیش آمدن سوالاتی از این دست می‌شود که چه اتفاقی رخ داده است که بخشی از اهالی تئاتر چنان از نزدیک شدن به هر آن‌چه نسبتی با هنر دولتی و هنرمندان دولتی داشته باشد، گریزانند که اساساً عطای بودن در این حوزه را به لقای آن بخشیده و صحنه را ترک گفته‌اند.

  • وصیت‌نامه هنری استاد
  • جای خالی یک همکار
  • برای بازگشت سوی چراغ‌‏های خانه
  • هژمونی طبقه نوکیسه بر تصویر فرودستان در سینما

    هژمونی طبقه نوکیسه بر تصویر فرودستان در سینما

    ایران دهه‏ ۹۰ را می‏توان دهه‏ تولید تهیدستی دانست. اقتصاد در وضعیتی فاجعه‏بار قرار گرفت و بحران‏های پیاپی منجر به تولید نظام‏مند لشکر فقرا شد. در همین دهه بود که متراکم‏شدن فقر سوژه‏ گزارش‏های خبری و فیلم‏های پرشماری شد و نظام بازنمایی رسانه‏ای را تحت تأثیر قرار داد. تهیدستان زیادی برای نخستین‏بار اسم‏دار شدند: سوخت‏بر، کول‏بر، زباله‏گرد، دستفروش و گورخواب. این فیگورها قبلاً هم در جغرافیای ایران حاضر بودند، ولی در این دهه بود که رویت‏پذیر شدند. آرش حیدری، میلاد محبی و سارا فرهپور، نویسندگان «موزه‏ پایین‏شهر و تماشاچیانش» نشان داده‏اند که چرا این رویت‏پذیری باعث نشد تا فرودست و زندگی محقرش تبدیل به مسئله شود، چگونه موضوع اصلی تبدیل شد به سوژه‏هایی برای کلیک‏خوری سایت‏ها و فروش قصه‏شان در سینماها و درنهایت چگونه فرودستان برای فرادستان امری تماشایی به حساب آمدند و پایین شهر به موزه‏ای بزرگ از فقر بدل شد. این‏ها و بیشتر از این‏ها، نکاتی بود که در نشست نقد و بررسی کتاب «موزه پایین‏شهر و تماشاچیانش» با حضور نویسندگان آن و نوید پورمحمدرضا مطرح شد. قابل ذکر است که این نشست با همکاری نشر برج و نشر چشمه، چند روز پیش در کتابفروشی نشر چشمه برگزار شد.