| کد مطلب: ۵۰۳۵۴

جدیت وزارت ارشاد در قبال هنر/درباره ضرورت‌ها و تردید‌های جشنواره هنرهای تجسمی جوانان

جشنواره هنرهای تجسمی جوانان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۴۰۴، بار دیگر همانند سال‌های گذشته به میدان آمده است تا به‌زعم برگزارکنندگان، فضایی برای عرضه و نمایش توانایی‌های جوانان و هنرمندان معاصر کشور فراهم آورد.

جدیت وزارت ارشاد در قبال هنر/درباره ضرورت‌ها و تردید‌های جشنواره هنرهای تجسمی جوانان

جشنواره هنرهای تجسمی جوانان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۴۰۴، بار دیگر همانند سال‌های گذشته به میدان آمده  است تا به‌زعم برگزارکنندگان، فضایی برای عرضه و نمایش توانایی‌های جوانان و هنرمندان معاصر کشور فراهم آورد. اما پرسش بنیادین اینجاست: این جشنواره در اصل چه کارکردی دارد؟ آیا همچون یک مکمل و امتداد روند آموزشی دانشگاه‌ها و هنرستان‌ها به رفع نواقص آموزشی و پرورش نیروی خلاق نسل جوان کمک می‌کند، یا آنکه بیشتر به پرتاب و شناسایی استعدادها برای حراج‌ها و بازارهای حرفه‌ای هنر تجسمی داخلی و خارجی چشم دوخته است؟ آیا این جشنواره صادقانه دغدغه بنیان‌ها و زیرساخت‌های هنر تجسمی کشور را دارد، یا روایت دیگری در پسِ پرده جریان دارد؟

واقعیت این است که هنرهای تجسمی در ایران سال‌هاست میان دو قطب در نوسان است؛ ازیک‌سو، دغدغه تداوم سنت‌ها، هویت ملی و میراث فرهنگی و ازسوی‌دیگر، عطش پیوستن به بازارهای جهانی، جلب‌نظر گالری‌داران و مجموعه‌داران داخلی و خارجی و تأمین نیاز مصرف‌کنندگان هنری در خاورمیانه، اروپا و آمریکا. جشنواره‌های تجسمی جوانان ازجمله جشنواره وزارت ارشاد، دقیقاً در همین نقطه تلاقی قرار گرفته‌اند. پرسش اما این است که اولویت با کدام است؟ هویت‌سازی ملی یا بازارسازی جهانی؟ شکی نیست که در کارگاه‌ها، نشست‌ها و رقابت‌های این جشنواره، جوانان بسیاری با انگیزه‌های متفاوت شرکت می‌کنند. برخی امید دارند این بستر فرصتی باشد برای تکمیل آموزش‌هایی که در دانشگاه‌ها به‌دلایل ساختاری و کیفی ناقص مانده است.

برخی دیگر در اندیشه معرفی خود به داورانی هستند که گاه خود همزمان نقش معلم، هنرمند فعال در بازار و واسطه میان هنرمند و گالری را ایفا می‌کنند. آیا داوری‌ها و انتخاب‌ها براساس معیارهای آموزشی و هنری شکل می‌گیرد یا نگاه به آینده بازار و جذابیت برای خریداران خارجی؟ این پرسشی است که هنوز پاسخ روشنی ندارد. این جشنواره می‌توانست بستری باشد برای ترمیم شکاف آموزشی و ارتقای کیفیت نیروهای جوان، اما آیا واقعاً چنین نقشی را ایفا می‌کند؟ بسیاری از استادان و منتقدان معتقدند، نه. خروجی‌ها بیشتر از آنکه به «آموزش» منجر شوند، به‌سمت «بازار» متمایل‌اند.

جشنواره، به‌جای آنکه با رویکردی بنیادین به ضعف‌های آموزش هنر در دانشگاه‌ها بپردازد، بیشتر شبیه سکوی پرتابی است برای معرفی و عرضه هنرمندان به بازار داخلی و خارجی. این درحالی‌است که بدون ترمیم زیرساخت‌های آموزشی، استعدادها در نیمه‌راه می‌سوزند و به‌جای تداوم مسیر هنری، صرفاً به کالاهای گذرا در بازار بدل می‌شوند. درنتیجه جوانان شرکت‌کننده، به‌جای آنکه بر تقویت بنیان‌های فکری و تکنیکی خود تمرکز کنند، بیشتر در پی جلب رضایت کسانی‌اند که می‌توانند مسیر آنها را به گالری‌ها و بازارها باز کنند.

البته نباید منکر شد که بازار هنر، بخشی جدایی‌ناپذیر از حیات هنر معاصر است. اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که این بازار به‌جای آنکه پیرو و پشتیبان جریان‌های هنری و هویتی باشد، به نیرویی مسلط و جهت‌دهنده تبدیل می‌شود. جشنواره‌های رسمی، به‌ویژه جشنواره هنرهای تجسمی جوانان وزارت ارشاد، اگر تنها به بازار چشم بدوزند، درعمل رسالت فرهنگی و ملی خود را وانهاده‌اند. دراین‌میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید حافظ هویت هنری جامعه باشد و مسیر پرورش نسل‌های تازه هنرمند را براساس نیازهای واقعی کشور و جامعه ایرانی سامان دهد.

باید ساختار و اهداف جشنواره به‌طور جدی بازنگری شود. شفافیت در ترکیب داوران، اولویت‌دادن به کارگاه‌های آموزشی، نقد جدی آثار و ایجاد پیوند میان دانشگاه‌ها و جشنواره‌ها می‌تواند بخشی از این بازنگری باشد. بدون چنین رویکردی، جشنواره هنرهای تجسمی جوانان همچنان میان دو قطب هویت و بازار سرگردان خواهد ماند؛ نه هنرمند پرورش می‌دهد و نه بازاری پایدار برای هنر ایران بنا می‌کند.

آنچه امروز بیش از هرچیز لازم است، صداقت در بیان اهداف و شفافیت در روندهاست. اگر جشنواره می‌خواهد بازاری برای معرفی هنرمندان جوان به جهان باشد، باید این هدف را روشن و شفاف اعلام کند. اگر قرار است به رفع کاستی‌های آموزشی و تقویت زیرساخت‌های ملی بپردازد، باید امکانات و سازوکارهای لازم را فراهم آورد. هر تردید و ابهامی دراین‌میان، تنها موجب دلسردی جوانان و تضعیف اعتماد جامعه هنری خواهد شد.

جشنواره هنرهای تجسمی جوانان وزارت ارشاد در سال ۱۴۰۴، آزمونی است برای سنجش جدیت این نهاد در قبال هنر و هنرمند ایرانی. یا باید راهی شفاف، روشن و ملی را برگزیند، یا آنکه در گرداب دوگانگی بازار و هویت گرفتار خواهد ماند. جامعه هنری ایران، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند پاسخی صریح به این پرسش است: این جشنواره برای چه کسی و برای چه چیزی برگزار می‌شود؟

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار