شریف و پرمخاطب / به بهانهی برگزاری جشنواره موسیقی دانشگاه تهران
فستیوال موسیقی دانشگاه تهران با بودجهای نزدیک به صفر تنها با همت اعضای هیئتعلمی و گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا با همکاری دانشجویانی که چند هفته با علاقهای وصفناشدنی به این رویداد برجسته سامان دادند، میتواند نمونه و الگویی برای جشنوارههایی باشد که با بودجههای میلیاردی، نه از نظر محتوای فاخر با این فستیوال قابل رقابت هستند، نه از نظر سالنهای مملو از جمعیت مشتاق.

هر هنری با مخاطبانش زنده میماند و فستیوال موسیقی دانشگاه تهران، یکی از آن جشنوارههایی بود که با صفهای طولانی پشت درهای سالنهای اجرا، یادآور دوران اوج موسیقی و جشنوارهها در ایران بود تا نشان دهد هنوز هم جشنوارههای مستقل خون در رگهای موسیقی کشور جاری میکنند و به تن نحیف آن جان میدهند. فستیوال موسیقی دانشگاه تهران که از هشتم تا پانزدهم اسفندماه با حضور گروههای متعدد موسیقی برگزار شد درواقع یکی از رویدادهای مهم موسیقی در سالهای گذشته بود.
این فستیوال البته در سالهای پیش از کرونا نیز برگزار میشد اما در فضایی دانشگاهی که محدود به اجراهایی دانشجویی و تجربی بود، ولی امسال همزمان با نودمین سالگرد تأسیس دانشگاه تهران، با رویکردی گستردهتر برگزار شد تا فارغالتحصیلان و دانشجویان این دانشگاه در فضایی عمومیتر و با امکان حضور مخاطبانی خارج از دانشگاه تجربیات و آثار خود را به نمایش بگذارند. در هشت روز برگزاری این فستیوال گروههای متعددی در قالبهای تکنوازی و گروههای چندنفره، همچنین ارکستر از سبک و ژانرهای مختلف موسیقی به روی صحنه رفتند.
برگزاری این فستیوال از چند جهت دارای اهمیت است. اجرای گروههای متعدد که خاستگاه همه از فضایی علمی هنری دانشگاهی -نه لزوماً دانشگاه تهران- بود، ثابت میکند جریان اصلی رشد، آموزشوپرورش موسیقی در کشور از فضای دانشگاهی میگذرد. در دهههای پیش از انقلاب جریانهای مختلفی در موسیقی وجود داشت که هنرستان، دانشگاه، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، وزارت فرهنگ و هنر و رادیو از این جمله بودند. هرکدام از این مراکز بهشکلی در موسیقی ایران جریانسازی میکردند و خاستگاه هنرمندان مختلف با تفکراتی متفاوت بودند.
در سالهای اخیر با کمرنگ و کماثر شدن نقش هنرستان، تعطیلی مرکز حفظ و اشاعه، نگاه دولتی به موسیقی و از بین رفتن جریان رادیو و وزارت فرهنگ، تنها حوزه دانشگاه نقش برجستهی خود را ایفا میکند. بسیاری از تفکرات جریانهای مختلف در دانشگاه حضور یافتند و با وجود تضارب آرا و تقابل بینشهای گوناگون، دانشگاه محلی مهم برای جریانسازی در موسیقی امروز ایران شد.
در سالهای اخیر تقریباً تمام آثاری که در حوزه موسیقی، جدی تلقی میشوند از دل جامعه دانشگاهی سر بر آورده است و حوزههای پرورشی و آموزشی دیگر کمترین سهم را در جریانسازی موسیقی دارند. استقبال کمنظیر مخاطبانی که از دانشگاه تهران، دیگر دانشگاهها، همچنین مخاطبانی آزاد را شامل میشد، به اندازهای بود که برای هر سانس از اجراها صفهای طولانی تشکیل شد و سالن اجرا مملو از جمعیتی بود که برای دیدن چهرههای مشهور موسیقی نیامده بودند بلکه مخاطب موسیقی مستقل و جریانساز دانشگاهی بودند.
یکی از مهمترین اجراهای این فستیوال، کنسرت ارکستر سازهای ایرانی هنرهای زیبا در واپسین روز فستیوال بود. ارکستری که بیش از ششدهه قدمت دارد و با تمام فرازونشیبهای سالیان گذشته بار دیگر به رهبری کوروش متین (عضو هیئتعلمی دانشگاه هنرهای زیبا) روی صحنه رفت. ارکستری متشکل از سازهای ملی ایران که استانداردترین شکل ممکن این نوع ارکستر را، چه از نظر سازبندی و تعداد نوازندگان، چه از نظر صدادهی به مخاطب ارائه داد. از دیگر برنامههای برجستهی این فستیوال، اجرای تار قاسم رحیمزاده به همراه تنبک محمد جمشیدی بود.
رحیمزاده که او هم عضو هیئتعلمی دانشکده هنرهای زیباست، سالها از محضر اساتید برجستهای نیز بهره برده است. او در واپسین روز برگزاری فستیوال موسیقی دانشگاه تهران، اجرایی از خود به یادگار گذاشت که مؤید درک عمیقاش از ردیف موسیقی ایرانی درآمیخته با تکنیکی کمنظیر بود.
فستیوال موسیقی دانشگاه تهران با بودجهای نزدیک به صفر تنها با همت اعضای هیئتعلمی و گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا با همکاری دانشجویانی که چند هفته با علاقهای وصفناشدنی به این رویداد برجسته سامان دادند، میتواند نمونه و الگویی برای جشنوارههایی باشد که با بودجههای میلیاردی، نه از نظر محتوای فاخر با این فستیوال قابل رقابت هستند، نه از نظر سالنهای مملو از جمعیت مشتاق.
این فستیوال میتواند در سالهای آتی با حضور هنرمندان پیشکسوتِ مشهور موسیقی، همچنین دعوت از گروههای بیشتر در فضایی گسترده برگزار شود تا با حضور مخاطبانی بیشتر در ارتقای سطح سلیقه و ذائقه کلی جامعه در کنار پرورش استعدادهای جوان قدمهای بلندتری بردارد.