گزارشی از پیشبینیهای محمدعلی فروغی درباره ظهور انسان و اجتماع نوین
رسد آدمی به جایی
رساله کوچک «اندیشه دور و دراز» را میتوان نسخهای ایرانی از پیشبینیهای علمی دانست که در سال ۱۳۰۶، محمدعلی فروغی، روشنفکر، دولتمرد و ادیب ایرانی آن را به رشته تحریر درآورده و در آن از برخی تحولات علمی آتی ممکن پرده برداشته است؛ از کتاب صوتی و پیام صوتی تا پیام تصویری و مدارس آنلاین. فروغی این پیشبینیها را در بستر نقدی که به مدارس و کتابهای نوشتاری دارد، مطرح میکند و برای نمونه میگوید تصور کنید خواندن کتاب چه آسیبهایی به چشم انسان میزند؛ حال آنکه این معضل را میتوان با کتابهای صوتی رفع کرد: «چه مانعی دارد چنانکه امروز نغمات را در گرامافون ضبط میکنند رسالات و مؤلفات را ثبت نمایند و هر کس میخواهد کتاب مطالعه کند بهجای اینکه به چشم بخواند، به گوش بشنود؟».
احتمالاً یکی از جذابترین قسمتهای پژوهش علمی برای اکثر آدمها، پیشبینی آینده است. راه دور نرویم. دو، سه دهه پیش یکی از جذابترین کتابهایی که ما به دنبال خواندنشان بودیم، داستانهای علمی_تخیلی ژول ورن بود. پیشبینی البته با پیشگویی تفاوت دارد. پیشگویی بیشتر به امری متافیزیکی میماند که طی آن فرد خیالپرورانه، آمال و آرزوهای خود را بیان میکند یا از عالم غیب خبر میدهد. پیشبینی اما باید مبتنی بر شواهد و حدسیات قابل ابطال باشد و در آن محقق به ما بگوید باتوجه به وضع موجود، امکانات در دسترس و روند تحولات پیش رو، میتوان انتظار داشت در آینده دور یا نزدیک چه اتفاقاتی روی بدهند یا چه اختراعاتی به ثبت برسند.
تاریخ علم آکنده است از چنین پیشبینیهایی. نمونهاش نیکولا تسلا که در سال 1926 اختراع تلفنهای هوشمند را پیشبینی و از این صحبت کرد که در آینده ما انسانها میتوانیم در لحظه و فارغ از بُعد فاصله، با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم و از طریق تلفن و تلویزیون یکدیگر را به همان وضوحی ببینیم که در ملاقاتهای رودررو میبینیم. خب امروز این پیشبینی تسلا به یکی از سادهترین ابزارهای موجود در دسترس بشر تبدیل شده که همانطور که تسلا نیز میگفت: «میتوان آن را درون جیب یک جلیقه حمل کرد.»
از کتاب صوتی تا مدارس آنلاین
رساله کوچک «اندیشه دور و دراز» را میتوان نسخهای ایرانی از پیشبینیهای علمی دانست که در سال 1306، محمدعلی فروغی، روشنفکر، دولتمرد و ادیب ایرانی آن را به رشته تحریر درآورده و در آن از برخی تحولات علمی آتی ممکن پرده برداشته است؛ از کتاب صوتی و پیام صوتی تا پیام تصویری و مدارس آنلاین. فروغی این پیشبینیها را در بستر نقدی که به مدارس و کتابهای نوشتاری دارد، مطرح میکند و برای نمونه میگوید تصور کنید خواندن کتاب چه آسیبهایی به چشم انسان میزند؛ حال آنکه این معضل را میتوان با کتابهای صوتی رفع کرد: «چه مانعی دارد چنانکه امروز نغمات را در گرامافون ضبط میکنند رسالات و مؤلفات را ثبت نمایند و هر کس میخواهد کتاب مطالعه کند بهجای اینکه به چشم بخواند، به گوش بشنود؟».
فروغی همین نگاه را به سایر موارد نیز تعمیم میدهد. مینویسد: «نامه، کتابی است مختصر و کتاب، نامهای است مطول؛ چه مانع است که با گرامافون ثبت شود؟» در بخش اول این رساله و در ادامه همین نگاه، از تکمیل تلفن بیسیم اظهار خوشوقتی میکند و آثار این تکمیل را در تشکیل مدارس آنلاین پیگیری میکند: «فکر میکنم بعد از آنکه تلفن بیسیم کامل و سهل و ارزان شد، چنانکه همهکس بتواند داشته باشد و یقیناً چنین خواهد شد، آنوقت لزومی نخواهد داشت متعلمین برای استماع درس معلمین در جای مخصوص که مدرسه یا محل کنفرانس نامیده میشود، جمع شوند و برای این مقصود از شهر به شهر و دیار به دیار روند؛ در خانه خود میمانند و در موقع معین با تلفن، بیان معلم را میشنوند.»
انسانی چالاکتر از پرندگان
بخش دوم این رساله اما بهمراتب از این نیز جذابتر است؛ هرچند هنوز پیشبینی فروغی محقق نشده است. او در این بخش به نظریه تکامل میپردازد و از خلال توجه به دقایق و گزارههای این نظریه، طرحی از حیاتی نوین برای انسان ترسیم میکند. فروغی به نظریه تکامل داروین به دیده تایید مینگرد. با این دیدگاه هم البته موافقت ندارد که لازمه پذیرش این نظریه، انکار صانع است. خیر، او میگوید کسانی که گمان میکنند پذیرش نظریه تکامل به معنای انکار وجود خداوند خالق جهان است، «کوتاهنظرانی» هستند که «نسبت صانع و خالق عالم را به مخلوق مثل نسبت کوزهگر به کوزه و مجسمهساز به مجسمه میپندارند یا تصورشان از خلقت مأخوذ از ظاهر عبارات سفر تکوین و امثال آن است.»
پس از این مباحث اولیه اما او بحث اصلی خود را آغاز میکند. از نظر فروغی بدن انسان مانند ماشین بخار یا موتوری است که باید از طریق تغذیه، در آن سوختوسازی رخ بدهد تا بتواند به حرکت و حیات خود ادامه بدهد. این تغذیه و سوختوساز اما عوارضی نیز دارد و نظیر ماشینی که دود میکند، بدن انسان نیز نمیتواند تمام مواد رسیده به بدن را تبدیل به «بدل مایتحلل» (تعذیه گواریده) کند. همین فضولات و سموم در کنار عمل تغذیه باعث انواع بیماریها در بدن نیز میشود. بر این منوال از نظر فروغی اگر بتوان به فرمولی دست یافت که تمام آنچه به بدن میرسد گواریده باشد و این انتقال از طریقی جز خوردن و آشامیدن رخ بدهد، آنگاه بسیاری از مشکلات فعلی برای بدن پیش نخواهد آمد. از نظر فروغی: «چه استبعاد دارد که شیره غذایی را به وسیله استنشاق یا از راه مسامات جلد بتوان به بدن رسانید یا به وسیله دیگری که امروز به عقل ما نمیرسد، چنانکه 100 سال پیش تزریق به تصور کسی در نمیآمد؟»
فروغی نتایج چنین تحول بنیادینی را بلااستفاده شدن تدریجی بسیاری از اعضا و جوارح فعلی انسان و کوچکشدن و سبکشدن بسیاری دیگر از آنها میداند. شکم چنین انسان طراز نوینی از معده و امعاء و متفرعات آن خالی شده، خودش نیز دیگر دچار امراض جهاز هاضمه نمیشود و بار کسالت، سنگینی و خستگی ناشی از هضم و تحلیل غذا را بر دوش نخواهد کشید. بدینترتیب بهتدریج بالاتنه انسان منحصر به سر و سینه شده و نیاز به داشتن استخوانهای ضخیم، درشت و سنگین ران و ساقپا مرتفع میشود. از قبیل این تغییرات، نیاز بدن به غذا هم کاهش پیدا میکند و درنهایت این روند «انسان، سبک و خفیفالحرکه، بانشاط، فرح و حتی از طیور هوا نیز چست و چالاکتر خواهد بود».
چنین انسانی بیش از پیش میتواند به امور عقلانی و معنوی بپردازد و چهبسا در او حواسی جدید نیز ظهور کند. فروغی در جملات پایانی، گامی فراتر نیز مینهد و مینویسد، شاید با چنین ترتیباتی، «مسافات و حجابات مختلفه که امروز بین مردم و میان آنها و آرزوهای ایشان حائل است مرتفع، حوائج درشت پست کنونی مفقود، نفوس با هم متحد، هوا و هوسهای پوچ کودکانه امروزی متروک، عشق و محبت بیریب و ریا، معرفت انسان به عالم خلقت کاملتر و تمتع از آن بیشتر، مختصر قدمی به خدا نزدیکتر خواهد بود.» گویی وضع آرمانی و کمال مطلوب نهایی که فروغی در این پیشبینیها طرح میکند و با استفاده از نظریه تکامل آنها را ممکن میداند، همانیاست که شاعر محبوب او، سعدی، قرنها پیش نسبت بدان اظهار امیدواری کرده بود: «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند».
معرفی کتاب
اندیشه دور و دراز
نویسنده: محمدعلی فروغی
انتشارات: نشر فرمهر
قیمت: 75 هزار تومان