سیاست و قومیت
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس، این شماره:آذربایجان شرقی
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس، این شماره:آذربایجان شرقی
استان آذربایجان شرقی 19 نماینده در مجلس ایران دارد که 6 نفر از آنها از حوزه انتخابیه تبریز، اسکو و آذرشهر و 13 نفر نمایندگان دیگر شهرستانها هستند. مردم این استان نیز در انتخابات دوره گذشته مجلس در سال 98، الگویی مشابه با سایر نقاط کشور را تکرار کردند و با مشارکت 43 درصدی، یکی از کمترین حضور انتخاباتی در ادوار مجلس را رقم زدند. در این استان بهویژه در شهر تبریز، الگوهای انتخاباتی کمی متفاوت از دیگر استانها است و برای مردم نفوذ کلام سیاسیون در بینشان، قدرت صحبت کردن، صداقت و تعامل جایگاه پررنگی دارد، هرچند که رد قومیتگرایی در انتخابات بهویژه در شهرهای کوچک دیده میشود، اما به نظر میرسد احزاب نیز جایگاه مهمی دارند. این موضوع را در تحلیل رفتار انتخاباتی مردم میتوان دید، در دورهای که اقبال انتخابات با ردصلاحیتهای گسترده به نفع اصولگراها بود، اما برندههای انتخابات مطلقاً از طیف اصولگرا نبودهاند. این موضوع را بهویژه در رفتار انتخاباتی مردم تبریز نسبت به مسعود پزشکیان میتوان دید. او که خود زاده مهاباد است و اصالتا تبریزی و اهل آذربایجان شرقی نیست، در شهری که مردم آن تمایل چندانی به حضور افراد غریبه ندارند، رتبه نخست انتخاباتی را دارد و حتی مورد وثوق اصولگراها نیز هست. فعالان سیاسی استان آذربایجان شرقی دلیل این رفتار را مردمی بودن آقای پزشکیان، سواد بالای او، صحبتهای بیپروا و صداقت او در موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی میدانند. هرچند که بررسی مشارکت در این شهر نسبت مشارکت این مردم را به دیگر شهرهای استان آذربایجان شرقی کمتر نشان داده است. این مردم هم احتمالاً همچون مردم بسیاری مناطق دیگر کشور، امید چندانی به بهبود شرایط کشور ندارند و تأثیری از سوی نمایندگان در بهبود اوضاع نمیبینند. اما در دیگر شهرهای استان آذربایجان شرقی فضا متفاوتتر است، هرچند که اکثریت مردم به مؤثر نبودن حضور نمایندگان بهعنوان نماینده مردم در مجلس اتفاقنظر دارند اما تأثیر وابستگیهای قومی و فامیلی در مشارکت مردم پای صندوقهای رأی شهرستانهای این استان بیشتر به چشم میخورد. فعالان سیاسی این استان معتقدند که در صورتی که گشایش سیاسی و اقتصادی رخ ندهد و ردصلاحیتها به منوال گذشته صورت گیرد، رکورد عدم حضور در انتخابات مجلس در این استان باز هم شکسته خواهد شد. از نگاه مردم که بگذریم، با نزدیکتر شدن به ماههای انتخابات، فعالیتهای انتخاباتی در این استان چهره جدیتری به خود گرفته است، هرچند که اصلاحطلبها معتقد به تکرار ردصلاحیتهای گذشته هستند و به همین دلیل حضور در صف ثبتنام برای کاندیدا شدن را نادرست میدانند، اما اصولگراها پایگاههای انتخاباتی خود را برپا کردهاند و جلسات هفتگی و ماهانه شکل گرفته است و در تعامل با شوراهای مرکزی در تهران، بهدنبال معرفی افراد مدنظر خود هستند. استعفای مدیران استانی و شهرستانی در این استان حاکی از همین موضوع است؛ بررسی رسانههای استانی نشان میدهد تاکنون شخصیتهای رده بالای مدیریتی همچون مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان استعفا دادهاند که با استعفای مدیرکل اوقاف موافقت نشده است. زمزمههایی از کاندیداتوری برخی دیگر از مدیران از جمله احمد محمودزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و زهرا کوهی، مدیرکل امور بانوان استانداری این استان به گوش رسیده است. نمایندگان دورههای گذشته مجلس از جمله رضا رحمانی و محمداسماعیل سعیدی، علی آجودانزاده و علی شیاری دیگر گزینههای احتمالی حضور در انتخابات این استان هستند. با طولانی شدن صف کاندیداتوری چهرههای سیاسی و اجتماعی در این استان، باید دید که آیا صف حضور مردم در انتخابات نیز طولانیتر میشود یا به قهر از صندوقها ادامه خواهند داد؟
نگاه اصولگرا
رحیم جهانی دبیرحزب مؤتلفه اسلامی در آذربایجان شرقی تشریح کرد:
مشورت اصولگرایان آذربایجان با تهران
رحیم جهانی، عضو شورای مرکزی و دبیر حزب مؤتلفه اسلامی در آذربایجان شرقی است. او معتقد است که مردم آذربایجان پای کار نظام و انقلاب هستند، اما مشارکت مردم یکی از آسیبهایی است که برای این انتخابات محتمل است. او در گفتوگو با روزنامه هممیهن، شرایط انتخاباتی در این استان را در سال انتخابات مجلس توضیح میدهد:
پیش بینی شما از حضور مردم استان آذربایجان شرقی در انتخابات چیست؟
نه در استان آذربایجان شرقی، بلکه در سراسر ایران، یکی از آسیبهایی که برای این انتخابات محتمل است، مشارکت مردمی است. این انتخابات یکی از حساسترین و مهمترین انتخابات در داخل و خارج از مرزهای ایران است و با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، در هر محفل و اجتماعی که حضور پیدا میکنیم، سخن از انتخابات که میشود، مهمتر از همه چیز برای اینکه مردم را راغب کنیم که انتخاباتی با مشارکت حداکثری داشته باشیم، ابتدا باید به سراغ مشکلات مردم برویم و این موضوع به مسئولان و دستاندرکاران باز میگردد و برای برگزاری انتخابات با حضور حداکثری مؤثر است. قبل از اینکه بگوییم اصولگرا یا اصلاحطلب، باید در این موضوع کلینگر باشیم و یکسری از مشکلات را در کشور حل کنیم و بعد از مردم انتظار مشارکت حداکثری را داشته باشیم.
در انتخابات قبلی در این استان نیز مانند دیگر استانها مشارکت مردم کاهش یافت و از سویی مردم اعتراضات مدنی و معیشتی دارند که بهویژه در یک سال گذشته بیشتر شده است. با این شرایط فکر میکنید مشارکت مردم چگونه باشد و باز هم اعتراض خود را با عدم مشارکت نشان میدهند؟
تاریخچه حضور مردم در انتخابات تا به حال نشان میدهد که بهرغم برخی از ذهنیتها، مردم به وظیفه و تکلیف خود عمل کردهاند و این نشان میدهد در کنار همه سلایق، مردم عرقی که به کشور دارند را نشان میدهند و پای نظام و آرمانهای انقلاب هستند و ما در قبال این عملکرد، به آنها بدهکار هستیم و هرجا که خواستیم در همه زمینهها حضور خود را نشان دادند و از داخل مرزهای ایران به سایر کشورها و افراد پیام دادند که در کنار همه مشکلات معیشتی و اقتصادی، پای کار هستند. اینکه میفرمایید مشارکت مردم بالا باشد یا نه، ما هم انتظاراتی از مردم داریم و در مقابل مردم نیز انتظارات بحقی از ما دارند و برای اینکه بخواهیم میزان مشارکت مردم بالا باشد، باید به مردم حق بدهیم، پای صحبتهای آنها بنشینیم، بین مردم باشیم، مشکلات آنها را بشنویم و راهکارهای عملیاتی ارائه دهیم و مردم احساس کنند که مسئولان همانند مردم پای کار هستند و این یکی از شاخصهای مهم افزایش میزان مشارکت است.
شاید مردم احساس میکنند که کاندیداها خیلی شعارزده وارد عرصههای انتخاباتی و بعد از آن مجلس میشوند، اما در عمل هیچ نشانی از شعارهایی که میدهند نیست و تأثیر حضور خود را دریافت نمیکنند.
مردم ما همان مردم دورههای قبل نیستند و آگاهتر هستند و مسائل را رصد میکنند. وقتی در محافل حضور پیدا میکنیم و صحبت از انتخابات میشود، انتظاراتی از سوی مردم مطرح میشود و مشاهده میکنیم که عدهای آمدند، شعارهایی دادند، اما به آنها عمل نکردند، در نتیجه مردم عصبانی هستند. ما که بین مردم صحبت میکنیم، باید به صحبتهای خودمان عمل کنیم. مسئولان از ردههای بالا تا پایین باید در مقابل این خدمات مردم که به پای نظام و انقلاب هستند در عمل به آنها ثابت کنند که واقعاً آمدهاند کار کنند نه اینکه شعار بدهیم. در مدت باقیمانده باید ببینیم چگونه مردم عملاً احساس میکنند چنین رویکردی، اتفاق افتاده تا شاهد حضور حداکثری باشیم. از طرفی تلاش میکنیم فضا در کشور بهگونهای طراحی شود که همه افکار با سلایق مختلف در انتخاباتی با درجه دموکراتیک بالا داشته باشیم و کاندیداهای خود را در معرض رای مردم قرار دهیم و مردم با احساس اطمینان در انتخابات شرکت کنند و شاهد انتخاباتی پر شور باشیم.
در دوره قبلی ردصلاحیتها یکی از دلایل عدم مشارکت مردم در انتخابات بود چراکه مردم کاندیدای مورد نظر خود را در لیست نمیدیدند. شما اشاره کردید که فضا بهگونهای طراحی شود که همه افکار امکان حضور داشته باشند، آیا با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی حاکم و اعتراضاتی که از سال گذشته شکل گرفته، اگر شورای نگهبان ردصلاحیتهای دوره قبل را تکرار نکند، این مسئله تأثیری بر حضور مردم استان آذربایجان شرقی در انتخابات خواهد داشت؟
اکثر نمایندگان استان از طیف اصولگرا هستند، البته بحث من اصولگرا و اصلاحطلب نیست. تنها با فرمایشات مقام معظم ولایت میفرمایند بستر را بهگونهای فعال کنید که همه سلایق پای کار باشند، هرچند که در سلایق اختلافاتی داریم، اما بحث نظام که میآید، همه در کنار همدیگر هستیم و این یک پیامی است که وقتی انتخابات برگزار میشود، نشاندهنده شاخصها و ملیت ماست و تمامی سلایق در کشور ما حق حضور در انتخابات و رای دادن دارند و این مهم حاصل خواهد شد. از طرفی، شورای نگهبان وظایف قانونی خود را دارد و ما نه میتوانیم برای شورای نگهبان وظیفه تعیین کنیم و نه این شورا تحت تأثیر افکار دیگران قرار میگیرد چراکه نهادی است که براساس داشتههای خود و بررسیهای خود افراد را تأیید یا رد میکند. مثلاً این احتمال وجود دارد و ممکن است که نمایندگان فعلی که از لیست اصولگرا برای انتخابات آمدند، از نظر شورای نگهبان ردصلاحیت شوند و این قضیه ردصلاحیت نه گرایش اصولگرایی و نه اصلاحطلبی و نه مستقلی دارد و شورای نگهبان کار خود را میکند. ما خودمان قضاوتهای بیجا میکنیم و مسائلی را در جامعه مطرح میکنیم که به غیر از لطمه زدن به مسائل کشوری، نتایج دیگری ندارد. باید صرفاً از آن بحثها خارج شویم. شورای نگهبان به عنوان نهاد امین مردم و نظام است و باید بهگونهای عمل شود که عدالت در جای خود باقی بماند.
با استعفای برخی مدیران در این استان، به نظر میرسد فعالیتهای انتخاباتی در این استان آغاز شده، کدام احزاب و گروهها وارد فضای انتخاباتی شدهاند؟
در آذربایجان شرقی همه طیفها به نوبه خود فعالیتهایشان را شروع کردهاند؛ چه اصولگرا، اصلاحطلب و چه افراد مستقل و سایرین در بسترهای مختلف با حضور در مراسمهای اجتماعی و فرهنگی و... که نشاندهنده رفتارهای انتخاباتی است، به نوعی نشان میدهند که میخواهند برای انتخابات آماده شوند. در طیف اصولگراها، افرادی از قبل هستند که اکنون در مجلس دوازدهم حضور دارند، در حوزههای انتخابیه خود روال عادی کارشان را انجام میدهند و حرکات انتخاباتی نیز دارند. طیفهای اصلاحطلب نیز همچنین، افرادی که در مجلس حضور دارند در حوزه انتخابیه خود فعالیت انتخاباتی دارند. در کنار افرادی که در مجلس هستند، افراد دیگری هم دارند آماده انتخابات میشوند. در تبریز و شهرستانهای دیگر استان، افرادی هستند که چه از طیف اصلاحطلب و چه اصولگرا خود را برای کاندیداتوری آماده میکنند. در طیف اصولگرایی، از دوره قبل از انتخابات، در کنار تشکلهای فعال شناسنامهدار، دو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی و شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی در استان ما کار خود را در کنار این تشکلها و احزاب شروع میکنند و با تهران هماهنگ هستند و بیشتر این تشکلها در جلسات این دو شورا حضور دارند. این موضوع نشاندهنده یک تعامل و وحدت بین نیروهای اصولگرایی است که حاصل شده و زیر یک چتر جمع میشوند و اندیشهها و دانستههایشان را با هم یکپارچه میکنند که خروجی آن لیست ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی است که در آستانه انتخابات از جلسات این شوراها بیرون میآید. در واقع همه احزابی که در تهران با تشکلها ارتباط دارند با دفاتر استان هماهنگ هستند و خروجی این جلسات و همفکریها لیستی میشود که مدنظر تمام تشکلها است. الان نیز جلسات مرتبط هفتگی در استان برگزار میشود و در کنار اینها هر حزبی در دفاتر خود با زیرمجموعهها، با اعضا و مردم در ارتباط هستند و کارهای فرهنگی و اجتماعی و آمادگی لازم برای انتخابات مجلس را انجام میدهند. در طیف اصلاحطلب نیز کارهای خود را شروع کردند و از چهرههایی که الان در مجلس حضور دارند گرفته تا چهرههایی که در مجلس نیستند، احساس میکنند که پایگاه رای دارند، بنابراین دور هم جمع شدند و مرتباً مانند طیف اصولگراها جلساتی را برای این انتخابات انجام میدهند.
تشکلها و احزاب در این استان فعالیت جدیتر دارند. در آذربایجان شرقی، مردم به چه جریانی رای میدهند یا اینکه انتخاب مردم فردی و قومیتی است؟ در مجموع چه فاکتورهایی در انتخاب مردم تأثیر دارد؟
در انتخابات شورای شهر و روستا، انتخاب طایفهای، فامیلی و قبیلهای مرسومتر است، اما در انتخابات مجلس برخلاف شورای شهر، پارامترهای دیگری تأثیرگذار هستند. از جمله اینکه فعالیت افراد، ارتباط افراد با مردم، احزاب، تشکلها، بهعلاوه قرار گرفتن در لیست ائتلاف داشتن، پایگاه مردمی، ارتباط چهره به چهره با مردم، اشراف به مشکلات حوزه انتخابی، اینکه به نوعی خودشان را با مردم مرتبط کنند و... یکسری شاخصهایی است که برای مردم در کنار لیست مشخصی که معرفی میشود، بهویژه در تبریز که یک کلانشهر است، تأثیرگذار است.
نگاه اصلاحطلب 1
علیاصغر شعردوست نماینده تبریز در مجلس ششم
فضای مبهم انتخاباتی
در حال حاضر فضای مبهمی حاکم است، چراکه نمیدانیم شرایط چگونه خواهد بود و نوع تعامل شورای نگهبان با کاندیداها چگونه رقم خواهد خورد و با وجود مسائلی از این دست هنوز فضا برای حضور چهرههای مختلف و افراد دارای صلاحیت در انتخابات مجلس دوازدهم مبهم است. اما حتماً، اگر مردم مصداقی برای انتخاب خودشان پیدا کنند در انتخابات شرکت خواهند کرد، مشروط بر اینکه مردم بین کاندیداها مصداقی برای این موضوع پیدا کنند. از طرفی موضوع سلیقهها نیز مهم است و باید به آن توجه کرد. به این معنی که اگر با نگرش جامع و ملیگرایانه که در آن عزت کشور لحاظ شود، خواهان برگزاری انتخابات باشیم، بهنحوی که درصد معقولی از مردم پای صندوق بیایند، یک شرط دارد و آن این است که مردم بتوانند بین نامزدهای حاضر، کاندیداهای مطلوب خود را پیدا کنند. برای مثال از 6 نماینده در تبریز، فرضاً سه نماینده باشند که مردم فکر کنند منافع ملی را دنبال خواهند کرد و فضا بهگونهای باشد که بتوانند افرادی با این ویژگی را در بین کاندیداها پیدا کنند، چراکه یکدست بودن کاندیداها، میزان مشارکت را مثل دورههای قبل پایین میآورد.
اگر رویکرد شورای نگهبان این باشد که در تاییدصلاحیتها بازتر عمل کند، خیلی خوب است، اما فکر نمیکنم چنین چیزی رخ بدهد. از سوی دیگر اعتراضات و نارضایتی مردم به شرایط معیشتی و شعارزدگی نمایندگان مصادیقی داشته باشند تاثیر منفی خواهد داشت و کسانی که این ادعا را دارند باید اعتراض کنند و مستندات ارائه دهند و اگر واقعاً اثبات شود که کسی با استفاده از رانت وارد مجلس میشود و بعداً دنبال استفادههای شخصی باشد قطعاً این موضوع به اعتماد مردم لطمه میزند و باید حتماً به آن توجه کرد.
در پاسخ به این سوال که آیا این عامل باعث حضور کمرنگتر مردم آذربایجان شرقی در انتخابات شده، باید گفت که آذربایجان هم تابعی از کشور است و البته با حساسیت بیشتر، چراکه ویژگیهای خاص ژئوپلیتیکی دارد و مرز مشترک با چند کشور، ویژگیهای خاص فرهنگی و اجتماعی در این استان، حساسیت را بیشتر کرده است. در نتیجه اگر در آذربایجان افراد مطمع نظر و کسانی که فکر میشود اگر در عرصه مجلس حضور یابند و مردم با رصد فعالیتهای آنها متوجه شوند اشخاصی هستند که سوابقی دارند و مردم میتوانند سوابق آنها را بسنجند و ارزیابی کنند و از طرفی امکان کاندیدا شدن نیز برای افراد فراهم باشد، حتماً میزان حضور مردم در انتخابات را تقویت میکند و نتیجه این مشارکت بیشتر به نفع کشور و نظام خواهد بود.
نگاه اصلاحطلب 2
محمد تیموری رئیس حزب اتحاد ملت در استان آذربایجانشرقی:
نقش اراده مردم مفقود است
محمد تیموری؛ رئیس حزب اتحاد ملت در استان آذربایجانشرقی و عضو علیالبدل شورای مرکزی این حزب است. او در گفتوگو با روزنامه هممیهن، پیشبینیهای انتخاباتی مجلس در سال جاری را توضیح میدهد که در ادامه میآید.
در سال انتخابات مجلس قرار داریم. شرایط متفاوت کشور بهویژه پس از اعتراضات سال گذشته و مشکلات معیشتی مردم، ناامیدیها از کارآمدی برخی مسئولان و مسائلی از این دست باعث شده است تا این انتخابات نیز با اماواگرهایی در میزان مشارکت مردم مواجه باشد، همانند دوره قبل که یکی از کمترین مشارکتهای مردم استان آذربایجانشرقی در انتخابات رقم خورد. پیشبینی شما از حضور مردم استان در انتخابات مجلس دوازدهم چیست؟
صحبتهای من به افکارسنجی یا نظرسنجی خاصی متکی نیست و با توجه به دایره ارتباطات اطرافم با فعالان سیاسی و مردم میگویم، در بین مردم قبل از سال 98، مدتی مانده به انتخابات بحثها و گفتوگوهای انتخاباتی میشنیدیم. فعالان سیاسی، تشکلها و احزاب نیز درباره این مسئله گفتوگو داشتند و برنامهریزی انتخاباتی میکردند، اما الان اصلاً این فضا را نمیبینیم. نهتنها صحبتی نیست، حتی اگر اشارهای به انتخابات در جمعی مطرح شود هم توجه چندانی به این موضوع نمیشود.
حضور فعالان سیاسی و شخصیتها چطور؟
در حوزه فعالان سیاسی هم، بهویژه تشکلهای اصلاحطلبی که در ارتباط هستیم، بحث انتخابات یک بحث مبهم است که همانند سالهای قبل انتخابات به آن شکل برگزار خواهد شد. به این معنا که در سال 98 و 1400 انتخابات را مهندسی و سعی کردند کاندیداهای مدنظر خود را تأییدصلاحیت کنند و کاندیداهای گروههای سیاسی منتقد را کنار زدند و برای به دست آوردن یک نتیجه قطعی نیز مشارکت برای آنها معنایی نداشت و سعی کردند کاندیداها را مدیریت کنند و انتخاباتی را که نتیجه از آنِ خودشان است، برگزار کنند. علاوه بر مهندسی انتخابات، به نظر میرسد که مشارکت را هم میخواهند مهندسی کنند و به این خاطر میبینیم که وزیر کشور از مشارکت 60 درصدی سخن میگوید و از این حرفها در فضای گفتمانی آنها وجود دارد، درحالیکه مابهازای آن هیچ اتفاقی در جامعه نیفتاده است.
پس تلاش مسئولان ایجاد یک فضای بازتر برای حضور بیشتر مردم در انتخابات است؟
برای بالا بردن مشارکت الان خیلی دیر و سخت شده و حسی که از جامعه داریم، به ما میگوید که حتی اگر سیستم، انتخابات نسبتاً خوبی را هم برگزار کند باز هم مشارکت به آن حد نخواهد بود و مردم اطمینان و اعتماد خود را از دست دادهاند. اینکه به صورت مهندسیشده مشارکت را بالا ببرند، بدین معنی است که تعدد کاندیداها را بالا در نظر بگیرند، اما نه کاندیداهای سیاسی و احزاب منتقد، بلکه از بین خودشان کاندیداهای بیشتری را معرفی کنند و افرادی هم که طالب این هستند تا به عنوان کاندیدا مطرح شوند و به میدان بیابند، بهویژه در استانها و مناطق محروم کشور. انتخابات مجلس جنبه قومیتی و تباری دارد و با ورود قومی و قبیلهای تلاش میکنند تا مشارکت افزایش یابد، اما مشارکتی که در قبال فعالیت احزاب و در اثر یک انتخابات رقابتی و منصفانه انجام بگیرد، پیشبینی ما این است که این اتفاق نخواهد افتاد.
در این استان جریانهای حزبی بیشتر بر فرایند انتخابات تأثیرگذار هستند تا جریانهای قومی، فردی؟
در شهرستانهای مختلف، شخصیتهای مختلفی داریم و افرادی نامزد میشوند و اطرافیان خود را که کم هم نیستند به پای صندوق میکشانند و در واقع مردمی که رای میدهند، به دلیل جنبه سیاسی یا تأثیر رای خود مشارکت نمیکنند، بلکه احتمالاً این مشارکت جنبه تعصبی پیدا میکند، اما سوای این موضوع که بتوانند مشارکت حداکثری رقم بزنند، بعید به نظر میرسد. از طرفی برای مردم سوال است که اختیار نماینده مجلس چیست و آیا میتواند نماینده واقعی مردم باشد یا خیر؟ سیستم اگر بخواهد جامعه پیشرفتهای داشته باشد، لازم است که سیاستهای خود را در حوزه سیاستهای داخلی، خارجی، اقتصادی و... تغییر دهد تا بتواند اعتماد مردم را جلب کند و من این اراده را هم نمیبینم.
در اکثر استانهایی که تاکنون بررسی کردیم، اصولگراها فعالیتهای انتخاباتی دارند اما اصلاحطلبها نه. در آذربایجان شرقی هم اینگونه است؟
در بین اصولگراها افرادی هستند که استعفا دادند و خودشان را برای انتخابات دارند آماده میکنند اما در بین اصلاحطلبها هیچ تحرک، برنامه و اقدامی انجام نشده و هیچ صحبتی راجع به اینکه در انتخابات شرکت کنیم یا نه، وجود ندارد و اگر کسی بحث انتخابات را پیش میکشد از این جهت است که این انتخابات نیز مانند سالهای قبل است یا نه.
در صحبتهای خود اشاره کردید که مردم فکر میکنند نقشی ندارند. چه اتفاقی در این استان بهویژه در شهر تبریز که همه معتقدند شهری است که رفاه اجتماعی و اقتصادی در آن بالاتر است جریان دارد که الگوی مشارکت حداقلی در این شهر نیز مانند دیگر شهرها تکرار شده و به گفته شما حالا هم فضای انتخاباتی چندان مثبت نیست؟
در تبریز اگر رفاه بالاست یا دغدغههای اجتماعی و اقتصادی حداقلی است، اینها به دلیل این نیست که مدیریت خوب بوده و در اثر آن یا تلاشهای دولتی، رفاهی حاصل شده است. در این شهر به ویژه نهادهای اجتماعی و مدنی هستند که از قدیم حضور داشتند و خیلی فعال هستند و توانستند این مسائل را از سطح شهر جمع کنند. و الا اگر اینگونه باشد که درآمد سرانه استان آذربایجان بالا بوده و این درآمد صرف امور رفاهی مردم استان شده، خیر! اینگونه نبوده. درحالیکه تبریز با توجه به اینکه قطب خدماتی، تجاری و بازرگانی است، باید خیلی توسعهیافته و پیشرفتهتر از این باشد.
در واقع مردم نقشی از نمایندههای خود یا مدیران دولتی در شرایط موجود در شهر نمیبینند که به آنها رای دهند و در اجرای امور جاری به آنها اعتماد کنند؟
بله همینطور است و اکثر مسئولان دولتی کاری در آذربایجان شرقی انجام ندادند که باعث افزایش رفاه بشود. اگر اینگونه بود در سطح کشور هم میتوانستند این سیاستها را در پیش بگیرند و رفاه ایجاد کنند و آذربایجان نیز از سطح کشور مستثنی نیست. اما در سطح شهر تبریز نهادهای خیریه خیلی قوی هستند که توانستند به نوعی جامعه فقیر شهر تبریز را شناسایی و به وضعیت آنها رسیدگی کنند.