غلبه اشخاص بر جریانها
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس این شماره:مازندران
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس این شماره:مازندران
الگوی سیاسی غالب استان مازندران در ادوار مختلف مجلس، همسو با حوادث سیاسی در سراسر کشور بوده و مردم و منتخبان، رفتارهای تقریبا مشابهی در این استان از خود نشان دادهاند. بررسی اجمالی ادوار مختلف در مازندران نشان میدهد پایگاه برخی احزاب در شهرهای مشخصی، محکمتر و برخی دیگر از احزاب در شهرهای دیگری پرچمدار هستند. نور، آمل و بابل سه شهری هستند که بیشترین نمایندههای اصولگرا را در مجلس داشتهاند. در ساری اقبال با اصلاحطلبها بوده و قائمهشریها با وجود آنکه به تغییر علاقهمند هستند، اما خط سیاسی ثابتی که پیروی میکنند گرایش به احزاب چپ و مستقل دارد. خطی که به واسطه کارگری بودن این شهر از پیش از انقلاب تاکنون جایگاه خود را حفظ کرده است. نوشهریها و چالوسیها نیز با اقتدار از اصلاحطلبها حمایت کردهاند. هرچند که اعتقاد کلی بر این است در این استان نیز همانند دیگر استانهای کشور، نگاه به افراد بر نگاه به احزاب در انتخابات مجلس حاکم است. البته در کنار این الگو، الگوی غالب کشوری نیز بر رفتار انتخاباتی مردم مازندران اثرگذار بوده است. در مجلس یازدهم، همچون بیشتر نقاط کشور، اصولگراها پیروز میدان انتخابات بودهاند. در مجلس دهم اصلاحطلبها (لیست امید) راهیافتگان اصلی به مجلس بودهاند و اکثر نمایندههای مجالس هشتم و نهم این استان از اصولگرایان بودهاند و کرسیهای مجالس ششم و هفتم را اصلاحطلبها تصاحب کرده بودند. هرچند بررسی طیف اصولگراها در این استان نیز نشان میدهد که تندروها، چندان اقبالی در این استان ندارند و اصولگراهای میانهرو پیروز انتخابات مجلس در این استان بودهاند. ناطق نوری و لاریجانیها پایگاه ثابتی در این استان دارند. بررسی سابقه نمایندگان ادوار مختلف در این استان نشان میدهد حمایت از دو خانواده اصلاحطلب یا اصولگرا در کارنامه اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان این استان به چشم میخورد. حالا و در سال برگزاری انتخابات دوره دوازدهم مجلس، یکبار دیگر مشارکت مردم و کاندیداها در انتخابات بر سر زبانها افتاده است. اگرچه بررسی در سطح این استان نیز نشان میدهد فضای سیاسی، مشکلات معیشتی و اعتراضات گسترده مردم به وضع موجود سد محکمی در برابر کاندیداها خواهد بود که خود را در معرض آزمون مردم قرار دهند. بررسی میزان مشارکت مازندرانیها در انتخابات ادوار مجلس نشان میدهد آنها نیز در یک ریزش تاریخی، کمترین نرخ مشارکت را در انتخابات مجلس یازدهم رقم زدند. صدایی که به نظر شنیده نشد و آتش خشم مردم را شعلهورتر کرد و یکی از شدیدترین اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی در کشور در استان مازندران رقم خورد. حال باید دید که مازندرانیها نارضایتی خود را در انتخابات پیش روی مجلس تداوم خواهند داد یا سیاست دیگری بر میگزینند؟
نگاه اصلاحطلب 1
انتخابات سخت در مازندران
اشکان ذهابیان
عضو حزب کارگزاران در استان مازندران
مازندران به چند دلیل یکی از سیاسیترین استانهای کشور است که چند مورد از آنها از همه مهمتر هستند. دلیل اول، نزدیک بودن به مرکز، دلیل دوم، وجود دانشگاههای فعال، بهویژه دانشگاه مادر مازندران و دانشگاه فنی نوشیروانی بابل، دلیل سوم، نهادهای مدنی، گروههای اجتماعی و فرهنگی متنوع در سطح استان و چهارمین دلیل، گروههای سیاسی و طیفهای فعالی هستند که در کل استان وجود دارند. پیشینه قوی این استان نیز به سالهای دور و قبل از انقلاب باز میگردد. گروههای مختلف سیاسی در استان مازندران از قبل انقلاب پیشرو مبارزات بودند و تمرکز این مبارزات نیز بیشتر در مرکز استان و بهویژه شهرهای ساری، قائمهشر و بابل بوده و به دلیل بافت فرهنگی و سیاسی بسیار شهرهای سیاسی بودند و این موضوع به کل استان تسری پیدا کرد. بعد از انقلاب نیز این فضای سیاسی در سطح استان ادامه داشت و گرایشهای سیاسی وجود داشتند. از این رو میتوانیم بگوییم مازندران یکی از سیاسیترین استانها در کشور است. در سال ۷۶ که آقای ناطق نوری کاندیدا بود، اکثریت مردم استان به جریان محافظهکار آن زمان تمایل داشتند و جریان اصلاحطلب در اقلیت بود، اما همین جریان اقلیت توانست رای
بسیار خوبی را برای آقای خاتمی رقم بزند. بعد از آن سال و اواخر دهه هشتاد، صفبندیهای سیاسی در استان مازندران تغییر کرد. این صفبندیها به سه گروه اصلاحطلبها، اصولگرایان میانهرو و اصولگرایان تندرو تقسیم شدند و تا به امروز همین صفبندیها ادامه دارد.
در سال ۹۴ و پس از ردصلاحیت اغلب نیروهای اصلاحطلب در سطح استان در انتخابات مجلس دهم، اصلاحطلبان در ائتلاف با برخی نیروهای اصولگرای میانهرو توانستند کرسیهایی از مجلس را به دست بیاورند و اوج این ائتلاف به سال ۹۶ رسید. در انتخابات ریاستجمهوری اغلب نیروهای اصولگرای میانه که از طیف آقای لاریجانی و ناطق نوری بودند، در صف اصلاحطلبان ایستادند و رای بالایی را برای آقای روحانی رقم زدند. در سال ۹۸ و در مجلس یازدهم در استان مازندران تقریباً ۱۰۰ درصد نیروهای اصلاحطلب ردصلاحیت شدند. بیش از ۹۰ درصد نیروهای اصولگرای میانه هم ردصلاحیت شدند و فضای انتخابات تکقطبی شد. در این زمان شاهد بودیم برخی از چهرههای اصولگرا و نیروهای انقلابی که در دورههای قبل ردصلاحیت شده بودند، از سوی هیئت نظارت استان مازندران و شورای نگهبان تایید صلاحیت میشوند تا فضای انتخابات را رونق ببخشند. برخی از این چهرهها نیروهای منتسب به آقای احمدینژاد و البته دارای پایگاه اجتماعی بودند و رای هم آوردند. مشخصاً در این مورد میتوانیم به آقای کریمی فیروزجایی اشاره کنیم و در قائمشهر آقای کیوان مرادیان که هر دوی این افراد ابتدا ردصلاحیت و بعد تایید
صلاحیت شدند.
برآیند انتخابات تکقطبی و کمرونق سال ۹۸ از ۹ حوزه انتخاباتی و ۱۲ نماینده استان مازندران تنها یک نماینده مستقل توانست رای بیاورد و ۱۱ نماینده دیگر از جریان اصولگرایان بودند. در حال حاضر تقریباً با توجه به عملکردی که نمایندههای استان در مجلس یازدهم داشتند، کاملاً بارز است که نیروهای اصولگرای میانه در تلاش هستند که وارد فضای انتخابات شوند، اما کار بسیار سختی دارند. ابتدا برای تایید صلاحیت و دوم برای اینکه بخواهند تجربه سال ۹۴ را تکرار کنند و با اصلاحطلبها وارد ائتلاف شوند. هنوز اصلاحطلبهای استان مازندران فعال نشدهاند. حتی نیروهای شاخص برای شرکت در انتخابات فعال نشدهاند، درحالیکه در دورههای قبل کسانی که قصد داشتند به انتخابات ورود کنند، از یک سال قبل فعال میشدند. فضای سیاسی حاکم در کشور که بسیار کمرونق است، بیمیلی بدنه اجتماعی به مشارکت را به وجود آورده است. حتی در این شرایط نیروهای اصلاحطلب بدنه خود را هم نمیتوانند قانع کنند که در انتخابات حضور پیدا کنند. ماحصل وضع موجود این است که هنوز هیچ بازخوردی از فضا نداریم و مطمئن هستیم که باز هم ممکن است ردصلاحیتها پیش بیاید و عملاً فضای کار برای جریان
اصلاحات وجود نداشته باشد. در مجموع، مجمع نمایندگان مازندران در دوره اخیر عملکرد بسیار ضعیفی داشت و دستاورد شاخصی نداشت. تجربه مجالس قبل نشان میدهد وقتی تنوع نمایندهها را داریم، انگیزه بیشتری برای فعالیت به وجود میآورد. تجربه این مجلس نشان داده نمایندگانی که همه از یک جناح فکری هستند، دستاورد شاخصی ندارند و نمیتوانند هم داشته باشند چراکه انگیزهای برای اینکه فعالیت کنند و ایده نو داشته باشند ندارند.
نگاه اصلاحطلب 2
عبدالله رضیان نماینده اسبق قائمشهر در مجلس:
هیچ جریانی نمیتواند تغییر معجزهآسایی ایجاد کند
عبدالله رضیان، نماینده اسبق قائمشهر، سوادکوه و جویبار در مجلس، یک اصلاحطلب است و چهره متفاوتی از مشارکت مردم مازندران در انتخابات پیش روی مجلس نشان میدهد. او در گفتوگو با هممیهن، پیشبینیهای انتخاباتی خود را مطرح کرده است که در ادامه میآید.
پیشبینی شما از حضور مردم استان مازندران در انتخابات آتی مجلس، با توجه به شرایط اقتصادی و تنگناهای معیشتی و نارضایتی مردم از شهریور سال قبل، چگونه خواهد بود؟ آیا فکر میکنید مردم در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد یا ادامه روند ریزشی انتخابات مجلس یازدهم در این دوره نیز تکرار خواهد شد؟
الان نسبت به حضور پررنگ مردم در انتخابات خوشبین نیستم و ارزیابیای که از افکار عمومی وجود دارد، حضور مردم خیلی کمرنگ است، مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد یا شرایط خاص و تغییری ایجاد شود.
در انتخابات مجلس یازدهم، همانند همه نقاط کشور، مردم استان مازندران نیز نارضایتی خود را به ردصلاحیتهای گسترده و عدم تحقق وعدههای انتخاباتی مسئولان اعلام کردند و شاهد کمترین مشارکت مردم استان در انتخابات مجلس بودیم. بعد از آن شرایط اقتصادی بهمراتب پیچیدهتر و بدتر شد و در شهریورماه سال گذشته اعتراضاتی را داشتیم که در چند شهر مازندران به وقوع پیوست. آیا فکر میکنید این اعتراضات در ادامه نادیده گرفتن و برآورده نشدن درخواستهای مردم از نمایندگان خود است و مردم نارضایتی خود را از اقدامات نمایندگان خود در مجلس نشان دادند؟
نظام باید واقعبین برخورد کند. با توجه به شرایطی که به آن اشاره کردید و اتفاقاتی که رقم خورده، نباید احساس کنیم اینها گروه خاص یا جمع اندکی از مردم بودند چراکه در فضای جامعه نارضایتی خیلی سنگین است و به اعتقاد من موضوع حجاب و موضوعات فرهنگی دیگر، موضوعات حاشیهای هستند. در بیرون از کشور حرفهایی که میزنند را قبول ندارم. اما واقعیت موجود این است که فضای اقتصادی بسیار بغرنج است و این یکی از مهمترین نارضایتیهایی است که منجر به نارضایتیهای دیگر میشود. فعلاً مهمترین اولویت، معیشت مردم است که بزرگترین چالش موجود است و باعث میشود مردم با فضای حاکمیت از جمله حضور در انتخابات همکاری نداشته باشند. ممکن است برخی در جریانهایی حضور داشته باشند، اما آحاد مردم نیستند. خیلی از جوانها، دانشجوها و گروههای خاصی را که میتوانستیم در کنار نظام داشته باشیم، با چالشهای سنگین اقتصادی و معیشتی بهوجودآمده دچار مشکل هستند و نظام باید نسبت به این موضوع فکر و راهحلی پیدا کند. آقایان اگر فکر کردند که با تغییر دولت این اصلاح انجام شود من هم معتقدم امکانپذیر نیست، مگر اینکه سیاستها را تغییر دهیم. سیاست داخلی و خارجی ما نیاز به اصلاح دارد تا بتوانیم بر مشکلات فائق آییم.
فکر میکنید در استان مازندران جریانی بتواند این اعتماد را برای مردم جلب کند؟
نه، هیچ جریانی نمیتواند تغییر معجزهآسایی ایجاد کند.
و آنهایی که پای ثابت صندوقها بودند، با شرایط موجود دچار انشقاق شدهاند؟
آنها هم ریزش دارند. یکسری براساس اعتقاد و تعصبی که نسبت به ولایت دارند، به پای صندوقها میآیند، اما در این گروه نیز شاهد ریزش حضور در انتخابات هستیم.
فضای قالب استان مازندران را اصلاحطلبها تشکیل میدهند یا اصولگراها؟
من معتقدم جمع افراد اصلاحطلب و اصولگرا در مازندران بیش از 20 درصد هم نمیشود. بیشتر جریانهای قومی و قبیلهای و مردم عامه جامعه هستند و اینها نگاههای خطی نیست و براساس فضای هر منطقه افراد تصمیم میگیرند در انتخابات رای دهند.
اما چند شهر مشخص هستند که در ادوار مختلف اصلاحطلبها یا اصولگراها برنده میدان انتخابات بودهاند.
ترکیب سیاسی در همه شهرهای استان وجود دارد، اما جمعیت یکسانی ندارند و گروههای خاصی هستند که اگر تعداد آنها را بالا بگیریم، 10 تا 20 درصد جمعیت استان را تشکیل میدهند. بقیه ممکن است در جریان این احزاب باشند.
نگاه اصولگرا 1
عزتالله یوسفیانملا نماینده آمل در ادوار مجلس:
مردم به چهرههای شناختهشده رای میدهند نه جریانهای سیاسی
عزتالله یوسفیانملا، نماینده چهار دوره شهرستان آمل در مجلس هفتم تا دهم بوده است. در اصولگرایی یا مستقل بودن او اتفاقنظر وجود ندارد و در عین حال که پیرو و طرفدار نیروهای انقلابی است، کارنامه دستبوسی از روحانی را نیز در پرونده دارد. هشدار و تهدید او نسبت به واردات برنج در فصل برداشت، خرسندی همشهریهایش را در پی داشته است. او در گفتوگو با هممیهن درباره حضور مردم مازندران در انتخابات مجلس پیش رو سخن گفته است که در ادامه میآید:
نحوه ردصلاحیتها در انتخابات مجلس یازدهم، موجب ریزش آرای مردم در سراسر کشور و بهویژه استان مازندران شد. پیشبینی شما از حضور مردم مازندران در انتخابات مجلس دوازدهم چیست؟
مشارکت مردم با حضور سلایق مختلف قطعاً بیشتر خواهد شد. البته منظور از تنوع سلایق این نیست که افراد فاقد صلاحیت حضور پیدا کنند، بلکه آنهایی که واقعاً صلاحیت دارند و این موضوع با مشارکت مردم نسبت مستقیم دارد. هرچه تعداد کاندیداها و سلایق بیشتر باشد، تعداد شرکتکنندهها بیشتر است. رایدهندگان وقتی میبینند گزینهای که مدنظر آنهاست در انتخابات حضور ندارد، رای دادن برای آنها مشکل میشود. لذا امیدواریم شاهد تنوع حضور کاندیداها باشیم و مشارکت با این حضور افزایش پیدا کند.
حتی بر فرض اینکه تعدد سلایق رعایت شود، با توجه به اعتراضات مردم در سالهای اخیر چه در زمینه معیشتی و چه در زمینه اجتماعی، آیا مازندرانیها تمایلی برای حضور در انتخابات دارند؟
همیشه این مسئله هست و در هر شرایطی ممکن است تعداد شرکتکنندگان کم و زیاد شود اما مشارکت همیشه هست و اینطور نیست که مردم صندوق را کاملاً ترک کنند. مردم اگر قهر کنند و پای صندوق نیایند، خودشان زیان خواهند دید. مردم الان متوجه و بیدار هستند و مسائل را خوب درک میکنند. اصل به این بر میگردد که شرایطی پیش بیاید که در انتخابات اعتماد عمومی باشد و اطمینان حاصل شود که رای مردم امانت است و رای آنها محفوظ میماند و همه سلایق مختلف که به آن اشاره کردم حضور داشته باشند. مردم اگر ببینند کاندیدایی هست که با سلایق آنها جور درمیآید دلیلی ندارد که در انتخابات شرکت نکنند. عدم مشارکت بر میگردد به زمانی که از ابتدا انتخابات را پررونق نبینند و شرایط انتخابات طوری باشد که برای بقیه دلیل و انگیزهای برای شرکت وجود ندارد. لذا اگر شرایط را بست دهند و اکثر کسانی که دارای صلاحیت هستند، تایید شوند، قطعاً شرکتکننده بیشتر میشود. مردم در حالت انتظار هستند و اینکه از الان بگویند حتما رای نمیدهیم، اینگونه نیست. همه میگویند صبر کنیم و ببینیم شرایط چه میشود و اگر شرایط طوری باشد که نظر برخی از مردم در معرفی کاندیداها جلب شود، حضور پیدا میکنند. مردم الان نمیگویند هرکسی بیاید ما رای نمیدهیم، میگویند منتظریم ببینیم چه میشود و چه پیش میآید.
یعنی شما معتقدید که نارضایتیای که در بحث اقتصادی وجود دارد، خیلی تاثیری در رویکرد مردم برای حضور در انتخابات ندارد؟
نارضایتی عمومی که قطعاً تاثیر دارد و اصلاً قابل انکار نیست. ما هم وقتی میگوییم شرکت در انتخابات کم و زیاد میشود، ای این بُعد میگوییم که همه سلایق هستند، وگرنه اصل نارضایتی سر جای خود است و قطعاً عدهای به خاطر نارضایتی پای صندوق نمیآیند و این یک واقعیت آشکار است. بحث من درباره آنهایی است که میخواهند پای صندوق بیایند و اگر ببینند تنوع سلایق است، گرایش به حضور در انتخابات بیشتر میشود. آنهایی که تصمیم گرفتند تا در انتخابات حضور پیدا نکنند، مگر تحت شرایط خاص ممکن است در انتخابات شرکت کنند. رهبر وقتی گفتند شما ایرانی هستید، اینجا کشور خودتان هست و اگر با ما مخالف هستید، بیایید و رای دهید، این انتهای درخواست از مردم برای شرکت در انتخابات است.
نکته همین است که مخالفان میگویند ما به چه کسی رای دهیم؟ به قول شما، سلایق مختلف وجود داشته باشد، مشارکت بیشتر میشود. نکته مورد تاکید مخالفان این است که سلیقه ما در انتخابات حضور ندارد و صدای یکسری از مردم شینده نمیشود. نارضایتی بسیاری از مردم در زمینه شعارزدگیهای فراوان کاندیداها و نمایندگان است. برای نمونه در استان مازندران در موضوع پتروشیمی میانکاله نظراتی که نمایندههای بهشهر و ساری در مورد احداث پتروشیمی داشتند، مردم استان و بهویژه شرق استان مازندران را ناامید کرد. موضوعی بود که همه کشور واکنش نشان دادند و ناراضی بودند چراکه اول از همه بهویژه وضعیت خود استان مازندران را تحت تاثیر قرار میداد، اما نمایندهها نظرات دیگری داشتند و انگار که منافع شخصی در برخی اظهارنظرها حاکم بود. اینها موضوعاتی است که مردم میبینند، تحلیل میکنند و بر مبنای آنها تصمیم میگیرند که در انتخابات حضور داشته باشند یا خیر.
در مورد اینها هم باید مردم توجیه شوند. وقتی مردم روی مسئلهای حساس هستند، نظراتی دارند. باید به آنها گفته شود و این کار رسانههاست که مردم را توجیه کنند و بگویند اگر از نمایندهای ناراحت هستید، بروید دنبال نمایندهای که بتواند نظر شما را تامین کند. اینطور نیست که همه نمایندهها با نظر شما مخالف باشند. نه! شما میتوانید افرادی را بین کاندیداها پیدا کنید که با شما همنظر باشند و بگویید ما به شما رای میدهیم، به شرطی که فلان اتفاقات در شهر ما رخ دهد. این بهتر از این است که عدهای از اول بگویند ما کلاً شرکت نمیکنیم و هرکسی بیاید نظر ما برای حضور در انتخابات تامین نمیشود. همین هم به تنوع کاندیداها باز میگردد و باید کاندیداهایی باشند که نظرات مردم را تامین کنند. از طرفی دولت و نظام هم باید بدانند که هرچقدر شرایط را بستهتر ببینند، قطعاً و یقیناً مشارکت پایین خواهد آمد.
در مورد نحوه مشارکت مازندرانیها در انتخابات توضیح بدهید. آیا مشارکت قومیتی است یا جریانهای سیاسی در انتخابات این استان حاکم هستند؟
فقط در تهران افراد بهصورت لیستی کاندیدا میشوند و ممکن است مردم شناخت دقیقی نسبت به کاندیداها نداشته باشند. اما در شهرستانها اعتبار شخص و نماینده مطرح است و مردم به فرد رای میدهند و کاری ندارند که جریان سیاسی او چه بوده است. در خیلی از شهرها میبینید که هم اصلاحطلبها رای میآورند و هم اصولگراها. برخی از شهرها طایفه دارند و تعداد افراد طایفه زیاد است. برای مثال در آمل و بابل طایفهها هستند و در انتخاب مردم تاثیر دارد، اما در مازندران آن شرایط قومیتی که برخی از شهرهای دیگر برای مثال شرق استان گلستان حاکم است را نداریم. در شهرستان کاری به اصلاحطلب و اصولگرا ندارند. به کاندیدا نگاه میکنند که آیا شناختهشده است، اهل کار است؟ برای مردم میتواند مفید باشد یا نه؟ اصلاحطلبی یا اصولگرایی شاید 5 تا 10 درصد در رایدهی مؤثر باشد و بقیه شناخت شخصی و فردی مردم است.
نگاه اصولگرا 2
علیرضا جانبازی رئیس خانه احزاب در استان مازندران:
طیف لاریجانی در حال تدارک لیست انتخاباتی هستند
علیرضا جانبازی، رئیس خانه احزاب در استان مازندران، او معتقد به ولایی بودن مازندرانیها است که با وجود نارضایتیها و مسائل اقتصادی، باز هم در انتخابات حضور پیدا میکنند. با او درباره انتخابات مجلس دوازدهم گفتوگو کردیم که در ادامه میآید.
پیش بینی شما از حضور مردم مازندران در انتخابات؟
مردم مازندران ولایتپذیر هستند و اعتقاد به حذف مبنایی ولایتفقیه ندارند. آنها به شهدا پایبند هستند و اصل نظام را دوست دارند، اما ضعفها و نارضایتیهایی در مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مطرح است که انشاءالله مسئولان درایت به خرج میدهند و مشکلات را حل میکنند. مردم در بدترین شرایط و سختترین زمان در انتخابات حضور داشتند و تجدید بیعت کردند. میدانم که قطعاً مردم در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد، اگرچه بیگانهها و معاندین تبلیغات سوء راه انداختهاند که مردم استقبال نخواهند کرد. آنها در انتخابات ریاستجمهوری همین فضا را ایجاد کردند اما ۶۰ درصد مردم مازندران در انتخابات شرکت کردند و ۹۰ درصد آنها به آقای رئیسی رای داند. انتظار بر این است که مسئولان بیشتر درایت به خرج دهند و سرعت عمل در خدماترسانی به مردم را بیشتر کنند تا مردم آن را لمس کنند.
در مازندران، یکی از شدیدترین اعتراضات در شهرهایی که همواره حامی جریان اصولگرایی بودهاند، از جمله آمل و بابل رخ داد. شهرهایی که اصلاحطلبها در آن جریان حاکم هستند نیز همچون ساری، قائمشهر و نوشهر اعتراضات گستردهای را به خود دیدند. چرا در شهرهای مازندران که میفرمایید ولایتپذیر هستند با این سطح گسترده اعتراضات روبهرو شدیم؟ مردمی که در انتخابات مجلس دهم نیز اعتراض خود را با مشارکت پایین به گوش مسئولان رساندند و کمرنگترین حضور انتخاباتی خود را رقم زدند. آیا نادیده گرفتن خواست مردم و بیتوجهی به مشکلات آنها، بهویژه مشکلات اقتصادی، بر مشارکت مردم در انتخابات پیش رو اثرگذار نیست؟
البته که اعتراض حق طبیعی مردم است و بایستی در برخی موارد به عملکرد دولت و مسئولان اعتراض کنند و اعتراض جایز است و در قانون هم پیشبینی شده است. اما در برخی از مواقع به اغتشاش دامن زدند و جو ناامنی برای مردم ایجاد کردند که داستان آن فرق میکند. اکثر کسانی که در اعتراضات شهرستانهای مازندران حضور دشاتند، ساکنان آن شهر نبودند، چراکه خیلی از موارد را دیدیم و شناسایی شدند. از جاهای مختلف؛ از اقصی نقاط کشور میآمدند و با برنامهریزیهای خاص خود در هر دورهای در یک شهر اغتشاش ایجاد میکردند. فکر نکنم خود مردم آمل بوده باشند چراکه آمل شهر ولایتمداری است و ریشه مذهبی دارد. بابل هم همینطور است که خدای نکرده شرایطی ایجاد شود که نسبت به انتخابات بیتفاوت باشند. قطعاً اینها افراد اجارهای بودند که از نقاط مختلف کشور میآمدند و تمرکز پیدا میکردند و شرایط را برای مردم شهرستانهای استان مازندران به وجود میآوردند.
فعالیت احزاب در استان مازندران برای انتخابات آتی مجلس آغاز شده است؟ احزاب شاخص فعال در استان مازندران چه گروههایی هستند؟
همه جریانها دارند فعالیت میکنند و اینگونه نیست که احزاب و جریانهای سیاسی بیتفاوت باشند. از اعتدالیون گرفته تا اصلاحطلبها و اصولگراها دارند روی گزینههای خودشان مطالعه و بررسی میکنند و قطعاً در زمان انتخابات لیست واحدی را با گرایش و سلیقه خاص خود ارائه خواهند داد.
طیف آقایان ناطق نوری و لاریجانی که در مازندران و شهرهای زادگاه خود طرفداران بسیاری دارند در انتخابات مجلس حضور پیدا میکنند؟
از طرف آقای ناطق نوری بعید به نظر میرسد که در انتخابات مجلس حضور یابند، اما آنگونه که مطلع هستیم از طیف آقای لاریجانی لیستی در حال تدارک دیدن هستند.
طیف آقای لاریجانی اصولگرای میانه هستند یا با اصلاحطلبها ائتلاف میکنند؟
اینگونه که مطرح میکنند ظاهراً به صورت مستقل حضور خواهند یافت.
در اصولگراها چطور؟ آیا ائتلاف خواهند کرد و لیست واحد خواهند داد یا احزاب بهصورت مستقل عمل میکنند؟
اخیراً در کشور تشکیلات جبهه مردمی ایران قوی شکل گرفته است و فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را شامل میشوند و در استانها نیز این جبهه شکل گرفته است و در حال شناسایی افراد و ارائه لیست هستند. ممکن است شورای ائتلاف هم مانند چهار سال پیش لیستی بدهد و در نهایت ممکن است یک هماهنگی بین این دو گروه به وجود بیاید و یک لیست مشترک ارائه کنند.