مقامات
پیرمرد سنتی یار بازرگان

پیرمرد سنتی
حسن غفوریفرد که 18 اسفند در 79 سالگی پس از تحمل یک سال بیماری درگذشت، دوران دانشجویی در آمریکا دبیر کل انجمن اسلامی دانشجویان در این کشور بود. سال 56 مدرک دکتری خود را در رشته فیزیک ذرات هستهای از دانشگاه کانزاس آمریکا گرفت و در آستانه انقلاب به ایران برگشت و رئیس مدرسه عالی ساختمان وابسته به دانشگاه امیرکبیر شد. پس از استعفای دولت موقت، زمانی که سرپرستی وزارت کشور بر عهده هاشمیرفسنجانی بود راهی خراسان شد و دو سال استانداری خراسان بزرگ را بر عهده داشت. همین زمان بود که ماجرای صحرای طبس برای آمریکاییها پیش آمد. بهدنبال درگذشت دو نماینده این استان در مجلس اول، در میاندورهای نامزد مجلس شد و سال 1360 به این نهاد هم راه یافت اما حضور در صندلی نمایندگی مجلسِ اول فقط یک ماه برای او دوام داشت و بهعنوان وزیر نیرو در دولتهای رجایی و آیتالله خامنهای مشغول بهکار شد. لذا از سال 60 تا 64 در هیئتوزیران حضور داشت و همین زمان در سال 63 به ریاست کمیته ملی المپیک رسید و دو سال این صندلی را در اختیار داشت. از سال 65 بهمدت سه سال سمتی نداشت تا اینکه هاشمی رفسنجانی در سال 68 رئیسجمهور شد و نام غفوریفرد را بهعنوان رئیس سازمان تربیتبدنی اعلام کرد. او تا سال 72 این سمت را در اختیار داشت و پس از آن دیگر جایی در هیئت وزیران نداشت اما عنوان مشاور را در دو مقطع از هاشمی و خاتمی گرفت (سالهای 72 تا 75 مشاور هاشمی در امور تحقیقاتی، سالهای 79 تا 84 مشاور خاتمی در علوم و فنون). البته او در دورههای پنجم، هفتم و هشتم نماینده مجلس بود و از سال 85 تا 88 ریاست دانشگاه بینالمللی امام خمینی را بر عهده داشت. اما فعالیتهای سیاسی حسن غفوریفرد هم مانند حضورش در مناصب قدرت پررنگ بود و نام او یکی از نامهایی است که با حزب موتلفه عجین شده است. از دل همین فعالیتها بود که در سال 80 هوس رئیسجمهور شدن به سرش زد و کاندیدای انتخابات شد اما در رقابت با سیدمحمد خاتمی هیچ شانسی نداشت.. البته نباید فراموش کرد که او بهرغم اینکه یک اصولگرا محسوب میشد، در انتخابهایی که انجام میداد مستقل از جریان خود حرکت میکرد؛ بهگونهایکه در انتخابات سال 88 به میرحسین موسوی رأی داد و سال 92 نیز نام حسن روحانی را روی برگه رأی خود نوشت. او جملهای درباره رأی خود به میرحسین موسوی گفت که نشاندهنده خوبی برای مشی سیاسیاش است: «من هرچه احساس کنم درست است و صلاح است را گفتم و میدانستم که برایم هزینه سیاسی خواهد داشت».
یار بازرگان
کانال تلگرامی نهضت آزادی ایران با انتشار مطلبی، از درگذشت کاظم یزدی، وزیر بهداری و بهزیستی دولت موقت خبر داد؛ فردی که به روایت نهضت آزادی: «کارنامهای سرشار از اخلاق، تعهد، ایراندوستی و خدمت در عرصه حرفهای» داشته است. او که یکی از کوتاهترین دوران وزارت در تاریخ جمهوری اسلامی را در کارنامه دارد، مدرک دکتری حرفهای در رشته داروسازی داشت. پس از اینکه کاظم سامی در دولت موقت از وزارت بهداری و بهزیستی استعفا کرد، در 13 آبان صندلی وزارت از سوی بازرگان به کاظم یزدی سپرده شد اما عمر وزارت او فقط دو روز طول کشید و با انحلال دولت موقت، نتوانست در این سمت حضوری مؤثر داشته باشد. نام او را در تاریخ معاصر ایران باید در کنار اسامی بزرگی مانند مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی و سایر بزرگان نهضت آزادی ایران نوشت. فردی که بهرغم فعالیت حرفهای در علم داروسازی، از فعالیت سیاسی جدا نشد و پیش از انقلاب فعالیتهای بزرگی انجام داد که در کنار تأثیرگذاری در تشکیل انجمن اسلامی پزشکان، یکی از مهمترین اقداماتش را میتوان تأسیس نهاد «متاع» دانست. نهادی که در سال 1334 با همکاری افرادی مانند کاظم یزدی، مرتضی مطهری، یدالله سحابی و ابراهیم یزدی تشکیل شد و برنامه آن بر این اساس بود که با تشکیل مکتبی «تربیتی، اجتماعی و عملی» کادرسازی کند.