تزلزل در پروژه خالصسازی قدرت
بازگشت علی لاریجانی، پس از چند سال کنار گذاشته شدن از مدار تصمیمگیری، بیش از آنکه صرفاً انتخاب یک فرد باشد، نشانهای از تزلزل در پروژه «خالصسازی قدرت» و اعتراف به ناکارآمدی ترکیبهای یکدست و تندرو است.

ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی در گفتوگو با انتخاب درباره احتمال بازگشت علی لاریجانی به فضای تصمیمگیری گفت:«بازگشت علی لاریجانی، پس از چند سال کنار گذاشته شدن از مدار تصمیمگیری، بیش از آنکه صرفاً انتخاب یک فرد باشد، نشانهای از تزلزل در پروژه «خالصسازی قدرت» و اعتراف به ناکارآمدی ترکیبهای یکدست و تندرو است.
این انتصاب را میتوان پیام غیررسمی حاکمیت به نخبگان و بدنه اجتماعی دانست مبنی بر اینکه نظام ناچار به بازخوانی ظرفیتهای حذفشده در خود شده است. البته نباید از نظر دور داشت که این بازگشت، اگر صرفاً برای مدیریت بحران نارضایتی و مهار مطالبات مردم باشد و نه برای باز کردن فضای سیاسی و تعامل با دنیا و بازگشت به دیپلماسی، ممکن است بیش از آنکه یک فرصت باشد، به تاکتیکی برای بقای وضع موجود و ادامه تحریمها و انزوای بیشتر کشور بدل گردد.»
وی در ادامه با توجه به اتفاق و امیدواری نسبت به آن گفت:«ما از تغییر چهرهها به تنهایی امیدی نداریم. تجربه نشان داده که تغییر در روشها و نگاهها مهمتر از جابهجایی افراد است. اگر انتصاب آقای لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی با بازنگری در سیاستهای امنیتی، بازتعریف نسبت دولت-حاکمیت، و گشودن باب گفتوگو با جامعه مدنی و تعامل با غرب همراه باشد، میتوان امیدوار بود که تغییر در سیاست، نه صرفاً در تاکتیک، در دستور کار قرار گرفته است.» وی درباره تشکیل شورای دفاع گفت:«تشکیل شورای عالی دفاع را نمیتوان صرفاً از منظر سازمانی تحلیل کرد.
ایجاد چنین ساختاری در میانه یک بحران ملی و منطقهای، بهوضوح نشانهای از تدبیر حاکمیت نسبت به تکرار سناریوهای بیثباتکننده تندروها و سعید جلیلیهاست. این شورا، چنانچه جایگزین یا به ابزاری برای دور زدن دولت و تضعیف اختیارات ریاستجمهوری و دولت در حوزه دفاعی-امنیتی بدل گردد، نشانهای منفی است و به شعار تقویت دولت در چشم افکار عمومی ضربه خواهد زد. اما اگر این شورا در هماهنگی با دولت پزشکیان، برای بازطراحی سیاستهای بازدارندگی منطقهای، تعریف شفافتر تهدیدات، و پیشبرد دیپلماسی دفاعی در سطح منطقه تشکیل شده باشد، میتواند مکملی برای خروج از بنبستها تلقی شود.»