| کد مطلب: ۳۹۲۰
تعـــــــــــامل مذهبیــــــون و سیاسیون

تعـــــــــــامل مذهبیــــــون و سیاسیون

بازخوانی به ارتباط روسای‌جمهور و مراجـع تقلیـد حوزه علمیه قم

بازخوانی به ارتباط روسای‌جمهور و مراجـع تقلیـد حوزه علمیه قم

گذر سال‌ها هر آنچه را در فرهنگ سیاسی ما تغییر داده باشد، ارتباط و تلاش روسای‌جمهور برای جلب حمایت مراجع تقلید را تغییر نداده است. چه آنها که سودای ریاست‌جمهوری را در سر می‌پرورانند و قصد کاندیداتوری در چنین انتخاباتی پیدا می‌کنند؛ یکی از سفرهای اصلی خود را به مقصد قم برای دیدار با مراجع و علمای دین طرح‌ریزی می‌کنند و چه آنها که بر صندلی پاستور تکیه می‌زنند در وهله‌های مختلف برای تثبیت موقعیت خود و همراه‌سازی این چهره‌ها به دیدار و برگزاری جلسات با آنها همت می‌گمارند و البته سخنان این اشخاص در همین جلسات و در قبال دولت‌ها با توجه به سبقه تاریخی نهاد دین در سیاست ما، اگر نگوییم اثرگذاری خاصی بر امور جاری کشور دارد، اما بالاخره در شکل‌گیری وجهه رئیس‌جمهور وقت به‌ویژه در برابر نهادهای دیگر تاثیرگذار است. طی همین ماه اخیر اخباری مانند انتقادات مراجع از جمله آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی، آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی، آیت‌الله حسین نوری‌همدانی و آیت‌الله سبحانی از مسئولان و دولت منتشر شده است که البته در دیدار با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، بیان شده بود. موضوعاتی که در میان سیل اخبار چندین ماه اخیر بازتاب قابل توجهی داشت. پیش از این هم چهره‌های مذهبی بسیاری در قم، تهران و مشهد به انتقاد از عملکرد دستگاه‌های اجرایی در نحوه اداره کشور چه در حوزه اقتصادی و چه حوزه‌های اجتماعی انجام داده بودند؛ که همه در ترسیم نوع رابطه دولت و مراجع و روحانیت می‌تواند اثرگذار باشد. در نمونه اخیر آن آیت‌الله جوادی‌آملی نسبت به حضور برخی مسئولان در عرصه‌های مختلف هشدار داد. او گفته بود:«در جاهلیت که فرزندان خود را می‌کشتند نه از شدت فقر، بلکه به دنبال آبرو بودند! «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ‎ ‎خَشْیَهَ إِمْلاقٍ» ‌املاق یعنی تملق، می‌گفتند من اگر دستم خالی باشد مجبور به تملق‌گویی و چاپلوسی در مقابل افراد دیگر خواهم شد و این به غرور من بر ‌می‌خورد که نتوانم دست پر به خانه‌ام بروم و چون اهل تملق نیستم، بچه خودم را می‌کشم! الان نیز بعضی از این افراد که قرآن‌سوزی و ‌مسجد‌سوزی می‌کنند، همین است! البته خداوند فرمود اگر نمی‌خواهید تملق کنید ما راه دیگری داریم و آبروی شما را حفظ می‌کنیم! به اینها ‌نیز باید گفت این روحیه که انسان زیر بار چاپلوسی و تملق نرود، ستودنی است، اما راه‌حلش این کارها نیست، ‌ترمیم این روحیه به اقتصاد سالم است نه به بچه کشتن و مسجد‌سوزی! ‌داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است، رهبر اگر علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام هم باشد مادامی که مسئولین بی‌‌عرضه باشند و در جامعه اختلاسی و نجومی باشد، شکست حتمی است.‌»
همراهی یا عدم همراهی مراجع تقلید و نسبت آنها با هر دولت و رئیس‌جمهور وقت، آثار و تبعاتی برای آن دولت داشته و دارد، برهمین اساس نگاهی به رابطه دولت‌ها با این قشر مذهبی خواهیم داشت. البته براساس اینکه تا زمان حیات امام‌خمینی(ره) چنین رابطه‌ای به همراهی و حمایت رهبر فقید انقلاب با دولت‌ها و رئیس‌جمهور خلاصه می‌شد و معمولا ارتباط با سایر علما و مراجع به مفهوم آنچه در دوران پس از آن و آنچه امروز دولت‌ها در ارتباط با مراجع خواهان‌اش هستند؛ نبوده است. پس بررسی در این گزارش به‌صورت اجمالی از دوران ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی و بعد از آن صورت می‌گیرد.

دولت سازندگی

اکبر هاشمی‌رفسنجانی و حمایت مرجعیت

تا پایان دولت چهارم در نهایت وقتی انتقاد و اختلافی میان دولت، مجلس و مراجع و روحانیون اتفاق می‌افتاد همه به امام خمینی و نظر او ارجاع می‌دادند. همانطور که هاشمی‌رفسنجانی در واکنش به بحث‌ها و انتقادات جامعه مدرسین از دولت و مجلس در سال 63 تاکید می‌کند، «بهتر است من و شما تابع قضاوت خود معظم له (امام خمینی) باشیم (نامه هاشمی‌رفسنجانی در پاسخ به انتقاد اعضای جامعه مدرسین 1363)» و مرجعیت معمولا همین یک سو را داشته است و رابطه مرجعیت با دولت‌ها در رابطه امام‌خمینی با آن دولت خلاصه می‌شد و دوگانگی رهبری و مرجعیت جایگاهی نداشت.
وقتی هاشمی‌رفسنجانی پس از فوت امام خمینی و رهبر شدن آیت‌الله خامنه‌ای در پنجمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کرد و به‌عنوان کاندیدای موردنظر جامعه روحانیت معرفی شد، عملا فضای حوزه علمیه قم با او همراهی کرد و طی سال‌های پس از آن هم جامعه روحانیت و هم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همراهی لازم را با هاشمی‌رفسنجانی داشته است. چنانچه در انتخابات 1372 علاوه بر جامعه روحانیت، جامعه مدرسین هم از هاشمی‌رفسنجانی حمایت کرد و در این بازه زمانی عملا جریان راست که دست بالا را در همه نهادها در اختیار داشت، تمام‌قد پشت هاشمی ایستاد و سایر نامزدها به‌صورت مستقل و بدون پشتوانه جریانی و حزبی وارد رقابت شدند.
البته نباید فراموش کرد که نزدیکی هاشمی‌رفسنجانی به امام خمینی وجهه ویژه‌ای از او در فضای مذهبی ایجاد کرده بود و همین امر هم موجب تقویت اعتماد میان مراجع تقلید و شخص رئیس‌جمهور می‌شد. به‌ویژه پس از فوت مراجع تقلید برجسته‌ای مانند آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله اراکی، حتی در آن زمان که سیاست تعدیل اقتصادی دولت هاشمی‌رفسنجانی و اجرای برنامه‌های اقتصادی او موجب افزایش ناگهانی تورم و اعتراضات در نقاط مختلف کشور شد باز هم فضای سنتی حوزه دست از همراهی برنداشت و اگر چه افرادی مانند سیداحمد خمینی، فرزند امام خمینی انتقاداتی ازدولت به‌ویژه در حوزه اقتصادی انجام می‌داد، اما این به‌معنای دور شدن دولت از مراجع و روحانیت نبود. به‌عبارتی تا زمانی که جریان روحانیت غیرسنتی نزدیک به مصباح‌یزدی در فضای حوزویان آن جایگاه و پایگاه لازم را پیدا نکرده بود؛ حتی اختلافات بر سر مسائل امنیتی و اقتصادی که به نظر می‌آید میان دولت هاشمی‌رفسنجانی و این شخصیت‌ها اتفاق افتاده بود در نهایت در فضای اعتماد متقابلی که شکل گرفته بود، موجب دور شدن نهاد روحانیت از دولت نبود.

دولت اصلاحات

سیدمحمد خاتمی و مواضع مرجعیت

پیروزی سیدمحمد خاتمی با حمایت جناح چپ و مجمع روحانیون مبارز در برابر رقیب اصلی، علی‌اکبر ناطق‌نوری که گزینه اصلی جامعه روحانیت و جناح راست در کشور بود؛ این تصور را ایجاد می‌کرد که طیف سنتی حوزه و مراجع مرتبط با این طیف اختلافات بسیاری با دولت پیدا کنند، اما نحوه تعامل شخص آقای خاتمی با مراجع تقلیدی مانند آیت‌الله وحیدخراسانی و آیت‌الله صافی‌گلپایگانی موجب شد که به مرور اعتمادسازی میان مراجع و این دولت هم فراهم شود، روحانیت و مراجع منتقد مانند آیت‌الله منتظری و آیت‌الله صانعی هم که همراه دولت بودند و حتی به‌نوعی از این دولت حمایت می‌کردند. البته در همین زمان جریان‌های غیرسنتی در حوزه و طیف نزدیک به مصباح‌یزدی با رویکرد خاصی که به‌قدرت داشتند؛ به مرور توانسته بودند در فضای مذهبی و حوزه جایگاه پیدا کنند؛ برهمین اساس نمونه‌هایی از اختلافات در این زمینه که با تندروی‌ها همراه شده بود، به چشم می‌خورد، اما در نهایت اگرچه در حوزه فرهنگی اختلاف‌نظرهایی میان مراجع سنتی وقت با دولت بود و طبیعتا آنها انتقاداتی در این زمینه به دولت داشتند، اما دیدارهای خاتمی با مراجع و نوع تعامل‌ها که احتمالا به‌خاطر منش و رفتار شخص خاتمی بود، جلوی بروز اختلاف بزرگ را گرفت و معمولا گلایه‌ای نسبت به بی‌تفاوتی این شخصیت‌ها هم درباره رویکرد مختلف دولت به آن شکل برجسته نشد.

دولت عدالت

محمود احمدی‌نژاد و انتقادات مرجعیت

انتخابات سال 84 بسترساز اختلاف دولت محمود احمدی‌نژاد با مراجع سنتی شد؛ وقتی که روحانیت سنتی با وجود اینکه احمدی‌نژاد با شعارهای مذهبی و آخرالزمانی به انتخابات ورود کرده بود؛ پشت سر هاشمی‌رفسنجانی ایستادند و شاید همین هم موجب دلخوری میان دولت نهم و مراجع سنتی شد. در این زمان جلسه سخنرانی افرادی مانند آیت‌الله جوادی‌آملی از سوی آن گروه که خود را حامی احمدی‌نژاد در حوزه معرفی می‌کردند (و می‌توان آنها را غیرسنتی‌های اصولگرا و حامی مصباح‌یزدی دانست)، به هم زده شد. روی کار آمدن احمدی‌نژاد در سال 84 اگرچه بسیاری از جریان سنتی راست و موتلفه‌ای‌ها را به وجد آورد، اما از همان ابتدا اختلاف رو به رشد میان دولت و مراجع را رقم زد و موجب سرخوردگی جریان سنتی در این میان شد. دیدار احمدی‌نژاد با آیت‌الله جوادی‌آملی که در فایل منتشرشده از آن، او مدعی هاله نور در ضمن سخنرانی‌اش در سازمان ملل شده بود و پاسخ‌های جوادی‌آملی به او از جمله اولین مواردی است که به نوع نگاه مراجع به او و دولت‌اش اشاره می‌کند. پس از آن واکنش آیت‌الله مکارم‌شیرازی، آیت‌الله نوری‌همدانی و آیت‌الله فاضل‌لنکرانی با نامه‌ ورود زنان به ورزشگاه آزادی در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ به محمد علی‌آبادی رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی و پافشاری احمدی‌نژاد بر این موضوع نیز قابل ذکر است. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88 هم اکثریت مراجع سنتی حاضر به حمایت از احمدی‌نژاد در انتخابات نشدند اگرچه چهره‌هایی مانند آیت‌الله مکارم‌شیرازی و آیت‌الله نوری‌همدانی به‌عنوان چهره‌های حامی دولت وقت شناخته می‌شدند. با این اوصاف آیت‌الله مکارم‌شیرازی و آیت‌الله صافی‌گلپایگانی هم در اولین بزنگاه یعنی همزمان با اعلام وزرای پیشنهادی که نام چند زن به‌عنوان وزیر معرفی شده بود؛ به رفتار و تصمیم او انتقاد کردند. بعدها هم حضور اسفندیار رحیم‌مشایی، معاون اول دولت احمدی‌نژاد که با طرح اسلام منهای روحانیت و ارائه قرائت جدیدی از اسلام و امام زمان، پایان دوره اسلام‌گرایی بر این اختلافات افزود و عملا در سال پایانی دولت کمتر مرجعی حاضر به حمایت از او و جریانی که به نام «انحرافی» مشهور شد؛ شده است. تا جایی که شایع شد او در سال‌های پایانی دولت با اعتراضات شدید مراجع تقلید قم روبه‌رو بوده و در شرایطی قرار گرفته که مراجع وی را به حضور نمی‌پذیرفتند و حتی در سفر عراق هم موفق به دیدار با مراجع شیعه در نجف نشدند و ظاهرا مراجع تقلید این کشور از جمله آیت‌الله سیستانی و آیات بشیر نجفی، اسحاق فیاض و محمدسعید حکیم نیز، هم‌راستا با مراجع قم از دادن وقت ملاقات به وی خودداری کردند. (29 تیر 1392/عصر ایران) موضوعی که محمدرضا میرتاج‌الدینی، معاون رئیس‌جمهور در اجرای قانون اساسی فشردگی سفر و محدودیت زمان را، دلیل عدم انجام دیدار او با مراجع در سفر به عراق عنوان کرد و همان زمان گفت: «دیدار با علما در این سفر پیش‌بینی نشده بود.» به هر حال همه اذعان دارند که در ماه‌های پایانی دولت دهم رابطه مراجع و دولت کاملا شکرآب بوده است.

دولت تدبیر

حسن روحانی و حمایت مرجعیت

انتخابات سال 92 هم مانند انتخابات دوره قبل آن یعنی سال 88 بدون حمایت جامعتین از کاندیدای خاصی بود اما به نظر می‌رسد که ترمیم روابطی میان دولت و مراجع صورت گرفت. چنانچه روی کار آمدن حسن روحانی از سوی طیفی از سنتی‌ها با استقبال روبه‌رو شد. در این بین رفتار همدلانه آیت‌الله شبیری‌زنجانی و آیت‌الله وحیدخراسانی درباره این دولت مصداق مناسبی برای این نوع تعامل است. حسن روحانی در سال‌های حضور به‌عنوان رئیس‌جمهور بارها با علما و مراجع قم دیدار کرد به‌ویژه در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش با آیت‌الله شبیری‌زنجانی، آیت‌الله صافی‌گلپایگانی، آیت‌الله علوی‌گرگانی، آیت‌الله نوری‌همدانی، آیت‌الله مکارم‌شیرازی و... داشته و حتی در سفر به عراق با آیت‌الله سیستانی، بشیر نجفی، آیت‌الله محمدسعید حکیم و آیت‌الله العظمی محمداسحاق فیاض دیدار داشته است. طی این سال‌ها بسیاری از وزرای او از جمله محمدجواد ظریف هم به دیدار مراجع تقلید قم می‌رفتند و توصیه‌ها و تبادل‌نظر بسیاری صورت می‌گرفت. در دوره دوم ریاست‌جمهوری که جامعه روحانیت از رقیب روحانی، رئیسی حمایت کرده بود؛ بخشی از فضای سنتی حوزه به شکل نارضایتی خود را از وضع موجود اعلام کرده بود، اما این به معنای عدم تعامل دولت و مراجع قم نبوده است. چنانچه دیدارهای روحانی با این علما حتی پس از اینکه آمریکا از برجام خارج شد و بیماری کرونا کشور را برهم زد و وضعیت اقتصادی کشور به شکل عجیبی با نابسامانی روبه‌رو شد؛ ادامه یافت. چنانچه هم در سال 96 و هم اواخر سال 97 مجموعه دیدارهایی صورت گرفت که چهره‌هایی مانند آیت‌الله صافی‌گلپایگانی به نقد عملکرد دولتمردان، اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشت مردم پرداخته است. البته بحث‌ها حول موضوع برجام هم گاهی صورت می‌گرفت و توصیه‌ها و نقدهایی نیز در این بین مطرح می‌شد، اما بالاخره تعامل میان دولت و مراجع تعاملی از جنس دوره قبل و دوران احمدی‌نژاد نبود و با همه انتقادات و در کنار گلایه‌ها تا لحظه آخر حفظ شد.

دولت گام‌دوم

سید ابراهیم رئیسی و گلایه‌های مرجعیت

حضور روحانی اصولگرا از جامعه حوزویان طبیعتا از سوی بسیاری از چهره‌های جریان سنتی و مکلا به فال نیک گرفته می‌شود و آمدن رئیسی به‌عنوان گزینه مطلوب جامعه روحانیت در فضای حوزه علمیه قم به همین شکل و با پیروی از همین نوع نگاه بوده است. رئیسی اگرچه از همان اول جا پای احمدی‌نژاد در تعیین وزرا گذاشت، اما درباره ارتباط با علما و مراجع قم رویکرد متفاوتی در پیش گرفت. او هم مانند سایر روسای‌جمهور در همان سال روی کار آمدن به دیدار علمای قم رفت و به شکلی تلاش کرد که سطح ارتباطات منطقی و معقولی را در این بین رقم بزند و در این دیدارها حمایت آنها را جلب کند. در دی‌ماه سال گذشته دیدار ابراهیم رئیسی با آیت‌الله مکارم‌شیرازی، آیت‌الله جوادی‌آملی، آیت‌الله علوی‌گرگانی و آیت‌الله سبحانی خبری شد و در همین دیدارها او به تلاش برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم تاکید کرده بود. در تیرماه هم به نقل از روابط عمومی دفتر رئیس‌جمهور او با علوی‌گرگانی، سبحانی و مکارم‌شیرازی دیدار کرده است و براساس این متن هم از شخصیت «شجاع، خدوم و خدمتگذار و دلسوز» تقدیر و تشکر کردند. پس از آن هم که محسن رضایی به‌عنوان معاون اقتصادی رئیس‌جمهور به دیدار برخی مراجع قم رفت که همه آنها به وضعیت اقتصادی و بحران آن اشاره کرده و خواهان برنامه‌ریزی دولت برای حل آن شدند اما حال که بیش از یک سال از دولت او می‌گذرد اخبار از این روابط حسنه، رو به کمرنگ شدن به نظر می‌رسد. بسیاری از علما و مراجع، تبدیل به منتقدان دولت و برنامه‌های آن به‌ویژه در حوزه اقتصادی شده‌اند. از طرفی بسیاری از آنها از جمله آیت‌الله جوادی‌آملی به انتقاد از عملکرد دولت پرداخته است و حتی بر حذف «مسئولان بی‌عرضه» برای حل مشکلات در سخنرانی‌هایش تاکید کرده است. او دو هفته بعد از آغاز اعتراضات سراسری مهرماه امسال، در دیدار با فرمانده نیروی انتظامی، به ارتباط مشکلات کشور و فقر اشاره کرد و گفت: «مسئولین باید برای بیکاری جوانان، آینده شغلی آنها و معضل حاشیه‌نشینی شهرها تدابیری بیندیشند و برای حل مشکلات کشور بیش از پیش تلاش کنند!»ایشان ریشه مشکلات کشور را در «فقر» ارزیابی کرده و در دیدار یکی از ائمه جمعه، صراحتا مسئولان دولتی را مخاطب قرار داده و تاکید کرده بود: «هیچ تازیانه‌ای دردناک‌تر از فقر نیست و امروز این تازیانه پشت مردم را زخم کرده است و مسئولین باید برای رفع مشکلات تدابیری بیندیشند. اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیفتد، دیگر خبری از دین نخواهد بود، اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.»
در این بین چندی پیش هم که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس به دیدار با برخی مراجع رفته بود، بسیاری از آنها از عملکرد دولت به‌ویژه در حوزه اقتصادی انتقاد کردند و البته برخی از سانسور انتقادات‌شان در تلویزیون گلایه کرده بودند و البته روزنامه ایران در شماره بعد از این دیدارها بخش عمده این گلایه‌ها را سانسور کرد. در این دیدار آیت‌الله مکارم گفت که «مردم از ما گلایه دارند که چرا به مسئولین نسبت به مشکلات تذکر نمی‌دهیم، درحالی‌که ما مکرر تذکر داده و می‌دهیم و این تذکرات در سایت ما نیز منعکس شده است؛ اما اینکه چرا صداوسیما تذکرات مراجع را منعکس نمی‌کند، حتما مصلحتی دارد، اما مردم انتظار دارند که مسئولین به این تذکرات ترتیب اثر دهند. ما برای دولت و مسئولین دعا می‌کنیم، اما از اوضاع ناراضی هستیم.» یا آیت‌الله حسین نوری‌همدانی نیز اینگونه اظهارنظر کرد: «متاسفانه پول ملی ما کم‌ارزش شده و قدرت خرید مردم هم کم است، مردم از ما انتظار دارند که مشکلات و نارسایی‌ها را به گوش مسئولان برسانیم. متاسفانه چیزی از گرانی و مشکلات مردم کم نشده است. مردم از ما گِله‎مند هستند که چرا مشکلات را به مسئولان انتقال نمی‌دهیم اما مردم باید بدانند که از مشکلات آنها آگاهیم و آن را بیان می‌کنیم ولی متاسفانه انعکاس داده نمی‌شود.» و دیگران هم به همین نحو واکنش داشته‌اند.
به نظر می‌رسد با توجه به ادامه روند مشکلات به همان سیاق قبل و گسترش آن، با توجه به اینکه موضوع مشکلات معیشتی و اقتصادی طی سال‌های اخیر از دولتی به دولت دیگر منتقل شده است و با تغییر و تحولات اخیر و همراهی‌های همه نهادها با دولت جدید کم نشده است؛ مراجع هم از وضعیت‌ها ناراضی هستند و مطمئنا با افزایش انتقادها و بی‌اثر ماندن آن بر آینده این تعاملات تاثیر می‌گذارد. اگرچه آینده این اتفاقات بعید است شبیه به دولت احمدی‌نژاد شود، اما نوع تعاملات و انتقادات دولت و مراجع در دور دوم روحانی در یک قدمی دولت رئیسی است؛ با این تفاوت که رئیسی در ابتدای راه است.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
آخرین اخبار