دانشگاه ۱۶ آذر
سلسله گزارشهای هممیهن از وضعیت سیاسی دانشگاههای ایران/ ۵ دانشکده فنی دانشگاه تهران در آستانه ۱۶ آذر دوران جدیدی را تجربه میکند

سلسله گزارشهای هممیهن از وضعیت سیاسی دانشگاههای ایران/ 5
دانشکده فنی دانشگاه تهران در آستانه 16 آذر دوران جدیدی را تجربه میکند
اعتراضات همیشه در فضای دانشگاهی تجلی متفاوتی دارد؛ هم از نوع شعارها و هم از نوع کنشها؛ البته درباره دانشکده فنی دانشگاه تهران تلخی حوادث شاید در اکثر مواقع متفاوت از سایر بخشهای اعتراضات بوده است. چه آن زمان که حوادث 16 آذر از صحن دانشکده فنی آغاز شد و از آن پس تا به امروز؛ چنین روزی را برای تقدیر و بزرگداشت دانشجویان و فعالیتهای آنها قرار میدهند و چه در همین اعتراضات اخیر که هفتم آبانش درگیریهایی صورت گرفت که در حمایت از دانشجویان به واکنشهای گستردهای منجر شد. برهمین اساس مناسب است در آستانه روز دانشجو و در شرایطی که دانشگاهها برای بزرگداشت این روز برنامهریزی میکنند؛ نگاهی به وضعیت فعالیت دانشجویی این دانشکده داشته باشیم.
دانشکده حسابی
در پی تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، دانشکدهٔ فنی نیز بهعنوان یکی از شش دانشکدهٔ اولیهٔ آن دانشگاه با گردآوری مدرسههای فنی دولتی موجود در آن زمان در دانشکدهای واحد شکل گرفت و تأسیس شد. گفته میشود پرفسور محمود حسابی، بنیانگذار این دانشکده فنی بوده است و بعد از جلب رضایت مقامات سیاسی، مقدمات تاسیس این دانشکده را فراهم کرد.
با اینکه فارغالتحصیلان این دانشگاه معتقدند، دانشکده فنی دانشگاه تهران، معتبرترین دانشکده مهندسی ایران است، اما وجهه سیاسی این دانشگاه نیز همیشه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از فعالان دانشجویی این دانشگاه در جریان اعتراضات سال 88 به هممیهن میگوید:«دانشجویان دانشکده فنی را میتوان بازوی پراگماتیسم جنبش دانشجویی خواند، چنانچه سال 88 نیز همه تجمعات از تالار چمران و سردرفنی دانشکده فنی آغاز میشد.»
در اهمیت دانشکده فنی دانشگاه تهران همین بس که مقصود فراستخواه کتابی درباره تاریخ هشتادساله دانشکده فنی دانشگاه تهران منتشر کرده است. در معرفی این کتاب آمده: «تاریخ دانشکده فنی دانشگاه تهران، تاریخ ابتکارات و همتها و خلاقیتها است. تاریخ شجاعتها و در عین حال مرارتها است. تاریخ افتخارات و پیروزیها در همان حال، شکستها و نامرادیهاست.» کتاب حاضر تحقیقی پیرامون تاریخ هشتاد سال دانشکده فنی دانشگاه تهران است. این کتاب در واقع نخستین محصول تلاشهایی است که برای بازخوانی سوانح ایام و سرگذشت دانشکده فنی دانشگاه تهران و تأثیرات گسترده آن در تاریخ معاصر ایران انجام شده است. در این تحقیق که از نوع توصیفی و تحلیلی است، رویکرد روششناسی تلفیقی بهصورت بررسی اسنادی، مراجعه به خبرگان و مطلعان کلیدی و تحلیل محتوای کیفی روایتها و اسناد و متون و منابع بهکاررفته است.
انجمن اسلامی و اعتراضات دانشجویی
دانشکده فنی دانشگاه تهران بهنوعی بنیانگذار انجمن اسلامی دانشگاه تهران هم بوده است. از معدود تشکیلات سیاسی که توانسته هفتادسال مشی خود را حفظ کند و دولت احمدینژاد در مصادره آن، برخلاف بسیاری از دانشگاههای دیگر کشور، ناکام ماند. البته اولین انجمن اسلامی در دانشکده علوم پزشکی شکل گرفت، اما با اضافه شدن انجمن دانشکده فنی بود که این تشکیلات از یک دانشکده فراتر رفت و تبدیل به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران شد.
مهمترین اعتراضات صورت گرفته در دانشگاه تهران، زمانی بود که قرار بود نیکسون، رئیسجمهور آمریکا، به ایران بیاید و از دانشگاه تهران نیز مدرک دکترای افتخاری دریافت کند. دانشجویان دانشکده فنی در آن روز اعتراض گستردهای برگزار کردند و با برخورد خشن و تند نیروهای امنیتی ایران مواجه شدند که در نهایت منتهی به شهادت سه نفر از این دانشجویان در 16 آذر 1332 شد و بهعنوان نماد مبارزات دانشجویی، در یادها ماند.
سیاسی بودن البته همیشه در سنت تاریخی این دانشگاه وجود داشته است. جملهای از عبدالله ریاضی، ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران در سالهای متصل به انقلاب 57 نقل شده است که خطاب به دانشجویان میگوید:«لااقل یک بار اعتراض را از دانشکده حقوق شروع کنید!» عبدالله ریاضی همیشه تلاش داشت دانشجویان را از ورود به مسائل سیاسی پرهیز دهد، اما هنگامی که تصمیم گرفت بهعنوان نماینده مجلس سنا وارد سیاست شود، با برخورد تند دانشجویان معترض دانشکده فنی مواجه شد و بعد از پیروزی انقلاب هم اعدام شد. سعید حجاریان نیز در مصاحبهای گفته است:«به خاطر اینکه تمایل به فعالیت سیاسی در دانشگاه داشته، برای تحصیل دانشکده فنی دانشگاه تهران را انتخاب کرده که سیاسیترین فضای سیاسی را میان مراکز آموزشی ایران داشته است.»
اما بعد از انقلاب نیز دانشکده فنی همچنان بهعنوان یکی از مراکز اعتراضات دانشجویان، جایگاه خود را حفظ کرد. چه در ماجرای اعتراضات کوی دانشگاه که اعتراضات زیادی در پردیس دانشکده فنی شکل گرفته بود و چه سال 1387 که مهندس موسوی، برای سخنرانی روز دانشجو به دانشکده فنی دانشگاه تهران رفت و از همانجا زمزمه نامزدی او برای انتخابات 88 مطرح شد و چه امروز که هر روز تجمع و تحصن و اعتراض در صحن این دانشکده برگزار میشود، هرگز نمیتوان از اثرگذاری دانشجویان این دانشکده چشمپوشی کرد.
اعتراضات 1401
دانشکده فنی دانشگاه تهران در طی سالهای گذشته شاهد اعتراضات مکرر دانشجویان بوده است. یکی از دانشجویان این دانشگاه به هممیهن میگوید:«حداقل دو نفر از دانشجویان دانشکده فنی تا امروز بازداشت شدهاند، اما وضعیت سیاسی دانشگاه بهطور کل تفاوتی با وضعیت کلی جامعه و کف خیابان ندارد. دانشجویان معترض خواستههایی فراتر از اصلاحات ساده را دنبال میکنند. برای آنها دیگر گشت ارشاد یا سلف مختلط مسئله نیست و به بسیاری شرایط کشور معترض هستند و حتی تشکیلاتی مثل انجمن اسلامی و شورای صنفی دانشگاه تهران را که لااقل تا سال گذشته، تشکلهایی موثر و قابل توجه به شمار میروند را محافظهکار میدانند و بیانیههای آنان را تقلیلگرایانه میخوانند.»
شنبه خبرساز دانشکده فنی
شنبه هفتم آبان، اعتراضات دانشکده فنی مثل هفتههای قبل برگزار شده بود که برای اولین بار دانشجویان بسیجی دانشگاه نیز فراخوانی برای برگزاری تجمع صادر کردند. بهانه دانشجویان اصولگرا برای برگزاری تجمع، یادبود شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ بود. با این فراخوان تجمعی در دانشکده فنی شکل گرفت. این اتفاق در حالی رخ داده بود که در روزهای قبل هم فضای دانشگاه بهخاطر برخی احضارها، ملتهب شده بود که ناگهان دانشجویان بسیجی و دانشجویان معترض، مقابل هم قرار گرفتند. این اتفاق فضا را باز هم ملتهب کرد و ناگهان نیروهایی با لباس گارد ویژه وارد دانشگاه شدند. اما حضور نیروهای گاردی نهتنها فضا را آرامتر نکرد، بلکه شعارهای تندتر و ساختارشکنانه هم به شعارهای قبلی دانشجویان معترض اضافه شد. در نهایت بعد از پایان تجمع، نیروهای لباسشخصی چند نفری از معترضان را بازداشت کردند که این بازداشتها با ضرب و شتم و برخودهای تندی نیز همراه بوده است.
بعد از این اتفاق، بیش از یکصد نفر از اساتید دانشکده فنی، با انتشار بیانیهای، روایت خود از اعتراضات شنبه را ارائه دادند. آنها در این بیانیه گفته بودند:«در این میان رویداد هنجارشکن و فاجعهبار حدود ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ با ورود و هجوم دستهای موتورسوار با لباسشخصی از در غربی پردیس شروع میشود. براساس مشاهدات مستقیم و تاییدشده استادانی که از نزدیک شاهد ماجرا بودهاند، این دسته با ایجاد رعب و هراس و سروصدای موتور به تعقیب دانشجویان حاضر در خیابانهای پردیس پرداخته و بهدنبال آن، دانشجویان با ترس و وحشت بسیار به ساختمانهای دانشکدهها پناه میبرند. این افراد در میدان روبهروی دانشکده مهندسی مکانیک یک دانشجو را مورد ضرب و شتم قرارداده و او را کشانکشان در برابر چشم همکلاسیهایش به خودرویی پارک شده مقابل در خروجی منتقل میسازند. ضمنا با ورود به دانشکده متالورژی و شکستن در آزمایشگاهها به ضرب و شتم و دستگیری دانشجویانِ مشغول به پژوهش اقدام میکنند.»
بهجز این بیانیه، اساتید این دانشکده همواره رویکرد حمایتی خود را از دانشجویان دانشگاه حفظ کردهاند. یکی از دانشجویان این دانشکده به هممیهن میگوید:«اساتید عموما همراهی میکنند و این حمایت به شکلهای گوناگون ادامه دارد.»
دانشکده فنی تهران، دانشگاه دانشجویان عملگرا است. بعد از خودکشی یک دانشجوی دختر در هفته گذشته که در مقطع دکتری رشته برق دانشگاه تهران تحصیل میکرد، صبح روز 12 آذر از راهپله طبقه دوم دانشکده برق قدیم خود را به پایین پرتاب کرده بود و بعد از ناکام ماندن پزشکان برای نجات او، جان به جان آفرین تسلیم کرد. حال و فضای دانشجویان این دانشگاه همراه با غم و اندوه و ناامیدی است. مهندسین جمله مشهوری دارند:«یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم» ساخت. اما آیا دانشجویان دانشکده فنی، راهی برای خروج از این ناامیدی پیدا خواهند کرد؟
بنیانگذار
محمود حسابی
محمود حسابی یکی از مشهورترین دانشمندان ایران است. اودر سن ۳۲سالگی نخستین سرپرست دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. محمدتقی توسلی، استاد فیزیک دانشگاه تهران و یکی از شاگردان محمود حسابی در کتاب «زندگینامه علمی دکتر محمود حسابی» نقل میکند که در ابتدا محمود حسابی مخالف تاسیس دانشگاه بود ولی بعدا با استفاده از طرحهای دانشگاههای فرانسه، طرحی برای تاسیس یک دانشکده با پنج فاکولته نوشت و به علیاصغر حکمت داد. دکتر علیاصغر حکمت واژه دانشکده را به دانشگاه و فاکولته را به دانشکده تغییر داد و با گرفتن قول از محمود حسابی برای سرپرستی دانشکده فنی، طرح را به تصویب مجلس ملی رساند. در سالهای اخیر، بسیاری از چهرههای علمی، ادعاهای فرزند محمود حسابی را درباره برخی اقدامات علمی پدر او زیر سوال بردهاند و آنها را غلو خواندهاند اما ضیاء موحد میگوید: «دکتر حسابی مسلماً خدمتگزار فرهنگ ایران و انسانی ایراندوست بود و بهعنوان یک سناتور، از امکاناتش برای پیشبردن علم فیزیک در ایران استفاده کرد. اینها مسجل است و ما از این بابت به دکتر حسابی احترام میگذاریم.» محمود حسابی مدتی سناتور مجلس سنا و مدتی وزیر فرهنگ بود و جزو معدود سناتورهایی بود که بعد از انقلاب 57 نیز در کشور باقی ماند و به تدریس در دانشگاه ادامه داد.
نخستوزیر
مهدی بازرگان
مهندس مهدی بازرگان از جمله بنیانگذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در آن زمان دانشگاه در یک دوقطبی بین دانشجویان طرفدار سلطنت پهلوی و دانشجویان مارکسیست قرار داشت و انجمن اسلامی، توانست بهعنوان تشکیلات دانشجویان مذهبی منتقد سیستم، خیلی زود مورد استقبال دانشجویان دانشگاه قرار بگیرد و نزدیک به هفتاد سال است که موثرترین تشکیلات سیاسی دانشگاه تهران بهشمار میرود. بازرگان البته در سالهای بعد هم دست به بنیانگذاری تشکیلات سیاسی متنوعی زد. از «انجمن اسلامی مهندسین» گرفته تا «نهضت آزادی» و تشکیلاتی به نام «یاد» که متشکل از 11استاد دانشگاه بود که بهخاطر فعالیتهای سیاسی، امکان تدریس در دانشگاه را نداشتند. مهندس یدالله سحابی و دکتر محمد قریب، دیگر چهرههای شاخص آن مجموعه بودند که بیشتر در میان مردم مشهور هستند. بعد از پیروزی انقلاب، به پیشنهاد امامخمینی(ره)، مهندس بازرگان نخستوزیری دولت انتقالی را برعهده گرفت، اما با تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام، از این مسئولیت انصراف داد و بعد از آن هیچ مسئولیت دیگری را در ساختار حکومتی کشور برعهده نگرفت. مسعود بهنود در کتاب ۲۷۵ روز بازرگان، اتفاقات
دوران نخستوزیری بازرگان را از زوایای مختلف
بررسی کرده است.
شهید
مصطفی چمران
مصطفی چمران را بیشتر بهخاطر حضور در وزارت دفاع و فعالیتهای چریکی و نظامی او میشناسند و چمران چریک رزمنده بسیار مشهورتر از چمران نخبه دانشگاه تهران است، اما گفته میشود مصطفی چمران ازجمله باهوشترین و موفقترین دانشجویان دانشگاه تهران بوده و به مهندس بازرگان علاقه بسیار زیادی داشته است. همین علاقه و ارتباط زمینه عضویت چمران در نهضت آزادی را فراهم میکند. چمران در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزشهای نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه موسیصدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود. وی در دوران پس از کودتای ۲۸مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی که زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سیدرضا زنجانی و سیدمحمود طالقانی اداره میشد، فعالیت میکرد. در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه ابراهیم یزدی، علی شریعتی و صادق قطبزاده، شاخه خارج از کشوری نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران در آمریکا را تأسیس کرد و وزیر دفاع کابینه بازرگان بود و سرانجام در خرداد 60 به شهادت رسید.
دانشجو
آذر اهورایی
تعداد زیادی از دانشجویان دانشکده فنی تهران در دورههای مختلف بر سر آرمانهای خود به شهادت رسیدهاند. اما در تاریخ دانشکده فنی، نام سه نفر هرگز فراموش نمیشود، چراکه شهادت آنها در زمان تحصیل و در صحن دانشگاه اتفاق افتاده است. این سه نفر 16 آذر سال 1332 حدود چهارماه پس از كودتای ننگین 28مرداد در دفاع از دولت ملی دكتر مصدق و اعتراض به سفر ریچارد نیكسون، معاون رئیسجمهوری وقت آمریكا، در كریدور دانشكده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلوله نظامیان شاه جان باختند. مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی و مهدی شریعترضوی (مشهور به آذر) همیشه برای فعالان سیاسی با احترام یاد میشوند. احمد قندچی گرایش به جبهه ملی داشته، بزرگنیا از علاقهمندان به حزب توده بوده و مهدی شریعترضوی نیز گرایشهای چپگرایانه و مذهبی داشته است. چند سال بعد از شهادت این سه نفر، علی شریعتی که در آن زمان بسیار مورد توجه دانشجویان بود، آنها را سه آذر اهورایی خواند و گفت: «آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید»اند. این «سه قطره خون» بر چهره دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. كاش میتوانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاكسترشدهام بپوشانم، تا در این سموم كه میوزد، نفسرند! اما نه؛ باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»
چپ
نورالدین کیانوری
جنبش چپ ایران نیز تا حد زیادی توسط دانشجویان دانشکده فنی شکل گرفت. نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده، از نخستین ورودیهای این دانشکده بود و حسین جودت و رضا رادمنش از اعضای کادر مرکزی حزب توده، هر دو استاد علوم پایه مهندسی در دانشکدههای فنی دانشگاه تهران بودند. کیانوری بعد از انقلاب تلاش زیادی کرد تا حزب توده را حفظ کند. او در تشویق هیجانهای «ضدامپریالیستی دانشجویان پیرو خط امام» قبل و بعد از حمله «دانشجویان پیرو خط امام» به سفارت ایالاتمتحده آمریکا در تهران نقش داشت. وی بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا را «منفجر ساختن ستاد براندازی انقلاب ایران» عنوان میکرد. فعالیتهای او بعد از انقلاب از طرف نیروهای رادیکال احزابی مثل چریکهای فدایی خلق، به مماشات و سازش با حکومت تعبیر شد. البته در نهایت کیانوری هم با تحولات همراه نشد و جزو اولین افرادی بود که مقابل صداوسیمای جمهوری اسلامی نشست تا علیه خود اعتراف کند. او در اعترافات خود گفته بود حزب توده از آغاز تأسیس در سال ۱۳۲۰ تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بودهاست. کیانوری در سالهای آخر عمر خود همچنان از سیاستهای حزب توده در سالهای نخست پس از انقلاب دفاع میکرد.
چریک
حمید اشرف
دانشجویان دانشگاه تهران، شاید نام حمید اشرف را شنیده باشند که یکی از دانشجویان قدیمی این دانشگاه بود و گرایش مارکسیستی داشت. حمید اشرف از جمله چهرههای موثر جریان چریکهای فدایی خلق بود. او در سال ۱۳۴۵ برای تحصیل در رشتهٔ مهندسی مکانیک وارد دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران شد. او در کنار تحصیل و فعالیتهای مخفی سیاسی بهصورت جدّی به ورزش نیز میپرداخت و مسئول تیم شنای دانشکده و عضو گروههای کوهنوردی شد. او بعدا در جزوههایی که فعالیت سیاسی چریکی را تشریح کرده و آموزش داده بود، ورزش کردن را از الزامات مبارزه سیاسی خوانده بود، بهشکلی که کوهنوردی همیشه یکی از فعالیتهای گروههای چپگرای دانشجویی ایران شده است. پس از عملیات سیاهکل، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران رسماً اعلام موجودیت کرد و از این زمان تا هنگام مرگش حمید اشرف بهعنوان عضو رهبری سازمان عمل کرد. در طی شش سال مبارزه چریکی، حمید اشرف بارها از محاصره مأموران امنیتی رژیم شاه گریخت و به تهور و بیباکی و شکیبایی و امیدواری زیاد به آرمانهای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران معروف شد. در ۸ تیر ۱۳۵۵، حمید اشرف در خانه تیمی مهرآباد جنوبی به دست ساواک گرفتار و به همراه ۱۰ تن دیگر از همرزمانش به شهادت رسید.
نظریه پرداز
سعید حجاریان
سعید حجاریان یکی از دانشجویان شناختهشده دانشکده فنی دانشگاه تهران است که راه نظریهپردازی سیاسی را پیش گرفت و یکی از نظریهپردازان بزرگ جریان اصلاحطلب شد. حجاریان در زمان تسخیر سفارت آمریکا، با دانشجویان دانشکده فنی ارتباط نزدیکی گرفت. در آن زمان نماینده دانشجویان دانشکده فنی در میان تسخیرکنندگان سفارت، رحمان دادمان بود که در دولت خاتمی وزیر راه شد و در حین خدمت، بهخاطر سقوط هواپیما، جان سپرد. حجاریان در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، از جمله تاثیرگذاران تاسیس وزارت اطلاعات بود. او بعدها در تاسیس جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز اثرگذار بود و با حمایت احزاب اصلاحطلب، عضو اولین دوره شورای شهر تهران شد و همزمان روزنامهای به نام «صبح امروز» را نیز تاسیس کرد. بعد از برگزاری انتخابات مجلس ششم و در آستانه نوروز 1379، سعید حجاریان به ضرب گلوله یک نیروی تندرو ترور شد و به شکل معجزهآسایی زنده ماند. از آن زمان، او به دشواری سخن میگوید اما همچنان نظرات او برای جریان اصلاحطلب، مورد توجه بوده است. سال 94 دانشجویان دانشگاه تهران با شعار «قلب تپندهای تو، شهید زندهای تو» از سعید حجاریان استقبال کرده بودند. حجاریان هم در آن سخنرانی از حق آب و گل خود در دانشکده فنی صحبت کرده بود.
استاد
رضا فرجیدانا
رضا فرجیدانا، سیاستمدار و استاد دانشگاهی آرام و اهل قم است. آنقدر آرام است که مجلس ششم که در اختیار اصلاحطلبان بود، بهخاطر اینکه به اندازه کافی سیاسی نیست و گرایش کاملی به اصلاحطلبان ندارد، به او برای حضور در وزارت علوم اعتماد نکرد. او بعد از استعفای مصطفی معین، نتوانست رای اعتماد نمایندگان مجلس را بهدست بیاورد. اما آنقدر با پرنسیب بود که در مجلس نهم سرنوشتی دیگر برای او رقم خورد و در نهایت این بار اصولگرایان مجلس نهم که فشارهای آنها برای حضور در دانشگاه با بنبست مواجه شده بود، فرجیدانا را استیضاح کردند و مانع تداوم حضور در سمت وزیر علوم شدند. در زمان انتخابات مجلس دهم هم شنیده شد که جمعی از چهرههای سیاسی قم، به سراغ او رفتهاند تا او را برای حضور در انتخابات مجلس دهم قانع کنند که گویا توفیقی به دست نیاوردند. اتفاقا اولین ریشههای اختلاف بین فرجیدانا و مجلس نهم هم به ماجرای دانشگاه تهران برمیگردد. در آن زمان، فرجیدانا، محمود نیلیاحمدآبادی را بهعنوان سرپرست دانشگاه تهران منصوب کرد. فرجیدانا روز بعد اعلام کرد که نیلی بهعنوان رئیس دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی خواهد شد. معرفی نیلی، منجر به تیره شدن روابط مجلس و وزارت علوم میشود و این تیرگی در نهایت به خداحافظی فرجیدانا با وزارت علوم انجامید.