معترض، مذهبی و غیرمذهبی ندارد
محمدعلی ایازی عضو شواری مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم:
محمدعلی ایازی عضو شواری مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم:
در جریان اعتراضات جاری کشور، یکی از مسائلی که برخی منتقدان صاحب تریبون عنوان کردهاند، این است که گاه به معترضان اتهامهایی زده میشد که معترضان در خیابان از نظر دین و مذهب مشکل دارند. محمدعلی ایازی، عضو شورای مرکزی مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، قرآنپژوه و استاد دانشگاه در گفتوگویی که با هممیهن داشته، معتقد است انگزدنها کار جریانی است که پاسخی به اعتراضات ندارند و اعتراض یک حق انسانی است.
طی تقریبا دو ماه اخیر و در جریان اعتراضات، برخی تریبونها در واکنش به این اعتراضات، از مسائل مذهبی جوانان و نوجوانان معترض حرف زدهاند؛ نظر و تحلیل شما درباره این دیدگاه چیست؟
ابتدا باید یک نکته کلی را عرض کنم، برای انسان حق اعتراض یک حق انسانی طبیعی است؛ خصوصا اینکه کسی احساس کند که به او ستم شده و بخواهد در برابر ستم صدای خودش را بلند کند. قرآن میگوید «لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» کسی که به او ستم شده، حق طبیعی دارد که این کار را انجام دهد. پس ما دو مسئله اساسی داریم، یکی حق آزادی بیان و دو حق اعتراض. هر دوی آنها هم در قرآن و هم در حدیث و هم در قانون اساسی اصل 24 به عنوان یکی از حقوق شهروندی وجود دارد. در قانونی اساسی این مسئله گفته شده که حق اعتراض وجود دارد و اگر فرد ببیند به او ستم شده است، طبیعی است که باید حق خودش را ابراز کند.طبعا وقتی کسی اعتراض میکند، کسی که به او اعتراض شده هم حق دارد توضیح بدهد و پاسخگو باشد. در این زمینه رابطهای بین اعتراض و پاسخ به اعتراض وجود دارد که هر دو امر طبیعی انسانی است. اما اگر وقتی برعکس یک فردی دارد اعتراض میکند اما پاسخی که به او داده میشود با زور و تعدی است، این، زمینه خلق روشهای دیگر میشود خیلی مسئله بدتر و سختتر شده و آنجاست که دیگران حق دارند به این شیوه پاسخ دادن به اعتراض نقد کنند.
تاکید بر این نکته که معترضان غیر مذهبی هستند را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من فرقی ندارد معترض مذهبی باشد یا نباشد. در حق انتقاد نگفتهاند که او مذهبی است یا غیر مذهبی؛ یا در قانون اساسی نیامده که معترض باید مذهبی باشد یا نباشد یا حتی نیامده حرفی که میگوید درست است یا نیست. در زمان حکومت امیرالمومنین افرادی که از خوارج بودند میآمدند در مسجد کوفه و جاهایی دیگر اعتراض میکردند و امیرالمومنین میگفت که حق دارند اعتراض کنند. اولا آزادی بیان یک حق برای انسان است و جزو کرامت انسان است و در قانون اساسی به صراحت آمده است. غیر از اینها در حقوق اسلامی هم داریم که در یک روایتی از امام حسن مجتبی سوال میشود که سیاست چیست؟ آقا میگوید سیاست آن است که فردی مقابل حاکم قرار بگیرد و حرفش را صریح و روشن بگوید و از حاکم جوابش را بشنود. قهرا افرادی که استبداد به خرج میدهند و نمیخواهند پاسخ دهند یا پاسخی خشونتآمیز میدهند، شروع به برچسب زدن و اتهامزنی میکنند. اگر فردی حرف و منطقی دارد، باید این حرف را بزند. مثلا ظلم مسئلهای است که مذهبی و غیرمذهبی ندارد؛ وقتی به کسی ظلم شده، این از باب امر به معروف و نهی از منکر فریضه است و واجب است وقتی که فردی میبیند مشکلی در کشور وجود دارد، بیاید و اعتراض کند، ما باید به آن فرد جایزه هم بدهیم که اعتراض میکند، زیرا دارد از جان و حیثیت خودش مایه میگذارد که نسبت به وضعیت اداره کشور انتقاد داشته باشد.
در کشور چند سالی است تلاش شده که دوقطبیسازی صورت بگیرد و عدهای را بیدین خطاب کنند. آسیبهای این دوقطبیسازی را چه میدانید؟
این قطبیسازی اولا به کشور آسیب میرساند و زمینه شنیدن سخن مقابل را نابود میکند. ثانیا مسئلهای که دوقطبیسازی ایجاد کند، فضای جامعه را ناامن میکند. کسی که نتواند از طریق مسالمتآمیز سخن خود را بیان کند، چهبسا به روشهای غیرمنطقی وارد خواهد شد، در نتیجه باعث تشدید خشونت در جامعه میشود که این برای جامعه خیلی خطرناک است. همیشه در نظامهای استبدادی یکی از کارهایی که میکنند این است که به مخالف خود انگ بیدینی میزنند و این انگ را وسیله برخورد با شخص میکنند. این برای حکومت خوب نیست. افرادی که حق آزادی بیان دارند را ما نباید تبدیل به تندروی و برخورد کنیم.
به عنوان آخرین سوال، اگر فرض غیرمذهبی بودن معترضان را بپذیریم؛ این سوال پیش میآید که ضعفهای سیستم چیست که تا این میزان جوان و نوجوان غیرمذهبی تربیت کرده است؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها میگویند غیرمذهبی هستند که من این سخن را قبول ندارم، معتقدم آنان از ظلمی که نسبت به آنان شده اعتراض میکنند یا حتی اگر بگویند تحت تاثیر شبکههای بیگانه هستند؛ باید پرسید که آیا ما بستر لازم را برای تحت تاثیر قرار ندادن آنها فراهم کردهایم یا عملا کاری کردهایم که آنها به آن سمت بروند. اگر صداوسیمایی داشته باشیم که مردم اعتماد به آن رسانه میکنند، دلیلی ندارد که به شبکههای خارجی روی بیاورند. ما در کشور حق کرامت انسان را داریم که باید در جامعه رعایت شود. این دستور دینی و قرآنی است و فرقی ندارد مسلمان یا غیرمسلمان باشد. افرادی که به این شیوه برخورد میکنند، بدانند یک روز دود آن به چشم خودشان خواهد رفت. یک روزهایی افرادی بودند که به مراجع و روحانیون مستقل توهین میکردند و الان به آنها توهین میشود. مسئله دوم امنیت جامعه است که نباید به خطر بیفتد و اولین کسی که متولی امنیت است، حکومت است که باید حرف معترضان را بشنود و فکری برای این حرفها داشته باشد.