همسو با پدر به دنبال حقوق زن
نگاهی گذرا به فعالیت سیاسی اعظم طالقانی
نگاهی گذرا به فعالیت سیاسی اعظم طالقانی
نامش با نام پدر به تمام معنا عجین بود و تنها نام خانوادگی را از پدر به ارث نبرده بود. اگر در روزگار معاصر بهدنبال پیدا کردن مصداق ضربالمثل «پسر کو ندارد، نشان از پدر» باشیم؛ بدون شک باید در بالای جدول نام «اعظم طالقانی» را قرار داد؛ دختری که از دوران کودکی خلق و خو و مشی سیاسی و مطالبهگر بودن پدر را آموخته بود و در جوانی و میانسالی و پیری به همان مسیر ادامه داد.
در مسیر سیاست
در 32سالگی، چهار سال پیش از آنکه «بنیاد علوی» را تاسیس کند، در سال 54، در جریان مبارزات انقلاب و در آخرین سالهای عمر پهلوی دستگیر شد و حکم حبس ابد گرفت؛ حکمی که در سال 56 شکسته و او آزاد شد. سالهای حضور در زندانهای قصر و اوین سدی برای او نساخت و انگیزهاش را بیشتر کرد و پس از آزادی فعالیتاش برای کنشگری در عرصه سیاست جدیتر شد. او همراه با 30زن دیگر «جامعه زنان انقلاب اسلامی» را پایهگذاری کرد و درحالیکه اساسنامه آماده شده بود، جمهوری اسلامی تشکیل شد. با آغاز جمهوری اسلامی، فعالیت سیاسی را به صورت جدیتر و پررنگتری دنبال کرد و تبدیل به اولین زن راهیافته به مجلس پس از انقلاب شد. در همان سالها پیگیری برای انجمنی که در سال 56 تلاش برای تشکیل آن را آغاز کرده بود، ادامه داد و در پروسهای طولانی سرانجام توانست در سال 71، پروانه فعالیت حزبی با عنوان «جامعه زنان انقلاب اسلامی» را از وزارت کشور در دوران ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی دریافت کند.
اعظم طالقانی، مصداق بارز «رجل سیاسی»
از نقاط اوج فعالیت اعظم طالقانی، باید به اکت سیاسی او در سال 76 اشاره کرد؛ جایی که او برای تعیین تکلیف «رجل سیاسی» پا به ساختمان وزارت کشور گذاشت و به عنوان نامزد ریاستجمهوری در انتخابات ثبتنام کرد اما ردصلاحیت شد. البته این ردصلاحیت نقطه پایان برای تلاشهای طالقانی در این مسیر نبود و در همان مقطع در سرمقاله عصر هاجر نوشت: «نظر به اینکه از سخنان دبیر شورای نگهبان چنین برمیآید که غرض نفی شخصیت مردودین به عنوان رجل مذهبی سیاسی بوده نه نفی جنسیت، لذا اینجانب به تلاش و مجاهدت خود تا اعلام تفسیر روشن و شفاف شورای نگهبان ادامه خواهم داد.»
برای تعیینتکلیف «رجل سیاسی» او دو بار دیگر در انتخاباتها ثبتنام کرد. در سال 88 اعلام کاندیداتوری کرد و در سال 96 درحالیکه 74ساله بود، باز هم راهی میدان فاطمی شد و با ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری گفت: «آمدهام تا تکلیف رجلسیاسی را مشخص کنم.» او با خود عهد بسته بود که پیگیر این موضوع باشد و در همین راستا با مراجع هم دیدار کرد، همانطور که در مصاحبه با خبرآنلاین در شهریور 96 گفته بود: «تا زمانی كه زنده باشم، این اعتراض را نسبت به این خواسته زنان خواهم داشت و امیدوارم زنها بتوانند با تركیب عقلانیت و عاطفه، که مجموعا تقوا میشود، به درجات بالاتری از وضعیت فعلی برسند، چون معتقدم به جای جنسیت، شعور باید ملاك قرار بگیرد.»
رکن چهارم دموکراسی
در همان سالهایی که نماینده مجلس اول بود، فعالیت در عرصه مطبوعات را آغاز کرد و در آبان 58 اولین شماره نشریه «پیام هاجر» با سردبیری او منتشر شد؛ نشریهای که بهصورت مفصل به فاجعه قتلهای زنجیرهای پرداخت و دو بار حکم توقیف گرفت. بنابرآنچه اعظم طالقانی در سال 93 نوشته بود، اولین توقیف «بهخاطر انتشار برخی از جلسات درس آیتالله منتظری» بود و در نهایت در سال 79 در سالی که 16 روزنامه حکم توقیف گرفتند، مجله او نیز توقیف شد. البته این تعطیلی به معنای پایان فعالیت روزنامهنگاری او نبود. در سال 93، درحالیکه 71 سال داشت یکبار دیگر به عرصه مطبوعات بازگشت و اینبار مجلهای با عنوان «پیام ابراهیم» را منتشر کرد تا نشان دهد رکن چهارم دموکراسی تا چه اندازه برای او اهمیت دارد که در سالهای کهنسالی نیز دست از تلاش برنمیدارد. او تا زمانی که توان فعالیت داشت؛ از هیچ کوششی نه در حوزه سیاسی و نه در حوزه زنان کوتاهی نکرد و بارها به «خارجشدن قطار انقلاب از ریل و اداره کشور از سوی افراد نالایق و انحصارطلب» هشدار داد و اعتراض کرد.