| کد مطلب: ۱۵۳۹۶
جنبش دانشجویی از تهران تا نیویورک

جنبش دانشجویی از تهران تا نیویورک

اعتراض به‌ویژه اعتراض دانشگاهی و جنبش‌های فراگیر زمانی شکل می‎گیرد که به نوعی تضاد منافع میان آرمان مردم و دانشجویان و دولت‌ها شکل می‎گیرد که باید دولت‌ها از سعه صدر در برابر آن برخوردار باشند. قیاس صورت‌گرفته از نگاه بسیاری قیاس مع‌الفارق است و نه جنبش‌های دانشجویی در دو کشور قابل مقایسه هستند و نه قوانین و تصمیم‌گیری‌ها در برابر آنها، اما هر جای جهان که باشیم برخورد با اعتراض آن هم اگر مسالمت‌آمیز و بدون خشونت باشد، باید با آرامش و به دور از خشونت و برخورد سنگین اتفاق بیفتد؛ بنابراین نمی‎توان هیچ‌گاه دلیلی را برای برخورد تند با جنبش‌های دانشجویی تجویز کرد.

شروع اعتراضات دانشگاهی در آمریکا در پی حملات گسترده اسرائیل به غزه که از آن با عنوان «نسل‌کشی» نیز نام برده می‎شود و نحوه برخورد با معترضان دانشگاهی از سوی نیروهای آمریکایی و تصاویری که از آن منتشر شده؛ واکنش‎هایی را در سطح بین‎الملل ایجاد کرده است. چنانچه علاوه بر اعتراضات در حمایت از مردم غزه که در برخی دانشگاه‌های جهان از سوی دانشجویان و دانشگاهیان شاهد آن هستیم؛ این روزها در حمایت از جنبش دانشجویی شکل گرفته و اعتراض به خشونت دولت‌ها در برخورد با معترضان نیز تحرکات و اعتراضاتی در حال شکل‌گیری است.

در پی این اتفاقات در ایران هم اظهارنظرهای بسیاری صورت گرفت؛ به‌ویژه پس از آنکه اخبار برخورد سخت در دانشگاه کلمبیا و بازداشت یک استاد فلسفه به میان آمد. برای مثال محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت سیزدهم با انتشار پستی می‌نویسد: «وقتی که آزادی در دانشگاه لگدمال می‌شود و حمایت و دفاع از مظلوم جرم تلقی می‌شود، به حرمت دانشگاه و دانشگاهیان‌مان در ایران عزیز اسلامی می‌بالیم.»

و یا زهره الهیان، نماینده مجلس یازدهم در صفحه توئیتر خود می‌نویسد: «زن، زندگی، آزادی که دیروز آمریکا برای ما تجویز کرده بود را می‌توان امروز در دانشگاه‌های آمریکا مشاهده کرد. رفتار وحشیانه با آن دختر دانشجو و دستگیری آن استاد زن، جرم‌شان این بود که به‌خاطر جنایت رژیم علیه زنان غزه، اعتراض کرده بودند.»

احمد نادری یکی دیگر از بهارستان‌نشینان نیز در توئیتر خود اینگونه می‌نویسد: «دستبند بر دستان استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا نمود و نمادی‌ است از سیاست سرکوب سیستماتیک در غرب که البته بسی پیچیده و پنهانی اعمال می‌شود و اکنون پرده‌ پنهان‌کاری فروافتاده و طبل رسوایی آن به صدا درآمده است.»

و یا مهدی باقری، دیگر نماینده مجلس هم به خبرگزاری ایسنا می‌گوید: «مردم ما باید بدانند تفاوت ایران با کشوری مثل آمریکا که خود را مهد آزادی می‌داند، چقدر است؛ در کشور ما رفتار با مردم معترض در اعتراضات بسیار مهربانانه است، اما حکومت آمریکا وقتی مردمش نسبت به اقدامات رژیم مستکبری مثل اسرائیل اعتراض می‌کنند، حاضر است مردم خود را تحت فشار قرار دهد و به آنها لطمه بزند و حتی در دانشگاه‌ها حضور پیدا کند و با دانشگاهیان برخورد بسیار زننده و تند و تیز داشته باشد؛ این اتفاقات نشان‌دهنده رو به انحطاط بودن حکومت آنها و تعالی حکمرانی در کشور ماست؛ در کشور ما با کسانی که اعتراض خود را با رفتاری ولو خطا انجام می‌دهند، با رأفت برخورد می‌شود.»

در ادامه مروری بر سرنوشت مهم‌ترین جنبش‌های دانشجویی در ایران و آمریکا خواهیم داشت تا مقایسه‌ای بین اعتراضات انجام‌شده و برخوردهایی که دولت‌ها با اعتراضات و جنبش‌های دانشجویی اعمال کرده‌اند، صورت گیرد. (البته ذکر این نکته ضروری است که تعداد جنبش‌های دانشجویی زیاد بوده و تنها به برخی موارد آن اشاره خواهد شد)

آمریکا و جنبش‌های دانشجویی

شورش کَره (1766): این اولین اعتراض ثبت‌شده در تاریخ دانشگاهی آمریکاست. طی یک دهه، مشکلات اقتصادی در آمریکا باعث شده بود تا دستیابی به مواد غذایی سخت شود. در همین وضعیت، غذایی به دانشجوها داده می‌شد که کره‌ای در آن به کار برده شده بود که طعم ترشی داشت؛ موضوعی که منجر می‌شود دانشجوها در محیط دانشگاه تظاهرات کرده و این اعتراضات یک ماه ادامه پیدا کند. در نهایت دانشگاه اعتراف کرد که به دانشجوها کره فاسد داده است اما این ماجرا با سخنرانی فرماندار ماساچوست برای دانشجوها و آرام شدن آنها به پایان رسید.

اعتراضات دانشگاه فیسک (1924): فایت مکنزی (رئیس دانشگاه) در سال 1924 قانون‌های سختگیرانه‌ای را اعمال می‌کند؛ از جمله اینکه نشریه‌های دانشجویی تعطیل‌ شده و تمام فوق‌برنامه‌ها لغو می‌شود. در ماه ژوئن، ویلیام دیو بویس (جامعه‌شناس آمریکایی) که دخترش در آن دانشگاه درس می‌خواند، برای سخنرانی به فیسک می‌رود و در سخنرانی خود از قوانین مکنزی انتقاد می‌کند؛ موضوعی که باعث می‌شود در سراسر تابستان انتقادات به روش ریاست او در مطبوعات زیاد شود.

در ماه نوامبر که هیئت امنا برای بازدید به دانشگاه می‌رود، دانشجوها تظاهراتی را انجام می‌دهند که منجر به این می‌شود که هیئت امنا از مکنزی بخواهند در روش‌های خود تجدیدنظر کند. او ابتدا این پیشنهاد را می‌پذیرد اما کمی بعد به موضِع قبلی خود برمی‌گردد. در ماه مارس اعتراضات در دانشگاه اوج می‌گیرد، دانشجوها خواهان تغییر بودند مکنزی از پلیس می‌خواهد برای پیدا کردن رهبر اعتراضات وارد دانشگاه شوند. 80 نیروی پلیس وارد دانشگاه شده و بازجویی را آغاز می‌کنند، در نتیجه تعدادی بازداشت می‌شوند اما به‌سرعت دستور آزادی آنها صادر می‌‎شود. پس از این اتفاق، دانشجوها کلاس‌ها را تحریم کرده و به مدت 8هفته در خانه می‌مانند تا دانشگاه دو ماه تعطیل شود؛ ماجرایی که در نهایت منجر به استعفای مکنزی می‌شود.

جنبش آزادی بیان (1964): در سال 1958، دانشجوهای دانشگاه برکلی در کالیفرنیا تصمیم می‌گیرند که احزاب سیاسی در دانشگاه‌ فعال شده تا از طریق ارتباطی که دانشجوها در محیط دانشگاه با احزاب برقرار می‌کنند، حقوق دانشجوها در احزاب سیاسی آمریکا ترویج داده شود. این روند در سپتامبر سال 1964 منجر به این می‌شود که با دستور رئیس دانشگاه هر نوع دفاع از موضوعات سیاسی در دانشگاه‌ها ممنوع شده و اجازه حضور و سخنرانی افراد سیاسی از بیرون دانشگاه در محیط داخلی دانشگاه داده نشود.

پس از این دستور، اعتراضات دانشجویی در این دانشگاه آغاز می‌شود. دنباله‌دار شدن این اعتراضات منجر به این شد که در 4دسامبر 1964 حدود 800 نفر از دانشجوها بازداشت شوند اما چند ساعت بعد همه آنها آزاد شدند. یک ماه پس از آن، دانشگاه برکلی علیه دانشجوهایی که تحصن‌ها را سازماندهی می‌کردند اعلام جرم کرده و اتهاماتی را به آنها وارد می‌کند؛ روندی که منتهی به این می‌شود که اعتراضات دانشجویی در سراسر آمریکا گسترده شده و دانشگاه‌ها تعطیل شوند. این روند ادامه پیدا می‌کند تا اینکه رئیس جدید دانشگاه مجبور به عقب‌نشینی از دستور قبل شده و اجازه فعالیت سیاسی در دانشگاه را در مناطقی خاص بدهد و در این مسیر یکی از اقدامات مهمی که دانشجوها انجام می‌دهند، تشکیل کمیته‌ای در مخالفت با جنگ ویتنام بود.  

جنبش ضدجنگ ویتنام (1967): در آوریل 1967، زمانی که دانشجوها متوجه شدند که دانشگاه کلمبیا با دستگاه‌های دولتی حامی دخالت آمریکا در ویتنام ارتباط دارد، اعتراض آغاز می‌شود اما اوج‌گیری این اعتراض‌ها از مارس 1968 صورت می‌گیرد. آنها ابتدا قصد تجمع در کتابخانه دانشگاه را داشتند اما پس از ممانعت به سمت ورزشگاه در حال ساخت کلمبیا حرکت کرده که در آنجا پلیس مانع از ورودشان به محل ورزشگاه می‌شود؛ موضوعی که منجر به بازگشت دانشجوها به محوطه دانشگاه می‌شود. در پایان ماه آوریل، ورود خشونت‌آمیز پلیس به تظاهرات منجر به زخمی شدن تعدادی از دانشجوها می‌شود اما در نهایت، سیاست‌های دانشگاه براساس خواسته معترضان تنظیم شده و ارتباط این دانشگاه با ارتش آمریکا قطع می‌شود.

اعتصابات جبهه آزادی‌بخش جهان سوم (1968): آموزش اروپا محور و عدم توجه به مطالعات قومیتی و بی‌احترامی به رنگین‌پوست‌ها و اخراج یک استاد سیاه‌پوست در دانشگاه برکلی باعث می‌شود که یکی از طولانی‌ترین اعتراضات دانشگاهی در تاریخ آمریکا از ابتدای نوامبر 1968 شروع شود؛ اعتراضی که بیش از 4ماه طول می‌کشد و در مارس 1969 به نتیجه می‌رسد. در این میان یک اتفاق مهم در فوریه 1969 رخ می‌دهد؛ جایی که 13دانشجو بازداشت می‌شوند.

در نتیجه اعتصاب سراسری در دانشگاه‌های آمریکا آغاز شده و استادها به دانشجوها اضافه می‌شوند. این روند منجر به این می‌شود که رونالد ریگان (فرماندار وقت کالیفرنیا) اعلام وضعیت فوق‌العاده کرده و تظاهرات در دانشگاه‌ها ممنوع می‌شود. در نتیجه دانشجوها به خیابان آمده و درگیری با پلیس اوج می‌گیرد اما سرانجام رئیس دانشگاه برکلی تسلیم دانشجوها شده و در ماه مارس دستور تشکیل اولین دپارتمان مطالعات قومیتی را در دانشگاه صادر می‌کند.

جنبش رئیس ناشنوا (1988): دانشگاه گالودت به‌عنوان قدیمی‌ترین دانشگاه ویژه دانشجویان مطرح است. در مارس 1988 اعلام می‌شود که هیئت امنا یک فرد ناشنوا را به‌عنوان رئیس جدید دانشگاه انتخاب کرده است؛ موضوعی که باعث می‌شود از ششم این ماه دانشگاه وارد روند اعتصاب شود. معترضان در محوطه دانشگاه تجمع کرده و خواهان استعفای رئیس جدید و رئیس هیئت امنا شدند، روند اعتراض و اعتصاب به مدت 8 روز ادامه پیدا کرد و در نهایت منجر به استعفای رئیس جدید و رئیس هیئت امنا شد.

جنبش ترک تحصیل (2006): اعلام قوانین سخت‌گیرانه‌ای درباره کنترل مهاجرت و حفاظت ار مرزها باعث می‌شود که در لس‌آنجلس اعتراضی از 24 مارس 2006 آغاز شود. دانشجوهای دانشگاه‌های شهر لس‌آنجلس که بیشتر آنها دانشجوهای مهاجر بودند به یکدیگر اضافه شده و به خیابان می‌آیند؛ به‌گونه‌ای که در 27 مارس 24هزار دانشجو که در خطر ترک تحصیل بودند از دانشگاه خارج شده و تظاهراتی را در شهر با حضور بیش از 40هزار دانشجو برگزار می‌کنند؛ روندی که منجر به تعطیل شدن دانشگاه‌ها در این شهر می‌شود و در نهایت قانون در نظر گرفته شده متوقف می‌شود.

اعتراضات افزایش شهریه (2009): اعمال سیاست‌های مالی جدید از جمله افزایش شهریه و تعدیل نیروهای کارمند دانشگاه کالیفرنیا باعث می‌شود که اعتراضی در این دانشگاه از سپتامبر 2009 تا مارس 2010 صورت گیرد. اعتراضات از سپتامبر 2009 شروع می‌شود، روند این اعتراض‌ها با اشغال بخش‌هایی از دانشگاه توسط دانشجوها و اساتید همراه بود.

تعدادی از دانشجوها ساختمان‌ها را اشغال می‌کردند و سایر دانشجوها در حمایت از آنها اطراف ساختمان حضور داشتند؛ روندی که منجر به ورود پلیس و برخورد با دانشجوها شد و عده‌ای هم دستگیر شدند اما در نهایت در سال 2010 دانشگاه اعلام کرد سیاست خود را در حوزه مالی کنار گذاشته و شهریه‌ها تا سه‌سال ثابت خواهد ماند.

جنجال ایروین 11 (2010): اولین جنجال پیرامون اسرائیل در محیط دانشگاهی در آمریکا زمانی رخ می‌دهد که دانشگاه کالیفرنیا قصد داشت برای سفیر اسرائیل یک سخنرانی برپا کند. تعدادی از دانشجوها تصمیم می‌گیرند که در روند سخنرانی او اخلال ایجاد کنند.

سفیر اسرائیل به دانشگاه می‌آید و سخنرانی آغاز می‌شود اما تعدادی از دانشجوها با بیان جمله‌هایی در مخالفت با اسرائیل حرف‌های او را قطع می‌کنند؛ موضوعی که باعث می‌شود تعدادی از دانشجوها بازداشت و برای آنها به جرم اخلال در سخنرانی، دادگاه تشکیل شود. دادگاه در سپتامبر 2011 تشکیل و 10 دانشجو را به 3 سال زندان تعلیقی و 56 ساعت خدمات عمومی محکوم می‌کند.

تصاحب بلکبرن (2021): این جنبش در دانشگاه هاروارد در اعتراض به وضع بد خوابگاه‌های دانشجویی صورت گرفت. دانشجوهای معترض از تاریخ 12 اکتبر سال 2021 با اقدامی اعتراضی اقدام به برپایی چادر در محیط دانشگاه کردند و به مدت 33 روز به اعتصاب و اعتراض خود ادامه دادند تا اینکه سرانجام پس از چند روز مذاکره بین مدیران دانشگاه و نماینده‌های دانشجویی، توافق‌نامه‌ای امضا شد که براساس آن دانشگاه پذیرفت که باید به سرعت وضعیت خوابگاه‌ها را اصلاح کرده و خواسته بهداشتی دانشجوها محقق شود.

جنگ غزه (2024): اما جدیدترین و آخرین مورد جنبش دانشجویی در آمریکا که یکی از بزرگترین جنبش‌های دانشجویی فراگیر در تاریخ این کشور به شمار می‌رود، پیرامون ادامه جنگ در غزه است. این اعتراض دانشجویی روز 17 آوریل 2024 (29 فروردین 1402) از دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک آغاز شد.

دانشجوهای متحصن خواهان این بودند که ارتباط دانشگاه‌شان با اسرائیل قطع شود. موج این اعتراض از روز 22 آوریل گسترده شد و به دانشگاه‌های دیگر آمریکا از جمله دانشگاه‌های آریزونا، کالیفرنیا، کنتیکت، فلوریدا، جورجیا، ایلینوی، ایندیانا و بسیاری دیگر از شهرها هم رسیده که آخرین مورد آن کشیده شدن دامنه اعتراضات به کانادا بوده است.

اعتراضات فعلاً با برخوردهای بعضاً خشنی از سوی پلیس روبه‌رو شده اما برای مشخص شدن نتایج درخواست‌های دانشجوها و نهایت برخورد با آنها، باید منتظر گذر زمان بود.

ایران و جنبش‌های دانشجویی

16 آذر و سفر نیکسون (1332): پس از کودتای 28مرداد و برکناری محمد مصدق، از آغاز ترم جدید در پاییز همان سال، فضای دانشگاه تحت تاثیر این واقعه بود. ابتدا 16 مهر، دانشجوهای دانشگاه تهران در حمایت از بازاریان دست به برگزاری تظاهرات آرام در محیط دانشگاه زدند اما جرقه اصلی اعتراض زمانی زده شد که خبر آمد ریچارد نیکسون (نایب رئیس‌جمهوری آمریکا) قرار است در آذرماه به ایران سفر کرده و در دانشگاه تهران حاضر شود.

در نتیجه در روز 16آذر فضای دانشگاه تهران سیاسی می‌شود. دولت برای جلوگیری از دامنه‌دار شدن اعتراض وارد جریان شده و دستور دخالت ارتش داده می‌شود که در نتیجه این دخالت 3 دانشجو کشته و برخی دیگر از دانشجوها بازداشت می‌شوند.

ماجرای افزایش قیمت بلیت اتوبوس (1348): افزایش قیمت بلیت اتوبوس‌های شرکت واحد شهر تهران با تصمیم مدیریت این شرکت زمینه‌ساز اعتراضی مردمی شد که استارت آن در روز سوم اسفند 1348 زده شد. ابتدا اعتراض در سطح مردم بود اما از صبح چهارم اسفند، دانشجوها وارد جریان شده و در مقابل دانشگاه با تجمع خود مانع از حرکت اتوبوس‌ها می‌شوند.

در نتیجه ارتش وارد جریان شده و درگیری در خیابان‌ بین دانشجوها و نیروهای نظامی اوج می‌گیرد و تعدادی از دانشجوها بازداشت می‌شوند. پس از این درگیری‌ها، امیرعباس هویدا (نخست‌وزیر وقت) اقدام به برگزاری جلسه ویژه هیئت دولت کرده و تصمیم گرفته می‌شود که قیمت‌ها به حالت سابق بازگردد و روز 9 اسفند دانشجوهای بازداشتی آزاد می‌شوند.

کوی دانشگاه (1378): درباره ماجرای کوی دانشگاه به‌عنوان بزرگترین اعتراض دانشجویی از ابتدای انقلاب تا  دو دهه بعد از آن، بسیار گفته و شنیده شده و بیان بسیار نکات، تکرار مکررات به شمار می‌رود. به صورت خلاصه می‌توان گفت که ماجرا از اعتراض دانشجویی به توقیف روزنامه سلام در کوی دانشگاه تهران از روز 17 تیر 1378 آغاز شد، پس از آن و به‌دنبال به خشونت کشیده شدن اعتراض‌های دانشجویی، موج اعتراض‌ها به سایر دانشگاه‌ها رسید.

چندی بعد جلسه محاکمه عوامل حمله به کوی دانشگاه برگزار شد اما سنگین‌ترین حکم صادرشده مربوط به یک سرباز بود که به جرم سرقت یک ریش‌تراش  به 91 روز زندان محکوم شد. البته نباید فراموش کرد که یکی از بزرگترین ابهامات کوی دانشگاه که پس از 25 سال رفع نشده، سرنوشت سعید زینالی است؛ دانشجوی معترضی که در 23تیر 1378 ناپدید شد و همچنان خبری از او نیست.

در این اعتراضات با توجه به اینکه دولت اصلاحات تاکید ویژه به حفظ حرمت دانشگاه داشت و مخالف ورود لباس‌شخصی‌ها و نیروهای امنیتی برای مقابله با معترضین بود، در کنار دانشجویان متحصن و معترض، پیگیر خساراتی که به دانشجویان وارد شده بود، قرار گرفت.

تدفین شهدای گمنام در دانشگاه (1384): در اسفندماه 1384، زمزمه‌هایی به گوش رسید مبنی بر اینکه قرار است پیکر چند شهید گمنام در محوطه دانشگاه صنعتی شریف به خاک سپرده شود. به‌دنبال این زمزمه‌ها، تعدادی از دانشجوها در روز 21اسفند اقدام به برگزاری تجمع کردند اما به‌رغم مخالفت‌های صورت‌گرفته، قرار به برگزاری مراسم تدفین شد. در روزی که قرار بود مراسم تدفین برگزار شود، دانشجوهای مخالف این تصمیم به سمت محل تدفین حرکت کردند اما مخالفت‌ها فایده نداشت و تدفین انجام شد.

تحصن دانشگاه زنجان (1387): ماجرا از ارائه پیشنهادی از سوی معاون دانشجویی دانشگاه به یک دانشجوی دختر کلید زده شد. او که ریاست کمیته انضباطی را هم برعهده داشت، به یکی از دانشجوها پیشنهاد برقراری رابطه جنسی داده بود. به‌دنبال این موضوع، دانشجوها با هماهنگی دختری که مدعی این موضوع شده بود، صحنه‌سازی کرده و وارد دفتر کار معاون شده و این معاون پیش از رسیدن به مقصود خود، توسط دانشجوها دستگیر شده و تحویل حراست دانشگاه می‌شود.

پس از آن نزدیک به 3هزار دانشجو در محوطه دانشگاه دست به برگزاری تجمع زدند. به‌دنبال این موضوع رئیس دانشگاه با حضور در جمع دانشجوها از آنها عذرخواهی کرد و پرونده معاون تحویل دستگاه قضا شد تا حکم 30ضربه شلاق برای او صادر شود.

زن، زندگی، آزادی (1401): پس از آغاز اعتراضات سراسری به‌دنبال درگذشت مهسا امینی، دانشگاه نیز در متن این اعتراض‌ها قرار گرفت و شاهد روزهای پرالتهابی در اکثر واحدهای دانشگاهی بودیم. درباره روزهایی که در پاییز 1401 بر دانشگاه‌ها گذشت بسیار شنیده و بیان همه آنها نیازمند گزارش‌های مفصل است.

برای نمونه یکی از مهم‌ترین اتفاقات ماجرایی بود که پیرامون دانشگاه صنعتی شریف رخ داد و شامگاه دهم مهر، اعتراض و تحصن دانشجوها با حمله نیروهای لباس شخصی روبه‌رو شد. از دل این اعتراض‌های دانشجویی، احکامی انضباطی و قضایی علیه برخی دانشجوها صادر شد. برخی از دانشجوها حکم تعلیق و تبعید گرفتند.

همچنین برخی تشکل‌های دانشگاهی مانند انجمن دانشجویی آزاداندیش دانشگاه علامه لغو مجوز شدند و برای برخی انجمن‌ها مانند انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف هم حکم تعلیق فعالیت صادر شد.

نکته پایانی

آنچه در این گزارش ذکر شد، مروری مختصر پیرامون مهم‌ترین جنبش‌های دانشجویی در ایران و آمریکا بود، مواردی که گویای این است که جنبش‌های دانشجویی و برخورد با آنها در دو کشور چگونه بوده است. اما در این مسیر ذکر دو نکته خالی از لطف نیست:

1- در روزهایی که اعتراضات در آمریکا درباره نسل‌کشی اسرائیل در نوار غزه در فضای دانشگاهی این کشور به اوج رسیده است، برخی جریان‌های سیاسی در ایران اقدام به نصیحت دولت آمریکا درباره آرامش در برخورد با معترضان می‌کنند اما به نظر می‌رسد ذکر و یادآوری این نکته الزامی باشد که در مقام مقایسه و نصیحت باید توجه داشت که فضای هر کشور و هر جامعه‌ای با جامعه دیگر تفاوت دارد؛ نه براساس تاریخ رویکردهای دو دولت ایران و آمریکا در قبال دانشجویان و جنبش‎های دانشجویی یکی بود و نه حجم اتفاقات و برخوردها در مقیاس مشابهی بوده است و البته این ناصحان داخلی همان اندازه که مسئولان دولت دیگر را به تساهل و تسامح با معترضان دعوت می‎کنند باید این بام و دو هوا را کنار گذاشته و در میان خشم و اعتراض دانشجویان و مردم کشور خود هم مسئولان را به رواداری با مردم دعوت کنند و از آنها هم بخواهند حریم دانشگاه را حرمت قائل باشند، چیزی که حداقل از بهارستان‌نشینان کمتر شاهدش بودیم.

2- خشونت در برخورد با اعتراضات دانشجویی در هر نوع امری ناپسند است (نمونه بارز آن تمام تصاویری است که از اعتراضات دانشجویی در آمریکا پخش می‌شود) و اینکه نمی‌توان مجوزی برای آن در هر سطحی قائل شد. البته که نباید فراموش کرد که اعتراض به‌ویژه اعتراض دانشگاهی و جنبش‌های فراگیر زمانی شکل می‎گیرد که به نوعی تضاد منافع میان آرمان مردم و دانشجویان و دولت‌ها شکل می‎گیرد که باید دولت‌ها از سعه صدر در برابر آن برخوردار باشند.

قیاس صورت‌گرفته از نگاه بسیاری قیاس مع‌الفارق است و نه جنبش‌های دانشجویی در دو کشور قابل مقایسه هستند و نه قوانین و تصمیم‌گیری‌ها در برابر آنها، اما هر جای جهان که باشیم برخورد با اعتراض آن هم اگر مسالمت‌آمیز و بدون خشونت باشد، باید با آرامش و به دور از خشونت و برخورد سنگین اتفاق بیفتد؛ بنابراین نمی‎توان هیچ‌گاه دلیلی را برای برخورد تند با جنبش‌های دانشجویی تجویز کرد.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار