در انتظار کمیته حقیقتیاب
۷۰حقوقدان بیانیهای با تاکید بر ضرورت تشکیل کمیته حقیقتیاب منتشر کردند
70حقوقدان بیانیهای با تاکید بر ضرورت تشکیل کمیته حقیقتیاب منتشر کردند
«خبر فوت جانگداز مهسا امینی 2۲ ساله»، قلب جامعه و مردم را به درد آورده است و این روزها با گسترش اعتراضات و اخبار ضدونقیضی که از پیگیری پرونده او و آنچه در پی برخورد گشت ارشاد گذشته است، منتشر شده؛ بیم آن وجود دارد که سلامت روان و امنیت جامعه بیش از پیش در معرض خطر قرار گیرد. موضوعی که بسیاری از صاحبنظران حوزه سیاست و جامعه و حقوقدانان از جمله آنها که دیروز بیانیهای در این راستا منتشر کردند؛ طی روزهای اخیر نسبت به آن واکنش نشان داده و نگران آن بودند و خواستار تشکیل کمیته حقیقتیاب و هموار شدن مسیرهای عقلانی و قانونی گفتوگو، انتقاد و اعتراض شدند.
کمیته حقیقتیابی
وقتی اعلامیه جهانی حقوق بشر در پی درخواستها برای بررسی جنایات جنگ جهانی دوم در سال 1948 به تصویب رسید؛ سازوکارهایی تعریف شد تا شاهد حسن اجرای آن در تحقق ابتداییترین و اساسیترین حقوق انسان، یعنی آنچه ما به عنوان حقوق بشر میشناسیم، باشند؛ از جمله مهمترین سازوکارها در بعد نظارتی بود که مهمترین بخش آن در سه آئین «حقیقتیابی»، «گزارشدهی» و «شکایت (دادخواهی)» تبیین شد. در بیان هدف این سازوکار نظارتی آمده است: «هدف اصلی و اساسی از بهکارگیری تمامی این نظامهای نظارتی آن است که موجب ارتقای تطابق دولتها با تعهدات حقوقبشری آنها شده و در نتیجه رعایت هنجارهای حقوق بشری و التزام به آنها توسط دولتها را تضمین نمایند». آئین حقیقتیابی که تحت عنوان «کمیته حقیقتیاب» برای ما شناخته شده است، معمولا بسته به میزان قدرت و تأثیر فشار ملی و بینالمللی شکل میگیرد و به قصد شفافسازی و کشف حقیقت کار خود را پیش میبرد. قرار بر این است این کمیتهها در پی اختلافات از گروهی متشکل از افراد بیطرف و متخصص و البته مورد اعتماد طرفین شکل گیرد.
«کمیته حقیقتیاب» از آن جمله مواردی است که در کشور ما مانند بسیاری تجارب بینالمللی در پی هر اتفاقی که حداقل میان برداشت جامعه از علل وقوع آن اتفاق (مقصران و مسببان) و اطلاعات منتشرشده از سوی مسئولان اختلافنظری وجود داشته؛ تشکیل شده است. در چند سال اخیر برپایی «کمیته حقیقتیاب حادثه پلاسکو»، «کمیته حقیقتیاب حادثه متروپل»، «کمیته حقیقتیاب حادثه منا» و «کمیته حقیقتیاب سقوط هواپیمای اوکراینی» از جمله موارد ملی و بینالمللی بود که در فضای افکار عمومی و رسانههای ما پرسروصدا بوده (فارغ از اینکه گزارش آن چقدر اقناعکننده افکار عمومی بوده است) و این روزها هم بحث بر سر «کمیته حقیقتیاب فوت مهسا (ژینا) امینی» بارها در اخبار و اظهارنظرها مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. در روزهای ابتدایی پس از اینکه خبر به کما رفتن و مرگ مهسا امینی منتشر شد و مردم هنوز منتظر واکنش مسئولان و شفافسازی ابعاد مختلف این اتفاق بودند و هنوز برای اعتراض به خیابانها نیامده بودند، مجلس قول برپایی کمیته حقیقتیاب این حادثه را داد و همزمان با اولین تجمع اطراف بیمارستان کسری که در پی انتشار خبر مرگ مهسا پس از چند روز در کما بودن صورت گرفته بود، اعلام به آغاز فعالیت کرد. (26شهریور) اما در نهایت با گذشت دو هفته، اطلاعات ضدونقیض از علت مرگ مهسا امینی منتشر شد و در این بین خبرهای دور از انتظار از کمیته حقیقتیاب مجلس هم بر آتش تردیدها افزود و موجب شد مردم و خانواده متوفی پیگیریها را قطع نکنند. مثلا تنها دو روز پس از اعلام تشکیل کمیته حقیقتیاب، چند نفر از اعضای آن به صراحت اعلام کردند که آثاری از آسیب به جمجمه و بدن مهسا امینی در کار نبوده است (محمدصالح جوکار و جلال رشیدیکوچی)؛ موضوعی که حداقل انتظار میرفت تا پیش از اعلامنظر پزشکی قانونی به این صراحت بیان نشود.
بیانیه حقوقدانان برای تشکیل کمیته حقیقتیاب
تجربه تلخ عدم پاسخگویی لازم و اقناع افکار عمومی در پی حوادثی مانند سرنگونی هواپیمای اوکراینی، موجب شده است که مردم با ظن و تردید به اظهارنظرهای مسئولان نگاه کنند؛ بهویژه آنجا که دغدغه حفظ «کرامت انسانی» مطرح است و رفتارهای برخی حاکی از بیتفاوتی و بیتوجهی به آن است. درگیریها در خیابان، پاسخهای بدون مستندات و بدون حضور افراد مورد اطمینان مردم و خانواده مهسا امینی در روند بررسیها، موجب شده که در پی انتقاد خانواده او و صالح نیکبخت وکیل خانواده متوفی در این پرونده، 71 حقوقدان بیانیهای منتشر و اعلام کنند:«این اولین بار نیست که به بهانه اجرای قانون نقض حجاب سلامت روان و امنیت جان شهروندان در معرض خطر قرار گرفته است. این حادثه جانکاه کاسه صبر ناظران منصفی را نیز سرریز کرد و جان انسانهای دغدغهمندی را آتش زد. زمامداری ناشایسته، محصول بیتوجهی به آموزههایی است که اساتید آزاده و مستقل دانشکدههای علوم انسانی، سالهاست آنها را به هزار زبان فریاد کردهاند. در اینمیان سهم دانشکدههای حقوق از بیتوجهی به فریادهای خیرخواهانهشان بسیار و دل حقوقدانان ایرانی از این موضوع است. ما اعضای جامعه حقوقی با صدایی بلند و رسا و به نیت اصلاح در امور کشور و خیرخواهی برای سرنوشت میهن عزیزمان ایران، اعلام میداریم برچیدن گشتهای ارشاد و پایاندادن به مداخلههای خودسرانه و مبتنی بر آزمون و خطاهای گمانهپردازانه در حریم خصوصی شهروندان، بهویژه در حوزه حجاب، ضرورتی فوری است. همزمان اعلام میداریم؛ کلیه صاحبمنصبان مربوط مکلفاند در بررسی چند و چون مرگ جانسوز خانم مهسا امینی با دقت و شفافیت کامل عمل نمایند و هشدار میدهیم که همگان از سپردن چند مامور ردهپایین به دست قانون و رهاکردن آمران و اسباب اقوی از مباشر پرهیز کنند. در این زمینه، تشکیل کمیته حقیقتیاب متشکل از حقوقدانان و پزشکان مستقل و تضمین آزادی عمل آنان ضروری است.»
انتظار از مسئولان
اگر بخواهیم به آنچه رخداده نگاه بیطرفانه داشته باشیم، اشتباههای بسیاری قابل بیان است. قطعا معترضان بهویژه در عمل اشتباههایی داشتهاند و طبیعتا سیر کار به سمت ناآرامی هم رفته است که البته اگر سر بزنگاه مسئولان واکنش منطقی و عقلایی نشان میدادند؛ احتمالا کار به اینجا نمیکشید. کمیته حقیقتیاب یکی از همین راهکارها بود که اگر بهطور درست و با گروهی متشکل از افراد مورد اعتماد طرفین اتفاق میافتاد؛ میتوانست آرامبخش فضای موجود باشد. مردمی که تحت فشارهای گوناگون هستند و تجربههای تلخ برای بیاعتمادی و نارضایتی در خاطراتشان کم نبوده، در پی چنین اتفاقاتی از مسئولان انتظار دلجویی و حفظ و توجه به کرامت انسانیشان را دارند و امیدوارند آنها برای حفظ آرامش و اقناع افکار عمومی همراهی لازم را داشته باشند. اینکه تشکیل «کمیته حقیقتیاب» با حضور افراد مورد اعتماد خانواده مهسا در این روزها چقدر میتواند بر شدت اتفاقات تاثیر بگذارد و پاسخگوی انتقادات و اعتراضات باشد، دغدغه قابل تاملی است. امیدواریم مسئولان همراهی لازم را داشته باشند و البته در شرایطی که زمان از دست نرفته و دیر نشده باشد.
نگاه وکیل
محمد صالح نیکبخت وکیل خانواده مهسا امینی:
برخورد نامناسب علت بیاعتمادیهای بعدی شد
فرهاد فخرآبادی: درخواست تشکیل کمیته حقیقتیاب از سوی وکیل خانواده مهسا امینی به قوه قضائیه ارسال شده و آنها امیدوار هستند با تشکیل این کمیته، ابهامات درباره درگذشت ناگهانی دخترشان روشن شود. محمدصالح نیکبخت در گفتوگویی که با هممیهن داشت از پیگیری برای تشکیل این کمیته خبر داد و اعلام کرد نتیجهای که این کمیته اعلام کند، مورد رضایت خانواده امینی خواهد بود، زیرا با برخورد قبلی که از سوی پزشکی قانونی با پدر مهسا امینی شده بود، نمیتوان انتظار اعتمادسازی غیر از این راه را داشت.
شما درخواست تشکیل کمیته حقیقتیاب و در اختیار قرار دادن فیلم دوربین لباسهای ماموران گشت ارشاد در ماجرای دستگیری مهسا امینی را دادهاید، درخواستهای ارائهشده به کجا رسید و آیا پاسخی به آنها داده شده است؟
ما درخواست تشکیل کمیته حقیقتیاب را کردهایم که این کمیته عبارتند از چند نفر از اساتید علم حقوق و جراحان مغز و اعصاب، یک روانپزشک و یک یا دو نفر از روزنامهنگاران مستقل. پیشنهاد تشکیل این کمیته شده و پیگیر آن هستیم. اما درباره نصب دوربین روی لباسهای پلیس امری بوده که یکی از شهود ماجرا (دخترخاله مهسا امینی) بیان کرده که مامور پلیس به او گفته است که کنار برود تا تصویر او در دوربین ضبط نشود تا او هم بازداشت نشود. از طرف دیگر پیش از این هم اعلام شده بود برای 10هزار پلیس این دوربینها نصب شده و با توجه به اظهارات دخترخاله مهسا، این لباسها دارای دوربین بوده است.
آیا این امیدواری وجود دارد که کمیته حقیقتیاب تشکیل شده تا حقیقت روشن شود؟
آنچه که ما با عنوان کمیته حقیقتیاب درخواست دادیم و آنچه که تقاضا کردیم، هیاتی از پزشکان مورد نظر ما در کنار پزشکانی از پزشکی قانونی هستند که به بررسی و تشریح حادثهای که برای مرحوم مهسا امینی پیش آمده بپردازند و شاهد آثار مثبتی از این تحقیقات باشیم. در صورتی که پزشکهایی که ما معرفی کردهایم گزارش پزشکی قانونی را تایید کنند، ما هم اعتراضی به گزارش پزشکی قانونی نخواهیم داشت. هیچ چیز اندازه این ارزش ندارد که خانواده امینی به این آگاهی برسند که تحقیقات مناسب انجام شده است، حتی اگر اعلام شود هیچکس مسئول نبوده است. با درخواستهایی که شده، این مساله از مهمترین آیتمهایی خواهد بود که برای مردم کشورمان هم میتواند این اطمینان را حاصل کند که پزشکی قانونی در کنار پزشکان بیطرف، به نتیجه رسیده است. امیدواریم دستگاه قضایی این مورد را قبول کند که این پزشکان هم حضور داشته باشند. خانواده مهسا امینی دنبال انتقامجویی و انتقامگیری نیستند و اصلا اعتقادی به این موضوع ندارند و تنها خواهان این هستند که علت اصلی مشخص شود.
بر فرض تشکیل این کمیته و اعلام نتیجه، آیا فکر میکنید افکار عمومی از نتایج اعلامشده قانع خواهد شد؟
بدون شک اگر کمیسیون پزشکی قانونی از این اساتید برجسته دعوت کند که در گروه حاضر باشند و در نتیجه تحقیقات اعلام شود کسی در مرگ ایشان مداخله نداشته و عامل انسانی در آن نقش نداشته است و پزشکان معتمد هم آن را تایید کنند، خانواده امینی حاضر هستند در برابر مردم ایران اعلام کنند که ما این وضعیت را دیدیم و پزشکان موردنظر ما هم توانستهاند ما را قانع کنند. اما بدون نظر این پزشکان، مسائل همچنان باقی میماند. زیرا متاسفانه روز اول در پزشکی قانونی یکی از پزشکان برخورد بسیاری ناخوشایندی با پدر مهسا داشته و آقای امینی از ایشان عکس گرفته است و همان روز که اولین بار برای تحقیقات در دادسرا حضور پیدا کردهاند، این عکس را به آقای شهریاری نشان دادهاند و آقای شهریاری هم تایید کرده که این فرد از پزشکان شاغل در پزشک قانونی است. وقتی چنین برخوردی میشود و آن فرد در مقابل این سوال پدر مهسا که میپرسد چرا نمیگذارید من که پدرش هستم وارد شوم، پزشک جواب داده است ما هر کاری دلمان بخواهد میکنیم، چنین پاسخی به پدر مهسا نوعی بیاعتمادی ایجاد میکند و این امر در شأن پزشکی قانونی نیست و نمیتوان انتظار داشت اعتمادسازی شود.
شایعهای مطرح شده است مبنی بر اینکه در ماجرای درگذشت خانم مهسا امینی، ضربه به سر بوده است و طحال ایشان در بیمارستان خارج شده است. آیا این موضوع را تایید میکنید؟
ما هم این موضوع را در برخی رسانهها خواندهایم، ولی از آنجا که ما به عنوان وکلا عمل میکنیم، تلاش داریم اگر به مطالبی مانند آنچه آقای محمدباقر بختیار اعلام کرده است، برخورد کردیم؛ درباره آن تحقیق کرده و چنانچه صحت آن مشخص شد، در دفاعیات خود اعلام خواهیم کرد. بدیهی است بدون اینکه ما در مورد این مسائل سند و مدرک داشته باشیم، نمیتوان درباره آن اظهارنظری حقوقی کرد. پزشکی قانونی، هنوز اظهارنظری درباره این مورد نکرده است، اما کمیسیون پزشکی شنبه عصر تشکیل شده و اظهارنظر نهایی نشده است.
نگاه حقوقدان
علی اکبر گرجی حقوقدان:
تشکیل کمیته حقیقتیاب برای آرام شدن جامعه است
هفتاد حقوقدان با انتشار بیانیهای اعلام کردهاند که تشکیل کمیته حقیقتیاب در ماجرای درگذشت مهسا امینی ضروری است و باید این کمیته تشکیل شده تا به ابهامات پاسخ داده شود. علیاکبر گرجی، معاون ارتباطات و پیگیری قانون اساسی در دولت روحانی و یکی از حقوقدانانی است که این بیانیه را امضا کرده و در گفتوگویی که با هممیهن داشته، معتقد است در شرایطی که جامعه به اظهارات اعلامشده توسط دولت اعتماد ندارد، تشکیل این کمیته با حضور متخصصان مستقل کمک خواهد کرد تا فضا کمی آرام شده و ابهامات جامعه درباره این موضوع برطرف شود. او همچنین پیشنهاد داده است که در ماجرای مهسا امینی باید سه راهکار در نظر گرفته شود، اول اینکه عذرخواهی صورت گیرد، در درجه دوم مقصران معرفی و برکنارشده و سوم گشت ارشاد جمع شود.
شما یکی از افرادی هستید که بیانیه درخواست تشکیل کمیته حقیقتیاب در ماجرای درگذشت مهسا امیری را امضا کردهاید. اصولا کمیته حقیقتیاب باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا مستقل محسوب شده و نظرش معتبر باشد؟
کمیته حقیقتیاب باید یکی از تاسیسات مردمنهاد باشد، نه کمیتهای که دولت تشکیل دهد؛ کمیتهای که در آن سمنهای مختلف از رشتههای گوناگون متناسب با موضوع رخداده حضور داشته باشند. اساسا نهادهایی که سرمایه اجتماعی و اعتبار حقوقی خود را در موضوعی نزد مردم از دست دادهاند و مردم به گزارشهای آنها ولو اینکه گزارشها درست باشد، اعتماد ندارند؛ هرگز نخواهند توانست مرجع ایجاد آرامش و اطمینانسازی در جامعه تلقی شوند، بهویژه در وضعیتهای بحرانی که خود نهادهای اقتدار از سوی جامعه مورد اتهام هستند و در حالاتی که یکدستی قوا حضور دارد، در چنین مواردی کمیتهها و کمیسیونهای حقیقتیاب با حضور شخصیتها و افرادی که در جامعه مرجعیت دارند، تشکیل میشوند. اما متاسفانه در کشور ما خیلی نسبت به این مسائل عنایت نشده است و بیتوجهی به این مسائل باعث میشود که بحران تداوم پیدا کند، درحالیکه در کشورهای دیگر پرداختن به این موضوع را دیدهایم و کمیته حقیقتیاب تشکیل شده است. ما از روز دوم که این اتفاق برای مهسا امینی افتاد و هنوز جامعه متاثر از آن است، در صفحه اینستاگراممان اعلام کردیم که این بحران از دو حالت خارج نیست، یا ایشان کشته شده است یا فضای رعب و وحشت باعثشده تا سکته کند. در هر دو حالت، گشت ارشاد مقصر این مرگ است، زیرا اساسا آمدهاند یک کار غیرمبتنی بر موازین را راه انداختهاند و با این کار شهروندان در موقعیت آسیبدیدگی قرار گرفتهاند و حالا که به اینجا رسیده است، این موضوع راهکارهایی دارد.
این راهکارها چه مواردی هستند؟
راهحل این است که به خاطر نظام از خودگذشتی داشته باشند و رسما از مردم عذرخواهی کنند. بر خلافنظر برخی عذرخواهی کردن به معنای عقبنشینی نیست، مصلحت این است که در این مقطع عذرخواهی کنند تا جامعه آرام شود. دومین اقدام این بود افرادی که مرتبط به این موضوع بودند برکنار میشدند تا جامعه شاهد آن باشد که اولین برخوردها با مقصران مرگ مهسا صورت گرفته است. در اقدام سوم، رسما اعلام میشد که با توجه به آسیبها و خسارتهایی که گشت ارشاد برای مردم و بهخصوص برای دختران و زنان ایران داشته است، به احترام مردم و مطالبات آنها، گشت ارشاد تعطیل میشود.
نسبت حضور افراد در این کمیته حقیقتیاب که پیشنهاد دادهاید، چگونه است؟ چه تعداد افراد دولتی و چه تعداد افراد تخصصی در آن حضور دارند؟
این کمیته باید متشکل از حدود 20 نفر از شخصیتهای دارای سرمایه اجتماعی مانند حقوقدانان، وکلا و قضات کیفری و پزشکان مستقل باشد. همچنین قطعا از نیروهای امنیتی و نظامی هم باید حضور داشته باشند که بتوانند واقعیتها را بگویند. اما از نظر تعداد باید گفت تعداد نیروهای امنیتی و نظامی در این کمیته در اقلیت است.
آیا در ماجرای مهسا امینی، تشکیل این کمیته دیر نشده است و نتایج اعلامی تاثیری در توجیه افکار عمومی دارد؟
تصور ما این است که هنوز دیر نشده است و میتوان با تشکیل این کمیته آرامش را به جامعه آورد. برداشت ما این است که خود سیستم هم متوجه شده است که عمق نارضایتیهای عموم مردم بالا رفته است و بازی کردن با روح و روان مردم و اخلاقیات، دقیقا مانند ریختن بنزین در آتش است. باید مقاومت را کنار بگذارند و خیلی راحت بدانند تن دادن به خواسته مردم شرمآور نیست، بلکه افتخارآمیز است. این ماجرا هم مانند ماجرای هواپیمای اوکراینی شده است که اول باورمان نمیشد که نیروهای خودی هواپیما را زدهاند و میگفتیم انشاالله که خودیها نزده باشند، در این ماجرا هم سایهروشنها و تاریکیها وجود دارد و باید حقایق روشن شده و به جامعه اعلام شود نه اینکه سعی در کتمان حقیقت داشته باشند. به عنوان مثال در ابتدا و پس از مرگ مهسا امینی میگفتند مامورانی که مهسا امینی را بازداشت کردهاند دوربین روی لباسشان نبوده اما الان با اظهارات یک شاهد که در ماجرا بوده، مشخص شده که دوربین وجود داشته است. این کتمان حقیقت و پخش نکردن فیلم کامل از لحظه اول باعث شد تا مردم با توجه به سوابق گذشته، مسائل را باور نکنند. الان دیگر جامعه مثل دهههای 60 و 70 نیست، اما متاسفانه برخی نمیخواهند این موضوع را باور کنند. گرسنگی را با غذا خوردن، تشنگی را با نوشیدن آب برطرف میکنند، نه اینکه به طرف کتاب بدهند و بگویند کتاب بخوان تا گرسنگیات برطرف شود، هر نیاز پاسخ مخصوص به همان نیاز را دارد و الان جامعه در ماجرای مرگ مهسا امینی در درجه اول خواهان مشخص شدن علت و مقصران است.
نگاه تحلیلگر
مسعود سپهر مدرس دانشگاه:
مطالبه جامعه، تشکیل کمیته حقیقتیاب برای سرنوشت همه آسیبدیدگان است
مرگ مهسا امینی و ابعاد نامشخص آن، موجب شد که فضای کشور رو به ناآرامی کشیده شود و حالا جمعی از حقوقدانان خواستار تشکیل کمیته حقیقتیاب شدهاند. اینکه این کمیته چقدر امکان اثرگذاری در فضای فعلی با گذشت دو هفته از حادثه دارد و اینکه جایگاه این کمیته چقدر در حل مشکلات در کشور ما حائز اهمیت است، سئوالاتی است که ما را بر آن داشت گفتوگویی با مسعود سپهر، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی داشته باشیم که در ادامه میآید.
برخی از حقوقدانان خواستار برپایی کمیته حقیقتیاب در پرونده مهسا امینی شدهاند. با توجه به شرایط موجود، این کمیته حقیقتیاب چه ویژگیهایی باید داشته باشد که نظرش مورد تایید مردم قرار گیرد؟
همین که در ایران شاهد آن هستیم که نتیجه عملکردها به اعتراضات خیابانی رسیده است، مفهوم آن است که دیوار بیاعتمادیها میان مردم و سیستم بسیار بالا است. قشرهای گستردهای از جامعه از جمله طبقات متوسط شهری دچار این بیاعتمادی شدهاند. هر چقدر دیوار این بیاعتمادی بلندتر شود، پذیرش ادعاها و اظهارات از طرف مردم و اقشار گوناگون سختتر میشود. معمولا قرار بر این است که رای قاضی به عنوان فردی مستقل مورد تایید همه قرار بگیرد. در نتیجه ضرورت برپایی کمیته حقیقتیاب بیطرف مطرح میشود. دومین مساله درباره کمیته حقیقتیاب این است که متاسفانه گروههای مرجعی که میتوانند چنین موقعیتی را فراهم سازند، ارتباطشان با مردم قطع شده یا با ابزار غلط و رویکردهای رسانهای نادرست از آنها اعتبارزدایی شده است. براساس نظرسنجی، دانشگاهها به عنوان گروه مرجع برای جامعه ما اعتبار بالایی داشته است اما در پی رویکردی از جمله پاکسازی برخی چهرههای منتقد و استخدام برخی افراد خاص موجب شدند این اعتبار از بین برود. همین مورد را به گروههای دیگر تا احزاب و رسانهها هم میتوان تعمیم داد. بر همین اساس، یافتن گروهی که از سوی حاکمیت معرفی و از سوی اکثریت جامعه مورد اعتماد قرار بگیرد به خودی خود کار دشواری است. درباره کمیته حقیقتیاب معرفی شده از سوی مسئولان هم، مساله همین است.
کمیته حقیقتیاب چگونه میتواند موجب آرامش فضای فعلی شود؟
برای ایجاد کمیته حقیقتیاب که گزارشاش موجب اثرگذاری بر جامعه باشد، نیاز به آن داریم که از گروهی افراد مورد اعتماد ایجاد شود و در این بین آنها که علاقهمند به آرامسازی کشور هستند، ضرورت دارد کمیته حقیقتیابی در موضوع مهسا امینی تشکیل شود و درباره اعتراضات و قربانیان تحقیق کنند. البته کمیته حقیقتیاب باید مورد قبول طرفین و مردم شکل گیرد. مطالبه الان جامعه کمیته حقیقتیابی است که سرنوشت همه آسیبدیدگان را مشخص کند. آن هم کمیتهای که در آن حداقل اعتمادها شکل گرفته باشد و گفتوگو جای تنش را بگیرد و به همه ریشهها بپردازد تا جامعه را به سمت آرامش بکشاند. ما باید دلهای پر جامعه را حداقل تا 50 درصد خالی کنیم که بتوانیم آنها را آرام سازیم و آن را با کمیته حقیقتیابی که با ظن و تردید به آن نگاه نمیکنند، میتوان البته به طور موقت ایجاد کرد. این مسکن صرفا برای کوتاهمدت است و اگر پس از آن به دنبال درک ریشههای بحران و حل مشکلات باشند و گروههای مرجع اجتماعی احیا شوند و به حرف مردم گوش داده شود، شاید احساس آرامش و امنیت به جامعه ما به طور واقعی بازگردد.
جای دولت و جامعه مدنی و تخصصی در کمیته حقیقتیاب کجاست؟
در همه جوامعی که آرامش و ثبات وجود دارد، قوه قضائیه همان کمیته حقیقتیاب است. دادگستری و دادگاه جایی است که طرفین بحثهای خود را مطرح میکنند. الان مساله این است که طرف مقابل جامعه، خود دولت و نهادهای زیرمجموعه آن است و نیروی انتظامی که به عنوان مظهر قدرت و ایجاد آرامش است، طرف نقد مردم قرار گرفته است. بنابراین تعارض منافع صورت گرفته است و فضای بیطرفی وجود ندارد. در این شرایط چه کسی باید حقیقت را بیابد؟ در این شرایط خود جامعه به دنبال حقیقت و کشف آن میروند. در این بین نمایندههای جامعه باید پیگیر باشند، اما چون جامعه ما یک جامعه بیشکل شده است؛ برای همین باید افرادی را بیابند که مورد اعتماد مردم باشند. از جمله کانون وکلای دادگستری به دلیل صبغه حقوقی و استقلال نسبی که دارند باید در کمیته حقیقتیاب در کنار پزشکان پزشکی قانونی حضور داشته باشند، اما به دلیل عدم استقلال آنها ضروری است پزشکان مورد اعتماد مردم از خانواده قربانی، روزنامهنگاران مستقل که صدای مردم هستند نیز در بین اعضای این کمیته باشند. البته از اعضای جامعه مدنی و اساتید هم میتوان به این کمیته افزود.
به نظر شما زمان برای تشکیل کمیته حقیقتیاب پرونده مهسا امینی دیر نیست؟
سه هفته از این ماجرا گذشته است و نقاط تاریک این پرونده کم نیست که متاسفانه مسئولان هنوز توضیح قانعکنندهای ارائه ندادهاند، وگرنه هر عقل متعارفی ضرورت بیان حقیقت بهویژه در این شرایط پیش آمده را میداند و متاسفانه این تعلل در اعلام این اطلاعات، ما را یاد تعلل درباره اعلام علل سقوط هواپیما میاندازد. وگرنه اگر مستندات و مشاهدات بهطور کلی بررسی و در اختیار مردم قرار میگرفت، کار به اینجا نمیرسید.