| کد مطلب: ۱۳۴۵۱

حشمت‏‌اله فلاحت‏‌پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم:

گروه‌‏های فشار پدرخوانده‌‏ها را شکست دادند

‌تکلیف بخشی از نمایندگان استان تهران برای دوره دوازدهم مجلس مشخص شده است. در این بین محمدباقر قالیباف که رای اول در انتخابات مجلس یازدهم را به خود اختصاص داده بود، با ریزش رای بیش از 800 هزار به رتبه چهارم سقوط کرد و عملاً او که برجسته‌ترین چهره در مجلس اصولگرا و به‌زعم خودشان انقلابی یازدهم بود، حالا در دل جبهه اصولگرایی شواهد خبر از افول جایگاهش می‎دهد. اینکه ادامه این مسیر چگونه خواهد بود؛ موضوعی است که موجب شد به سراغ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، استاد علوم سیاسی، نماینده مجلس دهم و از چهره‎های میانه‌رو اصولگرا برویم و گفت‌وگویی درباره آینده قالیباف داشته باشیم که در ادامه می‎آید:

‌یکی از موضوعات قابل‌توجه درباره انتخابات مجلس دوازدهم، کاهش چشمگیر پایگاه رای محمدباقر قالیباف بود. چه اتفاقی افتاد که بدنه رای رئیس مجلس یک‌سوم شد و از یک میلیون و ۲۰۰ هزار در مجلس یازدهم به ۴۰۰ هزار در مجلس دوازدهم رسید؟

در این موضوع چند مسئله وجود دارد. موضوع اول ضعف کارآمدی مجلس بود که به‌طور طبیعی مسئولیت اصلی آن بر عهده هیئت‌رئیسه مجلس بود. ما وقتی مجلس دهم را تحویل مجلس یازدهم دادیم، دلار 15هزار تومان بود ولی الان دلار به چند برابر رسیده است. کمتر کشوری در جهان در این زمینه با ایران قابل قیاس است. همین مجلس در قبال دولت آقای رئیسی کاملاً یک سکوت بودجه‌ای را در دستور کار قرار داد؛ به‌طوری‌که در طول سه سال بودجه دولت آقای رئیسی، سالانه 50درصد به مالیات اضافه شد. در طول همین ایام، به‌رغم اینکه پول‌های بلوکه‌شده برگشت، نفت تا شش برابر فروخته شد اما مشکلات اقتصادی مردم ادامه پیدا کرد؛ گرانی‌ها کمر مردم را شکست و ما دیدیم که مجلس فقط شعار داد. به‌خصوص آقایان هیئت‌رئیسه در سال آخر اعلام کردند که ما باید نظام بودجه‌ریزی را اصلاح کنیم. این چیزهایی است که مردم می‌فهمند، مردم نمایندگان را وکیل اصلی خودشان برای رفع مشکلات می‌دانند. اگر انتخابات آزادتر بود، من معتقدم عملاً کسی از این مجلس رای نمی‌آورد اما متاسفانه ما می‌بینیم که شورای نگهبان یک نگاه کمی را در پیش گرفت و اعلام کرد 70درصد تاییدصلاحیت شدند اما متاسفانه بیش از 90درصد تاییدصلاحیت‌ها در پشت آراء باطله قرار گرفتند؛ یعنی رای آنها کمتر از آراء باطله بود. البته همین موضوع ضعف کارآمدی مجلس بر کاهش مشارکت هم تاثیر داشت. موضوع دوم، قدرت‌گیری افرادی تحت عنوان برهم‌زنندگان جلسات، توهین‌کننده، اتهام واردکننده و... توسط همین جریان بود. این گروه‌ها جایگاهی را برای خودشان تعریف کردند و حاضر نشدند این جایگاه را در اختیار سران این جناح‌ها قرار دهند و آنها عملاً به یک گروه جدید تبدیل شدند. من معتقدم انتخابات مجلس دوازدهم، دوره پیروزی گروه‌های فشار بود. وقتی گروه‌های فشار هیچ رقیبی را در میدان ندیدند، پدرخوانده‌های خودشان را شکست دادند. موضوع سوم، ادعای معصومیت افرادی است که فقط شعارهای اصول‌گرایانه می‌دادند. برخی افرادی که ادعا می‌کردند حامی طبقات محروم هستند؛ مشخص شد که مدینه فاضله خود را در خارج از ایران جست‌وجو می‌کنند؛ به‌ویژه اینکه نتوانستند ابهامات مربوط به ستادهای مالی منصوبین را رفع کنند. البته حرف من درباره برخی افراد است و اسمی نمی‌آورم. این باعث شد که بخش زیادی از مردم به این نتیجه رسیدند که بیش از این گول یکسری شعارهای اصول‌گرایانه را نخورند و اتفاقاً افرادی که بیش از همه شعارهای اصول‌گرایانه می‌دهند؛ ممکن است در خلوت کارهای دیگر کنند. موضوع اساسی دیگری که وجود داشت که بی‌ارتباط با موضوع اول هم نیست؛ موضوع فساد بود. مردم به‌شدت نسبت به فساد حساس هستند، هرچند در این دوره متاسفانه حساسیت برخی دستگاه‌های نظارتی به فساد کاندیداها هم خیلی کمتر شده بود. لذا من اعتقاد دارم اگر مجموعه این مسائل را در نظر بگیریم، نباید تعجب کنیم اما با همه این شرایط من نگرانم زیرا برخی افراد همین انتخابات را نوعی پیروزی می‌دانند. تجربه پیروزی نشان دادن شکست‌ها باعث شده که آسیب‌شناسی صورت نگیرد. این تجربه‌ای است که از زمان جنگ شکل گرفته که حتی کسانی که در عملیات‌های مختلف شکست می‌خوردند، ادعای پیروزی می‌کردند و هیچ‌وقت مورد ارزیابی قرار نگرفتند و برخی از این افراد هم وارد عرصه‌های سیاست و اقتصاد شدند و هر اشتباهی که کردند را به‌عنوان پیروزی نشان دادند. باید یک نگاه آسیب‌شناسانه صورت بگیرد نه اینکه انتخابات را به قول معروف «از این ستون تا آن ستون فرج است» ببینند.

‌با این ترکیبی که وارد مجلس شده است؛ تکلیف رئیس مجلس دوازدهم چه خواهد شد؟ آیا شاهد حضور فردی جدید در صندلی ریاست مجلس هستیم؟

مجلس آینده در حوزه ریاستی یک مجلس آشفته خواهد بود، چون رقیبی در میدان نیست. گروه‌هایی که مهم‌ترین کارنامه آنها وارد آوردن اتهام و سیاست فشار است، تنها رقبا خواهند بود. من معتقدم در سال اول نوعی تبانی و سهم‌بندی شکل خواهد گرفت اما بعد از آن در مدیریت، مجلس با مشکل مواجه خواهد شد. مجلس یازدهم ضعیف‌ترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود اما مجلس دوازدهم از این مجلس هم ضعیف‌تر خواهد شد.

‌در مجلس یازدهم اتفاقی پیرامون اعتبارنامه‌ها افتاد و اعتبارنامه یک نماینده رد شد. آیا می‌توان پیش‌بینی کرد که همین اتفاق در این دوره درباره برخی افراد به‌ویژه محمدباقر قالیباف رخ دهد؟

من معتقدم هم پدرخوانده‌های جریانی که در مجلس حضور دارند و هم گروه‌های فشاری که در گذشته با پدرخوانده‌ها علیه رقبا همراه بودند، اینها خودشان بالادستی‌هایی دارند و این بالادستی‌ها سعی خواهند داشت تا مجلس با نوسان کمتری شکل بگیرد.

‌به‌عنوان سوال آخر؛ محمدباقر قالیباف راهی طولانی را طی کرد تا به ریاست مجلس برسد اما با وقایع اخیر و حملاتی که به او درون جریان اصول‌گرا شده؛ چه آینده‌ای را می‌توان برای رئیس مجلس یازدهم پیش‌بینی کرد؟ آیا با این مسائل در سال ۱۴۰۴ کاندیدای ریاست‌جمهوری خواهد شد؟ و یا اینکه آرام‌آرام روند حذفی که درباره چهره‌هایی مانند علی لاریجانی صورت گرفت، درباره او هم انجام می‌شود.

شاید خیلی زود باشد درباره انتخابات ریاست‌جمهوری حرف زد اما ضعف کارآمدی دولت آقای رئیسی در آینده خیلی بیشتر خودش را نشان خواهد داد. کلیت این جریان اصول‌گرا با همه اسامی‌ای که انتخاب کرده‌اند؛ کارنامه خوبی ندارند. چگونه افرادی که سالانه 400 هزار رای را از دست داده‌اند، می‌توانند به فکر ریاست‌جمهوری باشند؟

 

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی