هزینههای سکوت
اعتراضات پائیز سال ۱۴۰۱ یک نتیجه مهم داشت و آن اینکه فرصتی را فراهم کرد تا اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور نیز فعال شوند و هر کدام برحسب سلایق خود بکوشند که اد
اعتراضات پائیز سال 1401 یک نتیجه مهم داشت و آن اینکه فرصتی را فراهم کرد تا اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور نیز فعال شوند و هر کدام برحسب سلایق خود بکوشند که ادعای رهبری سیاسی نمایند. ولی جریان غالب آنها که توانست تا حدودی سایر نیروها را منفعل کند و به دنبال خود بکشد یا به حاشیه براند، نشان داد که درک چندانی از آزادی، دموکراسی و حقوق بشر ندارد و حتی در سرکوب نیروهایی که کوچکترین زاویه با آنان دارند را نیز از هیچ کوششی فروگذار نمیکند. بهویژه اگر دیگر نیروهای منتقد خواهان تحولات مسالمتآمیز و صلحجویانه باشند. تردیدی نبود و نیست که بخشی از این نیروها پیوستگی و وابستگی عمیق مالی با دشمنان ایران دارند و برای خوشامد حامیان خود، این سیاستها را دنبال میکنند. گزارش نشریه پولیتیکو (منتشرشده در شماره امروز هممیهن) شاید از نظر ساختار رسانهای، اولین گزارش از نوع خود باشد که در خصوص این مخالفان به رشته تحریر درآمده است، ولی موارد مستندات و دادههای آن در 7 ماه گذشته و حتی پیش از آن فراوان در دسترس بوده است و نگاهی به برخی از شبکههای اجتماعی همچون توئیتر سیل عملکرد ترولهای توئیتری را علیه نیروهای دیگر بهویژه منتقدان منصف و صلحجو میبینیم. اتفاقا یکی از علل تضعیف اعتراضات وجود همین اوباش مجازی بود که همه را به تامل وادار کرد که چگونه میتوانند در مسیری حرکت کنند که این افراد نیز در آن حضور دارند؟ در این میان سکوت نسبی بسیاری از افراد که نباید سکوت میکردند ولی از ترس مورد هجوم واقع شدن سکوت کردند، بیش از اصل رفتارهای این جماعت مسئولیتآور است و باید پاسخگو باشند.
جالب است که مخالفان حکومتها پیش از پیروزی سعی میکنند که چهره دموکراتیکی از خود نشان دهند، حتی اگر موافقتی هم با دموکراسی نداشته باشند؛ ولی مجموعه اپوزیسیون بهویژه از نوع سلطنتطلب آن هیچ ابایی از این ندارند که خشنترین چهره خود را نشان دهند و همه ایرانیانی را که خلاف آنان میاندیشند را به انواع و اقسام شیوهها تهدید میکردند. حتی نمادهای خشونت از جمله شکنجهگران را هم به میدان آوردند تا نشان دهند که هیچ تغییری نکردهاند.
واقعیت این است که سرنوشت ملتهای دیگر منطقه جلوی چشم مردم ما قرار دارد. هر تغییری که تحت حمایت نیروهای خارجی شکل بگیرد، ناپایدار و زیانبار است، حتی اگر حمایت آنها از روی حسننیت باشد که معمولا نیست. عمیقترین تحولات در جهان عرب در تونس رخ داد که در نهایت رهبر این تحولات را چندی پیش زندان کردند، مصر، لیبی و سوریه که جای خود دارند. نیروهای سیاسی فرامرزی چون قادر به کنش موثر و ایجابی نیستند، بهناچار تن به سیر حوادثی میدهند که دیگران برای آنان برنامهریزی کردهاند و در نهایت خود را بهعنوان سربازان کشورهای دیگر تعریف خواهند کرد. این نه آغاز که پایان کار آنان است. تجربه 7 ماه گذشته از روند اپوزیسیونسازی، برای همه کسانی که دل در گرو ایران و آینده آن دارند گرانبها و مهم است. فقط توجه کنیم که سکوت ما نیز هزینههای سنگینی برای کشور دارد.