دروغ بزرگ چه بود؟
پس از ۱۱ سپتامبر، ایالاتمتحده و جهان غرب کوشیدند که خود را در موقعیت اخلاقی برتر و مجاز به هر اقدامی بدانند، از این رو ابتدا بیمحابا به افغانستان حمله کردند،
پس از 11 سپتامبر، ایالاتمتحده و جهان غرب کوشیدند که خود را در موقعیت اخلاقی برتر و مجاز به هر اقدامی بدانند، از این رو ابتدا بیمحابا به افغانستان حمله کردند، سپس لشکریان خود را عازم عراق نمودند. هرچند همان زمان نیز روشن بود که حمله به عراق براساس یک سناریوی کاملا جعلی و دروغ است، ولی چندی نگذشت که گزارشها درباره ابعاد و جزئیات دروغ بزرگ بوش-بلر آشکار گردید و اکنون تونی بلر در حد سخن ابراز تأسف میکند ولی چه فایده.
دروغ اصلی چه بود؟ به ظاهر وجود تسلیحات کشتارجمعی دروغ اصلی بود، ولی چنین نیست. دروغ اصلی انگیزه اعلامی برای آزادسازی عراق و پیش از آن، افغانستان، یعنی رواج و صادرات دموکراسی به منطقه بود. این دروغی است که شاید مردم افغانستان و عراق در زمان حمله بوش-بلر باور کرده بودند، ولی اکنون که 20 سال از حمله به عراق و 22 سال از حمله به افغانستان میگذرد، حتی برای مردم این دو کشور نیز روشن شده است که دروغ اصلی همین ادعا بود. موسسه گالوپ دو دهه پس از حمله بوش به عراق از مردم عراق نظرسنجی کرده و نظرات آنان را درباره انگیزه حمله آمریکا به کشورشان پرسیده است. 51 درصد از مردم، سرقت منابع عراق از جمله نفت را ذکر کردهاند، 39 درصد ساقط کردن رژیم صدام، 8 درصد تامین منافع پیمانکاران آمریکایی، 6 درصد مبارزه با تروریسم و فقط 5 درصد گفتهاند که هدف آنان استقرار دموکراسی در عراق بوده است. دروغ ادعای استقرار دموکراسی در عراق و افغانستان آشکارتر از دروغ تسلیحات کشتارجمعی بود، زیرا دانشمندان آمریکایی بهتر از همه میدانند که دموکراسی را با اشغال یک کشور نمیتوان به آنجا صادر کرد مگر اینکه زیرساختهای صنعتی و اقتصادی آن (مثل آلمان و
ژاپن) فراهم باشد.
دو سال پیش هم پس از دو دهه حضور در افغانستان آنجا را با سلام و صلوات تحویل طالبان دادند و رفتند و امروز از آن قانون اساسی دموکراتیک جمهوری افغانستان، فقط کاغذهایش باقی مانده است. بزرگترین زیانی که این دو دخالت نظامی در افغانستان و عراق وارد کرد، جعل این گزاره بود که میتوان با حضور نظامی بیگانه دموکراسی آورد و این یعنی نابود کردن اعتماد به نفس یک ملت. این حتی از مجموعه وسیع کشتارهایی که در حین حمله نظامی یا پس از آن شده است، خطرناکتر است. هنوز هم خیلیها نمیدانند که دولت و منابع عراق چگونه تحت سیطره آمریکاییها است که حتی هنوز پس از گذشت دو دهه با این حجم از درآمدهای نفتی نتوانستهاند برق روزانه خود را تولید کنند؟ هنوز کسی نپرسیده که صدها میلیارد دلاری که ادعا میشد در افغانستان و برای رفاه و توسعه این ملت هزینه شده است، امروز کجاست؟ گزارشهایی از بخشی از فسادهای فراوان در مصرف این منابع مالی به کام سرمایهداران آمریکایی و به نام ملتهای عراق و افغانستان منتشر شده است که تأسفآور است. ولی پرسشی که به مردم منطقه مربوط میشود این است که کی میخواهیم اعتماد به نفس خود را بازیابیم؟