یک پیام؛ یک رویکرد
پیام سیدمحمد خاتمی به کنگره حزب اتحاد ملت ایران، ابعاد بهروزشدهای از رویکرد اصلاحطلبانه را در شرایطی شرح داد که به قول خود آقای خاتمی «در وضعیت خیلی خطیری قرار داریم»؛ این رویکردی روشن و کارساز است.
پیام سیدمحمد خاتمی به کنگره حزب اتحاد ملت ایران، ابعاد بهروزشدهای از رویکرد اصلاحطلبانه را در شرایطی شرح داد که به قول خود آقای خاتمی «در وضعیت خیلی خطیری قرار داریم»؛ این رویکردی روشن و کارساز است. اصلیترین مولفههای آن چنین است؛ «ایران متعلق به ملت ایران است با همه قومیتها و گرایشها، باید زمینه رشد آنها فراهم شود و بیش و پیش از هر چیز باید در جهت جلب رضایت مردم حرکت کرد و فاصلههایی که میان حکومت و مردم ایجاد شده است را کم کرد، آن را پایه قدرت در تعامل و گفتوگو با دنیا و تأمین منافع ملی قرار داد.»
در این رویکرد مردم معنای روشنی دارد؛ «مردم را در خودمان خلاصه نکنیم و بدانیم در جامعه با دیگری سروکار داریم؛ دیگری یعنی غیر از ما است و ما چگونه میتوانیم برای آنکه جامعهای منسجم داشته باشیم با دیگری تعامل و تفاهم کنیم.»
این مستلزم به رسمیت شناختن همه مردم و نیز کسانی است که نیازمند گفتوگو با آنان هستیم؛ «گفتوگوی میان خودمان، گفتوگو با دیگرانی که در عرصه هستند، گفتوگو با جهان، گفتوگو با حاکمیت.» گفتوگو برای رسیدن به فهم مشترک از وضعیت موجود و شناخت تهدیدها و تبدیل آنها به فرصتها است.
در این راه «مهمترین مسئله این است که مردم احساس کنند در این نظام محترم هستند و حقوقشان رعایت میشود.» قرار نیست جز به این هدف به امور دیگری پرداخته شود و درگیر حاشیهها شد؛ «فرصتهایی هست که میتوان از آن استفاده کرد و اگر نیست ما باید فرصتها را بسازیم. اگر بنا باشد اشکالی از نظام بگیریم، این است که آیا از این فرصتها استفاده کرده یا اینکه عملاً در مسیری قرار گرفته است که تهدیدها بیشتر شده است؟»
بدون تردید یکی از تهدیدات مهم علیه میهن عزیزمان در حوزه بینالمللی است؛ برای مقابله با این تهدید ابتدا «بپذیریم که ما در یک دنیایی هستیم که ما آن را نساختیم، ما در این دنیا هستیم.»
این نظام بینالمللی است که میتواند برای همه ملتها خطرآفرین باشد و برای ما بهمراتب بیشتر خطر آفریده است، پس؛ «در عرصه بینالمللی و جهانی در موقعیت خطیری قرار گرفتهایم. اگر تاکنون برخی راههایی که رفتهایم نتیجه مطلوب نداشته است، اینک با تفاهم و توافقی که در بالا هست راه دیگری را بر اساس منطق و واقعیات انتخاب کنیم.»
در اصلاح امور کشور نقش نهادهای مدنی و دولت بسیار برجسته است. انتظاری که از نهادهای مدنی میرود کمک به فرآیند گفتوگو و تعامل سازنده با حاکمیت و دولت و جامعه است، بهویژه در پُر کردن شکاف عمیق نسلی که بهوجود آمده است؛ «با توجه به اینکه جامعه در حال تحول است، باید دائماً به نو شدن اندیشید و زمینه حضور نسلهای بعدی را در جامعه بیشتر کرد همچنانکه بیش از آن انتظار از حکومت است که توجه به مسئله اختلاف نسلی بکند و برای جانشینی نیروهای در صحنه در عرصه مدیریت، سازوکار حضور نیروهای تازهنفس و جوانتر را فراهم کند.»
خاتمی نگاه و رویکرد خود را نسبت به دولت نیز بهروشنی اظهار داشته است؛ «دولتی روی کار آمده که معتقدم حاکمیت ما با عنایت امکان این تغییر را فراهم آورده است و خواسته است این دولت سرکار بیاید.»
این پیشفرضی کلیدی است که نباید در تحلیل دولت نادیده گرفت. چنین نگاهی امیدبخش به آینده است و انتظارات خود را نیز دارد، و بر مسئولیتهای شخصی و جمعی خود نیز تاکید دارد؛ «قطعاً در این زمینه مسئولیت دولت که باید فکر کند و برنامه داشته باشد و تفاهم کند و به راهکارهایی برسد که به نفع کشور میباشد بیشتر از همه است و ما باید کمک کنیم تا انشاءالله این دولت بتواند هم فکر کند و هم فکرش را عملی کند، تا بتوانیم از این وضعیت ناگوار عبور کنیم و وارد فضایی شویم که هم برای ملت و هم برای جامعه و هم احزاب ما بهتر و رضایتبخشتر باشد.»
بهرغم این خاتمی از وجود دستهای پنهان و آشکار که درصدد تخریب این فرایند هستند، غافل نیست و معتقد است که؛ «دستهایی در کار است که مشکلها را بیشتر کند یا لااقل نتیجه آن کارها مشکلتر شدن امور باشد. مثلاً در این موقعیت خطیر قانونی به نام قانون عفاف و حجاب مطرح میشود که خوشبختانه بسیاری از جمله تعدادی از علماء بزرگوار سخت از آن انتقاد کردند. البته من در همه زمینهها طرح ندارم، اما در برخی مسائل مثل حجاب برنامه دارم که ایجاد رضایت در جامعه ما داشته باشد.»
به نظر میرسد که این نگاه در ادامه برنامه ۱۵مادهای است که خاتمی در سال گذشته منتشر کرد و میتواند مبنا و خوانش مناسبی برای برونرفت از این وضعیت و تبدیل تهدیدها به فرصت تلقی شود.