| کد مطلب: ۲۹۴۶

متوجه شدید؟

زمانی بود که جناح حاکم با شدت تمام به دولت روحانی می‌تاخت که چرا ارز ۴۲۰۰ تومانی را پذیرفتید و این همه رانت و اتلاف منابع ایجاد کردید؟

زمانی بود که جناح حاکم با شدت تمام به دولت روحانی می‌تاخت که چرا ارز ۴۲۰۰ تومانی را پذیرفتید و این همه رانت و اتلاف منابع ایجاد کردید؟ ایراد درستی بود، ولی نمی‌دانستند یا می‌دانستند و نمی‌خواستند اقرار کنند که ریشه این مسئله نه در دولت که در ساختار سیاسی بود و این دولت و آن دولت ندارد. در دوره دولت اول نواصول‌گرایان نیز همین آش بود و همین کاسه. فقط در دوره خاتمی توانستند بر این مشکل غلبه کنند و البته با آمدن دولت عدالت‌پرور! آن جریان رانتی دوباره زنده شد. از این رو کارگزاران دولت کنونی با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و رساندن آن به ارز ۲۶۰۰۰ تومانی با افتخار برگ زرینی را در کارنامه خود نوشتند غافل از اینکه چند ماه نخواهد گذشت که تق این سیاست نادرست درخواهد آمد و اکنون ۶ ماه پس از آن تاریخ، تفاوت دو‌ ارز بازار آزاد و ارز نیمایی به حدود 10هزار تومان رسیده است. چرا آن سیاست غلط بود؟ در درجه اول هدف آن کار اصلاح سیاست‌گذاری‌های نادرست نبود، بلکه هدف اصلی تامین کسری بودجه دولت بود. این ایراد را نادیده می‌گیریم چون کاری به انگیزه نداریم، هر انگیزه‌ای باشد می‌گذریم به‌شرطی که کار درست انجام شود. ولی چنین نبود. ایراد ارز ۴۲۰۰ تومانی این نبود که ۴۲۰۰ تومان است و ۲۶۰۰۰ تومان نیست. ایراد این بود که کلا قیمت ارز را دولت تعیین می‌کرد. دیگر فرقی نمی‌کند که ۴۲۰۰ باشد یا ۲۶۰۰۰، هر دو غلط است. این تعیین قیمت است که رانت ایجاد می‌کند و می‌گویند ۳۲ هزار میلیارد تومان در مدت اندکی از کنار این قیمت جدید به جیب عده‌ای رفته است. تازه تفاوت مهم سیاست دولت روحانی با این دولت این بود که در دولت روحانی، حداقل کالاهای اساسی که از این ارز استفاده می‌کردند با قیمت مصوب به فروش می‌رسید، ولی الان چنین نیست و سودی است که از این رانت از جیب ملت کسر شده و به جیب رانت‌خواران می‌رود. پس از این تجربه شکست‌خورده که از ابتدا هم بارها ایراد آن تذکر داده شد، اکنون برای حل آن دست به دامن کسانی شده‌اند که آنان را بانیان وضع موجود معرفی می‌کردند. چرا گفته می‌شود که این مسئله بیش از آنکه محصول خطاهای دولتی باشد، ناشی از ساختار سیاسی است؟ برای اینکه این ساختار آمادگی پذیرش نظام بازار را در قیمت‌گذاری‌ها به‌ویژه ارز ندارد. پول و ارز را ابزار اختصاصی خود برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی می‌داند و حاضر نیست که الزامات و تبعات بازار را در قیمت‌گذاری بپذیرد. آنان به افزایش قیمت ارز اعتراض می‌کنند و در عین حال می‌خواهند برجام را امضا نکنند و کاری نمی‌کنند که مانع از خروج سرمایه شوند یا نقدینگی را هم با سرعت سرسام‌آوری افزایش می‌دهند و با همه اینها می‌خواهند که ارز گران‌تر نشود. اینها جمع اضداد است، مثل اینکه همواره آب و غذای آلوده بخوریم ولی انتظار بیمار شدن را نداشته باشیم. تقریبا همه سیاست‌های دولت کنونی از این نوع است. در بیشتر زمینه‌ها شاهد سیاست‌های متناقض هستیم اگر تا حالا بروز فاجعه‌بار نداشته، به دلیل وجود منابع ارزی فراوان بود و اکنون که این منابع ته‌کشیده و در نتیجه عوارض آن نیز هویدا شده است، آنان که می‌خواستند ارز را ۵۰۰۰ تومان کنند، امروز باید راهی پیدا کنند که تا پایان سال به ۵۰۰۰۰ تومان نرسد. هر کس در برابر علم و واقعیت سرکشی کند، دیر یا زود نتیجه را خواهد دید. آیا اکنون متوجه ماجرا شده‌اند؟ گمان نمی‌کنیم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی