خبرگان و شفــافیت
گرچه فعالیتهای مجلس خبرگان رهبری بسیار محدود است و چهبسا در طول دوره خود نیز به اظهار چند سخنرانی و شنیدن سخنان و توضیحات مقامات دیگر محدود شود، ولی به علت نق
گرچه فعالیتهای مجلس خبرگان رهبری بسیار محدود است و چهبسا در طول دوره خود نیز به اظهار چند سخنرانی و شنیدن سخنان و توضیحات مقامات دیگر محدود شود، ولی به علت نقشی که برای آن در موضوع رهبری تعریف شده است، جایگاه بسیار مهمی دارد، چراکه جایگاه رهبری در ساختار حقوقی ایران اهمیت بالایی دارد. از این رو این مجلس از حیث ترکیب و عملکرد و فرآیند تصمیمگیری باید در سطح بسیار بالایی از اعتبار و وجاهت باشد تا مصوبات آن مورد اعتماد و پذیرش مردم قرار گیرد. گفتوگوی اخیر یکی از اعضای خبرگان رهبری درباره موضوعات گوناگون و چگونگی مشخص شدن انجام اقداماتی برای تعیین قائممقامی یا جانشینی رهبری، نشان داد که ممکن است این جایگاه با ابهام و حداقل پرسشهای مهمی مواجه شود. اظهارات ایشان از چند جهت مورد نقد بود. اولین و مهمترین آن، جایگاه حقوقی وی در مجلس خبرگان است. مجلس خبرگان دارای هیئترئیسه و سخنگوست. باید یاد گرفت که هر موضوعی را از طریق رئیس و ترجیحاً سخنگو مطرح کرد. اظهارات آنان واجد اعتبار رسمی است و بهطور طبیعی از دقت کافی برخوردار خواهد بود. اگر کمیتهای محرمانه دنبال پیگیر افرادی برای جانشینی یا قائممقامی رهبری هستند، بهطور مشخص جزئیات آن باید رسماً اعلام شود و نباید چنین موضوع مهمی از طرف افراد عادی مطرح شود. بعلاوه باید از نظر قانونی مشخص شود که آیا چنین جایگاهی در قانون وجود دارد یا خیر؟ همچنان که در دهه ۶۰ و در جریان قائممقامی آیتالله منتظری هم این مسئله بهطور جدی مطرح شد. ایراد دوم به تناقضاتی است که در صدر و ذیل سخنان ایشان وجود دارد که از یک سو چنین نظر دادهاند که خودشان عضو این کمیته هستند ولی در نهایت از مفاد تصمیمات آن اطلاعی ندارند. ولی ایراد کلیتر در مورد اصل چنین خبری است که چرا چراغ خاموش و غیرشفاف عمل میشود؟ در جریان قبلی هم ابتدا غیرعلنی تصمیم گرفتند، ولی خیلی سریع علنی شد چون امکان محرمانگی وجود ندارد. همچنان که ایشان هم خبری را که باید محرمانه میبود، آشکار کرد. چنین رفتاری چه بازتابی در ذهن جامعه و مردم خواهد داشت؟ در خصوص تعیین قائممقام رهبری نیز در اولین دوره مجلس اقدام مشابهی شد، فارغ از درستی یا نادرستی آن تصمیم، چیزی که مورد توجه بود، اعلام بعدی تصمیم بهرغم تصور اولیه بود. شفافیت، حتماً عوارض و مشکلاتی دارد، ولی منافع آن در کسب اعتماد مردم بسیاربسیار بیشتر از عوارض آن است. دوری از شفافیت نشاندهنده فقدان اعتماد به نفس نهاد و افراد تصمیمگیر است. نکته مهمتر طرح موضوع با مقام رهبری است که در زمان مرحوم امام مسبوق به سابقه نبوده است. در هر حال انتظار میرود که افراد رسمی و تعیینشده در مجلس خبرگان رهبری درباره این مصاحبه و مفاد آن توضیحات کافی و شفافی را ارائه کنند و اجازه ندهند، اینگونه سخنان غیررسمی که اعتبار و درستی آن روشن نیست، مستمسک رسانههای غیررسمی قرار گیرد و نتایجی از آن بگیرند که مبنای داوری درباره تصمیمات این نهاد شود و اگر این داوریها در ذهن جامعه رسوب کند، دیگر تغییر دادن آن ساده نخواهد بود و نمیتوان آن را فقط به تبلیغات بیگانگان تقلیل داد.