ورزشکار ایرانی وسط یک جنگ
مصطفی هاشمیطبا میگوید: منشور المپیک سالهاست رعایت نمیشود و جدایی سیاست از ورزش صرفا یک شعار است
مصطفی هاشمیطبا میگوید: منشور المپیک سالهاست رعایت نمیشود و جدایی سیاست از ورزش صرفا یک شعار است
«ورزش باید از سیاست جدا باشد». این اصلیترین شعار هر رشته ورزشی است که تدوینگران آن قصد داشتند مسائل سیاسی را از ورزش جدا کنند. بارها رؤسایجمهور کشورهای مختلف در این باره صحبت کردهاند که اختلاف دولتها نباید تاثیری در روح ورزش داشته باشد چراکه رقابتهای ورزشی در وهله نخست قرار است پیوند میان مردم کشورهای مختلف را بیشتر کند و در وهله دوم، ورزشکاران با یکدیگر به رقابت بپردازند. این موضوع اما بیش از یکصد سال است که بیش از اینکه اجرا شود در حد یک شعار باقی مانده است. از اتفاق تلخ المپیک 1912 که مدال جیم تورپ را پس گرفتند و بعد از مرگش به او پس دادند تا دست ندادن ورزشکار اوکراینی با امیررضا مسفروش ورزشکار ایرانی به دلیل تنش حمله نظامی روسیه به اوکراین که حالا ورزشکاران ایرانی را نیز درگیر این مسئله کرده است.
چندی پیش ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در سخنرانی ویدئویی از مردم ایران خواست کنار روسیه نایستند. در حالی زلنسکی چنین درخواستی را از مردم ایران دارد که هیچ نقشی در تنش میان این دو کشور ندارند. با چنین جوی که زلنسکی علیه مردم ایران ایجاد کرد، افراد عادی که نه سیاسی هستند و نه نقشی در این ماجرا دارند درگیر شدند. آخرین نمونهاش حواشی عجیب مسابقات قهرمانی جهان در رشته پرس سینه است که نماینده اوکراین بعد از کسب مدال طلا حاضر نشد با امیررضا مسفروش دست دهد و صحنه ناراحتکنندهای را خلق کرد. امیررضا مسفروش ورزشکار پرس سینه است که با هزینه شخصی به این مسابقات اعزام شده و به مدال برنز رسیده، اما مورد بیاحترامی ورزشکاری از اوکراین قرار میگیرد که ظاهراً ورزشکار ایرانی را مقصر حمله نظامی روسیه به کشورش میداند. عواقب چنین صحبتهای نسنجیدهای از زلنسکی، یقه ورزشکار ایرانی را در عرصه جهانی گرفت که مقابل ورزشکار اوکراینی با چنین رفتار غیرمحترمانهای روبهرو شود. مصطفی هاشمیطبا، رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی در گفتوگو با «هممیهن» درخصوص رفتار ورزشکار اوکراینی با ورزشکار ایرانی گفت:«ورزشکار اوکراینی خیلی نابخردی کرد که با ورزشکار ایرانی دست نداد. باوجودی که ورزشکار ایرانی دو بار درخواست دست دادن و تبریک گفتن به ورزشکار اوکراینی داشت، اما یک رفتار زشت را در ورزش دیدیم که اصلا مطابق با روح ورزشکاری نیست.»
تحریمهای سیاسی در ورزش
تحریمهای سیاسی در بسیاری از رشتههای ورزشی بارها رخ داده که اگر تمامی موارد را نام ببریم از حوصله خارج میشود. بهعنوان مثال تنش سیاسی دولتهای ایران و عربستان که قربانیان آن، هواداران فوتبال بودند که بیش از سه سال به اجبار از تشویق تیمهایشان مقابل هم محروم شدند.
در سال ۱۹۸۰ سازمان ملل شروع به تدوین «فهرست دیدارهای ورزشی با آفریقای جنوبی» کرد. در این فهرست نام ورزشکاران و افرادی وجود داشت که در مسابقات ورزشی در آفریقای جنوبی شرکت کردهاند و اساساً از روی گزارشهای رسانهای مطبوعات آفریقای جنوبی تهیه شد. نام ورزشکاران در صورتی از این فهرست خط میخورد که آنها قبول کنند از بازگشت به آفریقای جنوبی و شرکت در مسابقات در دوران آپارتاید امتناع کنند. جدیدترین مورد حذف کاروان ورزشی روسیه از المپیک و مسابقات انتخابی جام جهانی 2022 قطر بود. به دلیل حمله نظامی دولت پوتین به اوکراین، نهادهای بسیاری سعی در تحریم ورزش روسیه داشتند که این اتفاق نیز افتاد و در نهایت فدراسیون فوتبال روسیه مجبور شد بهطور کل از اروپا خارج و جزئی از فوتبال آسیا شود. در روزهای اخیر نیز دولت آمریکا ویزای سه والیبالیست تیم ملی والیبال ایران را برای حضور در مسابقات لیگ جهانی در هفته سوم این رقابتها صادر نکرده است به این دلیل که سه بازیکن تیم ملی والیبال دوره خدمت سربازیشان را در ناجا گذراندهاند.
هاشمیطبا همچنین این رویکرد دوگانه مسئولان ورزش را مورد نقد قرار میدهد و میگوید برخی تصمیمات کلان در عرصه جهانی، تصمیمات گزینشی است:«از ما قبلاً ایراد میگرفتند که ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی مسابقه نمیدهند ولی ما مشاهده کردیم که اتفاقاً مقامات و رؤسای ورزشی بارها تصمیمات سیاسی در ورزش گرفتهاند. نمونهاش محروم کردن ورزشکاران روس در عرصههای جهانی مثل مسابقات المپیک و انتخابی جام جهانی که باعث شد بسیاری از رؤیاهای ورزشکاران روس از بین برود. این اقدام جامعه جهانی را در قبال سایر حملات یک کشور به کشور دیگر ندیدهایم. عکسالعملها به صورت گزینشی و دلبخواهی رخ میدهد و نتیجهاش چیزی است که میبینیم.»
روح المپیک پایمال شد
ماهیت برگزاری مسابقات المپیک، نزدیکی کشورها به یکدیگر است. بیش از یکصدوپنجاه کشور در طول یک ماه در دهکده المپیک دورهم جمع میشوند تا علاوه بر رساندن پیام صلح به دنیا، رقابت ورزشی نیز داشته باشند. اما ظاهراً این موضوع نیز شعاری بیش نیست. بارها شاهد دخالت سیاست در ورزش بودهایم که اتفاقاً از سوی رؤسای ورزشی نیز این «دخالت» مورد حمایت قاطع قرار گرفت. ماجرای «جیم تورپ» یکی از تراژیکترین داستانهای تاریخ المپیک است. «جیم» در پنجگانه و دهگانه المپیک 1912 برنده مدال طلا شد، اما شش ماه بعد زندگی او را زیر و رو کردند و مشخص شد در بازی بیسبال هفتهای 25 دلار دستمزد دریافت میکرده به این ترتیب در رده ورزشکاران حرفهای قرار گرفت و به بهانه روح المپیک، مدالهایش را پس گرفتند و حکم قهرمانی او لغو شد. هرچند با اعتراض شدید نهادهای حقوق بشر بیش از پنجاه سال بعد، که دیگر جیم در قید حیات نبود، مدالش را پس دادند اما دیگر کار از کار گذشته بود. از این دست اتفاقات کم نیست. در المپیک 1968 مکزیکوسیتی، تام اسمیت و جان کارلوس، دو دونده سیاهپوست آمریکایی عناوین اول و سوم 200 متر را کسب کردند. آنها روی سکوی قهرمانی با مشتهایی گرهکرده نسبت به تبعیض نژادی در کشورشان اعتراض کردند که مقامات مسئول، بلافاصله این دو را از دهکده بازیها اخراج کردند. مصطفی هاشمیطبا درخصوص نقض حقوق ورزشکاران در المپیک و شعاری بودن «جدایی سیاست از ورزش» میگوید:«منشور المپیک میگوید که سیاست باید از ورزش جدا باشد و این انسانها هستند که در زمینه مسابقه فارغ از دیدگاههای سیاسی و نژادی رقابت میکنند. اما در باطن اصلاً اینطور نیست و سیاست همیشه در ورزش دخیل بوده است. افرادی که در شورای المپیک عضو هستند کسانی هستند که سبقه و مسئولیت سیاسی داشتهاند و نمیتوانند دیدگاه خود را نسبت به مسائل سیاسی مخفی کنند. البته در کشور خودمان نیز، افرادی هستند که کاملاً سیاسی هستند اما وارد ورزش شدهاند و به واسطه عدم آگاهی نسبت به مسائل ورزشی با اتخاذ تصمیمات اشتباه، بعضاً ضربات جبرانناپذیری وارد کردهاند.»
ورزشکار یا کنشگر اجتماعی؟
در روزهای اخیر بار دیگر این موضوع فراگیر شده که ورزشکاران باتوجه به تریبون و جایگاهی که به واسطه شهرت حضور در ورزش کسب کردهاند نباید نسبت به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی بیتفاوت باشند. رسول خادم نمونه بارز این مثال است که حتی در دوران اوج حرفهای ورزشیاش نسبت به مسائل اجتماعی بیتفاوت نبود. همچنین علی دایی که از تریبون خودش استفاده میکند و نسبت به مسائلی که دغدغه افراد جامعه است اظهارنظر میکند. هاشمیطبا میگوید ورزشکاران نیز انسان هستند و به عنوان یک شهروند حق دارند نظر خودشان را بیان کنند و بیتفاوت نباشند:«هر ورزشکاری یک انسان است که در جامعه حضور دارد و طبعاً انسانها در جامعه نباید ساکت باشند. عقیده من این است که اصلا اشکال ندارد یک ورزشکار در زمینههای مختلف اظهارنظر کند اما نکته مهم این است که در مسائل سیاسی فریب نخورد؛ منظورم فریب خاصی نیست بلکه معتقدم که ورزشکار اسیر حواشی مسائل سیاسی و پیرو فرد خاصی نشود و اظهارنظر احساسی نکند. بعضی ورزشکارها بودند که خیلی با حساب و کتاب صحبت نکردند، اسیر حاشیه شدند و زندگی ورزشیشان تحت تاثیر قرار گرفت.»