| کد مطلب: ۵۸۰۹
زمـان مبـارزه بـا سرطـان

زمـان مبـارزه بـا سرطـان

درباره حسین زمان که این روزها درگیر بیماری است

درباره حسین زمان که این روزها درگیر بیماری است

«وطن برای من همه‌چیز بود، وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد نتوانستم در آمریکا بمانم. درس را در میانه راه رها کردم و برگشتم. دقیقا هشت‌سال در جبهه بودم». این فقط بخش کوچکی از زندگی پر فرازونشیب مردی است که توسط ساواک بازداشت شد، از دانشگاه پیش‌ازانقلاب اخراجش کردند، به آمریکا مهاجرت کرد و برای حضور در جنگ در کنار رزمنده‌ها، درس را رها و به کشور بازگشت. درنهایت سال‌ها ممنوع‌ازکار شد و نتوانست رویای خود را رنگی کند. صحبت از حسین زمان است که تقریبا همه‌چیز را در زندگی خودش تجربه کرده؛ از تحصیل و تدریس در دانشگاه، حضور در جنگ، فعالیت سیاسی، بازداشت تا خوانندگی. آخری اما آنطور که باید برای او پیش نرفت. بیش از 20سال فعالیت هنری داشت اما تقریبا 17سال مجوز برگزاری کنسرت به او ندادند. حسین زمان این روزها درگیر بیماری سرطان است و با امید به بهبودی شرایطش، زندگی را می‌گذراند.

از فعالیت سیاسی تا ممنوع‌از‌کاری

حسین زمان فعالیت سیاسی‌اش را در 15سالگی و زمانی که دانش‌‌آموز دبیرستان بود، پیش‌ازانقلاب آغاز کرد. زمانی که دانشجوی مهندسی الکترونیک بود، توسط ساواک بازداشت و از دانشگاه اخراج شد. او به اجبار راهی آمریکا شد تا تحصیل را ادامه دهد. جنگ تحمیلی باعث شد تا حسین زمان با میل باطنی خود به ایران برگردد و راهی جبهه شود؛ او هشت‌سال تمام در جنگ حضور داشت. بعد از پایان جنگ، او همزمان با فعالیت‌های سیاسی‌ای که به‌واسطه نزدیکی با اعضای جبهه در آنها مشارکت داشت، به‌سمت خوانندگی رفت. در روزهایی که او دنبال اخذ مجوز برای برگزاری کنسرت بود با روی‌کارآمدن دولت احمدی‌نژاد، شرایط برایش سخت‌تر از قبل شد. بی‌دلیل به او اعلام شد که ممنوع‌ازکار است و اجازه برگزاری کنسرت ندارد. در سال 97 در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید هنوز هم نمی‌داند چرا ممنوع‌ازکار بود: «حقیقت ماجرا این است که حتی امروز هم نفهمیده‌ام چرا این ماجراها برای من پیش آمد و چرا اجازه ندادند کار کنم. هیچ‌گاه هم هیچ‌کس جواب درست‌وحسابی و منطقی نداد که مشکل من چه بود و براساس چه قانونی منِ حسین زمان نباید کار می‌کردم.»

حسین زمان می‌گوید؛ شرایط کاری او در هنر با روی‌ کار آمدن احمدی‌نژاد سخت‌تر از قبل شد: «زمان آقای احمدی‌نژاد به وزارت ارشاد رفتم و آنجا به من گفتند از بالا دستور آمده تا مجوز برای من صادر نشود. هرچه پرسیدم بالا یعنی کجا؛ توضیحی ندادند. در دور اول ریاست‌جمهوری آقای روحانی هم دنبال کار را گرفتم اما آن‌زمان نیز همان جواب قبلی را دادند. تا اینکه همین اواخر تهدید کردم، می‌آیم جلوی وزارت ارشاد بست می‌نشینم که این‌بار از دفتر موسیقی خواستند چند تا کار منفرد به‌صورت تک‌آهنگ تولید و برای مجوز اقدام کنم که همین کار را هم کردم و درنهایت مجوز را گرفتم.»

چرا مثل شادمهر نرفت؟

بسیاری می‌گویند حسین زمان با محدودیت‌هایی که طی 30سال اخیر در زندگی هنری و کاری خود داشت، چرا از ایران نرفت تا زندگی بهتری داشته باشد و بتواند آن‌چیزی که در موسیقی در سر دارد را اجرا کند؟ در نشست خبری‌ای که در سال 99 برگزار کرد، او یک پاسخ ساده به این سوال داده که چرا مثل شادمهر عقیلی دلسرد نشد و از ایران نرفت: «من یک‌بار از ایران رفتم، اوایل سال 1357؛ زمانی که دانشگاه صنعتی اصفهان درس می‌خواندم ساواک مرا دستگیر کرد و از دانشگاه اخراج شدم. مجبور شدم از ایران به آمریکا مهاجرت کنم. جنگ که شد، نتوانستم تحمل کنم و برگشتم. آموزش نظامی دیدم و هشت‌سال دوره جنگ تحمیلی را در جبهه بودم. نمی‌توانم وطن را ترک کنم و اصلا حاضر نبودم و نیستم که ایران را ترک کنم.» حسین زمان هم یکی از افراد نسل‌جوان اوایل دهه60 است که «انقلاب فرهنگی» باعث شد بخشی از زندگی او تحت‌تاثیر قرار بگیرد:« همانطور که عرض کردم، دوری از وطن برای من سخت بود، به همین دلیل نتوانستم در آمریکا حتی برای تحصیل بمانم. انقلاب فرهنگی در ایران باعث شد تا لیسانس من 9سال طول بکشد و خیلی از زندگی عقب افتادم».

کنسرت بعد از 17سال

طلسم محدودیت‌های حسین زمان و ممنوع‌ازکاری او در تاریخ سوم مردادماه 1398 شکست. در دوره دوم ریاست‌جمهوری حسن روحانی، حسین زمان توانست سرانجام در سالن همایش‌های برج‌میلاد کنسرتش را برگزار کند. سوم مردادماه 1398 قطعا برای حسین زمان خاطره‌انگیز است. حسین زمان در سال80 آخرین کنسرتش را برگزار کرد و به‌مدت 17سال ممنوع‌ازکار شد. بعدازآن هربار مجوز کنسرت هم می‌گرفت اما به‌طرق مختلف جلوی ورود مردم به سالن را می‌گرفتند. طبق گفته خود حسین زمان، او قرار بود در سال 81 در شهر ساری کنسرتی را برگزار کند که جلوی بلیت‌فروشی کنسرتش گرفته شد. بعد از آن نیز حسین زمان قرار بود در آبادان کنسرت برگزار کند که پای پرواز، اجازه ندادند او حتی سوار هواپیما شود و به‌این ترتیب دومین کنسرت پیاپی او نیز لغو شد. 17سال از آن روزهای پرتنش گذشت تا سرانجام زمان، مجوز کنسرت گرفت؛ آن‌هم در دولت‌دوم حسن روحانی. حسین زمان در گفت‌و‌گویی که پیش از برگزاری کنسرتش در مردادماه 1398 با رسانه‌ها داشت، گفت که هرچند توانسته مجوز کنسرت را بگیرد اما تلخی 17سال ممنوع‌ازکاری در دلش مانده: «پس این‌ماجرا درنهایت تلخی است چراکه من را از مردم جدا کردند و اجازه ندادند کنسرت برگزار کنم. اما سوم مردادماه سختی‌های این 17سال را از تن من خارج می‌کند».

او می‌گوید نتیجه سماجتش را بعد از دو دهه سرانجام گرفت و آنقدر پافشاری کرد تا مسئولان را خسته کرد: چه شد که سرانجام به حسین زمان مجوز دادند تا بتواند مانند سایر خواننده‌ها کنسرت برگزار کند؟ او اینطور به این سوال پاسخ می‌دهد: «در این مدت من حق خودم می‌دانستم که باید اجازه برگزاری کنسرت داشته باشم. به‌دلیل همین سماجتی که به‌خرج دادم، احساس می‌کنم مسئولان در موضع جواب دادن، مجبور شدند مجوز کنسرت را بدهند. برخی مسئولان تمایل نداشتند حتی با من صحبت کنند چون کنار من ایستادن، برای‌شان هزینه داشت اما در هر صورت این امر میسر شد تا بتوانم مجوزی که حقم بود را بگیرم».

فصل سخت فرا رسید

حسین زمان مدت‌هاست که دیگر در دانشگاه تدریس نمی‌کند. بعد از سال 98 نیز نتوانست کنسرت برگزار کند. او در صفحه اینستاگرامش نوشت؛ هزینه تولید هر تک‌آهنگ چنان بالاست که نمی‌تواند به‌تنهایی از پس آن بربیاید. اسپانسرها نیز قدمی برنمی‌دارند به‌همین‌دلیل او کنار کشیده است. یک سال اخیر اما برای حسین زمان سخت‌تر از همیشه طی شده است. دختر او که فعال حوزه زنان است، در تاریخ 19فروردین‌ماه توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد. هرچند زینب زمان یک‌هفته بعد آزاد شد اما گویا محدودیت‌ها بر خانواده زمان، همچنان وجود دارد. در روزهایی که او درگیر مبارزه با بیماری سرطان است و متاسفانه شرایط خوبی ندارد، اما نسبت به اتفاقات کشور بی‌تفاوت نیست. کافی‌است سری به صفحه اینستاگرام او بزنید، پست‌هایش نشان می‌دهند حسین زمان باتوجه به تریبون و شهرتی که به‌واسطه هنرمند بودنش کسب کرده، سعی می‌کند در جهت احقاق حق‌مردم گام بردارد.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار