چین و روسیه کار چندانی برای ایران تحریمشده نخواهند کرد
روسیه کشوری است که تحت تحریم است. اگر مسکو ادعا کند از بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران تبعیت نخواهد کرد یا آن را نامشروع میداند، به این انگیزه است که اساساً با ساختار تحریمی در دنیا مقابله بکند.

روسیه کشوری است که تحت تحریم است. اگر مسکو ادعا کند از بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران تبعیت نخواهد کرد یا آن را نامشروع میداند، به این انگیزه است که اساساً با ساختار تحریمی در دنیا مقابله بکند. نکته مهم این است که مناسبات تجاری روسیه با ایران چندان زیاد نیست که اگر قرار باشد مسکو با تحریمها مقابله کند، تاثیر جدی روی اقتصاد و تجارت خارجی ما بر جا نخواهد گذاشت.
اقتصاد ایران و روسیه مکمل یکدیگر نیست، بلکه در بسیاری از حوزهها در رقابت با یکدیگر هم هستیم. روسیه و ایران هر دو تحریم هستند، اقتصاد وابسته به فروش نفت خام و گاز طبیعی دارند. بعد از بازگشت قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، مشکل اصلی ما به فروش نفت و خرید کالا از خارج از کشور تبدیل خواهد شد و این موارد چیزهایی نیست که روسیه بتواند در آنها به ما کمک کند.
علاوه بر این، روسیه بهرغم اینکه میدانست قطعنامه توقف اسنپبک در شورای امنیت رای نمیآورد، در رایگیری مشارکت کرد و عملاً با حضور خود در جلسه و رایی که داد، هر چند رای مثبت به توقف اسنپبک بود، اما مفهومش این است که ماهیت جلسه و نتیجه آن را به رسمیت شناختهاست. روسیه میتوانست در جلسه رایگیری حضور نداشتهباشد و به در دستور کار قرار گرفتن قطعنامه اعتراض کند.
رفتار روسیه کاملاً ناشی از شرایط و وضعیت فعلی خودش است. موضعگیری روسیه بیش از هر چیز تبلیغاتی است. اگر قرار باشد که روسیه به صورت جدی وارد ماجرا شود، شاید بتواند یک قطعنامه جدید در شورای امنیت ارائه بدهد و برای رای آوردن آن بسیار تلاش کند. صرف صدور بیانیه و ارسال نامه به رئیس شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل متحد، منفعتی برای ایران ندارد. روسیه تحریم است و نمیتواند تاثیر خاصی روی مناسبات اقتصادی ایران و جهان داشتهباشد.
متاسفانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا حد زیادی از حالت توازن خارج شدهاست. سیاست خارجی ما در مسیر تکقطبی شدن حرکت میکند و صرفاً به روسیه و چین اتکا میکند. دنیا به جز روسیه و چین ظرفیتهای دیگری دارد که تهران تا حد زیادی از این ظرفیتها غفلت کردهاست.
حالا در این شرایط ما بر اساس هر تحلیلی، کاملاً سمت چین و روسیه رفتهایم. سوال این است که آیا در این شرایط پکن و مسکو میتوانند به ما کمکی بکنند؟ من صراحتاً در پاسخ به این سوال میگویم که نه! روسیه خودش گرفتاری جدی در اوکراین دارد و هم با اروپا و هم با آمریکا درگیر است. اگر بنا باشد مسکو خودش را از این گرفتاری رها کند، چهبسا مانند دورانی که بحث ادعای خرید پهپادهای ایرانی پیش آمد، بار دیگر ما را درگیر گرفتاری خودش کند.
بنابراین در شرایط فعلی روسیه نهتنها کارآمدی چندانی برای ما نداشتهباشد، بلکه مایه آسیب هم باشد. البته اگر در سیاست خارجی ما توازن وجود داشت، روسیه ظرفیتهای بسیار متنوع و خوبی داشت که میشد از آن استفاده برد و در شرایطی که بخشی از نیازهای ضروری ایران از دیگر نقاط جهان تامین میشد، میتوانستیم نیازهای متقابلی هم بین ایران و روسیه تعریف کنیم. اما امروز در شرایطی قرار داریم که روسیه ممکن است احساس کند ما از سر ناچاری و نداشتن گزینه دیگر به سمت این کشور رفتهایم.
شرایط چین از این هم دشوارتر است. چین امروزی اساساً در چارچوب مناسبات اقتصادی و تجاری با کشورهای جهان تعریف میشود. اگر ما حجم روابط اقتصادی چین را با نقاط مختلف دنیا، بهخصوص با اروپا و آمریکا در نظر بگیریم، متوجه میشویم که اگر بنا باشد چینیها رفتار خلاف عرف و خارقالعادهای در روابط اقتصادی داشتهباشند و بخواهند به صورت جدی با تحریمهای شورای امنیت علیه ایران مقابله کنند، خودشان را گرفتار میکنند. اروپا و آمریکا برای چین بازار بسیار مهمی هستند و پکن به راحتی این ظرفیت را به ازای ظرفیت بسیار محدود روابط تجاری با ایران، به مخاطره نمیاندازد.
روی چین هم چندان نمیتوان حساب کرد که ایران تحت تحریم را نجات دهد. چین در شرایط عادی و وضعیت نرمال، میتواند یک شریک اقتصادی بسیار خوب برای ایران باشد، اما در شرایط غیرعادی، چینیها بسیار محافظهکارتر از این هستند که بخواهند با حمایت از ایران، منافع خودشان را به خطر بیاندازند. تا امروز هم اگر چینیها، مثلاً نفت خام ایران را خریداری کردهاند، تا حد زیادی با چراغ سبز آمریکا بودهاست و اگر آمریکا به شکل جدی و اقدامات قهری بخواهد جلوی فروش نفت ایران به چین را بگیرد، قطعاً چینیها بسیار کمتر حاضر به ریسک برای خرید نفت ایران میشوند. درست مانند روسیه، در قبال چین هم اگر توازن روابط وجود داشتهباشد، ایران میتواند بهرهبرداری مناسبی از روابط با چین ببرد.
اینکه چین و روسیه نامه امضا میکنند و بیانیههای سیاسی میدهند، به دلیل رقابتها و اختلافهای خودشان با اروپا و آمریکا است. آنها احساس میکنند که در قضیه اسنپبک، سه کشور اروپایی و آمریکا، پکن و مسکو را دور زدهاند. این دو کشور هم عضو باقیمانده در برجام هستند و هم عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و میخواهند از خودشان واکنش نشان دهند. این دو کشور معتقد هستند که به عنوان عضو برجام و عضو دائم شورای امنیت، مواضعشان در نظر گرفتهنشدهاست و اروپا و آمریکا بدون مداخله یا رایزنی با آنها مکانیسم اسنپبک را فعال کردهاند.
به هر حال آنها اقدام یکجانبه اروپا و آمریکا را ضربهای به جایگاه خودشان در معادلات جهانی میدانند. طبیعی است که این دو قدرت جهانی به اقدام یکجانبه طرفهای غربی واکنش نشان دهند. دلیل دیگری هم که وجود دارد این است که در همین دورهای که برجام وجود داشت و فضای مناسبی برای همکاری اقتصادی وجود داشت، چین بیش از هر طرف دیگری در جهان از مناسبات با تهران بهرهمند شد، چون هم نفت ارزان از ایران خریداری کرده و هم کالاهای خود را به ایران صادر کردهاست. بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران قطعاً برای چین مطلوب نیست و به همین دلیل هم اعتراض خود را اعلام میکند. اما این بیانیهها و نامهها، چندان اقدام بزرگ و گام عملی جدی محسوب نمیشود.