| کد مطلب: ۴۵۱۹۴

حمله‌ای که شکست بزرگ بود

پنجاه روز پس از بمباران و حملات موشکی غیرقانونی که توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، رهبر اسرائیل به ایران انجام شد، به‌رغم ادعاهای گزاف آنها در مورد موفقیت فراگیر و جهانی اقدامات‌شان، هیچ چیزی که شبیه به یک نتیجه مثبت باشد، مشاهده نمی‌شود.

حمله‌ای که شکست بزرگ بود

پنجاه روز پس از بمباران و حملات موشکی غیرقانونی که توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، رهبر اسرائیل به ایران انجام شد، به‌رغم ادعاهای گزاف آنها در مورد موفقیت فراگیر و جهانی اقدامات‌شان، هیچ چیزی که شبیه به یک نتیجه مثبت باشد، مشاهده نمی‌شود. تاسیسات هسته‌ای ایران، آنگونه که ترامپ ادعا کرده‌بود با خاک یکسان نشد.

تهران غنی‌سازی اورانیوم را رها نکرد. به‌رغم درخواست نتانیاهو برای خیزش مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی سقوط نکرد. بر عکس به نظر می‌رسد که رهبر معظم ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، بسیار مصرتر شده‌است. در ایران موج جدیدی از سرکوب علیه مخالفان و اعدام‌ها به راه افتاده‌است. اقدام‌های آمریکا و اسرائیل، نتایج منفی بیشتری هم بر جا گذاشته‌است. به گفته گروهی از کشورهای جنوب جهانی در بریکس، حملات نقض منشور ملل متحد و حقوق بین‌الملل بود. این اقدام‌ها شکاف میان آمریکا و اروپا را تشدید کرد و از قضا باعث شد احتمال ساخت بمب اتمی توسط ایران برای دفاع از خود بیشتر شود.

ایران تاکید دارد که نه بمب اتمی در اختیار دارد و نه می‌خواهد چنین سلاحی در اختیار داشته‌باشد.به رغم تمام ادعاهای گزاف اسرائیل در مورد توانایی اطلاعاتی، نه نتانیاهو و نه هیچ کس دیگری تاکنون نتوانسته‌است ادعا کند که ایران خلاف می‌گوید. تصمیم به حمله نتیجه یک حدس بود که فقط از روی بغض و کینه زده‌شده‌بود. این حمله فقط باعث آسیب‌های فیزیکی شدید شد، اما ذهنیت‌ها را تغییر نداد. ایران پافشاری می‌کند که به غنی‌سازی اورانیوم برای مقاصد صلح‌آمیز ادامه خواهد داد. بمباران یک شکست کامل بود و تهدیدهای خشمگنانه ترامپ در مورد حمله مجدد هم شاهدی بر شکست هستند.

اما نتیجه‌ای که از این حملات بی‌ملاحظه حاصل شد این بود که دیگر کشورهای یاغی مانند روسیه نیز تشویق شدند به این باور برسند که می‌توانند با مصونیت به کشورهای دیگر حمله کنند. نتیجه این بود که در میان حلقه‌های رهبری ایران، و نه‌فقط جناح بدبین به غرب، این باور تقویت شد که نمی‌توان به غرب اعتماد کرد و باید ائتلاف نزدیک‌تری با چین برقرار کرد. به لحاظ تاریخی اگر بخواهیم تحلیل کنیم، ایران یکی از تراژدی‌های قابل اجتناب و یکی از بدترین گل به خودی‌های ژئواستراتژیک غرب بوده و هست. حمایت فکر نشده از شاه باعث انقلاب ۱۹۷۹ شد. پس از آن روی کار آمدن حکومت روحانیان محافظه‌کار، که به هیچ وجه ناگزیر نبود، خصومت غیرمنطقی آمریکا که ناشی از گروگان‌گیری تحقیرآمیز در سفارت تهران بود، باعث شد که شکاف، دائمی شود.

اروپا تلاش کرد که یک راه وسط پیدا کند و شکست خورد. سال ۲۰۱۸ ترامپ توافق هسته‌ای تصویب شده توسط آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا را با تهران پاره کرد و تحریم‌ها را علیه ایران از سر گرفت. این اقدام یکی از واپسین اشتباه‌های سیاست‌گذاری بود که به بن‌بست امروز منتج شد. اگر آدم‌های هوشمندتری تصمیم می‌گرفتند، وضعیت کنونی کاملاً متفاوت بود. همه طرف‌ها باید نوشته‌های فیلسوف دوران روشنگری فرانسه، شارل دو اسکوندا، بارونِ منتسکیو را مطالعه کنند. او در کتاب پرفروش «نامه‌های پارسی» سال ۱۷۲۱ حدود ۳۰۰ سال پیش با دقت باور نکردنی در مورد آنچیزی که آن روزها سلاح کشتار جمعی خیالی تلقی می‌شد، توضیح می‌دهد.

او به نقل از شخصیت داستانی خیالی ایرانی‌اش «ازبک» که در حال جهانگردی بود، می‌نویسد: «شما می‌گویید که نگران کشف روشی مخرب‌تر از روش‌های تخریب کنونی هستید که اکنون استفاده می‌شود. اگر چنان چیزی کشف شود بلافاصله توسط قانون بین‌المللی منع می‌شود و با اجماع همه کشورهای جهان، آن سلاح کشف‌شده، برای همیشه دفن می‌شود.» در این چارچوب که سلاح‌های هسته‌ای منع شده‌اند، به نظر می‌رسد که پیش‌بینی خوش‌بینانه ازبک درست از آب در آمد. اما «همه کشورهای جهان» از این منع پیروی نکردند.

اگر آمریکا و اسرائیل واقعاً در موضع خودشان برای اجتناب از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای جدی هستند، خودشان باید به الگو تبدیل شوند و زرادخانه هسته‌ای‌شان را کاهش دهند و در نهایت از بین ببرند. آنها باید تهدید به حمله‌های بیشتر را متوقف کنند. و باید از یک توافق هسته‌ای منطقه‌ای حمایت کنند، مشابه توافقی که توسط وزیر خارجه پیشین ایران، محمدجواد ظریف پیشنهاد شده‌است. فقط در این شرایط است که تهران از حالت دفاعی خود خارج می‌شود و البته جلوی اعدام افراد بی‌گناه هم گرفته می‌شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار