آمادگی برای جنگ بلندمدت/درباره ضرورت هستههای مقاومت چندمنظوره
بهرغم توقف تجاوز نظامی اسرائیل به کشورمان و توقف حملات متقابل ایران، این احتمال همچنان وجود دارد که با هر انگیزهای باز هم تجاوزها از سر گرفتهشود.

بهرغم توقف تجاوز نظامی اسرائیل به کشورمان و توقف حملات متقابل ایران، این احتمال همچنان وجود دارد که با هر انگیزهای باز هم تجاوزها از سر گرفتهشود. به همین منظور باید کشور را بر اساس گفتمانی مشخص برای مقابله با هر گونه سوءمحاسبه احتمالی دیگر آماده کرد. این گفتمان بر اساس این فرضیه طراحی شدهاست که جنگ پایان نیافته و رژیم کودککش صهیونیستی با همراهی ارباب آمریکایی خود بهدنبال شرارتآفرینی مجدد هستند.
اغلب تحلیلگران بر این باورند که رژیم خونآشام و زخمخورده صهیونیستی با توجه به شکست سنگینی که از ایران خوردهاست با خدعه و نیرنگِ آتشبس قصد دارد با بازسازی و ترمیم خود مجدداً با خلق بهانههای واهی به جمهوری اسلامی ایران حمله کند. درصورت تحقق چنین فرضیهای باید برای رویارویی با آن سناریوهای مختلفی را در ابعاد مختلف نظامی، امنیتی، سیاسی و پشتیبانی پیشبینی کرد.
اما به نظر میرسد برای مهمترین بخش این آمادگی یعنی ایجاد سازوکار برای تابآوری حداکثری مردم، باید تلفیقی از سیستمهای هوشمند و سنتپایه مثل هیئتهای مذهبی و موکبداری به عنوان الگوی سازماندهی انعطافپذیر و انطباقپذیر استفاده کرد. یعنی باید هستههای مقاومت چندمنظوره مردمی را برای سناریوهای سخت و جنگ طولانیمدت آماده کرد.
در سناریوی بدبینانه با فرض قطع خدمات دولتی از قبیل برق، گاز، آب، مخابرات و سوخت ناشی از حملات دشمن مردم باید بتوانند با این سیستم تلفیقی و با ذخیرهسازیهای محلی و بدون ایجاد موج تنش و اضطراب به سمت تابآوری پایدار هدایت شوند تا بدون دغدغه امکان دسترسی به زنجیرههای کالاهای اساسی خود را داشته باشند.
سازماندهی مردم در قالب هستههای مقاومت چندمنظوره با الگوهای چندلایه انعطافپذیر و انطباقپذیر با شرایط نامعین و زیر آتش دشمن از شروط اساسی تابآوری مردم در برابر هجوم شرارتبار دشمن است. گرچه برای این ماموریت مهم سازمانهای رسمی مانند پدافند غیرعامل و بسیج هم وجود دارند؛ ولی مسئله اصلی فراگیر بودن و اقبال عمومی و مشارکت مردم در فضای وفاق و همدلی و انسجام ملی است. لذا تجربه تلفیق سیستم هوشمند و نهادهای مردمپایه میتواند یک الگوی موفق و مؤثری را در شرایط سخت احتمالی پیش رو از خود نشان دهد.
از قدیم نهادهایی مثل بسیج، مساجد، هیئتهای مذهبی و جمعیتهای خیریه تجارب موفقی را در این زمینه ازخود نشان دادهاند که الان با کمک دولت میتوان این سازوکارها را هوشمند کرد. در این راستا سیاستهایی نظیر اعطای اختیارات کافی به استانداران و تمرکز بر راهبرد محلهمحور میتواند در این رابطه کارگشایی مهمی را ایجاد کند. برای اجرای این سیستم یک زیرساخت هوشمند و ایجاد بانک اطلاعات مردمی از کل به جزء و از استان تا شهر و روستا و محله به محله لازم است.
بدون شک انجام این وظیفه مهم یک مشارکت جدی و همگانی را میطلبد و دولت به تنهایی قادر به انجام آن نیست. هر فرد ایرانی با هر نوع گرایش سیاسی و مذهبی و سلیقهای باید با نمایش وحدت اقتدارآفرین در این هستههای مقاومت نقش تعیینکنندهای داشته باشد. درپایان ذکر این نکته ضروری است که اهمیت لجستیک مردم قطعاً از لجستیک جنگ اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.