ورود چین به مناقشه هستهای ایران
به دنبال افزایش نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تلاش است تا تهران را دوباره به میز مذاکره بکشاند.

به دنبال افزایش نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تلاش است تا تهران را دوباره به میز مذاکره بکشاند. وی هفته گذشته در نامهای که از طریق دیپلماتهای امارات متحده عربی برای رهبر معظم ایران، آیتالله علی خامنهای، ارسال شد، بر این موضوع تأکید کرد. آیتالله خامنهای بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد.
او در دیدار با دانشجویان دانشگاه در روز چهارشنبه گفت: «وقتی میدانیم که آنها به تعهداتشان پایبند نخواهند بود، مذاکره چه فایدهای دارد؟» وی همچنین بار دیگر بر موضع رسمی ایران مبنی بر اینکه این کشور قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد، تأکید کرد. آیتالله خامنهای گفت: «اگر میخواستیم سلاح هستهای بسازیم، آمریکا نمیتوانست جلوی ما را بگیرد.
خودمان چنین چیزی را نمیخواهیم.» با این حال، تهران پیشنهاد شرکت در یک نشست سهجانبه با روسیه و چین را که روز جمعه در پکن برگزار شد، پذیرفت. در این نشست، معاونان وزرای خارجه سه کشور جبههای متحد تشکیل دادند. در بیانیه مشترکی که روز جمعه منتشر شد، آنها خواستار «کنار گذاشتن تحریمها، فشار یا تهدید به استفاده از زور» شدند و بر تعهد خود به عدم اشاعه تسلیحات هستهای تأکید کردند. این تلاش دیپلماتیک چین در شرایط حساسی انجام میشود. در ماه فوریه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران بیش از ۶۰۰ پوند اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی کرده است.
کارشناسان میگویند که ایران میتواند ظرف چند هفته به آستانه ۹۰ درصدی غنیسازی، که برای تولید سلاح هستهای لازم است، برسد. این پیشرفت، همراه با تضعیف اخیر ایران، موجب شده است که نهادهای اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه برسند که اسرائیل ممکن است در سال آینده حملات گستردهای را علیه ایران آغاز کند.
اسرائیل تقریباً بهطور قطع به دنبال حمایت واشنگتن خواهد بود و احتمالاً حتی حمایت نظامی آمریکا را برای چنین حملاتی طلب خواهد کرد. ترامپ در مصاحبهای که روز یکشنبه با مجری فاکسنیوز، ماریا بارتیرومو، داشت، گفت: «من برای [ایرانیها] نامهای نوشتهام و گفتهام: «امیدوارم که مذاکره کنید، زیرا اگر مجبور شویم بهطور نظامی وارد عمل شویم، این یک فاجعه خواهد بود.» همه این مسائل باعث نگرانی پکن شده است. تونگ ژائو، پژوهشگر ارشد برنامه سیاست هستهای در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، گفت: «فکر میکنم چین بحران هستهای ایران را در حال رسیدن به یک نقطه حساس میبیند.» چین و روسیه سابقهای طولانی در دیپلماسی مرتبط با برنامه هستهای ایران دارند.
هر دو کشور از مذاکرهکنندگان برجام بودند، توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد و بهجای آن سیاست «فشار حداکثری» را برای مجبور کردن ایران به پذیرش توافقی محدودکنندهتر در پیش گرفت؛ آن تلاش شکست خورد. اکنون که ترامپ در پی ازسرگیری مذاکرات است، پکن و مسکو هر کدام انگیزههای خاص خود را برای بازگشت به میز مذاکره دارند. در فضای معکوس سیاست خارجی آمریکا امروز، ترامپ از روسیه خواسته است که به حل بحران هستهای ایران کمک کند.
گفته میشود که ترامپ در تماس تلفنی ماه فوریه خود از ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، خواسته است تا میانجیگری مذاکرات را بر عهده بگیرد. برای روسیه، این تلاشهای دیپلماتیک میتواند به بهبود روابط با ترامپ کمک کند. با این حال، همانطور که جاناتان لُرد، مدیر برنامه امنیت خاورمیانه در مرکز امنیت نوین آمریکا، این هفته در نشریه فارنپالیسی نوشت، حمایت اقتصادی و نظامی روسیه از ایران، این کشور را به گزینهای غیرمتعارف برای میانجیگری یک توافق جدید تبدیل کرده است. چین نیز دلایل متعددی برای پیگیری این دیپلماسی دارد.
پس از میانجیگری برای تنشزدایی بین عربستان سعودی و ایران در سال ۲۰۲۳، چین به دنبال فرصتهای بیشتری است تا خود را بهعنوان یک قدرت بزرگ مسئول نشان دهد. یون سان، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون، گفت: «پکن نمیخواهد که به نظر برسد که از سوی روسیه و آمریکا کنار گذاشته شده است، زیرا در مورد بحران اوکراین از بحثها کنار گذاشته شد. بنابراین، به نظر میرسد که تلاش کرده است تا نقش خود را در امور بینالمللی دوباره تثبیت کند.» چین همچنین در این مسئله منافع اقتصادی دارد. ایران یک منبع مهم نفت برای چین محسوب میشود؛ چین حدود ۱۵ درصد از نیاز نفتی خود را از ایران تأمین میکند.
ژائو گفت: «ریسک بالقوه یک درگیری نظامی بر سر بحران هستهای ایران میتواند بیثباتی و هرجومرج منطقهای شدیدی ایجاد کند که ممکن است منافع ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک چین را بهطور جدی مختل کند.» مهمتر از همه، اگرچه ایران یک شریک چین محسوب میشود، اما پکن از توسعه سلاح هستهای توسط این کشور حمایت نمیکند.
ژائو گفت: «چین نمیخواهد یک کشور مسلح هستهای دیگر را ببیند، زیرا این موضوع میتواند اثر دومینویی ایجاد کند که کشورهای بیشتری را به سمت دستیابی به توانمندیهای هستهای بومی سوق دهد، بهویژه زمانی که چین خود را بهعنوان رهبر آینده در سطح جهانی تصور میکند. افزایش تنشهای هستهای میان کشورهای مسلح به این سلاحها، برای هیچ رهبری در آینده نظام بینالملل خبر خوبی نیست.»