| کد مطلب: ۱۰۱۱۶
نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

projectsyndicate0

جنگ‌های نظام جهانی جدید

در شرایطی که رقابت ابرقدرت‌ها بار دیگر به کانون روابط بین‌الملل تبدیل می‌شوند، بحران، مناقشه و جنگ‌هایی که در حال حاضر در جهان جریان دارند، نشان می‌دهند که تا چه اندازه چشم‌انداز ژئوپلیتیک جهان تغییر کرده‌است. جنگ‌ها در غزه و اوکراین شکاف‌های بیشتری را در جهان نشان می‌دهد که حتی باعث تحولات عمیق‌تر ژئوپلیتیک می‌شود که ممکن است باعث ایجاد یک نظم جدید جهانی شود. دو جنگ جاری احتمال بروز جنگ سوم را بر سر تایوان افزایش داده‌است. هیچ‌کس و به‌ویژه شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، نمی‌تواند از این چشم‌پوشی کند که آمریکا بخش بزرگی از زرادخانه تسلیحاتی خود را به سمت اوکراین و اسرائیل سرازیر کرده‌است و انبارهایش در حال خالی شدن است. برای شی که گفته‌است ادغام مجدد تایوان در جمهوری خلق چین یک «ماموریت تاریخی» است، هر اندازه دو جنگ دیگر بیشتر طول بکشند، بهتر است. جو بایدن که این مخاطرات را به خوبی درک می‌کند، به دنبال این است که بیش از پیش تنش‌ها را با چین، خنثی کند. بعد از آنکه چندین عضو کابینه بایدن به پکن رفتند، رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد که در حاشیه اجلاس همکاری‌های اقتصادی آسیاپاسیفیک در سانفرانسیسکو با همتای چینی‌اش دیدار کند. بایدن و همتایانش در گروه ۷ تاکید کرده‌اند که می‌خواهند از روابط‌شان با چین «ریسک‌زدایی» کنند و از دومین اقتصاد بزرگ دنیا «مجزا شوند». هر چه بخواهید نامش را بگذارید، این فرایند می‌شود که نظام مالی جهان در کنار الگوهای سرمایه‌گذاری و تجارت تغییر شکل پیدا کند. همین حالا هم جریان تجارت و سرمایه‌گذاری به شکلی شده‌است که می‌تواند جهان را به بلوک تبدیل کند. برای مثال چین اکنون بیشتر با جنوب جهانی تجارت می‌کند تا با غرب. به‌رغم هزینه‌های بالای تکه‌تکه شدت اقتصاد، چین می‌خواهد آسیب‌پذیری‌های خود را در مقابل فشارهای آینده کاهش دهد و تلاش می‌کند که بخش بزرگی از اقتصاد خود را از غرب جدا کند. آمریکا را هم می‌توان تا حد زیادی مقصر وضعیت کنونی دانست. آمریکا با تسهیل خیزش اقتصادی چین برای چهار دهه، کمک کرد تا بزرگ‌ترین رقیبی را که در تمام تاریخ تجربه کرده‌است، برای خود بتراشد. چین در حال حاضر بزرگ‌ترین نیروی دریایی و گارد ساحلی جهان را در اختیار دارد و به وضوح در حال به چالش کشیدن سلطه غرب بر سازوکارهای مالی جهانی و سازمان‌های بین‌المللی است. در واقع چین به سختی تلاش می‌کند تا نظام جهانی جایگزینی را ایجاد کند که خودش در مرکز آن قرار گرفته‌باشد. نظام کنونی حاکم بر جهان را با اسم خنثی «نظام مبتنی بر حاکمیت قانون» معرفی می‌کنند، اما بدون تردید این نظام مبتنی بر مرکزیت آمریکا است. نه‌تنها ایالات متحده عمدتاً قوانینی را که نظام جهانی بر آن استوار است، تعیین می‌کند، در عین حال خودش را هم از اجرای این قوانین و هنجارها مستثنی می‌کند. حقوق بین‌الملل علیه بی‌قدرتان قدرتمند است و علیه قدرتمندان بی‌قدرت. وقتی نوبت به ایجاد یک نظام جهانی جدید برسد، فضای پرمنازعه جهان کنونی، ممکن است به نفع چین باشد. به هر تقدیر این جنگ بود که به خاستگاه نظام جهانی مبتنی بر آمریکا تبدیل شد. سازمان‌های بین‌المللی این نظام جدید هم در پی آن جنگ ایجاد شد و حتی اصلاحات در ساختار این سازمان‌ها هم در دوره صلح بسیار سخت به نظر می‌رسد. اما مجمع عمومی از اساس ضعیف است و برخلاف شورای امنیت، قطعنامه‌هایش الزام‌آور نیست. سازمان‌های تحت سلطه آمریکا هم در حال افول هستند. سلطه آمریکا در خارج از مرزهایش هم از بین می‌رود. حتی اسرائیل و اوکراین هم در برخی مسائل از آمریکا حرف‌شنوی ندارند. علاوه بر تغییر نظام جهانی، رقابت چین و آمریکا ممکن است باعث تحولات منطقه‌ای مهمی هم شود. اطاله جنگ در غزه می‌تواند باعث تغییرات جدید در منطقه خاورمیانه بزرگ شود، هر قدرت بزرگی در منطقه به جز ایران، مصر و ترکیه، توسط قدرت‌های غربی ایجاد شده‌بودند. اما جنگ اسرائیل به سرعت در حال تبدیل کردن کشور ثروتمندی مانند قطر به یک قدرت یاغی بین‌المللی است. اگر جنگ از غزه گسترده‌تر شود، ممکن است که تاثیرات منطقه‌ای آن بیشتر شود. هر چه پیش آید، اوکراین بزرگ‌ترین بازنده خواهد بود. در هر صورت، نیروها و روندها، از جمله اقتصاد نظامی‌ترشده روسیه و رشد در حال توقف چین و وزن در حال رشد اقتصادهای جنوب جهانی، باعث می‌شوند که تغییر در نظام جهانی محتمل‌تر شود. هرچند جزئیات را نمی‌توان پیش‌بینی کرد، اما بازتوازن در اساس ژئوپلیتیک جهانی، به نظر اجتناب‌ناپذیر می‌رسد. احتمال یک رویارویی میان غرب و رقبایش، به ویژه چین، روسیه و جهان اسلام، روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار