جاماندگان مهـر
بررسی دلایل افزایش دانشآموزانی کــــــــــــه امسال مدارس برایشان جایی ندارند امسال به تعداد کودکان کار و اتباع بازمانده از تحصیل اضافه شده استرتبهبندی مدارس
بررسی دلایل افزایش دانشآموزانی کــــــــــــه امسال مدارس برایشان جایی ندارند امسال به تعداد کودکان کار و اتباع بازمانده از تحصیل اضافه شده استرتبهبندی مدارس موجب شده ترجیح مدیران ثبتنام دانشآموزان درسخوان باشد
امسال، مدارس برای چندگروه جا ندارند؛ یا کودکان ایرانی بدون مدارک هویتاند که بهدلیل کارگریشان سر چهارراهها و در کارگاههای زیرزمینی، مدرسهای آنها را نپذیرفته است یا مهاجران افغان که با داشتن کارت حمایتتحصیلی از سالهای قبل، امسال موفق به ثبتنام نشدند یا مهاجران تازهواردی که پس از حمله طالبان راهی ایران شدند و یکسال تحصیلی را از دست دادند. سناریو برای تمام آنها یکسان است:«مدرسه جا ندارد.» و این آغاز ثبت آمارهای جدید دانشآموزان بازمانده از تحصیل یا جامانده از «مهر» است. خانوادههایشان در نبود نهادهای مردمی که پیش از این دست کودکانشان را میگرفتند و برای ثبتنام به فرمانداری، دفاتر کفالت، دفاتر امور اتباع و وزارت کشور، مراکز بهداشت و... میبردند، بلاتکلیفاند. آنها را از این اداره به آن اداره، میفرستند و نوبتهای چندماهه میدهند.
حالا ششروز از مهرماه میگذرد و هنوز بخش قابلتوجهی از این دانشآموزان تعیینتکلیف نشدهاند. این درحالیاست که بهگفته معاون آموزش متوسطه آموزشوپرورش، امسال 20هزارنفر به تعداد دانشآموزان مهاجر اضافه شده است. بهگفته او، تعداد دانشآموزان مهاجر تهران به 65هزار نفر رسیده است. قبلا 45هزار نفر بودند. او همان موقع گفته بود برای ثبتنام این کودکان، داشتن برگه حمایتتحصیلی کافی است.
دفاتر کفالت زیرنظر اداره امور اتباع و مهاجران خارجی فعالیت میکنند. آنها برگه حمایتتحصیلی صادر میکنند که مجوز ثبتنام در مدارس است. قبلا کارتآبی هم مجوزی برای ثبتنام بود. مهاجران افغان یا باید کارتآمایش داشته باشند یا کارتهای آبی تا بتوانند سر کلاسهای درس بنشینند. این درحالیاست که با وجود پیگیریهای مداوم، مدارس از ماهها پیش به این دانشآموزان اعلام تکمیلظرفیت کردهاند و فرمانداری و دفاتر کفالت کارت آمایش یا کارت حمایتتحصیلی صادر نمیکنند. به آنها نوبتهای چندینماهه دادهاند و این کودکان زودتر از اواخر مهر و آبانماه، امکان حضور در مدرسه ندارند.
آنهایی هم که پاسپورت داشتند به دلیل اتفاقاتی که در افغانستان و روی کار آمدن طالبان افتاده، امکان تمدید ندارند. اگر هم به هر شکلی بتوان آنها را تمدید کرد با اضافهشدن جریمه روزهای بدونپاسپورت بهگفته یکی از فعالان اجتماعی برای یکخانواده پنجنفره، حدود 40میلیون تومان هزینه دارد.
سنگاندازی فرمانداریها و دفاتر کفالت
آموزش امسال دانشآموزان، چالش فراوانی داشته است. نتیجه پژوهشی که پیش از این یکی از نهادهای مردمی فعال در زمینه آموزش کودکان کار و مهاجران انجام داده، نشان میدهد، ارائه نکردن برگه حمایتتحصیلی و کارتآمایش به کودکانی که سرشماری نشدهاند، نداشتن شناسنامه و تمدید نکردن پاسپورت، کبرسن(بالا بودن سن کودکان)، ناتوانی مالی، اعتیاد خانواده، در دسترس نبودن گوشی هوشمند و کار کودکان، مهمترین دلایل ثبتنام نشدن این کودکان است. در کنار اینها هم سنگاندازی و همکاری نکردن دفاتر کفالت، درخواست شهریه از سوی برخی مدارس، همچنین در اولویت نبودن ثبتنام کودکان مهاجر بهویژه در دوران کرونا، قرار میگیرد. در همان پژوهش همچنین مشخص شد خراسان بدترین وضعیت را برای ثبتنام این افراد دارد. فرمانداری هیچ همکاریای نمیکند درحالیکه میزان مهاجران بلوچ در آن منطقه بالاست. در تهران هم پس از کرونا همکاری فرمانداریها برای ارائه مجوزتحصیل قطع شده است درحالیکه تهران بزرگترین مقصد مهاجرتهاست. در خوزستان مجوز از سوی فرمانداریها ارائه میشود اما از نظر فرهنگی، مدارس پذیرای این دانشآموزان نیستند. در اصفهان، یزد و البزر هم مدارک و مجوز از سوی فرمانداری داده میشود و کودکان میتوانند تا مقطع دبیرستان تحصیل کنند، اما به آنها دیپلم داده نمیشود. مادر یکی از دانشآموزان افغانستانی در گفتوگو با هممیهن از شرایط پیشآمده برای ثبتنام فرزندانش میگوید. او کارمند عالیرتبه یکی از سازمانهای دولتی در افغانستان بود و پس از اتفاقات اخیر در افغانستان، همراه خانواده راهی ایران شد. او میگوید سال گذشته، فرزندانش را ثبتنام نکردند، گفتند جا ندارند و باید برگه آموزشی داشته باشند. فرزندانش یکسال از مدرسه جاماندند و امسال هم که برای ثبتنام رفته، باز همان سناریو تکرار شده است: «برای پیگیری وضعیت ثبتنام به آموزشوپرورش منطقه 12 رفتم. چون خانهمان در شوش است به ما گفتند باید به این اداره مراجعه کنیم. همانجا متصدی ثبتنام وقتی با سوال من درباره ثبتنام فرزندانم مواجه شد با لحن خشنی گفت، «شما وطن خود را خراب کردهاید، حالا آمدهاید اینجا.» بعد هم اعلام کرد که باید خودم و همسرم پاسپورت و ویزای یکساله یا کارتآمایش داشته باشیم تا بچههایمان را ثبتنام کنند. درحالیکه فقط برگه اقامت ششماهه داشتم. وقتی گفتم چه باید بکنم؟ گفتند برگردید افغانستان. این سرنوشت تکرارشده برای مهاجران افغان است.
رتبه مدرسه پایین میرود، ثبتنام نمیکنیم
ماجرا برای کودکان کار و ایرانی بدون هویت اما بهگونه دیگری رقم خورده است. مدارس رغبتی برای ثبتنام از این کودکان ندارند، حضور آنها در این مدارس، رتبه مدرسهشان را پایین میآورد: «مدیر یکی از مدارس با من تماس گرفت و گفت بیا بچههایت را ببر، اینها درس نمیخوانند، ریت (رتبه) مدرسهام پایین میرود.» این را حنانه نوایی، فعال اجتماعی در منطقه ملکآباد میگوید. او سالهاست برای ثبتنام این دانشآموزان فعالیت میکند. پیش از این رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی اعلام کرده بود که مدارس دولتی براساس سند تحول بنیادین، رتبهبندی میشوند و از سال گذشته، مدیران نگران پایین آمدن رتبه مدارسشان هستند.
عسل نعمتاللهزاده، پیش از این از اعضای جمعیت امامعلی (ع) بود و سالها پیگیر آموزش کودکان کار و مهاجر بود. او میگوید، اغلب این کودکان بدسرپرست یا بیسرپرستاند. برخی از آنها پدر و مادر معتاد دارند و بهدلیل پیگیر نبودن خانوادههایشان، نه مدرکی دارند، نه در مدرسه ثبتنام میشوند. اگر کسی پیگیری نکند، آنها در گروه همان بازماندههای ازتحصیل قرار میگیرند. در کنار اینها، برخی مدارس، از کودکانی که شرایط عادی ندارند به اسم کمک به مدرسه، پول میگیرند. رقمها بین 300 تا 400هزار تومان است. گاهی بهجای پول، تقاضای وسیلهای میکنند. به اینها باید هزینه خرید روپوش را هم اضافه کرد. امسال قیمت روپوشها بین 400 تا 600هزار تومان است. وقتی اعلام میشود که چرا از روپوشهای سالقبل استفاده نمیشود، میگویند پایه دانشآموزان از رنگ روپوشهایشان پیداست. نیرو به اندازه کافی برای رصدکردن این کودکان وجود ندارد. این فعال اجتماعی میگوید، قبلا نهادهای مردمی در این زمینه فعالتر بودند و ازطریق کمکهای مردمی، این هزینهها را تامین میکردند. حالا اما در نبود این نهادها، خانواده این کودکان مستاصل ماندهاند: «ما خانوادههایی را میشناسیم که قبلا در حد نان و سیبزمینی دستشان به دهانشان میرسید، حالا اما به سختی نان میخرند. اغلب کارگران فصلیاند و از نظر مالی، بهشدت فقیرند.» بهگفته او، کودکان ایرانی بدون شناسنامه یا آنها که مدارکشان مفقود شده هم شرایط مشابهی با کودکان مهاجر دارند. مدارس آنها را هم ثبتنام نمیکنند و اعلام میکنند که باید مجوز فرمانداری داشته باشند.
بازماندگان از تحصیل چه کسانیاند؟
کودکانی که به دلیل ناهماهنگی میان دفاتر کفالت، فرمانداریها و دفاتر امور اتباع و مهاجران خارجی، نتوانستند در مدارس ثبتنام کنند، آنهایی که مدرسه مدارکشان را قبول نمیکند. گروهی که خانوادههای فقیر دارند و کارگری میکنند، کودکانی که در دوره کرونا نتوانستند در کلاسهای آنلاین شرکت کنند و سال بعد به دلیل عقبماندگی از سایر دانشآموزان، ترکتحصیل کردند. تاکنون آمار رسمی از تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل اعلام نشده است، سال گذشته سرپرست آموزشوپرورش تعداد آنها را 970هزار نفر اعلام کرد و در جای دیگر آمار سهمیلیون نفری از زبان یکی از نمایندگان مجلس شنیده شد. با همه اینها براساس خبری که دوم شهریورماه امسال با استناد به گزارش مرکز آمار ایران منتشر شد، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی، در فاصله سهدوره تحصیلی روبهافزایش بوده چنان که در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی ۱۶۱هزار و ۸۶۷نفر بوده که در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به ۲۱۰هزار و ۲۲۱نفر افزایش یافته است. آبانماه سال گذشته هم اعلام شد، حدود 210هزار دانشآموز دوره ابتدایی و حدود 760هزار دانشآموز دورهمتوسطه، ترکتحصیل کردهاند.
مدارس دنبال خانوادههای پولدار و بچههای درسخوان
دوران کرونا ضربه سختی به این کودکان وارد کرد. وقتی مدارس آنلاین شد، به دلیل دسترسی نداشتن بسیاری از آنها به گوشیهای هوشمند، از مدرسه جاماندند و بعد از فقری که در آن دوران گریبانشان را بیشتر از گذشته گرفت، همان کودکان به گروه کودکانکار اضافه شدند. همه اینها در شرایطی است که بهگفته نعمتاللهزاده، خانواده گروهی از این کودکان درگیر فقر فرهنگیاند و تمایلی به آموزش کودکانشان ندارند: «کرونا سبب شد درآمد خانوادهها پایین بیاید، بسیاری از آنها نیروی خدماتاند و درآمدشان پایین است. در خانوادهای که قبلا یکنفر کار میکرد، حالا چندیننفر کار میکنند و درمجموع شاید بیشتر از 20درصدشان نمیتوانند به مدرسه بروند؛ چه ایرانی و چه افغان. آنها در همان دوره از چرخه تحصیل خارج شدند و دیگر نتوانستند برگردند. حالا هم ماجرای رتبهبندی مدارس مطرح شده و مدیران ترجیح میدهند دانشآموزانی داشته باشند که درس بخوانند و از آن طرف هم اولویتشان بچههای ایرانی است. اگر هم بچهای ایرانی نباشد، دنبال بچههایی هستند که حداقل وضع مالیشان طوری باشد که بتوانند به مدرسه کمک کنند.»
او به ایجاد محدودیت برای فعالیت نهادهایمردمی اشاره میکند. بهگفته او، آنچه مشخص است، اینکه سازمانهای دولتی مربوطه، تمایلی به مطالبهگری ندارند. آنها با تامین لباس، غذا و... برای این گروه مخالفتی ندارند، اما نمیخواهند کسی درباره افتتحصیلی یا بازماندگی از تحصیل این افراد یا فقر و... صحبت کند. در حال حاضر گروههای زیادی در مناطق آسیبدیده و محروم فعالیت میکنند که طرحهای نهادهای قبلی را کپی میکنند، اما با کیفیت بسیار پایین.
ثبتنام؟ شاید اواخر مهر و اوایل آبانماه
ریحانه شیرازی هم فعال اجتماعی است و برای ثبتنام کودکان کار و مهاجر دروازهغار فعالیت میکند. او در جریان جزییات آموزش این کودکان است و میگوید: «مسالهای که امسال شدیدتر از سالهای قبل بود، تعداد بالای مهاجران افغانستانی بود. بسیاری از خانوادهها شغلهای فرهنگی و دولتی داشتند و برای حفظ جانشان به ایران آمدهاند. برای این گروه، تحصیل فرزندانشان مهم است. درحالیکه تحصیل این کودکان، در اولویت مدارس نیست. گفتند در ابتدا باید ایرانیان ثبتنام شوند.» او میگوید، پس از ماهها پیگیری، درنهایت اعلام کردند احتمالا این کودکان برای اواخر مهر یا آبانماه ثبتنام میشوند آنهم بهشرط داشتن برگهآبی یا حمایتتحصیلی که دفاتر کفالت آنها را صادر میکنند. کودکان ایرانی هم درگیرند: «بچههایی که مادرشان در ازدواج موقت بودند یا پدر در زندان است و نمیتواند برایشان شناسنامه بگیرد، همواره برای ثبتنام دچار مشکلاند. ما بارها دادگاه رفتیم و استشهادیه جمع کردیم تا راضی شوند مدرک هویتی به این کودکان بدهند. هر جلسه دادگاه نزدیک ششماه طول میکشید. برخی از این کودکان هنوز هم نتوانستهاند شناسنامه بگیرند و در ادامه هرسال مدرسه رفتنشان، مکافات دارد.»
بهگفته او، کودکانی که از قبل در سیستم آموزشی بودند و کد دانشآموزی دارند، برای سال بعد سختی زیادی ندارند و میتوانند سر کلاسها بنشینند، اما آنها که کارت حمایتتحصیلی نداشته باشند، دچار مشکل میشوند. مهاجران جدید در این گروه قرار دارند. همهشان هم مهاجران جدید نیستند؛ بعضی از آنها سنشان بالا رفته و نتوانسته بودند به مدرسه بروند.
شیرازی به تاثیر قومیت دانشآموزان در ثبتنامشان هم اشاره میکند. بهگفته او، در منطقه دروازهغار قومیتهایی مثل فیوج و غربت زندگی میکنند. مدارس آنها را میشناسند و ثبتنامشان نمیکنند. برخی از آنها نامخانوادگی را تغییر میدهند تا مدرسه ثبتنامشان کند. مساله دیگر برای کودکانکار است. آنها مجبورند ساعتهایطولانی در خیابان کار کنند و زمانزیادی برای حضور در مدرسه ندارند. مدرسه باید شرایط آنها را بپذیرد، اما این اتفاق نمیافتد و معمولا آنها درپی سرخوردگی در مدرسه، ترکتحصیل میکنند.
بیستوسوم شهریورماه، معاون آموزشمتوسطه آموزشوپرورش شهر تهران پیشنهاد راهاندازی اتوبوسهایسیار برای آموزش کودکانکار در چهارراهها را داد. بهگفته او، این اتوبوسها ساعتهایی از روز را سر چهارراهها توقف میکنند و به کودکانکار، آموزش میدهند. البته باید دانشآموزان در مدرسه ثبتنام کرده باشند و بعضا در این اتوبوسها رفع اشکال کنند، البته این طرح در حد پیشنهاد است و هنوز نهایی نشده. شیرازی، فعالاجتماعی اما در واکنش به این پیشنهاد میگوید که این اتفاق، بهرسمیت شناختن کار کودکان است. بهجای آنکه اتوبوسها را سر چهارراهها ببرند، باید شرایط آموزش آنها در مدارس را آسان کنند.
دفاتر کفالت، برگه حمایتتحصیلی صادر نمیکنند
حنانه نوایی هم فعالمدنی در منطقه ملکآباد استان البرز است و برای آموزش این کودکان فعالیت میکند. او میگوید، دفاتر وکالت برای دادن برگههایآبی و حمایتتحصیلی، همکاری لازم را نمیکنند و برگهآبی نمیدهند. ازآنطرف، وزارت آموزشوپرورش اعلام کرده هیچ مدرسهای بدون برگهآبی یا حمایتتحصیلی نمیتواند بچهها را ثبتنام کنند. دفاتر کفالت اما میگویند برگههای سرشماری برای ثبتنام قابلاعتبار است، اما مدارس این برگهها را قبول نمیکنند. این برگهها برای افرادی است که هیچ مدرک هویتیای ندارند.
نوایی میگوید، در منطقه ملکآباد هر سال 160کودک ثبتنام میشوند، اما امسال شاید تنها نیمی از این کودکان بتوانند به مدرسه بروند. در منطقه خاکسفید، احمدآباد و دروازهغار اوضاع کودکان وخیمتر است. مدرسه میگوید، برگه حمایتتحصیلی شرط ثبتنام است و دفاتر کفالت میگویند فعلا نمیتوانیم برگه صادر کنیم.
ترکتحصیل حداقل نیمی از کودکانکار
پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران است؛ انجمنی که در زمینه پیگیریهای حقوقی مهاجران فعالیت میکند، او هم در توضیح شرایطی که برای ثبتنام کودکان مهاجر وجود دارد، میگوید: «کودکان زیر 18سال افغانستانی در ایران چند دستهاند. یک گروه افرادیاند که ازقبل درس میخواندند و برگه حمایتتحصیلی هم دارند، آنها امسال با وجود برخی سختیها توانستند ثبتنام کنند. گروه دیگر کودکانیاند که طی یکسال اخیر وارد کشور شدهاند و گفته میشود تعدادشان بین 100 تا 200هزارنفر است. مدارس این کودکان را ثبتنام نمیکند، چراکه اداره اتباع دستورالعمل ثبتنام آنها را نداده بود. هفته آخر شهریورماه، وزارت کشور دستورالعملی تدوین کرد که براساس آن این کودکان میتوانستند به مراکز بهداشت مراجعه کنند، معاینه سلامت شوند و بعد از آن امکان ثبتنامشان در مدارس وجود دارد. یکهفته است که این کودکان درگیر مراکز بهداشتاند و با وضعیتی که برای اینترنت پیشآمده، بعید است به این زودی بتوانند گواهیسلامت بگیرند. البته همه اینها درحالیاست که براساس شیوهنامه آموزشوپرورش، مدارس تا 30مردادماه مجاز به ثبتنام هستند. بنابراین اگر هم شرایط فراهم شود این کودکان، زودتر از آبانماه نمیتوانند سر کلاسهایدرس بنشینند.» بهگفته این فعالاجتماعی، کودکان جامانده از ثبتنام چالش کتاب درسی هم پیدا خواهند کرد، چراکه این کتابها براساس کدملی داده میشود و باز هم آنها دچار مشکل میشوند. هیچکدام از 100 تا 200هزار کودک جامانده، مهرماه وارد مدرسه نمیشوند. چند نهادمردمی در زمینه آموزش این کودکان فعالیت میکنند که ظرفیت آنها هم تکمیل شده است. همه اینها در شرایطی است که باید آموزش کودکانمهاجر را بهعنوان یک فرصت در نظر گرفت. تنها راهنجات این کودکان از فقر، تحصیل است. در همهجای دنیا روی آموزش کودکانمهاجر سرمایهگذاری میشود. اما در ایران این کودکان دورنمایی برای تحصیلشان نمیبینند.
او میگوید، با همه اینها حدود نیمی از این کودکان در سن، 14،15سالگی به دلیل فقر، وارد بازار کار شده و ترکتحصیل میکنند: «بازماندگان از تحصیل چند دستهاند، یکی ایرانیانیاند که تعدادشان کم نیست و دیگری کودکان مهاجر. بازماندگی تحصیلی کودکان مهاجر یکی به دلیل ناقص بودن مدارک هویتیشان است و دوم به دلیل رسیدن به سن نوجوانی و اجبار برای ورود به بازار کار. بازماندگی از تحصیل کودکانایرانی هم در درجهاول بهدلیل فقر است، این اتفاق بهویژه در حاشیهشهرها بسیار دیده میشود و آنجا نرخ ترکتحصیل بهدلیل فقر بالاست.»
براساس اعلام این فعالاجتماعی، متصدی اصلی صادرکننده مجوز برای تحصیل این کودکان، اداره اتباع وزارت کشور است، اما بهطور کل نگاه به مهاجران غیرایرانی از سوی مسئولان، منفی است. 40سال است میگویند، این افراد باید برگردند. اما وضعیت کشور آنها هیچوقت روبهبهبود نبوده و حالا هم وضعیت نامطلوبتر شده است، بنابراین آنها برنمیگردند. همچنان هم ارائه خدمات به آنها قطرهچکانی است. در کنار اینها میزان مهاجرت افغانها به ایران بالا رفته. خیلیها به امید مهاجرت به کشور دیگری، وارد ایران میشوند، اما در ایران میمانند.
حقیقتطلب میگوید، وقتی تعداد این افراد در کشور بالا میرود و تمرکزشان هم در شهرهای بزرگ است، قطعا مشکلات آنها بیشتر میشود و در زمینه آموزش، مدارس گنجایش آنها را نخواهند داشت. بهطورکلی افزایش میزان مهاجرت آنها و نگاهسنتی که متولیان امور مهاجران در ایران نسبت به این افراد دارند، باعث شده تا هر سال برای ثبتنام این کودکان در مدارس، دشواری بیشتری ایجاد شود و امسال بیش از سالهای گذشته شاهد این اتفاق هستیم. پیامهای زیادی از سوی خانوادههای کودکان بازمانده از تحصیل میرسد، بدون اینکه مشکلی حل شود.
افخم صباغ، عضو شبکه یاری کودکانکار است و در جریان ثبتنام از این کودکان قرار دارد. او میگوید، با وضعیتی که برای ثبتنام این کودکان ایجاد شده، قطعا آمار بازماندگان از تحصیل افزایش قابلتوجهی خواهد داشت. بهگفته او، آمارهایی که بهطور رسمی درباره تعداد بازماندگان از تحصیل اعلام میشود و تاکید میکند 125هزار نفر که از تحصیل بازماندهاند، فقط محدود به کودکان ایرانی دارای کدملی است، اگر بخواهند تمام کودکان ازجمله ایرانی و غیرایرانی را در نظر بگیرند، قطعا آمارها بیش از اینها خواهد بود.
اسفندماه 99، معاون وقت وزارت آموزشوپرورش اعلام کرده بود 700هزار دانشآموز در کشور به شبکه شاد اتصال ندارند و حدود 30درصد معادل سهمیلیون دانشآموز از تجهیزات هوشمند بیبهره هستند، حالا صباغ تاکید میکند که همین تعداد در گروه ترکتحصیلان قرار میگیرند؛ چراکه از درسها جاماندهاند.
صباغ هم تایید میکند که شرایط ثبتنام کودکان مهاجر و ایرانیان بدون مدرک هویتی، سختتر از سال گذشته شده و این وضعیت بیش از همه به مهاجران افغان، فشار وارد کرده است: «اوایل شهریورماه بود که به استناد بخشنامهای، اعلام شد کودکانی که سرشماری شده و کلاساولی هستند، وارد سامانهای شوند و آنجا با وارد کردن کدی که دفاتر پیشخوان به آنها دادهاند، نوبت بگیرند تا برگه حمایتتحصیلی بگیرند. نکته اما اینجاست که این سامانه از همان ابتدا باز نمیشد و اگر هم باز میشد، امکان نوبتگرفتن نداشت.» او میگوید در کنار این ماجرا، اعلام شده بود کودکانی که از سالهای قبل کارت حمایتتحصیلی دارند، با همان کارت برای ثبتنام به مدارس مراجعه کنند، درحالیکه بسیاری از مدارس با اعلام اینکه ظرفیتشان پر شده، آنها را ثبت نام نکردند. از همه اینها گذشته، افرادی که سرشماری شده اما کارت حمایتی برایشان صادر نشده است، بلاتکلیفاند. به آنها اعلام کردهاند: «صبر کنید تا اطلاع بدهیم.» این افراد به دفاتر کفالت مراجعه کردهاند تا کارت حمایتتحصیلی بگیرند، نوبت هم داشتهاند، اما مدرکی به آنها داده نشده.
صباغ میگوید، همین حالا مدارس اعلام میکنند ظرفیتشان پر است، اگر این افراد مهرماه کارت حمایتتحصیلی بگیرند، کجا میخواهد آنها را ثبتنام کند: «تعداد کودکانی که امسال از تحصیل بازماندهاند خیلی زیاد شده است. اگر پارسال برای ثبتنام 70 تا 80دانشآموز تلاش میکردیم، امسال تعدادشان به بالای 140نفر رسیده. نه ما گنجایش داریم، نه مدارس آنها را میپذیرند.» بهگفته این فعال حقوقکودک، کودکانکار همان بازماندگان از تحصیلاند: «درست است که فقر و نیاز مالی منجر به کشیده شدن این کودکان به کار میشود، اما بیشترشان پس از بازماندگی از تحصیل بهسمت کار میروند.» بهگفته او، باید ارادهای برای ثبتنام این کودکان وجود داشته باشد، اما چنین چیزی مشاهده نمیشود: «ما فهرستی از این کودکان برای آموزشوپرورش منطقهدو که در حوزه فعالیتهای ما است، فرستادیم اما هیچ اقدامی صورت نگرفت. برای وزارتخانه هم از طرف انجمنهای مردمی که در این زمینه فعالیت میکنند، نامه نوشتیم. به ما قول همکاری دادند، اما درعمل اتفاقی نیفتاده است.»
او معتقد است، برای حل این مشکل مدارس باید از ظرفیتهایشان استفاده کنند. مثل دوشیفته کردن یا برگزاری کلاسها در مساجد و... به هر حال معلمان بازنشسته زیادی هستند که حاضر به تدریساند یا داوطلبانی که در زمینه آموزش فعالیت میکنند. میتوان از ظرفیت این گروهها استفاده کرد.