استمرار انحراف سیلاب هیرمند به سمت گودزره
بدعهدی حاکمان افغانستان در زمینه عدم واگذاری حقابه ایران از رودخانه هیرمند، ایجاد سازههای هیدرولیکی، انحراف و انتقال آب حوضه آبریز هیرمند برای توسعه کشاورزی و رویکردهای هیدروپلیتیکی درهمتنیده در سایه ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در حوزه آب، موجب شده که بهرغم وجود معاهده دلتا و تعیین حقابه برای ایران، امنیت آبی، غذایی و زیستمحیطی منطقه سیستان بهطور جدی مورد تهدید واقع شود.
مقامات حکومت طالبان همواره خشکسالی و کمبود آب در رودخانه هیرمند و سدهای بالادست را علت عدم رهاسازی حقابه هیرمند اعلام میکنند. از بهمن سال ۹۹ با آبگیری بند انحرافی کمالخان، زنگ خطر بحران آب در منطقه بهصدا درآمد.
سامانه انحرافی بندکمالخان بهگونهای طراحی شده که پس از تکمیل مخزن ۵۲ میلیون مترمکعبی، در صورت باز بودن تمامی دریچههای بند، توان عبور حدود ۴۰۰ مترمکعب بر ثانیه را دارد و اگر سیلابی با دبی بیش از این میزان جاری شود، وارد سرریز یا ساحل سمت چپ شده و پس از عبور از سد قلعه افضل به سمت شورهزار گودزره منحرف میشود.
مکانیزم عمل سامانه انحرافی بند کمالخان باعث شده که ایران طی سه سال گذشته حقابهاش را دریافت نکند و فقط در سال ۱۴۰۱ حدود ۲ میلیارد مترمکعب آب رودخانه هیرمند به سمت گودزره منحرف شد.
هماکنون شاهد بارش بیسابقهای در سرچشمههای حوضه آبریز هیرمند هستیم؛ بهگونهایکه سد کجکی پس از حدود ۷۰ سال سرریز شد، تمام رودهای افغانستان طغیان کرده و باعث ایجاد تلفات جانی و مالی شده است.
میزان دبی سیلابهای عظیم رودخانه هیرمند در سنوات گذشته رقم ۳ هزار مترمکعب بر ثانیه را ثبت کرده و در سالیان نهچندان دور شاهد سیلابهایی به میزان ۶ هزار مترمکعب بودیم.
مقامات طالبان از جمله وزیر آب و انرژی این کشور در حالی به مقامات ایرانی اطمینان دادهاند که حتی یک قطره آب به سمت گودزره نرود که دریچههای بندکمالخان گنجایش عبور یکهشتم حجم سیلابهای هیرمند را دارد و طبق طراحی سامانه انحرافی این بند، سیلابها در مسیر طبیعی رودخانه هیرمند جریان پیدا نخواهد کرد و به سمت بیابان لمیزرع گودزره منحرف میشود.
طبق گفته منابع محلی هماکنون سیلابی حدود ۱۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه در رودخانه هیرمند جریان دارد که پیشبینی میشود حجم آن طی روزهای آینده افزایش یابد، اما از این مقدار صرفاً ۲۶۰ مترمکعب بر ثانیه از دریچههای بندکمالخان عبور میکند و مابقی در حال منحرف شدن به سمت گودزره است.
در دوره جمهوریت بندکمالخان با اهداف واهی تولید برق، توسعه کشاورزی و هدف واهی و بلندپروازانه احیای ۴۹ هزار هکتار از اراضی گودزره احداث شد، اما در واقع در راستای سیاستهای آمریکا برای افزایش میزان تنش آبی منطقه سیستان و فشار سیاسی بر جمهوری اسلامی به بهرهبرداری رسید.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان بهرغم اعطای امتیازات سیاسی و اقتصادی از جانب ایران مانند تامین کالاهای اساسی، در اختیار قرار دادن راه دسترسی، واگذاری سفارت افغانستان در تهران به آنها، سرمایهگذاریهای ایران در آن کشور و... اما افغانستان هیچ گام عملی برای اصلاح سامانه انحرافی بندکمالخان برنداشته و در یکی از جلسات با طرف ایرانی، عنوان کرده که بندکمالخان یک پروژه زیربنایی است و با اصلاح آن موافقت نکرده است.
افغانستان به جز چین با تمامی کشورهای همسایهاش تنش آبی و سیاسی دارد و در حال تکمیل سازههای آبی متعدد در حوضههای آبریز مشترک با این کشورهاست.
برای دسترسی به آبهای آزاد و تامین کالاهای اساسیاش به ایران و پاکستان و برای تامین انرژی به ایران و تاجیکستان وابسته است. با توجه به افزایش سطح تنشها میان پاکستان و افغانستان به دلیل تقویت تیتیپی از جانب طالبانِ افغانستان و عدم مقابله با این گروه تروریستی و مسئله خط دیورند، تبادلات اقتصادی میان این دو کشور نزدیک به صفر است و مدام اخبار بسته شدن گذرگاه تورخم رسانهای میشود.
ایران و کریدور بندر چابهار- پایانه میلک بهترین گزینه برای تامین کالاهای اساسی افغانستان است، به همین خاطر شاهد انعقاد معاهده سهجانبه ایران، هند و افغانستان در دوره ریاستجمهوری اشرف غنی بودیم.
متاسفانه در آن معاهده برای دریافت حقابه هیرمند و تالاب بینالمللی هامون تضمینی دریافت نشد، به نظر میرسد که دولت سیزدهم در حال یک تجربه تلخ است، بنابراین، باید دکترین سیاسی و اقتصادی برای بقای سیستان، بهگونهای استراتژی تعریف کنند که مراودات تجاری و سیاسی ایران و افغانستان را با آورد رودخانه هیرمند و حتی هریرود تنظیم شود.