زرادخانههای خالی
احتمال کاهش کمکهای کشورهای غربی به اوکراین در سال آینده وجود دارد
احتمال کاهش کمکهای کشورهای غربی به اوکراین در سال آینده وجود دارد
پایان جنگ روسیه در اوکراین مرتب به عقب میافتد. زمانی بود که برخی از مقامات اوکراینی فکر میکردند با توقف پیشرویهای ارتش روسیه در مزر کییف، جنگ تا چند ماه دیگر بهپایان میرسد. سپهبد کریلو بودانوف، رئیس اطلاعات نظامی در می 2022 پیشبینی کرد: «اکثر اقدامات رزمی فعال تا آخر امسال بهپایان میرسند.» تا نوامبر گذشته، کمی پس از ضدحمله تماشایی اوکراین در خارکیف، ولودیمیر هافریلوف، معاون وزیر دفاع وقت همچنان انتظار یک پیروزی سرعتی را داشت: «احساس من این است که تا آخر بهار، این جنگ تمام شود.»
ضدحمله اوکراین در حقیقت حتی تا ماه ژوئن هم آغاز نشده بود. فراتر از سرعت تمام شدن، این جنگ نشان داده که چقدر دیگر میتواند طول بکشد. پیشروی نیروهای اوکراینی که بر اثر میدانهای مین روسیه و دیگر تکنیکهای دفاعی متوقف شده، حالا آنها را مجبور کرده با پای پیاده به جلو حرکت کنند. ارسال بهترین تسلیحات و نیروهای نظامی ذخیره هنوز منجر به هیچ پیشرفت غیرمنتظرهای نشده است. آب و هوای مرطوب و کمبود مهمات احتمالاً پیشرفتهای اوکراین را تا اواخر اکتبر، اگر زودتر نباشد، متوقف خواهد کرد.
فصل جدید مبارزه
نشانههایی از فصل دیگری از مبارزه دیده میشود. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در 17 سپتامبر هشدار داد: «ما باید خود را برای جنگی طولانی در اوکراین آماده کنیم.» مارک میلی، ژنرال ارشد آمریکا در همان روز تایید کرد: «اخراج نظامی تمامی 200هزار سرباز روسی از سرزمینهای تحت اشغال روسیه در اوکراین به مدتزمان زیادی نیاز دارد.»
ایالات متحده، همانطور که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بارها تکرار کرده، اصرار دارد تا هر زمانی که جنگ طول بکشد به همین روند ادامه دهد. بریتانیا، فرانسه، آلمان و دیگر متحدان آنها نیز همه از همین گزاره استفاده کردهاند. هر چقدر که این تعهدات آهنین بهنظر برسند به دو متغیر نامعلوم بستگی دارند. یکی از آنها توانایی غرب برای مجهز کردن ارتش اوکراین با تسلیحات و مهمات کافی است. دیگری تمایل سیاسی برای ادامه به تحویل تسلیحات است.
در مورد موضوع اول، ریچارد کانلی، کارشناس اقتصاد روسیه درحالیکه به جهش بزرگ در تولید فولاد اشاره میکند، میگوید، صنایع دفاعی روسیه در سه ماهه آخر سال 2022 برای جنگ آغاز بهکار کردند. مقامات بریتانیایی میگویند روسیه دستکم 200 تانک در سال تولید میکند؛ دو برابر میزانی که قبلاً تصور میکردند. کانلی میگوید که با در نظر گرفتن تانکهای بازسازیشده، تعداد واقعی آنها احتمالاً بین 500 تا 800 دستگاه باشد. کانلی اضافه میکند تحریمهای کشورهای غربی میزان تولید را خیلی کاهش نمیدهد چون تجهیزات مهم مانند نیمهرساناها از طریق هنگکنگ یا آسیای مرکزی قاچاق میشوند.
در اصل، دوستان اوکراین هیچ مشکلی برای کمک به تامین سلاح بیشتر در مقابل روسیه ندارند. ترکیب تولید ناخالص داخلی اعضای ناتو 12 برابر روسیه است، حتی پس از محاسبه هزینههای پایینتر در روسیه. تفاوت این است که روسیه میخواهد خیلی سنگینتر برای جنگ خرج کند: هزینههای نظامی تقریباً 40درصد از بودجه ملی را دربرمیگیرند که بسیار فراتر از سطح آن در کشورهای غربی است. کشورهای غربی تلاش میکنند تا این عدم تعادل را با سرمایهگذاری در تولید تسلیحات که از زمان پایان جنگ سرد مورد غفلت قرار گرفته، جبران کنند. اما دو مشکل وجود دارد. مشکل اول، هزینه است. کوستی سلم، کارمند ارشد دولت در وزارت دفاع استونی میگوید که این کشور حدوداً 5 تا 6هزار دلار برای هر گلوله توپخانهای جدید هزینه میکند. سلم اشاره میکند این میزان با توجه به استانداردهای ناتو نسبتاً ارزان است. به گفته او روسیه 60هزار روبل یا حدوداً 620 دلار هزینه میکند. تفاوت فاحش بهطور عمد به نیروی کار و تجهیزات ارزانقیمت، محصولات بیکیفیتتر و حاشیه سود کمتر (درصد سود کسبشده بهازای فروش) برای کارخانههای اسلحهسازی بستگی دارد که اکثر آنها دولتی هستند. تورم این مشکل را تشدید میکند. دریاسالار راب باور، یکی از اشخاص برجسته در ناتو در 16 سپتامبر انتقاد میکرد که «هزینه تجهیزات و مهمات در حال افزایش است.»
مشکل دوم، زمانبندی است. کانلی میگوید: «پس از یک شروع آهسته، روسیه سرعت خود را به سرعتِ رقابت رسانده و آنها بدون مشکل ادامه میدهند. آنها حالا شروع میکنند به تولید تجهیزات، با سرعتی که تقریباً به آن نیاز دارند.» سرمایهگذاریهای آمریکایی و اروپایی در ظرفیتهای جدید که بعدها آغاز شدهاند، نمیتواند تا نیمه دوم 2024 یا 2025 محصولات بیشتری را عرضه کند و بههمین دلیل به روسیه وقت بیشتری برای تجهیز کردن خود، ساخت پدافندهای جدید و سرنگون کردن نیروهای اوکراینی میدهد.
مثلاً گلولههای توپخانهای را در نظر بگیرید. خبر خوب این است که تولیدات آمریکاییها و اروپاییها افزایش شدیدی پیدا کرده است. مقامات آمریکایی میگویند که خروجی آنها از نرخ سالیانه 168هزار گلوله در بهار به 336هزار گلوله در امروز رسیده است. این میزان به لطف تجهیزات جدید و استفاده بیشتر از تجهیزات موجود، افزایش پیدا میکند. طبق گفته وزیر دفاع استونی، تولیدات اروپاییها قرار است تا پایان امسال یا شروع سال بعد دو برابر شود. بین این دو، آمریکا و اروپا باید سال آینده بتوانند بهراحتی نزدیک به 2 میلیون گلوله تولید کنند.
موجگرفتگی
مشکل این است که این تعداد برای ادامه بسیار ناچیز است. طبق تخمینهای بریتانیا، روسیه سال آینده یک میلیون تا دو میلیون گلوله تولید خواهد کرد. این تعداد علاوه بر ذخایر 5 میلیونی است؛ جدید و بازسازیشده. به گفته سلم این موضوع اجازه میدهد روسیه طی یک سال حداقل 15هزار گلوله در روز شلیک کند. به گفته افرادی که با این دادهها آشنا هستند این تعداد تقریباً با افزایش مصرف اوکراین در طول ضدحمله است. اما اوکراین احتمالاً میتواند این سرعت را تنها برای چند ماه دیگر حفظ کند.
این شکاف را میتوان با قرض گرفتن از جای دیگر پر کرد. ضدحمله اوکراین با ارسال گسترده گلولههای کرهجنوبی امکانپذیر شد. آمریکا و متحدانش بهطور مخفیانه از طرف اوکراین تسلیحات و مهمات را از کشورهای غیرمتعهد مانند مصر و پاکستان خریداری کردند. اما چنین منابع آمادهای از تسلیحات رو به اتمام است. ذخایر ارتشهای غربی نیز رو به اتمام رفته است.
این مشکل باید با سرعت گرفتن تولیدات صنایع تسلیحات نظامی آسانتر شود. به گفته یکی از مقامات غربی تا سال 2025 حتی ممکن است به «مازاد» تولید گلولهها برسیم. اگر بخش بزرگی از محصولات جدید برای اوکراین ارسال شوند و با فرض اینکه هم چین و هم کرهشمالی از تعهد خود به روسیه انصراف ندهند، ارتش اوکراین برای اولین بار ممکن است بتواند در این درگیری ارتش روسیه را کاملاً شکست دهد. اما سال 2025 معادل نظامی یک عمر فاصله است. در ضمن سال آینده اوکراین احتمالاً برای تدارک یک حمله بزرگ چالش خواهد داشت. یک سال پس از آن نیز از نظر سیاسی یک عمر فاصله است. موج سیاسی در اروپا بهنظر به نفع اوکراین است. نظرسنجیهایی که در ماه ژوئن و جولای انجام شدند نشان میدهند که 64درصد از اروپاییها از کمک نظامی به اوکراین حمایت میکنند. این حمایتها فقط هم از کشورهایی نیست که طولانیمدت به روسیه سوءظن دارند؛ مثل سوئد (93درصد) و بلکه در میان اعضای عضو دورتر، مانند پرتغال (90درصد).
برخی از احزاب راست افراطی مانند حزب جبهه ملی فرانسه بهرهبری مارین لوپن و حزب «آلترناتیو برای آلمان» این جنگ را هدر دادن منابع اروپاییها میدانند. گانار لیندمان، یکی از اعضای حزب آلترناتیو برای آلمان از مجلس نمایندگان برلین میگوید: «مردم آلمان سه برابر هزینه این جنگ را پرداخت میکنند؛ با حمایت از یک میلیون پناهجو، پرداخت قبوض بالای انرژی و ارسال تسلیحات به اوکراین.» محبوبیت هر دو حزب در نظرسنجیها افزایش یافته اما هر دو همچنان فاصله بسیاری برای رسیدن به قدرت دارند.
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به باورهای ضدجنگ، بهویژه در درون حزب سوسیالدموکرات آلمان توجه داشته است. او ماهها نسبت به ارسال تانکهای لئوپارد به اوکراین نگرانی داشت. شولتز همچنان از ارسال موشکهای دوربرد «تاروس» امتناع کرده، حتی با اینکه بریتانیا و فرانسه به اوکراین تسلیحات مشابهی دادهاند. اما با این حال شولتز تا الان دریافته که شک و تردید افکار عمومی بیش از حد از روی احساسات است: تسلیحات جدید بهمحض ارسال تاییدیههای گستردهای را نیز در پی خواهد داشت. دولت شولتز در 18 سپتامبر اعلام کرد که 400 میلیون یورو (429میلیون دلار) دیگر تسلیحات از جمله مهمات، خودروهای نظامی و تجهیزات مینزدایی ارسال میکند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه سال گذشته بهخاطر تماسهای تلفنی با همتای روسی خود، ولادیمیر پوتین و بهخاطر امتناع از ارسال تسلیحات نارضایتهایی را برانگیخت. او حالا در میان مشتاقترین رهبران اروپایی قرار دارد. فرانسه مدتهای طولانی در برابر توسعه اتحادیه اروپا مقاومت کرده اما با این حال مکرون به یکی از پرتبوتابترین حامیان الحاق اوکراین به این بلوک شده است. یک نظرسنجی در ماه جولای نشان میدهد که 58درصد از فرانسویها از این رویکرد حمایت میکنند.
درخواست اوکراین برای عضویت در اتحادیه اروپا با سرعتی در حال بررسی است که چند سال پیش ناظران اروپایی را شگفتزده میکرد. این کشور در ژوئن 2022 رسماً نامزد عضویت در اتحادیه اروپا شد. دسامبر امسال، مذاکرات مفصلی درباره الحاق اوکراین آغاز خواهد شد. اوکراین با پیشرفتهای سریع خود در انجام اصلاحات لازم، مقامات اتحادیه اروپا را مبهوت کرده است. عضویت اوکراین همچنان ممکن است سالها طول بکشد اما به نظر میرسد جنگ این روند را به جای به تاخیر انداختن، سریعتر کرده است.
حالا نوبت ورود کنگره است
نگرشها در آمریکا چندبخشی و نامشخص است. کاخ سفید در 10 آگوست از کنگره خواست تا 24 میلیارد دیگر از بودجه تکمیلی را برای اوکراین اختصاص دهد که میتواند مجموع کمکهای آمریکا را تا به امروز به 135 میلیارد دلار برساند. حامیان چنین کمکهایی در میان دموکراتها و جمهوریخواهان، اکثریت واضح هر دو مجلس کنگره را تشکیل میدهند. اگر درخواستی برای رایگیری مستقیم مطرح شود، نسبتاً میتواند بهراحتی تایید شود.
اما بهدلیل سیاستهای ناکارآمد آمریکا احتمالاً این اتفاق نمیافتد. اکثریت اعضای کنگره نمایندگان ممکن است از اوکراین حمایت کنند اما عده کمی از جمهوریخواهان دیدگاههای بهشدت ضداوکراینی دارند. از جمله مت گانس که دعوت از روسیه برای پیوستن به ناتو را مطرح کرد و مارجری تیلور گرین، تئوریسین توطئه که این تصور پوچ را ترویج کرد که کمکهای اهداکنندگان به اوکراین بهتدریج به جیب دموکراتها ریخته میشود. از آنجایی که جمهوریخواهان فقط اکثریت ناچیزی در مجلس دارند و از آنجایی که کوین مککارتی، رئیس مجلس نمایندگان نمیخواهد برای اجرای قانون روی رای دموکراتها حساب باز کند، اقلیت حامی روسیه نفوذ بیشتری دارند.
محتملترین راه این است که مککارتی بودجه تکمیلی را به دیگر قوانین مهم ضمیمه کند و خروج از مسیر را سختتر. تلاشهای پیشین در مجلس نمایندگان برای رد کمک مالی به اوکراین بهپایان رسیدهاند، با اینکه آرای جمهوریخواهان بیشتری را جذب میکنند. بایدن در حال حاضر موافقت کنگره برای ارسال تسلیحات از ذخایر موجود به ارزش 6 میلیارد دلار به اوکراین را دارد. اما پس از آن درحالیکه کنگره اجرای آخرین درخواست را معطل نگه میدارد، احتمالاً تأخیری چندماهه بهوجود میآید. نتیجه آن در مقایسه با بستههای کمکی بزرگ سال گذشته ممکن است کم و پراکنده باشد.
کمک به اوکراین در درازمدت خیلی سریع به مشکل پارتیزانی تبدیل شده که از قطعیت اقدامات احتمالی در آینده میکاهد. رایدهندگان جمهوریخواه که با بدبینیهای دونالد ترامپ، نامزد احتمالی حزب خود برای سال آینده روبهرو شدهاند، ارسال کمکهای بیشتر به اوکراین را زیر سوال بردهاند. دموکراتها بهطور گستردهای همچنان از این کمکها حمایت میکنند. کسری بزرگ بودجه و نرخ بالای بهره باعث میشود سیاستمداران تمام احزاب تمایلی به افزایش بدهی نداشته باشند. حتی دموکراتها از این ایده حمایت میکنند که متحدان اروپایی آمریکا باید ابتکار عمل را در درگیریهایی که در مرزهایشان رخ میدهد، بهدست بگیرند.
احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات سال آینده وجود دارد. سیاست او در قبال اوکراین بهطور مشخص نامفهوم است. ترامپ در ماه مارس وعده داد قبل از آنکه وارد کاخ سفید شود در عرض یک روز جنگ را حل و فصل میکند. ترامپ در ماه می گفت: «ما برای خودمان مهمات نداریم.» رئیسجمهور پیشین آمریکا شکایت میکرد که مهمات زیادی به اوکراین داده شده است. اما ترامپ انکار میکند به توافقی که به پوتین اجازه میدهد مناطقی از اوکراین را برای خود حفظ کند، فشار آورد. ترامپ در هفته گذشته گفت که هیچکس بیشتر از او نسبت به روسیه سختگیر نبوده و اصرار داشت که معامله منصفانهای را برای همه رقم میزند. با این وجود، مقامات غربی نگرانند که پوتین قبل از توافق برای مذاکره صبر میکند تا ببیند که ترامپ دوباره رئیسجمهور میشود یا نه. این سناریو هماکنون بحثهای آشفتهای را در اروپا بهراه انداخته است. لیانا فیکس و مایکل کیماج، از کارشناسان روسیه اخیراً در مجله فارن افرز مینویسند که «اگر ایالات متحده تلاش کند تا توافق از طریق مذاکره را تحمیل کند، اروپاییها ظرفیت کمی برای مقاومت خواهند داشت. دیگران میگویند که این موضوع بیش از حد به جبر وابسته است. مقامات فرانسه استدلال میکنند که آمریکا باید حمایت خود از اوکراین را پایان دهد، با اینکه اروپا نمیتواند سلاح به سلاح و تفنگ به تفنگ جایگزینی برای ارتش آمریکا باشد. اما نکته منطقی و محتاطانه برای اروپا این است که تلاش کند گزینههای خود را با تقویت تولید تسلیحات حفظ کند.
سوال اینجاست که آیا اروپا بهتنهایی میتواند پول نقد و تسلیحات کافی برای ادامه مبارزه اوکراین تهیه کند؟ اگرچه آمریکا بزرگترین سهم از کمکهای جنگی را ارسال کرده اما آخرین تحلیل از اقتصاد جهانی انستیتو کیل، اندیشکده آلمانی نشان میدهد که این الگو برعکس شده است. اروپاییها مدتهاست که کمکهای مالی بیشتری را انجام دادهاند. آنها حالا کمکهای بیشتر و متنوعتری را ارسال کردهاند؛ بخشی از آن بهلطف وعده اخیر 50 میلیارد یورویی اتحادیه اروپا بوده است؛ تعهدی چندساله که تا سال 2027 ادامه خواهد داشت.
همهچیز پول نیست
اعداد و ارقام گویای تمام داستان نیستند. آمریکا تکیهگاه تلاشهای متحدان برای حمایت از اوکراین بوده و ریاست جلسات منظمی را در رامشتاین، پایگاه نظامی آمریکاییها در آلمان برعهده داشته که در آن وعده اهدای تسلیحات و هماهنگی آنها انجام شده است. این موضوع پوشش دیپلماتیکی را برای کمک دیگر کشورها فراهم کرده: مثلاً شولتز اصرار داشت که تانکهای لئوپارد تولید آلمان در صورتی به اوکراین فرستاده شوند که بایدن اول تانکهای آبرامز M1A1 آمریکایی را بفرستد. در برخی موارد، اروپاییها با این درک تسلیحاتی را برای اوکراین ارسال کردهاند که تسلیحات جدید آمریکایی را بهعنوان جایگزین سلاحهای اهدایی دریافت خواهند کرد. ضمانتهای امنیتی آمریکا که با تسلیحات هستهای تضمین شده به اروپاییها اعتمادبهنفسی برای ایستادگی در برابر تهدیدهای روسیه داده است. در آخر، آمریکا اطلاعات حیاتی را فراهم کرده که به اوکراین کمک کرده اهداف باارزشی را پیدا و نابود کند؛ از ژنرالها گرفته تا ناوگانهای جنگی. پیدا کردن جایگزین برای این سازمان و کمکها کار هرکول است. ممکن است اجتنابناپذیر باشد. سلم، مقام رسمی اهل استونی میگوید: «فرض کشورهای غربی که به نظر من کسی درباره آن صحبت نمیکند، این بود که ما هر آنچه میتوانیم به آنها میدهیم و سپس آنها وارد این جنگ بزرگ میشوند و هر چه در آخر اتفاق بیفتد، به آن بسنده میکنیم.». به گفته او برنامه همین بود. حالا یک برنامه جدید لازم است که علاوه بر تسلیحات شامل فناوری بیشتری برای خنثی کردن مزایای روسیه باشد و تحریمهای جسورانهتر مانند اخراج از المپیک پاریس و آموزشهای جدید که از اشتباهات تابستان درس میگیرند، اعمال شوند. مهمتر از همه، تغییر در ذهنیت لازم است. سلم میگوید: «این دقیقاً همان چیزی است که از جنگ فرسایشی میگوییم: غرب را متقاعد کنید که میتوانیم شما را بیشتر رنج دهیم، میتوانیم بیشتر از شما مبارزه کنیم و بیشتر از شما دوام آوریم. آنها نقاط ضعف دموکراسیها را میدانند.» به اعتقاد سلم وظیفه این است؛ پوتین را راضی کنیم که خلاف آن درست است: «ما، به عنوان ائتلاف رامشتاین، 25 برابر پولدارتر، قویتر و از لحاظ فنی، پیشرفتهتر از روسیه هستیم... اینطوری نیست که اینجا جیبهایمان خالی باشد.»
منبع: Economist