امپریالیزم عریان ؛ رئیسجمهوری که آشکارا امپریالیست است
جاناتن چیت برای اتلنتیک درباره برنامههای ترامپ در نزوئلا نوشته است. در این مطلب که در شرایط اوج گرفتن اخبار مربوط به ونزوئلا منتشر شده، رویکرد "امپریالیستی برهنه و بی نقاب" ترامپ و عوامل او، با اشاره به جزئیات و واقعیتهایی همراه است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش هممیهن آنلاین، در حرکت آهسته دولت دونالد ترامپ به سوی جنگ با ونزوئلا به طور ترسناکی آشنا است؛ این را پیشتر هم دیدهایم. انباشت تهدیدآمیز نیروهای نظامی، توجیههایی که مدام جابهجا میشوند، و حتی احیای ادعایی لرزان درباره «سلاحهای کشتار جمعی». این بار، دولت با بازطبقهبندی اخیر فنتانیل میکوشد برای حملات خود دستاویزی شبهاخلاقی فراهم کند.
درگیری با ونزوئلا احتمالاً مانند جنگ عراق پیش نخواهد رفت؛ شاید بهتر، شاید بدتر. اما بنیان اخلاقیای که این جنگ بر آن استوار شده، بیتردید از آنچه در عراق دیدیم سستتر و فاسدتر است.
دولت ترامپ در آغاز، کارزار خود را ــ که بنا بر گزارشها تاکنون شامل ۲۸ حمله شناختهشده آمریکا به قایقهایی بوده که مقامها مدعی حمل مواد مخدر توسط آنها شدهاند ــ بهعنوان جنگی دفاعی برای متوقف کردن جریان مواد مخدر معرفی کرد. پیت هگزت، وزیر دفاع، ماه گذشته در X نوشت: «این مأموریت از سرزمین ما دفاع میکند، قاچاقچیان ـ تروریستها را از نیمکره ما حذف میکند، و کشور را از مواد مخدری که مردم ما را میکشد ایمن میسازد.»
اما با توجه به نقش بسیار محدود ونزوئلا در زنجیره تأمین مواد مخدر غیرقانونی برای ایالات متحده، و همچنین رویکرد نسبتاً سهلگیرانه دونالد ترامپ در قبال جرائم مرتبط با مواد مخدر ــ او در دو دوره ریاستجمهوریاش بیش از ۹۰ مجرم مواد مخدر را عفو یا مشمول تخفیف مجازات کرده است ــ بهتدریج زمزمههایی شکل گرفت که انگیزه واقعی این درگیری نه امنیت، بلکه پول است؛ و هدف اصلی، نفت ونزوئلا. یکی از مقامها هفته گذشته به ویوین سلاما و سارا فیتزپاتریک گفت: «این یک اخاذی است؛ یک اخاذی مالی که عمدتاً برای سود انجام میشود.»
این انگیزه پنهان، مدت زیادی پنهان نماند. هفته گذشته، ترامپ به خبرنگاران گفت ایالات متحده یک نفتکش «بسیار بزرگ» را در سواحل ونزوئلا، «به دلیلی بسیار خوب»، توقیف کرده است. وقتی از او پرسیدند سرنوشت نفت چه خواهد شد، پاسخ داد: «فرض میکنم آن را نگه میداریم.» سپس، در ادامه، از ونزوئلا خواست بابت داراییهای نفتیای که به گفته او از آمریکا «دزدیده شده»، پول بپردازد. او این درگیری را در قالب تلافی توضیح داد: «آنها حقوق نفتی ما را گرفتند. ما آنجا نفت زیادی داریم. شرکتهای ما را بیرون کردند، و ما آن را پس میخواهیم.» در همین چارچوب، ترامپ دستور یک «محاصره» دریایی با تمرکز بر صنعت نفت ونزوئلا را صادر کرده است.
استیون میلر، مشاور امنیت داخلی، کوشیده است این روایت عریان و شبهاوباشانه را با زبانی آغشته به آرمانگرایی درهم بیامیزد. او در X نوشت: «عرق، نبوغ و تلاش آمریکایی صنعت نفت ونزوئلا را بنا کرد. مصادره استبدادی آن، بزرگترین سرقت ثبتشده از ثروت و دارایی آمریکایی بود. این داراییهای غارتشده سپس برای تأمین مالی تروریسم و سرازیر کردن قاتلان، مزدوران و مواد مخدر به خیابانهای ما استفاده شد.»
بیش از بیست سال پیش، منتقدان جورج دبلیو بوش او را متهم میکردند که برای نفت به عراق جنگ برده است. اما بوش صراحتاً اعلام کرد که چنین هدفی ندارد. او در آغاز جنگ، چاههای نفت عراق را «منبع ثروتی متعلق به مردم عراق» خواند و هرگز آنها را به مالکیت آمریکا درنیاورد.
ترامپ در آن زمان مخالف جنگ عراق نبود. با این حال، پس از آنکه جنگ به باتلاق کشیده شد، خود را منتقد آن نشان داد. استدلال ثابت او نه هزینههای انسانی جنگ، بلکه این بود که آمریکا، برخلاف انتظارش، نفت عراق را تصاحب نکرد؛ کاری که، فارغ از میل او، در هر صورت یک جنایت جنگی محسوب میشد.
در دوره نخست ریاستجمهوری، ترامپ بارها تأسف خورد که ایالات متحده در عراق و لیبی نتوانست از مداخلات نظامی خود برای تصاحب ذخایر نفتی استفاده کند، و حتی تلاش کرد حضور نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه را به چنین هدفی گره بزند. در آن زمان، این تمایلات بهدلیل غیرواقعی بودن، غیراخلاقی بودن، یا آشکارا مجرمانه بودن، از سوی زیردستانش مهار شد. اما در دوره دوم، بسیاری از خواستههایی که زمانی غیرقابل تصور به نظر میرسیدند، به سیاست رسمی تبدیل شدهاند.
اینکه ترامپ خواهان تصاحب ثروت نفتی ونزوئلاست، لزوماً به معنای تحقق آن نیست؛ و البته، به این معنا هم نیست که این تنها انگیزه دولت اوست. واشینگتن پست گزارش داده است که حمایت میلر از جنگ، تا حدی از تمایل او برای حمله به کارتلهای مواد مخدر در مکزیک نشئت میگیرد، و او ظاهراً باور دارد جنگ میتواند راه را برای اعلام مهاجران ونزوئلایی بهعنوان «دشمنان رزمنده» و اخراج آنها هموار کند.
در همین حال، مارکو روبیو، وزیر خارجه، که نگاهش به اهداف سنتیتر سیاست خارجی جمهوریخواهان نزدیکتر است، خواهان برکناری نیکولاس مادورو است. تردیدی نیست که مادورو بقایای دموکراسی ونزوئلا را درهم شکسته و یک ساختار فاسد و غارتگر را مستقر کرده است. اما استفاده از جنگ برای تصاحب ثروت ملی یک کشور، با هر پروژهای برای دموکراتیزه کردن آن کشور ناسازگار است. دولتی که واگذاری ثروت ملی به قدرتهای خارجی را بپذیرد، فوراً مشروعیت خود را از دست میدهد و تنها با اتکای عریان به زور میتواند بر سر کار بماند.
ترامپ سالها از مقایسه خود با شکستهای ملتسازی دولت بوش سود برده است. او منتقدان جمهوریخواهش را نئومحافظهکار نامیده، و حتی برخی پوپولیستهای چپ نیز او را بهخاطر فاصله گرفتن حزب از مداخلهگرایی سبک بوش ستودهاند.
اما شمشیرکشی او علیه ونزوئلا نشان میدهد که اختلافش با نئومحافظهکاری هرگز بر سر فروتنی، حقوق بینالملل، یا پرهیز از زور نبوده است. شکایت اصلی ترامپ از بوش این بود که، بهزعم او، فرصتی برای ثروتمند کردن ایالات متحده را از دست داد، زیرا بیش از حد به قانون و شأن مردم عراق اهمیت داد. نئومحافظهکاران، با همه خطاها و خودبزرگبینیشان، دستکم مدعی ترویج ارزشهایی بودند. ترامپ اما آشکارا مایل است این دکترین را با شکلی قدیمیتر، عریانتر، و بیپردهتر از امپریالیسم جایگزین کند.