نیوزویک: چگونه «پل ترامپ» ممکن است بهزودی سیمای منطقه جنگی در مرزهای میان روسیه، ایران و ترکیه را دگرگون کند
تأثیر توافق مورد انتظار، هر شکلی که در نهایت به خود بگیرد، احتمالاً فراتر از دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان خواهد بود و برای سه قدرت هممرز با قفقاز جنوبی — روسیه، ایران و ترکیه — پیامدهایی به دنبال خواهد داشت.

به گزارش هممیهن آنلاین، این مقاله ویژه در استقبال از امضاء توافق میان ارمنستان و آذربایجان منتشر شده است.
در حالی که دانلد ترامپ میکوشد اختلافات شدید در چندین نقطه جهان را آرام سازد، بهزودی قرار است بر توافق صلح تازهای میان دو رقیب دیرینه در قفقاز جنوبی نظارت کند.
جزئیات این توافقِ مورد حمایت ایالات متحده میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان هنوز منتشر نشده است، اما رهبران دو کشور قرار است از روز پنجشنبه در نشستی دو روزه با همتای آمریکایی خود دیدار کنند. در این میان، یکی از ارکان کلیدی توافق با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح سعادت بینالمللی» یا بهاختصار «پل ترامپ» شناخته میشود.
این طرح پیشبینیشده، قرار است جمهوری آذربایجانِ اصلی را از طریق خاک ارمنستان به استان برونبوم نخجوان متصل کند؛ مسیری که در آذربایجان «دالان زنگزور» و در ارمنستان «جاده سیونیک» نامیده میشود و سالها بر سر آن مناقشه جریان داشته است.
این توافق در پی دگرگونیهای شتابان قفقاز جنوبی شکل میگیرد؛ جایی که جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۲۳ با عملیاتی برقآسا، کنترل منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را بهدست گرفت و به ۳۰ سال حاکمیت جداییطلبان مورد حمایت ارمنستان پایان داد. این شکست – که پس از تلفات سنگین ارمنستان در جنگ پیشین با آذربایجان در سال ۲۰۲۰ رخ داد – ایروان را واداشته تا جایگاه منطقهای خود را، از جمله اتحادش با روسیه و خصومت دیرین با ترکیه، از نو بررسی کند.
برای ترامپ و نیز برای منطقه، این فرصتی مهم است.
اولسیا وارتانیان، کارشناس مناقشات و امنیت در قفقاز جنوبی، در گفتوگو با نیوزویک اظهار داشت: «ممکن است ترامپ بخواهد این ابتکار را به پرونده نامزدی خود برای جایزه نوبل بیفزاید یا صرفاً قصد داشته باشد عزمش را برای برقراری صلح در جهان تأیید کند، اما فراتر از انگیزههای شخصی، برای این منطقه موضوعی بسیار بزرگ و بااهمیت است.»
او افزود: «این گام – حتی بدون امضای نهایی بر توافق صلح – باید شانس پایداری و دوری از جنگ را در منطقه برای مدتی طولانیتر افزایش دهد.»
صلح به مثابه پیروزی
ترامپ در مسیر جستوجوی بهرسمیتشناختهشدن بینالمللی از رهگذر ابتکارهای صلحجویانه خود، چندان پنهانکار نبوده است.
او در این مسیر، پیشرفتهای ملموسی را در زمینه توافقهای مربوط به مناقشات میان صربستان و کوزوو، جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا، کامبوج و تایلند، و هند و پاکستان به نام خود ثبت کرده است، هرچند نقش واقعی کاخ سفید در بحران جنوب آسیا که در ماه مه شعلهور شد، همچنان محل تردید است.
با این حال، در دو خونینترین مناقشه کنونی جهان – جنگ روسیه و اوکراین و جنگ اسرائیل و حماس – ترامپ نتوانسته به موفقیتی چشمگیر دست یابد.
علی ممدوف، پژوهشگر دانشگاه جرج میسون، محاسبه روشن مداخله دیپلماتیک ترامپ در قفقاز جنوبی را چنین توضیح میدهد: «ایده مشارکت آمریکا در دالان زنگزور در چارچوب گرایش گستردهتر به دیپلماسی معاملاتی و مبتنی بر منافع میگنجد؛ رویکردی که ترامپ در مناطق دیگر نیز برگزیده است.»
به گفته او: «پشتیبانی ترامپ از چنین پروژهای به او امکان میدهد که یک دستاورد ملموسِ مبتنی بر زیرساخت را بهعنوان «سود صلح» عرضه کند و آن را همچون موفقیت شخصی دیپلماتیک – مشابه توافقهای ابراهیم – برند کند.»
ممدوف همچنین به «چندین مزیت» اشاره میکند که هر دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان میتوانند از این توافق بهدست آورند: «نخست آنکه این طرح وزنه تعادلی در برابر گزینههای مورد حمایت روسیه یا ایران فراهم میآورد و به هر دو کشور امکان میدهد شرکای خود را متنوع کنند. دوم، اگر چارچوببندی درستی صورت گیرد، این دالان نه صرفاً بهعنوان پیوندی منطقهای، بلکه بهعنوان بخشی از برنامه گستردهتر اتصال – برای پیوند دادن قفقاز جنوبی به مسیرهای بازرگانی جهانی از طریق «دالان میانی» – دیده خواهد شد.»
او افزود: «چنین روایتی میتواند سطح بیاعتمادی متقابل را کاهش دهد و پروژه را در داخل، از نظر سیاسی، قابلپذیرشتر سازد.»
جزئیات است که دردسرساز است
جاشوا کوسرا، تحلیلگر ارشد در «گروه بینالمللی بحران»، نیز تلاشهای رئیسجمهور در قفقاز جنوبی را به کارزارهای دیپلماتیک دیگر او پیوند داد و گفت: «آشکار است که دولت ترامپ بهدنبال یک پیروزی آسان در عرصه صلحسازی است، پس از آنکه روند امور در اوکراین و غزه بسیار کندتر از امید او پیش رفت.»
با این حال، او یادآور شد که پرسشهای مهمی همچنان بر سر اجرای توافق ارمنستان و جمهوری آذربایجان باقی است، از جمله دربارۀ پیادهسازی مسیری که سالهاست در منطقه منشأ مناقشه بوده است.
او گفت: «شاید مهمترین بخش نوآورانه توافق، موافقتنامه حملونقل موسوم به پل ترامپ باشد که جزئیات مهم بسیاری دربارۀ آن هنوز نمیدانیم.»
او افزود: «در اصل، آذربایجان خواستار نوعی مسیر حملونقل میان سرزمین اصلی خود و برونبوم نخجوان است که ارمنستان نتواند در آن دخالت کند، و ارمنستان نیز استدلال کرده که میخواهد از مسیر مشابهی از طریق نخجوان استفاده کند که سریعترین راه برای رسیدن از شمال به جنوب ارمنستان خواهد بود.»
تیگران گریگوریان، مدیر «مرکز منطقهای دموکراسی و امنیت» در ارمنستان، نیز گفت که موفقیت ترامپ در گردهمآوردن نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوری آذربایجان، در کاخ سفید «بهعنوان یک پیروزی سریع در سیاست خارجی دیده میشود.»
او نیز همچون دیگران تأکید کرد که جزئیات طرح مورد حمایت آمریکا در عین حال «حیاتی» است، زیرا باید پاسخگوی مطالبات هر دو طرف باشد.
گریگوریان در گفتوگو با نیوزویک اظهار داشت: «آذربایجان همواره بر ایجاد گذرگاهی بیمانع برای انتقال بار و مسافر به برونبوم نخجوان پافشاری کرده و عملاً خواستار حذف کنترل ارمنستان بر این مسیر شده است. ارمنستان، در حالی که با ایده بازسازی ارتباطات موافق است، تأکید میکند که چنین مسیری باید کاملاً در چارچوب تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت قضاییاش فعالیت کند و بر اساس اصل عمل متقابل پیش برود.»
او افزود: «یعنی اگر به آذربایجان اجازه داده شود که با ساختاری ساده از طریق خاک ارمنستان به نخجوان متصل شود، همان قواعد باید برای استفاده ارمنستان از بخش نخجوانِ راهآهن بهمنظور دسترسی به مناطق شمالی خود نیز اعمال شود.»
تعارض منافع
تأثیر توافق مورد انتظار، هر شکلی که در نهایت به خود بگیرد، احتمالاً فراتر از دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان خواهد بود و برای سه قدرت هممرز با قفقاز جنوبی — روسیه، ایران و ترکیه — پیامدهایی به دنبال خواهد داشت.
علی ممدوف گفت: «هر یک از این قدرتهای منطقهای، قفقاز جنوبی را بخشی از محیط استراتژیک خود میدانند، بنابراین هرگونه دخالت آمریکا — بهویژه تحت ابتکار برجستهای مانند پروژه ترامپ — با نظارت دقیق مواجه خواهد شد.»
ارمنستان و جمهوری آذربایجان که در تقاطع استراتژیک آسیا و اروپا قرار دارند، در طول تاریخ در دورههای مختلف تحت سلطه امپراتوریهای فارسی، عثمانی و روس بودهاند. آنها در سال ۱۹۹۱ از اتحاد جماهیر شوروی استقلال یافتند که منجر به نخستین جنگ بزرگ بر سر منطقه ناگورنو-قرهباغ شد؛ جایی که ارمنیهای قومی اعلام جمهوری آرتساخ کردند، در حالی که این قلمرو بهطور بینالمللی بخشی از آذربایجان به شمار میرود.
از آن زمان، هر دو کشور یکدیگر را به پاکسازی قومی متهم کردهاند، در حالی که ارمنستان همچنان به دنبال بهرسمیتشناختن نسلکشی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی در جریان جنگ جهانی اول از سوی ترکیه است؛ رویدادی که بیشتر کشورها آن را نسلکشی میدانند.
در مقابل، جمهوری آذربایجان طی سه دهه گذشته روابط نزدیکی با ترکیه برقرار کرده است. پهپادهای ترکیه نقش کلیدی در وارد آوردن خسارات گسترده به ارمنستان در جنگ سال ۲۰۲۰، درگیریهای بعدی و عملیات تهاجمی ۲۰۲۳ آذربایجان داشتند که به سقوط جمهوری آرتساخ منجر شد، همچنین باعث شد ارمنستان عضویت خود را در سازمان پیمان امنیت جمعی روسیه (CSTO) تعلیق کند.
از سوی دیگر، مسکو و تهران منافع دیگری در این منطقه دارند که شامل «کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب» پیشنهادی میشود؛ این کریدور یک مسیر ریلی مصون از تحریمها از هند تا روسیه برقرار خواهد کرد. بهگزارشها، «پل ترامپ» ممکن است نزدیک به مرز ایران با ارمنستان ایجاد شود و این احتمال وجود دارد که این طرح، این برنامه را مختل کند.
اکنون که آمریکا قصد دارد نقش بزرگتری در این منطقه پرتنش ایفا کند، کوسرا اشاره کرد: «طبیعتاً ایران و روسیه نسبت به حضور آمریکا در منطقه، بهویژه در مسائل امنیتی، حساس هستند و در این مورد، مسیری که دربارهاش صحبت میکنیم دقیقاً در امتداد مرز ایران قرار دارد، که حضور آمریکاییها را بهطور ویژهای حساس میکند.»
از سوی دیگر، او اشاره کرد: «ترکیه مشتاق است ارتباطات حملونقلی بهسمت شرق را از طریق ارمنستان و آذربایجان بهبود بخشد.»
برندگان و بازندگان
گریگوریان همچنین بیان کرد که «ترکیه تنها یکی از سه بازیگر بزرگ منطقه است که احتمالاً از پیشنهاد آمریکا استقبال میکند» و در واقع، ترکیه از همین حالا شروع به ساخت زیرساختهایی برای اتصال شهر شرقی کارس به استان نخجوان در آذربایجان کرده است.
از سوی دیگر، او معتقد است ایران احتمالاً با هر اقدامی که تهدیدی برای قطع ارتباطش باشد، مخالفت خواهد کرد.
گریگوریان گفت: «از آنجا که این مسیر در امتداد مرز ایران و ارمنستان قرار دارد، تهران هرگونه تضعیف حاکمیت ارمنستان بر آن را تهدید مستقیمی برای مرز شمالی خود و همچنین کریدور حملونقل شمال-جنوب که ایران را از طریق خاک ارمنستان به اروپا متصل میکند، میبیند.»
همچنین رابطه رو به گسترش جمهوری آذربایجان و اسرائیل برای ایران نگرانکننده است که باعث شده تهران به دنبال بهبود روابط با باکو باشد.
گریگوریان افزود: «برای روسیه هم مسئله حساستر است»؛ چرا که موقعیت رو به افول این کشور در منطقهای که زمانی بر آن تسلط داشت، تحت تأثیر قرار گرفته است. «هر موفقیت آمریکا در به دست گرفتن این ابتکار، ضربهای بزرگ به جایگاه روسیه در منطقه خواهد بود.»
وارطانیان معتقد است «روسیه قطعاً بازنده این داستان است» چرا که «امید داشت این مسیر همچنان تحت کنترل آن باقی بماند.»
او گفت: «گام آمریکا به ارمنستان و آذربایجان کمک میکند تا ثبات و صلح بیشتری برقرار کنند — و این روند به تضعیف بیشتر نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی منجر میشود؛ روندی که مدتی است آغاز شده و با سقوط قرهباغ در جریان تهاجم روسیه به اوکراین تشدید شده است.»
او در پایان افزود: «خب، این هزینه پرداختی روسیه برای این وضعیت است.»