بیاعتنایی ارتش اسرائیل به اعتراضات نظامیان
اعتراضات ضدجنگ که مدتی بعد از تهاجم رژیم صهیونیستی به غزه شکل گرفته، به یکی از دغدغههای عمده ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

اعتراضات ضدجنگ که مدتی بعد از تهاجم رژیم صهیونیستی به غزه شکل گرفته، به یکی از دغدغههای عمده ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این اعتراضات بهویژه در دوره دوم حمله رژیم به غزه که از اواخر اسفند 1403 / مارس 2025 آغاز شده، به شکل «کمسابقهای» در حال گسترش است و موج اعتراضات به بخشهای مهم ارتش از جمله نیروی هوایی و پزشکان نظامی نیز تسری یافته است.
در جدیدترین اعتراضات حدود یکهزار کهنهسرباز نیروی هوایی از جمله رئیس پیشین ستاد کل و شماری از فرماندهان بلندپایه سابق با امضای طوماری خواستار توقف جنگ علیه غزه شدهاند. امضاکنندگان این طومار بر این باورند جنگ غزه پیش از آنکه در خدمت «منافع و امنیت ملی اسرائیل» باشد، به منافع سیاسی و شخصی نتانیاهو خدمت میکند.
در بخشی از این طومار اعتراضی که روزنامههای صهیونیستی آن را منتشر کردهاند، آمده است: «ادامه جنگ به تحقق هیچیک از اهداف اعلامشده کمکی نمیکند و تنها به کشته شدن گروگانها، سربازان اسرائیلی و غیرنظامیان بیگناه و فرسایش نیروهای ذخیره ارتش منجر خواهد شد.»
خلبانان و نظامیان نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در این نامه از ساکنان سرزمینهای اشغالی خواستهاند تا برای مطالبه توقف جنگ در غزه، «واکنش» نشان دهند. این درخواست باعث گسترش اعتراضات خیابانی در سرزمینهای اشغالی شده است؛ بهطوریکه اخیراً بیش از 100 هزار نفر در تلآویو، اورشلیم و دیگر شهرها تجمعات اعتراضآمیز برگزار کردهاند. نیروهای ذخیره از واحد موسوم به 8200 نخبه رژیم صهیونیستی نیز در این تجمعات حضور داشتند.
نظامیان معترض برخلاف «سیاست فشار نظامی» نتانیاهو، توافق با حماس را تنها راه بازگشت اُسرای صهیونیستی میدانند. از نظر آنان فشار نظامی و نقض آتشبس و بازگشت دوباره به جنگ یک «خیانت» است و نتانیاهو و اعضای کابینه او عمداً گروگانهای باقیمانده را رها کردهاند تا در غزه بمیرند.
ارتش رژیم صهیونیستی نهتنها به اعتراض نظامیان بیاعتنایی میکند، بلکه سازوکارهایش برای مهار تنش در صفوف ارتش، باعث تشدید اوضاع شده است. برای مثال منع دانشجویان دانشکده افسری از شرکت در اعتراضات خیابانی و یا تعلیق و برکناری تعدادی از نیروهای ذخیره نیروی هوایی و پزشکان نظامی که طومار اعتراضی را امضا کردهاند، «نتیجه معکوس» داشته و بر دامنه بحران افزوده است.
در خصوص گسترش بحران تمرد در ارتش رژیم صهیونیستی علل مختلفی قابل شناسایی است که در زیر به موارد مهمی از آنها اشاره میشود:
اقدامات نظامی بینتیجه کابینه جنگ برای آزادی اُسرا از جمله ازسرگیری تهاجم نظامی به غزه به جای گفتوگو و توافق با نیروهای مقاومت که باعث به خطر انداختن جان اُسرا شده است؛
عدم تحقق اهداف جنگ با گذشت بیش از 18 ماه؛
تضعیف روحیه سربازان ارتش صهیونیستی و ابتلای آنان به بیماریهای مختلف روحی و روانی به علت حضور طولانی در جنگ؛
ترس از تعقیب بینالمللی نظامیان و فرماندهان ارتش رژیم و احتمال بازداشت آنها در دیگر کشورها بهویژه در شرایطی که دولتهای خارجی در خصوص بازداشت نظامیان، برخلاف برخوردشان در مورد مقامات عالیرتبه رژیم صهیونیستی، ممکن است ملاحظات سیاسی را کنار بگذارند؛
تعارض میان اهداف جنگ و اهداف و منافعی که شخص نتانیاهو دنبال میکند و عمدتاً تاکتیکی و سیاسی است تا راهبردی.
مجموعه عوامل مذکور باعث شده است که در حال حاضر ادامه خدمت در ارتش رژیم اسرائیل و حضور در جنگ غزه که بعد از 18 ماه هیچیک از اهداف اعلامی آن بهطور کامل تحقق نیافته و چشمانداز روشنی نیز برای پایان آن وجود ندارد، به یک مسئله غیرقابل توجیه برای نظامیان معترض تبدیل شود.
اما نکتهای که بیشتر حائز اهمیت است، پیامدهای ادامه تنش و اختلاف در صفوف ارتش رژیم اسرائیل است. بحران تمرد در بخشهای مختلف ارتش رژیم صهیونیستی از جمله نیروهای ذخیره یگان اطلاعات 8200 (یگان سایبری و اطلاعاتی نخبه)، خلبانان نیروی هوایی، افسران بازنشسته نیروی دریایی و پزشکان ذخیره، نشاندهنده شکاف عمیق و فزاینده در داخل جامعه و نهاد نظامی رژیم صهیونیستی در خصوص اهداف، راهبرد و پیامدهای این جنگ است.