| کد مطلب: ۳۱۳۷۶

پشتیبانی غرب از نقش امارات در غزه

اولویت دنیای غرب حضور نیابتی امارات در غزه است تا ضمن مقابله با سیاست‌های حماس بر اساس رویه ۱۵ سال گذشته این کشور در عرصه اقتصادی نیز با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در عرصه نوسازی این منطقه، جریانی را همسو با سیاست‌های غربی که منطبق با سیاست‌های رژیم صهیونیستی است ایجاد کند.

پشتیبانی غرب از نقش امارات در غزه

آنچه در این خبر می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

تصور عمومی همواره این بوده که امارات یک نقش تجاری و اقتصادی در منطقه جنوبی خلیج فارس را برعهده داشته و با رونق بخشیدن به گردشگری بسیار فعال خود توانسته سرمایه‌های بسیاری را جذب کند. یعنی نقشی فراتر از نقشی که پیش از آن در عرصه تجاری و تبادلات بندری بر عهده داشت. اما برخلاف این تصور عمومی، امارات نقشی نه‌تنها سیاسی و نظامی بلکه فرامنطقه‌ای را از حدود ۱۵ سال پیش برعهده گرفته و در مناطقی فراتر از خلیج فارس مانند منطقه جنوب غربی شبه‌جزیره عرب یعنی یمن، لیبی و سودان در حال نقش‌آفرینی است و چهره جدید خود را به‌عنوان یکی از طرف‌های درگیر به نمایش گذاشته است.

آن هم در حالی که در عرصه سیاسی این بعد از فعالیت‌های برون‌مرزی امارات به صورت بسیار کمرنگی در رسانه‌ها منعکس می‌شود. همچنین امارات در عرصه سرمایه‌گذاری در برخی از مناطق دیگر آفریقا عمدتاً در حوزه گردشگری و تجاری نیز نقش فعالی را به عهده دارد. امارات در عرصه لیبی، یمن و سودان حمایت تسلیحاتی و سیاسی جریاناتی را برعهده دارد که عمدتاً در مقابل جریان اخوانی قرار گرفته‌اند و می‌کوشد تا از قدرت گرفتن جریان بین‌المللی اخوان در این سه کشور و همچنین برخی دیگر از کشورها جلوگیری کند.

بر این اساس با توجه به گرایشات حزب عدالت و توسعه در ترکیه که گرایشات اخوانی است در این مناطق عمدتاً به صورت نیمه‌علنی و یا به صورت چراغ‌خاموش پنجه در پنجه این کشور انداخته است. لذا آنچه که امروز در سوریه می‌گذرد نسخه جدیدی از این رویارویی آنکارا و ابوظبی تلقی می‌شود؛ سیاستی که به نوعی با توجه به گرایشات اخوانی قطر و فعالیت این کشور در غزه می‌تواند به عنوان نسخه آینده رویارویی امارات با جریان اخوانی در قالب گرایشات قطر، ترکیه و به‌ویژه حماس متجلی شود.

درواقع امارات از بیش از یک دهه پیش و به‌خصوص از زمانی که جریان اخوان توانست برای مدت کوتاهی زمام امور مصر را در دست بگیرد ماموریت سیاسی و نظامی خاصی را که عمدتاً مقابله با جریان اخوان است، دنبال می‌کند. به گونه‌ای که دنیای غرب با هدف مقابله با جریان بین‌المللی اخوان و به‌ویژه برای سرکوب و ایجاد محدودیت برای حماس به‌عنوان یک جریان اخوانی به امارات امید بسته است.

به عبارت دیگر، کشوری که در عرصه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به نیابت از دنیای غرب به‌خصوص لندن و واشنگتن عمل می‌کند و با هزینه کردن بودجه‌های هنگفت می‌کوشد تا زمینه‌های فعالیت‌ اخوان به‌ویژه در عرصه سیاسی و نظامی را از بین ببرد. در این بین منطقه غزه، منطقه‌ای است که با توجه به پیوندهای اخوانی حماس، از دیدگاه غرب یک منطقه مساعد برای ادامه فعالیت اخوان به شمار می‌آید. چنانچه بیش از ترکیه، امیرنشین قطر به عنوان یک جریان همسو با اخوان بیشترین سرمایه‌گذاری در غزه را دارد و بیش از هر کشور دیگر عربی تاکنون حضور سیاسی، نظامی و اقتصادی در غزه داشته است.

اینجاست که اولویت دنیای غرب حضور نیابتی امارات در غزه است تا ضمن مقابله با سیاست‌های حماس بر اساس رویه ۱۵ سال گذشته این کشور در عرصه اقتصادی نیز با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در عرصه نوسازی این منطقه، جریانی را همسو با سیاست‌های غربی که منطبق با سیاست‌های رژیم صهیونیستی است ایجاد کند.

زمینه‌های این همکاری از زمانی که دونالد ترامپ جریان عادی‌سازی روابط میان کشورهای عربی با رژیم اسرائیل را آغاز کرد، ایجاد شده است و در حال حاضر با توجه به احتمال روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ این طرح می‌تواند دامنه عملی و اجرایی بیشتری پیدا کند.

در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ طرحی موسوم به صلح ابراهیم یا معامله قرن مبتنی بر بهره‌برداری از سرمایه‌های عربی برای کوچ دادن فلسطینی‌ها و پایان دادن به مخاصمات فلسطین و اسرائیل به اجرا گذاشته شد و از آن زمان امارات همکاری‌های متعددی با رژیم صهیونیستی را به‌خصوص در عرصه اقتصادی آغاز کرد.

چنانچه ایجاد کریدوری برای انتقال کالاهای اسرائیلی از طریق خاک امارات و عربستان کلید خورد و در ۱۵ ماه اخیر به صورت همکاری‌های جدی در عرصه حمل و نقل تبدیل شده است.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار