مخالفت اسرائیلیها با طرح دوکشوری
میتوان درک کرد که چرا جو بایدن، پس از ماهها تلاش سیاسی خود برای حمایت از اسرائیل، از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ناامید شده است. زمانی که بایدن برای نشان دادن حمایتش از اسرائیل به تلآویو سفر کرد، راکتها همچنان به سمت تلآویو میبارید. او ارتش ایالات متحده را برای بازدارندگی در مقابل حزبالله و رویارویی با حوثیها به منطقه فرستاد. او خواستار دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی اضافی شد و از جنگ اسرائیل در غزه حمایت کرد، حتی در شرایطی که این جنگ بهطور فزایندهای در نظر افکار عمومی جهان منفور شده است. در عوض، بایدن از نتانیاهو خواسته است که پس از پایان جنگ اسرائیل و حماس، به تشکیل کشور فلسطینی متعهد شود و نتانیاهو علناً مخالفت کرده است. اکنون گزارش شده است که ایالات متحده بهطور فعال با رهبران و احزاب دیگر در اسرائیل در مورد آینده غزه تعامل دارد. مشکل اینجاست که مخالفت با دولت فلسطین فراتر از دفتر نخستوزیری است. نتانیاهو بدون شک دلایل خاص خود را برای رد تشکیل کشور فلسطین دارد. دولت او متکی به حمایت احزاب راست افراطی است که از اخراج گسترده مردم غزه از نوار غزه حمایت میکنند. اگر او از تشکیل کشور فلسطین حمایت کند ائتلاف از هم میپاشد و دولتش فرو میپاشد. نظرسنجیها نشان میدهد که در صورت برگزاری انتخابات جدید، نتانیاهو خلع شده و با تعقیب کیفری در دادگاه مواجه خواهد شد. مشکل دیگر اجرای راهحل دوکشوری، مرزبندی همه چیز از حق مالکیت بر منابع آب تا تعیین حریم هوایی و غیره است. دلهرهآورترین مشکل برای اسرائیل، جابهجایی 700 هزار شهرکنشین اسرائیلی در کرانه باختری و چالش ابدی در بیتالمقدس خواهد بود اما در پشت مخالفت نتانیاهو مسئله عمیقتر نیز وجود دارد: برداشتی اساساً متفاوت از علت اصلی حمله 7 اکتبر و جنگ کنونی. در روایت آمریکایی، زمینه رخ دادن 7 اکتبر شکست روند صلح بین اسرائیل و فلسطین در دهه 1990 است. در این روایت، رویکرد اسرائیل در اجرای سیاست سرکوب و کشتار مبارزان فلسطینی بدون فراهم کردن فرصتهای سیاسی یا اقتصادی واقعی برای فلسطینیها ناکام مانده است. بنابراین صلح با فراهم کردن آن فرصتها و راهی برای اجرای راه حل دودولتی آغاز میشود اما در روایت اسرائیل از وقایع، به خطای خروج اسرائیل از غزه در سال 2005 اشاره میشود. اسرائیلیها معتقدند که خروج سال 2005 از غزه به حماس پناهگاهی برای برنامهریزی، آموزش و در نهایت حمله نسبتاً بدون مانع به اسرائیل بخشید. اسرائیل خاطرنشان میکند که نهتنها به قطر اجازه داد، بلکه این کشور را تشویق کرد تا برای بهبود شرایط زندگی، پولی را به غزه منتقل کند که احتمالاً بخشی از این پول صرف خرید تسلیحات شده است. اسرائیل همچنین ادعا میکند که مجوزهای کاری که به هزاران فلسطینی در نوار غزه اجازه میدهد در اسرائیل دستمزدهای بالاتری کسب کنند، ابزاری برای حماس برای جمعآوری اطلاعات شده است. از نظر اسرائیل، راهحل دوکشوری تنها این مشکل را تشدید میکند. تشکیلات خودگردان فلسطین بهطور گسترده ضعیف و فاسد تلقی میشود. از هر 10 فلسطینی، 9 نفر خواهان استعفای محمود عباس هستند. در همین حال، 57 درصد از ساکنان غزه و 82 درصد از فلسطینیان کرانه باختری با حمله 7 اکتبر حماس موافق هستند و حمایت کلی از این گروه در هر دو منطقه افزایش یافته است. بنابراین، اسرائیل میگوید، چه چیزی مانع از آن میشود که حماس یا گروههای مشابه آن در غزه، کنترل یک کشور فلسطینی را در صورت تشکیل، به دست بگیرد؟ این فقط دیدگاه نتانیاهو نیست، بلکه دیدگاه اسرائیلیهاست. براساس گزارش مرکز تحقیقاتی پیو، حمایت از راهحل دودولتی در میان اسرائیلیها در یک دهه گذشته کاهش یافته است. در یک نظرسنجی که چند ماه قبل از حمله حماس انجام شد، تنها 35 درصد از اسرائیلیها فکر میکردند که راه حل دوکشوری میتواند «همزیستی مسالمتآمیز»، ایجاد کند. اسحاق هرتزوگ، رئیس اسرائیل اخیراً در داووس گفت، هیچ اسرائیلیای «در ذهنش» حاضر نیست به توافق صلح فکر کند. حتی اگر نتانیاهو از صحنه سیاسی خارج شود، این مخالفت اسرائیل ممکن است بر جای خود باقی بماند. این امر گزینههای اندکی برای ایالات متحده باقی میگذارد.