فوتبال نخبهکش/درباره وحید هاشمیان و دیگر مربیان و چهرههای محبوبی که جامعه ورزشی کشور طاقت حضورشان را ندارد
طبق انتظار و همان اصل نانوشته که اگر «از بدنهی فوتبال نباشی، خط میخورید»، وحید هاشمیان برف تهران را هم ندید و از هدایت پرسپولیس بعد از گذشت هشت هفته برکنار شد.
در ایام جنگ 12 روزه که هنوز در میانهی آن بودیم، باشگاه پرسپولیس بهدلیل فسخ یکطرفه اسماعیل کارتال مجبور شد سراغ گزینه جدیدی برود و دست بر قضا بهدلیل شرایط خاص منطقه طبعاً هیچ مربی خارجی نیز حاضر نمیشد به ایران بیاید و در باشگاهی کار کند.
بااینحال باشگاه پرسپولیس بعد از بررسی گزینههای مختلف مربیگری، به وحید هاشمیان رسید که بهدلیل سالها حضور در فوتبال آلمان و البته رویکرد اخلاقی که بین هواداران پرسپولیس دارد، میتواند دوران موفقی را آغاز کند. اما طبق انتظار و همان اصل نانوشته که اگر «از بدنهی فوتبال نباشی، خط میخورید»، وحید هاشمیان برف تهران را هم ندید و از هدایت پرسپولیس بعد از گذشت هشت هفته برکنار شد.
در این گزارش قصد داریم از فوتبالی بنویسیم که حضور برخی افراد را برنمیتابد. آنها را کنار میزند و بعدها حسرتاش را میخورد.
برای هاشمیان زود بود
بسیاری بر این عقیده هستند که برای وحید هاشمیان، مربیگری در پرسپولیس زود بود. البته این نقد بهلحاظ تئوری و علمی صحیح است چراکه هاشمیان بدون هیچ تجربه سرمربیگریای در هیچ تیمی، در تیمهای بزرگسالان بهیکباره روی نیمکت پرسپولیس حضور یافت و طبعاً هیچ شناختی نیز از فوتبال و روابط داخلی «فوتبال فارسی» نداشت و همین مسئله باعث شد تا خیلی زود از سمت خود کنار برود. او دو سال دستیار اسکوچیچ در تیم ملی ایران بود و بعد به آلمان برگشت تا در تیمهای پایه کار کند. اما این موضوع برای هدایت تیم بزرگی مثل پرسپولیس کافی نبود. اما اینها دلیل نمیشود از ناملایمتیهایی که به او در طول این هشتهفته گذشت، بهراحتی عبور کنیم.
از دقیقه یک در همان هفته نخست، به وحید هاشمیان از روی برخی سکوهای ورزشگاه شهر قدس، فحاشی شد و حتی هفته سوم او را با بطری و سنگ زدند تا یک چهره زشت از فوتبال ایران نمایان شود. وحید هاشمیان که بعد از 18 ماه پذیرفته بود به ایران برگردد، اصلاً تصورش را نمیکرد که بعد از گذشت سههفته و حتی بدون اینکه یک مسابقه را شکست بخورد، با سنگ و بطری مورد هدف برخی هواداران فوتبال قرار بگیرد اما این اتفاق رخ داد و درنهایت فضای ملتهب باشگاه پرسپولیس دلیلی بر برکناری او شد. او با کولهباری از تجربه که از بازی در بایرن مونیخ، بوخوم و هانوفر بهدست آورده بود فرصت این را پیدا نکرد که بتواند اندوختههایش را بهکار بگیرد. حتی کریم باقری نیز از نوع رفتاری که با هاشمیان در پرسپولیس شد، شدیداً انتقاد کرد و گفت احترامیکه باید، به هاشمیان گذاشته نشد.
غنیمتی بهنام هاشمیان
15سال پیش که وحید هاشمیان در سال 1389 با عقد قراردادی ششماهه بهعنوان بازیکن راهی پرسپولیس شد، همان سال سایت باشگاه هانوفر با تقدیر از عملکرد وحید هاشمیان در دوران حضورش در این باشگاه آلمانی، حضور او را غنیمتی برای باشگاه قدیمی آلمانی دانست و نوشت، هاشمیان جزو 10 بازیکن گرانقیمت تاریخ این باشگاه بوده است. سایت هانوفر عنوان کرد، وحید هاشمیان که پایان هفته قبل با تیم سرخپوش پایتخت قراردادی ششماهه بست، پس از تاسیس تیم آلمانی، دهمین بازیکن گرانقیمت بود. او در سال 2005 از بایرن، راهی تیم منطقه نیدر زاکسن شد.
دیگر بازیکنان گرانقیمت هانوفر که درنهایت نام هاشمیان نیز در آنها دیده میشود، عبارتند از؛ توماس کریستیانسن که در سال 2003 از بوخوم به عضویت هانوفر درآمد. برای او رقمی بالغ بر 2/5 میلیون یورو خرج شد. توماس برداریچ در سال 2003 که آنموقع یکی از پنج مهاجم تیم ملی آلمان بود، بدون پرداخت هیچ پولی به بایرلورکوزن بهخاطر اتمام قراردادش، راهی هانوفر شد. او در این تیم خیلی زود فهمید که بازیکن شاخصی نخواهد شد و در ازای 1/8 میلیون یورو، یعنی رقمی که هانوفر به خودش داده بود، به وولفسبورگ فروخته شد.
او در سال 2008 بهخاطر مصدومیت جدی زانو، درشرایطیکه هنوز میتوانست چند سال دیگر بازی کند، کفشهایش را برای همیشه آویخت. ماریو اگیمان در سال 2008 در ازای 1/4 میلیون یورو از تیم کارلسروهه به هانوفر آمد. این ملیپوش سوئیسی هیچگاه تا حد بازیکن اصلی مطرح نشد و مدام روی نیمکت جا خوش کرد. در سال 2002، هانوفر 1/4 میلیون یورو هزینه کرد تا بلایسکو نکوفو را از مایتنس خریداری کند؛ اما این مهاجم سوئیسی پس از یک فصل ناموفق که توأم با حضور معدود در زمین بود، بهعنوان بازیکن قرضی، راهی توانتانشده هلند شد.
جالب است بدانید در سال 2004، هلندیها کمتر از نصف رقم فوق یعنی 600هزار یورو این مهاجم را خریداری کردند. وحید هاشمیان مهاجم ایرانی درسال 2005 از تیم بایرنمونیخ به هانوفر آمد. برای تحقق چنین انتقالی، هانوفریها رقمی بالغ بر 3/1 میلیون یورو به حساب بایرن واریز کردند. پس از سهفصل حضور نزد هانوفریها، گلزن ایرانی معروف به هلیکوپتر، توانست درمجموع 9 گل برای این تیم بهثمر رساند. آنزمان بود که هاشمیان در سال 2008 به بوخوم بازگشت.
مهدویکیا؛ کار در تیمهای پایه اماراتی
یکی دیگر از بازیکنانی که میتوانست در فوتبال ایران عملکرد و کارایی فوقالعادهای داشته باشد، مهدی مهدویکیاست. او که آکادمی کیا را در ایران تاسیس کرده و اتفاقاً عملکرد قابلتوجهی نیز داشته است، حاضر شد به فعالیت در فوتبال امارات و تیمهای پایه این کشور ادامه دهد، اما در تیمهای بزرگسال حضور نداشته باشد. مهدویکیا دراینباره بارها و بیپروا گفته فضای فوتبال ایران و مافیای حاکم بر آن، اجازه فعالیت امثال او را نمیدهد و طبعاً بعد از چندهفته، از سمت خودش برکنار خواهد شد. تلخ است که یکی از اسطورههای فوتبال ایران در امارات برای بچههای 10 تا 16 سال مربیگری میکند، اما جایی در تیمهای ایرانی ندارد.
حسرتی که فغانی ثبت کرد
فوتبال نخبهکشی فقط مختص مربیان فوتبال در ایران نیست، بلکه در داوری نیز وجود دارد. همان فردی که عامل خطخوردن علیرضا فغانی از لیست داوران بینالمللی ایران شد، بهدلیل فسادی که اثبات شد از سمت خودش کنار رفت اما همان تصمیم، عاملی شد تا علیرضا فغانی بههمراه خانواده خود به استرالیا مهاجرت و برای پرچم این کشور قضاوت کند و افتخارات داوری او در مسابقات بینالمللی بهنام فدراسیون فوتبال استرالیا زده شود، نه فدراسیون و کشور ایران.
تبعات کم سابقه تصمیم اشتباه فردی که حالا دیگر در رأس فدراسیون اصلاً حضور ندارد، باعث شد تا یکی از برترین داوران تاریخ قاره آسیا و بلکه جهان را دیگر در ایران نداشته باشیم. درخصوص مربیگری علی دایی نیز میتوان به این موضوع اشاره کرد که بیش از 15 سال پیش خیلی زود بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران معرفی شد اما به دستور محمود احمدینژاد و علی ابادی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی از هدایت تیم ملی کنار رفت تا علی دایی دیگر رنگ تیم ملی را نبیند و ذهنیت بدی را تا ابد دراینزمینه بهوجود آوردند.
ازطرفدیگر، یحیی گلمحمدی یکی از مربیان بااخلاق فوتبال ایران هم قربانی چنین رویکردی شد و باوجود اعتباری که بین مردم داشت و جامهای قهرمانی که کسب کرد بهیکباره سنگ و بطری بود که بهسمت او روانه شد. در این فوتبال برای مربیانی فضا فراهم است که سالی یکبار، تیمی را از لیگ برتر به لیگ دسته پایینتر میفرستند. هزینهها و بدهیهای چندصد میلیاردی روی دست باشگاهها میگذارند و هیچوقت هم کنار نمیروند.