نهادگرا یان و اقتصاد ایران
امروز درست برعکس اوایل انقلاب، اندیشه لیبرالی وجاهت بیشتری دارد و غالب نظریهپردازان حوزه اقتصاد اگر خود را پیرو این اندیشه ندانند، دستکم نزدیک به آن حرکت میک
امروز درست برعکس اوایل انقلاب، اندیشه لیبرالی وجاهت بیشتری دارد و غالب نظریهپردازان حوزه اقتصاد اگر خود را پیرو این اندیشه ندانند، دستکم نزدیک به آن حرکت میکنند. چه در بین کارشناسان و چه در بدنه قوه اجرایی، حضور پرشمار این طیف کمکم سبب شده صدای جبهه مقابل که تعدادشان هم در سالهای گذشته کمشمارترشده، کمتر شنیده شود. فرشاد مؤمنی، استاد دانشگاه اقتصاد علامه طباطبایی بهعنوان نماینده طیف نهادگرا یکی از منتقدان اصلی سیاست دولتها در چند دهه گذشته بوده است. با قوت گرفتن جناح مقابل به لحاظ تعداد، نظریات مؤمنی و همفکرانش در این سالها بیش از گذشته به نقد کشیده میشود و شاید تندی انتقاداتی که به آنها میشود را میتوان به حملات طیف روبهرو تعبیر کرد. آنجا که آنها را طرفداران اقتصاد دولتی و مخالفان بخش خصوصی مینامند. حملات طیف مقابل تا آنجا پیش رفت که علاوه بر گروههای داخلی، اقتصادانان غیرایرانی نیز به القاب و انساب گوناگون منسوب شدند. سوسیالیست، یکی از همین لقبهاست که بهتازگی از سوی طرفداران اقتصاد آزاد به کینز داده میشود. این روزها اندیشه نهادگراها نظریههای چپگرایانه و مدافع مداخله صددرصدی دولت تعبیر میشود. درحالیکه مدافعان این اندیشه معتقد به انجام امور حاکمیتی از سوی دولت و هزینهکرد برای بسترسازی توسعه هستند. اینکه دولت در بخش آموزش و بهداشت و فراهم کردن حداقلهای رفاهی برای عموم مردم وظایفی دارد، مورد تاکید این گروه فکری است و مصادیق آنها لیبرالترین اقتصادهای دنیاست که در آن دولتها بر انجام این وظایف اهتمام جدی دارند. آنها بر این اصل، میگویند اگر دولتها به وظایف حاکمیتی خود عمل نکنند از ماهیت توسعهای خارج شده و تبدیل به دولتی با ماهیت غارتی میشوند. در کنار مداخلات یا بهعبارتی نظارتی که بر بازار ضروری میشمارند، معتقد هستند دولت بر اساس قانون، وظایفی دارد که جزو مسلمات و مصرحات قانون است. اینکه دولت از این وظایف قانونی سرپیچی میکند و آن را به بخش خصوصی که واقعی هم نیست واگذار میکند، کارکردهای دولت را از بین برده و زمینه بروز ناهنجاریهای اجتماعی را فراهم میکند. مداخله در بازار، فصل مشترک سیل انتقاداتی است که به سمت نهادگراها روانه میشود و سرکوب قیمتها، نوک پیکان حملات آنهاست. حال آنکه به عقیده نهادگراها، نقد سرکوب قیمتها فقط زمانی موضوعیت پیدا میکند که با بازار رقابت کامل و بدون پشتیبان نهادی روبهرو باشیم و به همین دلیل استفاده ابزاری که از واژه «سرکوب قیمتها» میشود را به اقتصاد سیاسی تعبیر میکنند. طرح دیدگاههای مداخلهطلبانه نهادگراها در رسانهها از یکسو و زیادهروی برخی لیبرالها در به نقد کشیدن این اندیشهها از سوی دیگر، انگیزهای برای برگزاری جلسه نقد و بررسی شد. طرح موضوع گفتوگو با فرشاد مؤمنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی از سوی احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی مطرح شد. هدف شنیدن دقیق نظر مدافعان مداخلات حاکمیتی دولت و نقد رودرروی این دیدگاهها بود. مؤمنی در این نشست با مصادیق متعدد از دهه 60، نگاه نهادگراها به چگونگی ورود دولت به اقتصاد را تبیین کرد. او معتقد است اساساً دولت میرحسین موسوی مدافع بخش خصوصی مولد بود و عملکرد دولت در آن دوران این گفته را تایید میکند، آنجا که برای توزیع ارزاق عمومی، هیچ بنگاه دولتی جدیدی ایجاد نشد و کار بهطور کامل از طریق سیستم توزیع سنتی موجود پیش رفت. مؤمنی محل اختلاف بین موافقان و مخالفان را چگونگی و اندازه مداخله دولت میداند. او معتقد است اول اینکه ما یک مفهوم واحد به نام بازار نداریم و با بازارها روبهرو هستیم. دوم اینکه اندازه و چگونگی مداخله دولت در بازارها نیز به میزان پشتیبانی نهادی که دولتها از آن بازارها انجام میدهند باز میگردد. به این ترتیب تنها در صورتی میتوانیم بازار بهمعنای واقعی کلمه آزاد داشته باشیم که بهطور مطلق رقابت کامل در جریان باشد. در بخش اول این نشست علاوه بر ذکر ناگفتههایی از دهه 60، الزام وظایف حاکمیتی دولتها و تفاهم معنی درخصوص فعالیت بخش خصوصی به بحث گذاشته شد.