| کد مطلب: ۱۷۳۴۵
نقطه هدف قانون مالیات بر عایدی سرمایه جلوگیری از سوداگری است

نقطه هدف قانون مالیات بر عایدی سرمایه جلوگیری از سوداگری است

نقطه هدف قانون مالیات بر عایدی سرمایه جلوگیری از سوداگری در بازار دارایی‌هاست؛ ضمن اینکه جامعه هدف این قانون زیر دو یا سه درصد است و آن هم افرادی که از سوداگری درآمد کسب می‌کنند و هیچ تولیدی هم در اقتصاد ایجاد نمی‌کنند.

مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به مطلب مورخ بیست‌ودوم خردادماه سال جاری روزنامه هم‌میهن با عنوان «نشانه‌گیری طبقه متوسط»، طی جوابیه‌ای اعلام کرد: نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، این است که هر درآمدی باید مشمول مالیات قرار بگیرد و در همه کشورها نیز به همین صورت است و مالیات بر عایدی سرمایه زمانی محاسبه می‌شود که تورم در آن سرمایه محاسبه و تعدیل شده باشد، بنابراین ذکر این نکته که افزایش ارزش دارایی افراد نه به دلیل فعالیت‌های اقتصادی و در سایه رونق، بلکه در سایه افزایش قیمت‌ها و تورم ایجاد شده است و بر این افزایش ارزش مالیات وضع می‌شود، کاملاً اشتباه است.

تاکنون وضع مالیات در کشور به این صورت بوده که به اشتباه نقطه هدف آن تولیدکنندگان بوده‌اند و نه سوداگران؛ اما با تصویب قانون مالیات بر عایدی سرمایه، سوداگران نیز که تاکنون برای فعالیت‌های خود مالیاتی پرداخت نمی‌کردند، مشمول مالیات خواهند شد. بنابراین در این قانون حداقل کاری که انجام می‌شود این است که مانند بیش از 150 کشور جهان که از عایدی سرمایه هم علاوه بر تولید، مالیات اخذ می‌کنند، دولت نیز رفتار مشابه با تولیدکنندگان را با سوداگران نیز داشته باشد و این مورد معاف از مالیات نشوند.

مالیات بر عایدی سرمایه کاملاً منطقی است و اینکه تاکنون چنین مالیاتی نداشته‌ایم، غیرمنطقی بوده است، اینکه یکی از درآمدها بدون منطق خاصی معاف از مالیات بوده؛ درحالی‌که اگر منطق، حمایت از تولید بود، باید حوزه ساخت و ساز مسکن یا خودرو و... و تولید معاف از مالیات می‌شد، نه اینکه خرید و فروش ملک و خودرو و... معاف از مالیات شود. همچنین ذکر این نکته ضروری است که این پایه مالیاتی برای کسانی که برای نیاز مصرفی‌شان، خودرو و خانه دارند، معافیت در نظر گرفته شده است؛ یعنی اگر کسی خودرو یا ملک و... را خرید و دو سه سال آن را نگاه داشت و بعد فروخت، به‌طور کلی معاف است و اصلاً لازم نیست مالیاتی را در این خصوص پرداخت کند.

نکته مهم دیگر اینکه مالیات بر عایدی سرمایه برای خانوارهای معمولی هیچگونه اصابتی ندارد و بیشتر برای کسانی است که در حال کسب درآمد از سرمایه خود هستند و به نوعی شغل‌شان خرید و فروش ملک و خودرو طلا و ارز و... و به طور کلی سرمایه است. بنابراین عمده هدف این قانون برای کسانی است که سوداگر هستند یعنی در مدت کوتاهی خرید و فروش کنند و از جهش‌های قیمت مسکن کسب درآمد کنند؛ نه از افزایش قیمت مسکن که ناشی از تورم است.

جامعه هدف این قانون زیر دو یا سه درصد است و آن هم افرادی که صرفاً در حال سوداگری هستند و از این سوداگری درآمد کسب می‌کنند و هیچ تولیدی هم در اقتصاد ایجاد نمی‌کنند. همچنین مطابق قوانین مالیاتی، هر درآمدی باید مشمول مالیات قرار گیرد و این موضوع در همه کشورها نیز مصداق دارد و به همین صورت است و البته در قانون مالیات بر عایدی سرمایه که مالیات بر سوداگری عنوان بهتری برای آن است؛ برخلاف تحلیل برخی کارشناسان و رسانه‌ها، مالیات بر عایدی سرمایه از وجود تورم و افزایش ارزش اسمی دارایی‌ها بر اثر تورم سرچشمه نمی‌گیرد بلکه مالیات بر عایدی سرمایه در این قانون، زمانی محاسبه می‌شود که تورم در آن سرمایه محاسبه و تعدیل شده باشد، بنابراین تمرکز بر این موضوع که افزایش ارزش دارایی افراد نه به دلیل فعالیت‌های اقتصادی، بلکه در سایه افزایش قیمت‌ها و تورم ایجاد شده است و بر این افزایش ارزش، مالیات وضع می‌شود، کاملاً مغالطه و اشتباه است.

بنابراین نقطه هدف قانون مالیات بر عایدی سرمایه جلوگیری از سوداگری در بازار دارایی‌هاست، یعنی سوداگرانی که یک دارایی را در مدت کوتاهی خرید و فروش و از جهش‌های قیمت آن کسب درآمد کنند؛ نه از افزایش قیمتی که ناشی از تورم است و هدف، اخذ مالیات از افرادی است که می‌توانند سرمایه مانند طلا، ارز، خودرو، مسکن و... داشته باشند و از خرید و فروش این کالا درآمد کسب کنند.

همانطور که کارشناس رسانه مورد اشاره نیز اظهار کرده است؛ بخشی از طرح عایدی بر سرمایه مربوط به سوداگری است اما بخشی دیگر مربوط به افرادی است که درآمد بیشتری دارند و تاکنون درآمد آنها در چرخه مالیاتی دیده نمی‌شده که با اجرای این قانون، این افراد به گروه مالیاتی اضافه خواهند شد. بنابراین اجرای این قانون، هم اثر مالیاتی داشته و درآمدهای مالیاتی را افزایش می‌دهد و هم تاثیر غیرمالیاتی داشته و به مبارزه با سوداگری کمک می‌کند.

مالیات تکیه‌گاه اصلی درآمد، ثروت یا مصرف دارد اما در ایران منابع مالیات درآمد و مصرف است. مالیات بر ارزش‌افزوده هم در کشور ایران جا افتاده است اما منظور از مالیات بر ثروت، اموال غیرمنقول مانند سکه، طلا، ارز و موادی از این قبیل است. بیشتر کشورهای مدرن در دنیا بیش از 50 درصد از هزینه‌های خود را از طریق مالیات بر ثروت تامین می‌کنند؛ اما در ایران، به دلایل مختلف مانند اینکه صاحبان اموال جزو ارکان تاثیرگذار بودند و کشور ایران هم نفتی بوده است، مالیات بر عایدی در نظر گرفته نشده است.

دیدگاه

ویژه اقتصاد
سرمقاله
آخرین اخبار