| کد مطلب: ۱۱۹۳۸

راز عقب‌ماندگی

مقایسه و تحلیل سبد پالایشی ایران با سبد پالایشی چین و اروپا

راز عقب‌ماندگی
محمدنوید نوروزی

محمدنوید نوروزی

پژوهشگر اقتصادی

صنعت پالایشی در ایران همانند سایر صنایع کشور در رنج فقدان سرمایه است. به سبب گران بودن تجهیزات نه بخش خصوصی و نه بخش دولتی در زمان تحریم، امکان سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها را برای ایجاد یک بستر با هدف رقابت با سایر کشورها در دست ندارند. همچین سبد پالایشی در ایران در قیاس با اروپا و چین، نشان می‌دهد که سهم محصولات با ارزش‌افزوده پایین در ایران به‌طور قابل‌توجهی بیشتر است اما آیا بدین معناست که حاشیه سود کمتری دارد؟‌ جواب چندان صریح نیست و در بررسی‌های به‌عمل‌آمده مشخص شده است که شاید در زمان کنونی و با وجود تحریم‌ها، بهترین اقدام برای کسب حاشیه‌سود بیشتر، تمرکز بر تولید محصولات پالایشی است. ادامه این روند که زیر سایه تحریم‌هاست، سرنوشت چندان روشنی پیش روی صنعت پالایشی ایران قرار نمی‌دهد و نمی‌توان ضربه‌فنی تحریم‌ها بر این صنعت را همانند سایر صنایعی که وابسته به سرمایه‌گذاری خارجی هستند، نادیده گرفت.

باید در نظر داشت صنعت پالایشگاهی از جمله صنایعی است که محصولاتی ناهمگن از نظر کیفیت دارد و وابسته به بهره‌وری پالایشگاه، یک نهاده‌ ورودی می‌تواند ستانده‌های متفاوتی با ارزش‌افزوده‌های متفاوت و حاشیه سود‌های مختلف داشته باشد. از این رو کسب حداکثر حاشیه سود ممکن بسیار حائز اهمیت است. برای این منظور در این گزارش به بررسی سبد پالایشی ایران از نظر ارزش افزوده‌ ستانده‌ها در برابر اروپا و چین پرداخته شده است. بر همین اساس ترکیب تولیدات پالایشگاه‌های بورسی ایران در برابر پالایشگاه‌های چین و اروپا سنجیده شده است. درصد قابل‌توجهی از محصولات تولیدی در ایران از فرآورده‌های پایینی برج تقطیر هستند که حاشیه سود پایین و ارزش افزوده‌ کمتری دارند و این امر سبب شده تا حاشیه سود این صنعت در ایران نسبت به استانداردهای بین‌المللی مقادیر کمتری را تجربه کند. برای جبران چنین امری سرمایه‌گذاری‌های کمک‌کننده به بهبود بهره‌وری و همین‌طور جذب سرمایه‌ خارجی می‌تواند راهگشا باشد.

 

چالش‌های پیش روی صنعت پالایشی ایران

خام‌فروشی یا تولید فرآورده همواره یکی از چالش‌های مورد توجه در صنایع مختلف کشور بوده است. این مسئله به‌واسطه‌ وجود منابع سرشار معدنی و نفتی در ایران، همواره محل بحث قرار گرفته و در نگاه نخست همیشه تولید فرآورده و صادرات آن مقدم بر خام‌فروشی تلقی شده است. در سال‌های اخیر و با وقوع مشکلات عظیم در سطح کلان اقتصاد ایران، سرمایه‌گذاری‌ روندی نزولی به خود گرفته و شدت این امر به حدی است که در بسیاری از صنایع حتی سرمایه‌گذاری‌های جبرانی نیز، به‌منظور جبران اثرات استهلاک با چالش مواجه است. اثر این چالش را در ستانده‌ صنایع مختلف می‌توان جست‌و‌جو کرد. این پدیده از مهم‌ترین عواملی است که پارادایم تولید و صادرات فرآورده را به چالش می‌کشد. برای تشخیص صحیح بهینه‌ترین مسیر، لازم است تا نوع تولیدات در صنایعی که تنوع محصولات‌شان انعکاس‌دهنده‌ کارایی آن‌هاست را بررسی کنیم.

 

آیا تولید محصول با ارزش افزوده بالا، ضروری است؟

صنعت پالایشی یکی از این صنایعی است که با بررسی سبد تولیدی آن می‌توان کارایی آن را مورد بحث قرار داد. محصولات مختلف صنعت پالایشی، مشتق شده از نفت خام هستند و برخی از آن‌ها دارای ارزش افزوده‌ مثبت نسبت به نفت خام و برخی دیگر دارای ارزش افزوده‌ منفی نسبت به نفت خام هستند. به‌عبارت ساده‌تر، تولید برخی از محصولات پالایشی صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به فروش نفت خام و تولید برخی دیگر از محصولات صرفه‌ اقتصادی کمتری نسبت به خام‌فروشی دارد. در راستای تولید محصولات دارای ارزش افزوده‌ مثبت، تولید مقادیری از محصولات دارای ارزش افزوده‌ منفی اجتناب‌ناپذیر است، اما برای سنجش اقتصادی بودن کل پروژه، توجه به مقادیر تولیدشده از انواع محصول با ارزش افزوده‌ مثبت و منفی حائز اهمیت خواهد بود.

سبد محصولات تولیدشده در صنعت پالایشی از عوامل مختلفی تاثیر می‌پذیرد. از جمله مهم‌ترین عوامل اثرگذار می‌توان به کارایی پالایشگاه و همین‌طور نفت خام مصرفی آن اشاره کرد. انواع نفت خام از نظر سبک بودن یا سنگین بودن آن، هزینه‌های پالایشی مختلفی را به همراه دارند که البته بخشی از تفاوت در هزینه‌های پالایشی در قیمت انواع نفت خام نیز دیده شده است. در این گزارش به دنبال تاثیر کارایی پالایشگاه‌ها بر محصولات تولیدی هستیم و برای این بررسی، به مقایسه‌ و تحلیل سبد پالایشی ایران با کشورهای چین و همین‌طور متوسط سبد پالایشی اروپا خواهیم پرداخت.  به جهت جمع‌آوری اطلاعات مربوط به پالایشگاه‌های ایران به دلیل عدم انتشار ترازنامه‌ هیدروکربوری کشور پس از سال 1397 و به‌منظور به‌روز بودن داده‌ها از پالایشگاه‌های دولتی آبادان و شازند اراک صرف‌نظر کرده‌ایم. همچنین داده‌های به‌روز پالایشگاه کرمانشاه نیز در دسترس نبوده‌اند و اطلاعات مربوط به پالایشگاه‌های ایران، پالایشگاه‌هایی را شامل می‌شود که در بازار سرمایه حضور دارند. این پالایشگاه‌ها عبارت‌اند از: پالایش نفت بندرعباس، پالایش نفت تهران، پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت تبریز، پالایش نفت شیراز و پالایش نفت لاوان.

اطلاعات سبد تولیدی پالایشگاه‌های فوق از گزارش‌های تفسیری شماره‌ دو این شرکت‌ها، منتشر شده در سایت کدال و برای دوره‌ مالی منتهی به 29اسفند سال 1401 استخراج شده و با آمار‌های رسمی منتشرشده از سوی مرکز دیتای کشور چین و گزارش اتحادیه اروپا مقایسه خواهند شد.

 

دلایل اصلی تولید محصولات پالایشی با ارزش‌افزوده پایین در ایران

یکی از بررسی‌های انجام‌شده در این زمینه که به بررسی و مقایسه سبد پالایشی ایران با متوسط جهانی و همین‌طور برخی کشورها نظیر آمریکا، کانادا، عربستان و ژاپن پرداخته، مقاله‌ میرجلیلی و موسوی در سال ۹۳ است. مطابق نتایج بررسی آن‌ها الگوی پالایشی ایران اختلاف معناداری با متوسط جهانی دارد و اغلب پالایشگاه‌ها در ایران، در حال تولید فرآورده‌های سنگین و با ارزش افزوده‌ کمتری نسبت به جهان هستند. در این پژوهش، عدم استفاده از فرایندهای تبدیل ثانویه در پالایشگا‌های کشور و پایین بودن ضریب پیچیدگی در کنار تولید بیش از ظرفیت اسمی از دلایل شکاف بین الگوی پالایشی ایران و جهان شناخته می‌شود. در این گزارش، سهم تولید نفت کوره در ایران دو برابر متوسط جهانی برآورد شده است که در صورت عدم وجود تخفیف پنج درصدی نفت خام برای پالایشگاه‌های داخلی، حاشیه سود بسیاری از آن‌ها ارقام نامطلوبی را تجربه کرده و منجر به عدم سرمایه‌گذاری جدید در این حوزه خواهد شد.

 

تعطیلی در پیش روی برخی پالایشگاه‌ها؟

در مقاله‌ مدنیان و همکاران که در سال ۹۶ منتشر شده، پالایشگاه‌های ایرانی را به‌واسطه‌ی سهم بالای نفت کوره در تولیدات‌شان با تهدید به تعطیلی به‌دلیل انجام عملیات غیراقتصادی یا محکوم بودن به سرمایه‌گذاری در راه‌حل‌های فناورانه‌ اثبات شده در مقیاس تجاری برای تولید محصولات با ارزش‌تر و با حاشیه سود بالاتر، مواجه هستند.

 

کدام نوع پالایشگاه‌ها در اولویت سرمایه‌گذاری است؟

همتی و همکاران نیز در پژوهش خود در سال ۱۳۹۴، سرمایه‌گذاری در پالایشگاه‌های میعانات گازی را به‌واسطه مسیر پالایشی کوتاه‌تری که نسبت به نفت خام دارند و محصولات با ارزش افزوده‌ بالاتر را با سهولت بیشتری نسبت به پالایشگاه‌های نفتی تولید می‌کنند، دارای اولویت نسبت به پالایشگاه‌های نفتی دانسته و معتقدند که بدین ترتیب می‌توان به ترکیب پالایشی بهینه‌تری با سرعت بالاتر دست پیدا کرد. در نتایج یک پژوهش دیگر در سال ۹۹، این نتیجه حاصل شده که برای حفظ مزیت‌ها در صادرات محصولات مختلف و بهبود حاشیه سود، بهتر است تا پالایشگاه به سمت طرح‌های پتروپالایشی توسعه یابد.

 

قیاس سبد پالایشی ایران و اروپا

نتایج مقایسه‌ ترکیب سبد پالایشی در ایران و اروپا، حاکی از سهم برابر LPG از کل تولید در اروپا و پالایشگاه‌های ایرانی بورسی است. 6/18درصد از تولیدات پالایشگاه‌های اروپا به تولید بنزین اختصاص دارد و این امر در حالی است که 21درصد تولیدات پالایشگاه‌های ایرانی، بنزین است. نکته‌ بسیار قابل‌توجه و به‌دست‌آمده از این مقایسه، تفاوت فاحش بین سهم تولید نفت سیاه یا همان نفت کوره در پالایشگاه‌های ایران در قیاس با اروپا است. 19 درصد تولیدات پالایشگاه‌ها در ایران نفت‌کوره را شامل می‌شود و این امر در حالی است که میزان تولیدات نفت کوره در اروپا برابر با 7/9درصد از کل تولیدات پالایشگاهی است. سهم تولیدات نفت سفید در اروپا بیش از دو برابر سهم تولید این فرآورده در ایران است و مقدار آن معادل 5/5درصد کل فرآورده‌ها در اروپا و 2 درصد کل فرآورده‌ها در ایران است. سهم تولید نفتا در سبد تولیدی اروپا بیش از ایران بوده و معادل با 3/7درصد کل تولیدات است، درحالی‌که این رقم در ایران معادل یک درصد کل تولیدات است. اما در آیتم آخر نیز، سهم تولیدات دیزل و گازوئیل در اروپا برابر با 2/41درصد کل فرآورده و در ایران برابر با 37 درصد است. سایر فرآورده‌های نفتی که در دسته‌بندی فوق قرار نگرفته‌اند در ایران معادل 17 درصد کل فرآورده‌ها و در اروپا معادل 7/14درصد از آن‌ها است.

تقاضای فرآورده‌‌های نفتی در اروپا در یک بازه‌ حدوداً 11 ساله نشان می‌دهد که پایداری نسبی تقاضای LPG و نفتا و همین‌طور کاهش تقاضای بنزین در طول این سال‌ها وجود داشته است. البته وقوع پاندمی کووید 19 از عوامل اثرگذار بر کاهش تقاضای بنزین بوده است. بسیاری از فرآورده‌های نفتی در سال 2020 یعنی اولین سال پاندمی کووید 19 با کاهشی محسوس در تقاضا روبه‌رو بوده‌اند. هرچند این تقاضا در سال 2021 و با کاهش اثرات شدید ابتدایی کرونا، افزایش داشته است، اما همچنان در سال 2021 به قبل از دوران همه‌گیری بیماری کرونا نرسیده است.

نکته‌ حائز اهمیت درخصوص تولید فرآورده‌های با ارزش افزوده‌ بیشتر در پالایشگاه‌های ایران، توجه به عمر پالایشگاه‌ها است. به‌طور مثال مقایسه تولید نفت‌کوره پالایشگاه‌های کشور در سال‌های ۹۶ و ۹۷ در آمارنامه‌ وزارت نفت، حاکی از آن است که بیشترین میزان تولید نفت کوره مربوط به پالایشگاه آبادان به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین پالایشگاه‌های ایران است و این امر در حالی است که بالاترین سهم در تولید بنزین متعلق به پالایشگاه نفت ستاره خلیج‌فارس است که به مراتب عمر کمتری از سایر پالایشگاه‌ها دارد.

در این گزارش وضعیت الگوی پالایشی را مطابق با دسته‌بندی گزارش مرکز پژوهش‌ها، برای پالایشگاه‌های بورسی و در سال 1401 محاسبه کرده‌ایم. در طول این سال‌ها در راستای افزایش توان تولیدی بنزین و همین‌طور کاهش تولید نفت کوره اقدامات مثبتی صورت گرفته است، اما مطابق آنچه در ابتدای این بخش مطرح کردیم هنوز هم انحرافاتی با استانداردهای بین‌المللی وجود دارد.

در بررسی سبد پالایشی چین، سهم قابل توجهی برای دیزل و بنزین وجود داشته و تولیدات گازمایع در آن نیز به مراتب بیشتر از ایران است. نکته‌ به‌دست آمده از مقایسه‌ سبد پالایشی ایران با اروپا و چین آن است که در ایران به دلیل سهم نسبتاً بالای تولید نفت‌کوره و همین‌طور تولید فرآورده‌های پایینی برج تقطیر که ارزش افزوده‌ پایینی دارند، حاشیه سود پالایشگاه‌ها مقادیر کمتری را نسبت به جهان تجربه خواهد کرد.

 

بازارهای از دست رفته

با توجه به وضعیت موجود و اختلاف الگوی پالایشی ایران و چین و همین‌طور اروپا، بقای صنعت پالایشی در ایران وابسته به سرمایه‌گذاری‌های لازم در این بخش است. این سرمایه‌گذاری‌ها بهتر است در قالب توسعه‌ بهره‌وری ظرفیت‌های موجود و نه در قالب ایجاد ظرفیت‌های جدید پالایشگاهی انجام شوند. ادامه‌ تولید محصولات پایینی برج تقطیر با توجه به تحولات قوانین بین‌المللی در راستای مبارزه با تغییرات اقلیمی و کاهش آلایندگی‌ها که عمدتاً مصرف این فرآورده‌ها را محدود کرده و یا منع می‌کنند، عاملی است که صنعت پالایشی ایران را با چالش‌هایی جدی روبه‌رو خواهد کرد. با طی شدن روند فعلی و توسعه‌ انرژی‌های تجدیدپذیر در کنار قوانین منع‌کننده مصرف فرآورده‌ها با آلایندگی بالا، در آینده‌ای نه‌چندان دور بسیاری از فرآورده‌های تولیدشده در پالایشگاه‌های ایران، بازاری در سطح جهان نخواهد داشت. در شرایط فعلی اگر قرار است یک بشکه نفت خام تبدیل به فرآورده‌هایی با ارزش افزوده‌ منفی شود و به‌طور مثال، درصد قابل‌توجهی از نفت خام تحویل داده‌شده به پالایشگاه به فرآورده‌هایی نظیر قیر تبدیل شود، اعمال سیاست خام‌فروشی می‌تواند سود بیشتری را نصیب شرکت ملی نفت ایران کند و منافع ملی را در سطح بالاتری تامین کند. البته توجه به تحریم‌های اقتصادی در این باره نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. چراکه لزوماً این مقایسه را نمی‌توان با قیمت متعارف نفت در بازارها انجام داد. این امر به‌واسطه‌ آن است که ایران مجبور است برای دور زدن تحریم‌ها نفت خود را با تخفیف‌های قابل توجهی در بازار جهانی عرضه کند. اعمال این تخفیف‌ها از یک سو و تحریم نبودن صادرات برخی فرآورده‌ها از سوی دیگر ممکن است باعث اقتصادی به‌نظر آمدن شرایط فعلی باشد، اما باید توجه کرد که در بلندمدت و در سناریوی باقی‌ماندن تحریم‌ها، ادامه‌ روند فعلی نیز توجیه اقتصادی نخواهد داشت.

 

گره کور جذب  سرمایه‌گذاری خارجی

بنابراین به‌عنوان توصیه سیاستی حرکت به سمت پالایشگاه‌ها با فناوری مدرن‌تر و حرکت به سمت پتروپالایشگاه‌ها و سنجش و مقایسه‌ مستمر بازدهی، بیشتر خام‌فروشی نسبت به فروش فرآورده یا عکس آن می‌تواند راهگشای شرایط فعلی باشد. سرمایه‌گذاری در صنعت پالایشی ایران نیازمند منابع مالی قابل‌توجهی است که تامین آن‌ها در حال حاضر در توان بخش عمومی نبوده و حتی بخش خصوصی نیز توانایی و تمایل پوشش کامل آن را ندارد. بنابراین جذب سرمایه‌گذار خارجی یکی از گزینه‌هایی است که در راستای نیل به الگوی پالایشی مناسب‌تر کمک‌کننده خواهد بود. این مسیر نیز مستلزم حل شدن برخی از معضلات سیاسی ایران در جامعه‌ بین‌المللی است که باید به جد و با حداکثر سرعت در راستای حل آن اقدام کرد.

Untitled-1

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی