دلار ۴۰ هزار تومانی و مسئولیت دولت
آخرین گزارشها، نشان میدهد قیمت دلار به ۴۱۰۰۰ تومان رسیده و رکورد بیسابقهای را ثبت کرده است.

حسن بختیاریزاده
کارشناس ارشد روابط بینالملل
آخرین گزارشها، نشان میدهد قیمت دلار به ۴۱۰۰۰ تومان رسیده و رکورد بیسابقهای را ثبت کرده است. بدون تردید، یکی از عوامل مهم کاهش ارزش پول ملی، تحریمهای بینالمللی است که سبب کاهش درآمدهای ارزی دولت میشود. از این رو نویسنده این یادداشت، بهعنوان یک شهروند، عملکرد و رویکرد رئیسی و دولت او را درباره کاهش ارزش پول ملی، در مقایسه با عملکرد و رویکرد روحانی و دولت او، به این دلایل، بهطور جدی قابل نقد میداند:
اول آنکه روحانی و مسئولان دولت او هیچگاه ادعا نکردند بدون رفع تحریمها، حل مشکلات اقتصادی، از جمله کاهش ارزش پول ملی امکانپذیر است. آنان اذعان میکردند که تا وقتی تحریمها رفع و ملاحظات گروه اقدام بینالمللی (افایتیاف) اجرایی نشود، منابع مالی دولت محدود خواهد بود. رئیسی و همراهانش، از جمله خاندوزی، وزیر اقتصاد و محسن رضایی، معاون اقتصادی او، ادعا میکردند که تحریمها، بهانه دولت روحانی است و حل بسیاری از مشکلات اقتصادی، با وجود تداوم تحریمها امکانپذیر است. رئیسی میگفت برنامه اقتصادی چندصدصفحهای تهیه و اقتصاددانان را به خط کرده است، رضایی ادعا میکرد ریال را بعد از دلار و یورو، به قدرتمندترین پول منطقه تبدیل میکند و خاندوزی، روحانی را خطاب قرار میداد که کافی است از ریاستجمهوری کنار رود تا او و همفکرانش مشکلات را حل کنند. امروز، از آن برنامه و اقتصاددانان به خطشده، اثری نیست و رئیسی به جای تکرار شعار «ما سفره مردم و اقتصاد را به مذاکرات، گره نمیزنیم» بهطور مداوم از «حرکت قطار پیشرفت» سخن میگوید، آقا محسن ساکتتر از همیشه است و وزیر اقتصاد، کاهش ارزش پول ملی را به زمین و زمان نسبت میدهد.
دوم آنکه روحانی برای به سرانجام رساندن مذاکرات، اختیاری نداشت. عباس عبدی، فعال سیاسی، در شهریورماه اعلام کرد، مسئولیت مذاکرات برجام به رئیسی واگذار شده است. خبری که هیچگاه تکذیب نشد تا موقعیت استثنایی رئیسی آشکار شود. بهویژه آنکه رئیسی از حمایت همه ارکان و رسانههای وابسته به نظام نیز برخوردار است.
آشکار است که دولت روحانی درباره بعضی مسائل مرتبط با حوزه اقتصاد، بهشکل غیرقابل دفاعی، به اشتباه تصمیم گرفت. اما مسئولیت رئیسی، دولت و حامیانش در تداوم و وخامت مشکلات اقتصادی، انکارناپذیر است. چراکه آنان مدعی بودند نقش و تاثیر تحریمها در ایجاد و ادامه آن مشکلات، چندان زیاد نیست و شرایط با تغییر مدیریت، به شکل قابلتوجهی تغییر میکند. به علاوه رئیسی فرصت داشت با استفاده از اختیارات خود و نیز با بهرهگیری از حمایت کامل ارکان و رسانههای نظام، با طرفهای مقابل به توافق برسد و برجام را احیا کند؛ فرصتی که اکنون، دور از دسترس است.