در فقدان پاسخگویی
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
درباره مرگ دستهجمعی یک خانواده در نجفآباد حادثه نجفآباد شوکآور بود. هرازگاهی اخباری از خودکشی بهگوش همه ما میخورد ولی اینکه یک مادر و سه فرزند و یک نوه خودکشی کنند، آنهم از خانوادههای سادات که پدر خانواده شهید شده و مادر نیز فرهنگی بوده و مشکل اقتصادی و مالی نیز نداشته باشند، همه را در حیرت فرو برد. بدیهی است که مردم در اولین گام میخواهند بدانند چرا این پدیده رخ داده؟ این خبری بود که باید تیتر اول و مستقیم رسانههای اصلی باشد. ایجاد اراده برای جلوگیری از این فجایع، مستلزم بازتاب دادن خبر آن و تبدیل کردنش به یک پدیده عمومی و تحلیل پیرامون آن است. اگر این اتفاق در یک جامعه مسئول پیشرفته رخ دهد، بلافاصله پلیس و دادستان بههمراه مشاوران روانشناس به اطلاعرسانی مشغول میشوند. از یک سو عطش بحق مردم را برای کسب اطلاع رفع میکنند و از سوی دیگر اجازه نمیدهند اخبار و شایعات نادرست رواج پیدا کنند ولی ما در ایران چه میکنیم؟ حدود هشت روز از ماجرا گذشته؛ اطلاعرسانی در حد ناقص و حتی از سوی افراد بیربط با وظیفه اطلاعرسانی انجام شده است. در این روزها بیشترین جزئیات از طرف نماینده شهر در مجلس ابراز شده که هیچ مسئولیتی در این اطلاعرسانی ندارد. اصولا متوجه نیستند که اطلاعرسانی نیز یک امر تخصصی است و باید مراجع ذیصلاح نسبت به آن اقدام کنند. خبر به این مهمی، در فضای غیرشفاف اطلاعرسانی، آغشته به راست و دروغ میشود و اذهان عمومی را مسالهدار میکند. صداوسیما که رسانه رسمی کشور است نیز خبر معتبری را بازتاب نداده است. پلیس که باید در صف اول اطلاعرسانی باشد، به نسبت ساکت است. چنین رفتار نادرستی منحصر به این مورد خودکشی یا قتل نیست. در همه ماجراهای مشابه نه یک فرمانده میدان داریم، نه یک سخنگوی ثابت که متعارض حرف نزند و پیوسته نیز در دسترس باشد. در همین ماجرای متروپل و فوت عبدالباقی شاهد عوارض این نابسامانی در اطلاعرسانی بودیم. در ماجرای سیل 98 همینطور، در آتشسوزی پلاسکو و در هر حادثه دیگری نیز شاهد تکرار این وضع بوده و هستیم؛ ربطی هم به این دولت و آن دولت هم ندارد. شلختگی اطلاعرسانی در کنار بیتوجهی به افکار عمومی موجب میشود شایعه و نظریه توطئه شکل بگیرد و بخش مهمی از نیروی مدیریتی جامعه برای خنثی کردن عوارض این بدبینیها و شایعات صرف شود، درحالیکه اگر از ابتدا نظام اطلاعرسانی درستی را طراحی و عملی کنند، دیگر جایی برای این شایعات و بدبینیها باقی نمیماند. نکته دیگر این حادثه تکاندهنده، مساله شیوع بیماریهای روانی است که فارغ از ماهیت اتفاق رخداده به طور قطع در این خانواده وجود داشته است. حکومت باید نسبت به مسائل روحی و روانی و مشکلاتی که منجر به این حوادث تاسفبار میشود، حساسیت نشان دهد. اینکه خانوادهای از سادات و خانواده شهید شهری چون نجفآباد، به طور جمعی مرگ را انتخاب کنند، موضوعی است که باید زنگ خطری برای گسترش مشکلات و بیماریهای روانی محسوب شود.