| کد مطلب: ۶۰۳

تربیت پزشک برای خارجی‌ها!

تربیت پزشک برای خارجی‌ها!

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

وزارت بهداشت با اجرای مصوبه افزایش 20درصدی ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی مخالف است

مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی درباره افزایش 20درصدی ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی تصویب شده، اما بسیاری از متخصصان معتقدند این طرح نمی‌‌تواند خلأ کمبودپزشک در مناطق‌محروم و کم‌‌برخوردار را جبران کند. این درحالی‌است که وزارت بهداشت و سازمان نظام‌پزشکی کشور، کمبود پزشک را تایید می‌‌کند، اما مدیران این وزارت‌خانه و سازمان معتقدند، نمی‌‌توان ظرفیت رشته پزشکی را که هر یک نفر آن 5/2میلیارد تومان برای کشور هزینه دارد، ناگهانی افزایش داد؛ باید زیرساخت‌‌ها و امکانات لازم فراهم شود. بررسی‌‌ها هم نشان می‌‌دهد در بسیاری از شهرهایی که به‌تازگی رشته پزشکی ایجاد شده یا در گذشته مجوزهای آن را دریافت کرده‌‌اند، تجهیزات مناسب برای تربیت دانشجویان وجود ندارد و آنها مجبورند برای دوره‌‌های کارورزی و کارآموزی به مراکز استان یا شهرهای دیگر مراجعه کنند. البته علاوه بر وزارت بهداشت، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم نگاه مثبتی به افزایش ظرفیت‌‌های پذیرش دانشجوی پزشکی ندارد، هرچند حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس آن را کافی نمی‌‌داند و در پاسخ به هم‌‌میهن به گفتن تنها یک‌جمله اکتفا می‌‌کند: «این بحث فایده ندارد و درباره مشکلاتش هم بیشتر از حدنیاز گفته شده است. » اما باوجود مخالفت متولیان اصلی حوزه بهداشت‌و‌درمان در کشور به‌گفته سید امیرپاشا طبائیان، مشاور‌عالی معاون آموزشی وزارت‌بهداشت «وقتی بحثی تبدیل به قانون و به وزارت‌بهداشت ابلاغ می‌‌شود، بدون کم‌وکاستی قانون اجرایی خواهد شد». این درحالی‌است که شورای‌عالی انقلاب فرهنگی آذرماه 1400 پاسخ مخالفت‌‌ها نسبت به مصوبه افزایش ظرفیت رشته‌‌های علوم‌پزشکی را با صدور اطلاعیه‌‌ای داد: «در کشورهایی با نظام سلامت پیشرفته، سرانه‌پزشکان بین ۳۰ الی ۵۰پزشک در هر ۱۰هزار نفر است، بنابراین اگر طی پنج‌سال آینده، افزایش سالانه سه‌هزار نفری در پذیرش پزشکی داشته باشیم، ۱۸سال طول خواهد کشید تا سرانه‌پزشک در کشور به‌حد نظام‌سلامت کشورهای پیشرفته برسد. » در این اطلاعیه آمده که افزایش ظرفیت حتی با فرض توزیع کنونی، می‌‌تواند تاحدودی مشکل کمبود امکانات در مناطق کمتر برخوردار را پوشش دهد، اما نکته مهم اینجاست که خروجی این افزایش ظرفیت حتی با اولویت جذب دانشجویان بومی در 10 تا 12سال آینده خواهد بود و طی این سال‌‌ها مشکلی از مناطق‌محروم را حل نخواهد نکرد، چراکه همین حالا سرانه‌پزشک در کشور فاصله زیادی با استانداردها دارد. براساس اعلام رجبعلی برزویی، معاون خط‌مشی‌‌گذاری شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، «نقشه درمان کشور نشان می‌‌دهد که باید به‌ازای هر ۱۰هزار نفر ۱۸پزشک داشته باشیم و این عدد اکنون در مرز 8/11 تا ۱۲پزشک است. »‌‌ سرانه‌‌ای که باوجود مهاجرت‌‌های رو‌به‌رشد پزشکان، شناسایی نشدن نیاز مناطق‌محروم برای توزیع مناسب متخصصان، نبود تسهیلات رفاهی و اقتصادی برای پزشکان ملزم به خدمت در مناطق محروم، عمل نکردن به راهنمای بالینی، اجرایی نشدن طرح‌پزشک خانواده و انتظار برای دسترسی به عالی‌‌ترین سطح پزشکی و. . . نمی‌‌توان انتظار بهبود آن در آینده نزدیک را داشت، آن هم درحالی‌که قانون بومی‌‌گزینی هم جدید نیست و از سال 93 اجرا شده، اما خروجی‌‌های آن هم در بهترین‌حالت مربوط به 1400 است و هنوز نتیجه مثبتی در توزیع مناسب پزشک برای مناطق‌محروم رقم نزده است.

از استانداردها کم نمی‌‌شود

وزارت بهداشتی‌‌ها موافق افزایش پذیرش دانشجویان پزشکی در کنکور نیستند و معتقدند یکی از عوامل نابرابری‌‌های خدمات سلامت در مناطق‌محروم، توزیع نامتوازن پزشک در کشور است. به‌گفته آنها برای حل این مساله باید انگیزه پزشکان به‌منظور حضور در مناطق‌محروم و مراکز درمانی دولتی افزایش پیدا کند و برای پزشکانی که در این بخش‌‌ها خدمت می‌‌کنند، رضایتمندی ایجاد شود، اما درنهایت آنها ملزم به‌اجرای مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی‌اند ولی باید برای دغدغه‌‌ها و مشکلاتی که نسبت به این مصوبه مطرح می‌‌شود، بهترین اقدام را در نظر بگیرند تا منجر به تربیت پزشکان بی‌‌کیفیت در آینده نشود. دراین‌باره پدرام پاک‌‌آیین، سخنگوی وزارت‌بهداشت به هم‌‌میهن می‌‌گوید: «راهکار اساسی وزارت‌بهداشت برای ماندگاری پزشکان در مناطق‌محروم، بومی‌‌گزینی است چراکه این ماندگاری با بیشترین مطلوبیت برای پزشک فراهم است. علاوه بر این، سقف کارانه پزشکان متخصص در مناطق‌محروم برداشته‌‌ شده و این امر باعث می‌‌شود رغبت متخصصان برای حضور در مناطق‌محروم افزایش پیدا کند.» او در پاسخ به این سوال که آیا در مناطق‌محروم باتوجه به نبود عدالت آموزشی می‌‌توان انتظار بروز افراد مستعد و آموزش‌دیده برای قبولی در کنکور و فراهم بودن ظرفیت‌‌های انسانی برای بومی‌‌گزینی را داشت هم بیان می‌‌کند: «عدالت آموزشی پیوستار است و از آموزش ابتدایی تا تحصیلات عالی را در برمی‌‌گیرد. نباید به این بهانه استعدادهای مناطق‌محروم را نادیده گرفت، چرا که این نادیده‌‌انگاشتن موجب تشدید محرومیت می‌‌شود. بومی‌‌گزینی حتی می‌‌تواند اهداف حوزه عدالت آموزشی را نیز بهتر و بیشتر تامین کند.» این مسئول در وزارت بهداشت درباره چالش‌‌ کمبود تخت‌‌های آموزشی که می‌‌تواند منجر به کاهش کیفیت پزشکان آموزش‌‌دیده و کم‌کیفیت در آینده باشد هم توضیح می‌‌دهد: «وزارت‌بهداشت، در عمل نشان‌داده است که ظرفیت‌‌های آموزش را متناسب با زیر‌‌ساخت‌‌ها گسترش داده و از استانداردهای کیفی خود در حوزه آموزش پزشکی کم نمی‌‌کند؛ چراکه آموزش پزشکی تجربی، وابسته به کار عملی و سخت‌‌افزارهای حوزه درمان است. همین رویکرد هم باعث شده ایران به قطب گردشگری سلامت منطقه تبدیل شود و روزانه پذیرای بیماران بسیاری از دیگر کشورها باشد. طبق اعلام وزیربهداشت هم امسال ۱۰هزار تخت بیمارستانی به نظام درمان کشور اضافه شده که رکوردی بی‌‌سابقه در این بخش به‌شمار می‌‌رود. همچنین در حوزه ساخت و تامین تجهیزات پزشکی و بیمارستانی هم افزایش صورت گرفته است.»

افزایش ظرفیت، مشکلی را حل نمی‌‌کند

افزایش ظرفیت منجر به افزایش دسترسی مردم در مناطق‌محروم نیست، چون کسانی به مناطق‌محروم اعزام می‌‌شوند که اجبار و تعهدخدمت دارند. این نکته‌‌ای است که رضا لاری‌‌پور، سخنگوی سازمان نظام‌پزشکی کشور درباره نتیجه‌‌بخش بودن توزیع مناسب پزشک در مناطق‌محروم با افزایش ظرفیت‌پزشکی به هم‌‌میهن می‌‌گوید: «اگر اشتباه نکنم طرح بومی‌‌گزینی که یک طرح نسبتا مناسب برای مناطق‌محروم است از سال 93 آغاز شده، اما به دلیل دوره هفت‌ساله پزشکی، خروجی اولین فارغ‌‌التحصیلان آن مربوط به 1400 است و نتایج و ثمرات این طرح هنوز مشخص نشده است. در مصوبه‌‌ای که امروز برای افزایش ظرفیت‌پزشکی در نظر گرفته شده هم نتیجه آن هفت‌سال تا 12سال آینده خواهد بود. یعنی در این مدت هیچ نتیجه‌‌ای از این افزایش‌ظرفیت برای افزایش دسترسی مردم مناطق‌محروم ایجاد نخواهد شد. » به‌گفته لاری‌‌پور، مساله‌‌ای که باید به‌عنوان هدف افزایش دسترسی و افزایش کیفیت خدمات پزشکی در مناطق‌محروم و کمتربرخوردار در نظر گرفته شود، افزایش و فراهم شدن امکانات ماندگاری است که اگر برای جامعه پزشکی، کادر بهداشت‌ودرمان و پرسنل، ارائه خدمت رخ دهد قطعا میزان دسترسی افراد به خدمات پزشکی را به دلیل افزایش ماندگاری پزشکان بیشتر خواهد کرد. او درباره اینکه در این باره موفق عمل نکرده‌‌ایم و با وجودی که در گذشته مشوق‌‌های ماندگاری پزشکان در مناطق‌محروم در نظر گرفته شده بود، اما درنهایت به نتیجه نرسید، می‌‌گوید: «ساده‌‌ترین مشوق، افزایش میزان درآمد کسی است که در منطقه‌محروم و در شرایط بد آب‌‌وهوایی و بدون امکانات مشغول به فعالیت است. درباره این افراد باید تفاوت تعرفه نسبت به فردی که در شهر زندگی می‌‌کند وجود داشته باشد. تسهیلات بانکی و امکانات زندگی ازقبیل مسکن هم نکته مهمی است که باید به آن توجه شود. امر پزشکی به‌نوعی حاکمیتی است و دولت موظف است خدمات عادلانه پزشکی را برای همه اقشار جامعه فراهم کند و تامین این شرایط را مورد‌توجه قرار دهد. در سال‌‌های گذشته یک افزایش درآمدی برای پزشکان مناطق‌محروم رخ داد که البته هم ادامه نداشت. » او معقتد است چیزی که اکنون از افزایش ظرفیت‌پزشکی برای آینده استنباط می‌‌شوند و این تصور وجود دارد که در انتها منجر به افزایش سطح دسترسی مردم به خدمات پزشکی و دندانپزشکی درست نیست: «حوزه پزشکی جزو معدود اقدامات انجام‌شده در ایران پس از انقلاب اسلامی است که در سال‌‌های مختلف به خوداتکایی رسیده و کشور را در یک وضعیت کاملا مناسب قرار داده است. این مساله باعث شده ما هیچ نیازی به پزشکان خارجی نداشته باشیم. اتفاقی که در حوزه‌‌های دیگر ازجمله اقتصاد، آموزش‌وپرورش یا حتی صنعت خودروسازی وجود ندارد. امروزه خدمات پزشکی باکیفیت ارائه می‌‌شود و این محصول تلاش همین کسانی است که امروز متهم به تعارض‌منافع برای مخالفت با افزایش ظرفیت پزشکی‌اند. اگر این افراد تعارض‌منافع داشتند، چنین پزشکانی را تربیت نمی‌‌کردند. » او ادامه می‌‌دهد: «ایران در 40سال اخیر در حوزه پزشکی جزو کشورهای مترقی بوده و حتی در دوران جنگ و سیل هم هیچ بیماری مسری شیوع‌‌یافته‌‌ موثری نداشته‌‌ایم. این نتیجه اقدامات فعالان حوزه بهداشت و درمان طی سال‌‌های اخیر است. شبکه بهداشت و درمان کشور به درستی عمل کرده، اما اگر این مکانیزم و نگاه افراد به جایگاه ارائه خدمت پزشکان اصلاح نشود، مشکلات به قوت خودش باقی خواهد ماند. »

زنگ‌خطر تربیت پزشکان بی‌‌کیفیت

در گذشته یک پزشک موظف بود دوسال خدمت خارج از مرکز داشته باشد و طی این‌مدت به‌قدری درآمد داشت که اصلا نمی‌‌دانست با آن چه کند، اما امروز در نقطه‌مقابل ایستاده‌‌ایم و پزشک حاضر در مناطق‌محروم آنقدر پول درنمی‌‌آورد که بداند با زندگی‌‌اش چه کند! لاری‌‌پور با بیان این مطلب درباره این‌که چرا توقعات‌مالی برای ماندگاری در مناطق‌محروم برای پزشکان اینقدر پررنگ‌‌تر شده، توضیح می‌‌دهد: «واقعیت زندگی امروز به‌گونه‌‌ای است که باید دغدغه اقتصاد و معیشت را داشت. کمااین‌که در همه کشورهای دنیا زمانی که درباره سلامت عمومی و سرانه بهداشت‌و‌درمان صحبت می‌‌شود، تاکید بر این است که مردم هیچ دغدغه‌‌ای به‌جز دغدغه بیماری نداشته باشند، بنابراین باید ازنظر بودجه‌‌ای توجه ویژه‌‌ای به این مسائل شود. با این نوع نگاهی که حاکم است، این دسترسی و افزایش‌ظرفیت واقعا نتیجه‌‌بخش نخواهد بود. » او نبود زیرساخت‌‌ها در برخی مناطق را چالش‌جدی برای تربیت پزشکان باکیفیت می‌‌داند و ادامه می‌‌دهد: «این افزایش‌ظرفیت قرار است در مناطقی رخ دهد که هنوز کیفیت لازم زیرساختی آموزش پزشکی را ندارند. دانشگاهی که هنوز بیمارستان آموزشی ندارد، چطور می‌‌تواند دانشجوی پزشکی جذب کند. تحصیل در حوزه پزشکی با فیزیک، هنر و ریاضی متفاوت است. تشخیص افتراقی و قضاوت بالینی دواصل مهم برای دانشجویان پزشکی است. قضاوت بالینی در کتاب‌‌ها نوشته نشده و دانشجو باید آن را در حضور استاد و در کنار تخت بیمارستان، درمانگاه یا کلینیک بیاموزد. » به‌گفته او، افزایش تعداد تخت‌‌های آموزشی و بیمارستانی در کشور هم به‌میزانی نبوده که اکنون پاسخگوی چنین افزایش‌ظرفیتی باشد: «این مساله می‌‌تواند منجر به کاهش کیفیت آموزشی شود درحالی‌که حفظ این کیفیت واجب است و اگر کاهش پیدا کند، اعتماد مردم به درمان کم می‌‌شود. مساله‌‌ای که رنج و هزینه‌‌های گزافی را به بیماران تحمیل می‌‌کند، چراکه باید دنبال پزشک خوب در شهر یا حتی کشورهای دیگر باشند. این نکته قابل‌تاملی است که امروز جامعه‌پزشکی در حال پیشی‌گرفتن در امر مهاجرت است و نتیجه آن در آینده نزدیک را اینطور می‌‌توان تصور کرد که بیمار مجبور می‌‌شود به کشورهای منطقه سفر کند تا پزشک ایرانی باکیفیت او را عمل کند که این شرایط برای بیماران به‌لحاظ اقتصادی بسیار گران خواهد بود. بنابراین افزایش‌ظرفیت، باید راهکار منطقی و متناسب با ظرفیت‌‌ها، همراه‌ حفظ کیفیت و استانداردهای آموزشی داشته باشد.» او همچنین در پاسخ به این سوال که آیا در مناطق‌محروم، دانش‌‌آموزان ظرفیت‌‌های عبور از آزمون‌‌های پزشکی را دارند هم بیان می‌‌کند: «این هم یک مشکل دیگر است، چراکه آموزش‌وپرورش هنوز به این بلوغ نرسیده که دانش‌‌آموزان ساکن در مناطق‌محروم را به‌گونه‌‌ای تربیت کند تا امکان پذیرش در رشته پزشکی یا نمره‌‌های بالا برای قبولی در آزمون را داشته باشند. با این اوصاف چطور می‌‌توان توقع داشت که ظرفیت کافی برای ورود فارغ‌‌التحصیلان به این حوزه وجود دارد. عدالت آموزشی اقتضا می‌‌کند که سیاست‌‌های آموزشی تغییر کند و دانش‌‌آموزان ساکن در مناطق‌محروم هم بتوانند در کنکور پزشکی شرکت کنند و قبول شوند. حتی اگر در طرح بومی‌‌گزینی افزایش ظرفیت، سهمیه اضافه‌‌ای برای آنها در نظر گرفته شود، این دانش‌‌آموزان باید نمره مناسب و قابل‌قبول را داشته باشند.»‌‌ سخنگوی سازمان غذاودارو البته معتقد است، در مناطق کم‌برخوردار ضرورت حضور پزشکان متخصص وجود دارد، اما نه به هر قیمتی: «باید تسهیلات لازم در این باره درنظر گرفته شود، نه این‌که پزشکان به اجبار و الزام به خدمت رایگان، به دلیل تحصیل رایگان به این مناطق اعزام شوند. امروز پزشکان به مناطقی اعزام می‌‌شوند و خدمت ارائه می‌‌کنند که قوه‌قضاییه مجرمانش را برای تبعید به آن نقاط می‌‌فرستد. این درحالی‌است که در سایر رشته‌‌ها هم دانشجویان به‌صورت رایگان تحصیل می‌‌کنند، اما چنین چیزی برای آنها وجود ندارد. در وضعیت فعلی، انگیزه‌‌‌‌های لازم برای ماندگاری پزشکان در مناطق‌محروم وجود ندارد و ارائه تسهیلاتی ازجمله پروانه مطب، مجوز فعالیت در بخش خصوصی، تفاوت در تعرفه‌‌های مناطق‌محروم با شهرهای برخوردار موثر است.» او ادامه می‌‌دهد: «پزشکان ملزم به خدمت‌اجباری در مناطق‌محروم، معمولا جوانانی هستند که به‌تازگی وارد بازار کار شده‌‌اند و با تشکیل خانواده، نیازمند حمایت بیشتری هستند. آنها نسبت به خودشان و جامعه توقعات متفاوت‌‌تری دارند و نمی‌‌توان انتظار داشت یک‌پزشک 30ساله با ماهی هشت‌میلیون در مناطق‌محروم زندگی کند. آن‌هم درحالی‌که ممکن است یک‌فرد دارای لیسانس، به‌عنوان مدیرعامل یک مرکزدولتی یا ریاست شعبه‌بانکی درآمد بسیار بالاتری داشته باشد و این تفاوت‌درآمد، قابل‌تامل است. عدد اختصاص‌یافته به جامعه‌پزشکی در مناطق‌محروم زیر 20میلیون تومان است. خلبان و راننده اتوبوس هم هردو مسافر جابه‌جا می‌‌کنند، اما تفاوت زیادی در میزان درآمدهای آنها وجود دارد، ولی پزشکان این تفاوت‌‌ها را ندارند.»‌‌ او در پاسخ به این سوال که آیا منابع‌مالی ارائه تسهیلات به پزشکان در مناطق‌محروم وجود دارد هم بیان می‌‌کند:‌‌ «نکته مهم در این‌باره، تخصیص درست منابع است. باید نیاز واقعی مناطق‌محروم شناسایی شده باشد و براین‌اساس می‌‌توان نسبت به توزیع مناسب متخصصان حوزه‌‌های مختلف و تخصیص منابع به‌درستی تصمیم‌‌گیری کرد. منابع لازم برای افزایش ارائه تسهیلات به پزشکان در مناطق‌محروم موجود هست و می‌‌توان این منابع را هم تولید کرد.»‌‌ لاری‌‌پور درباره این‌که آیا با مصوبه بومی‌‌گزینی می‌‌توان ماندگاری بیشتر یا دائمی پزشکان در مناطق محل‌تولدشان را تقویت کرد هم بیان می‌‌کند: «دراین‌باره قانون وجود دارد و کسی که از سهمیه مناطق‌محروم استفاده می‌‌کند، باید چندبرابر مدت‌تحصیل، تعهدخدمت در مناطق‌محروم بدهد. حتی در پایان‌خدمت هم افراد جدید جایگزین خواهند شد و این انتظار وجود دارد که در نقطه‌‌ای از زمان، اشباع از پذیرش دانشجوی جدید پزشکی هم صورت بگیرد، اما توصیه جدی بر حفظ کیفیت است. » او به‌جز مشکلات افزایش ظرفیت پزشکی، به مساله دیگری هم اشاره می‌‌کند و می‌‌گوید: «مردم و نمایندگان توقع دارند برای هر عارضه کوچکی هم به عالی‌‌ترین سطوح خدمات‌پزشکی دسترسی داشته باشند، مثلا یک سردرد ساده و مراجعه اولیه به متخصص نورولوژی یا یک حادثه کوچک و اصرار بر گرفتن MRI. این روند باید براساس سطوح مختلف ویزیت اصلاح شود. همین حالا در کشورهای اروپایی یا آمریکایی گرفتن MRI حدود شش‌ماه زمان می‌‌برد، اما در ایران بیمار می‌‌تواند هم‌زمان به چندین مرکز برای دریافت این خدمات در کوتاه‌‌ترین زمان‌ممکن دسترسی داشته باشد. این ایرادها ناشی از عمل نکردن به راهنماهای بالینی در کشور است.» سخنگوی سازمان نظام‌پزشکی تاکید می‌‌کند: «باید شبکه بهداشتی کشور تقویت و پزشک عمومی توانمند هم تربیت شود، اما همین پزشک عمومی باید از درآمد کافی برخوردار باشد تا در منطقه محروم بماند. نظام‌سلامت موظف به ارائه توزیع عادلانه خدمات است؛ پزشک، تجهیزات و امکانات.»

توقع زندگی محقر از پزشکان مناطق‌محروم

مراکزی که در شهرستان‌‌ها وجود دارند، قدرت آموزش ندارند و بسیاری از دانشجویان پزشکی باید برای دوره‌‌های کارآموزی و کارورزی به شهرها یا استان‌‌های دیگر مراجعه کنند. ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان‌ داخلی ایران این مشکل را یکی از نقاط‌ضعف افزایش پذیرش پزشکی می‌‌داند و به هم‌‌میهن می‌‌گوید‌‌: «اگر قرار باشد در هر منطقه مثل بانک‌‌ها، یک مرکز آموزش پزشکی احداث شود، چنین آموزش‌‌هایی فایده نخواهد داشت. در چنین شرایطی فقط پزشک بی‌‌سواد تربیت می‌‌کنیم. از سوی دیگر هدف از افزایش ظرفیت پزشکی، افزایش تعداد پزشکان است که می‌‌تواند منجر به افزایش تعداد مهاجران هم شود. با این روند ما پزشک تربیت می‌‌کنیم برای خارجی‌‌ها.» او البته با راهکارهای ارائه‌شده برای نتیجه‌‌بخش بودن این افزایش‌ظرفیت مثل ارائه تسهیلات و افزایش درآمد پزشکان در مناطق‌محروم هم موافق نیست: «بودجه استان‌‌ها کفایت چنین طرح‌‌هایی را نمی‌‌دهد. در نظر بگیرید که در شهرهای دورافتاده‌‌ای مثل زابل و مریوان پزشکان از حقوق و تسهیلات بسیار بالا برخوردار شوند، اما در همان مناطق سایر مدیران حقوق کمتری بگیرند. این مساله به‌راحتی میسر نمی‌‌شود، سنگ‌‌اندازی در تخصیص‌بودجه شروع می‌‌شود و آن را به‌راحتی در اختیار وزارت بهداشت قرار نمی‌‌دهند.» اما مشکل عدم‌دسترسی به خدمات‌پزشکی در مناطق‌محروم جدی است و درنهایت باید چه کرد، خسرونیا در این باره پاسخ می‌‌دهد: «اول باید بیمارستان‌‌های آن مناطق تجهیز شوند. بردن یک پزشک و متخصص به شهر دورافتاده راه‌‌حل نیست و باید ابتدا یک بیمارستان مجهز به آزمایشگاه و سایر مراکز آزمایشی وجود داشته باشد که درنهایت پزشک‌متخصص در آنجا مستقر شود. اگر پزشک باشد و امکانات آزمایشی فراهم نشود، بیمار دوباره مجبور است به شهرهای دیگر برود؛ پس چه‌فایده‌‌ای دارد حضور پزشک در آن منطقه محروم!». او در پاسخ به این سوال که چرا در گذشته میل پزشکان به ارائه خدمت در مناطق‌محروم بیشتر از زمان حاضر بوده است، بیان می‌‌کند: «اکنون وضعیت اقتصادی کشور تغییر کرده است. در گذشته یک پزشک می‌‌توانست با درآمدی که داشت به روستا تردد کند و حتی در آنجا زندگی کند، اما اکنون فقط هزینه‌‌های رفت‌‌وآمد به مناطق‌محروم سرسام‌‌آور شده است. یک پزشک برای تردد در مسیر تهران به زاهدان باید بخش زیادی از درآمدش را هزینه کند یا برای اقامت، مبالغ زیادی برای خانه پرداخت کند:‌‌ «پزشکان برای ماندگاری در مناطق‌محروم نه خانه دارند، نه امکانات. باید درآمد یک پزشک عمومی در این مناطق به‌گونه‌‌ای فراهم شود که رضایت او و هزینه‌‌های خانواده‌‌اش را تامین کند. نمی‌‌توان گفت چون یک پزشک بومی است؛ چیزی نخورد، ازدواج نکند، بچه‌‌دار نشود و رفاه نداشته باشد، اما به‌نظر می‌‌رسد توقع پزشکانی که باید در مناطق‌محروم باشند، باید این باشد که حق زندگی مرفه را ندارند و باید با کم‌ترین توقع خدمات ارائه کنند.»‌‌ مریم سروش خبرنگار

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی