نگهبانان محترم چراغهای کوچک فانوس دریایی
پوریا عالمی روزنامهنگار گاهی توی خبرهای جهان میخوانم، یک نفر را برای روشن نگهداشتن چراغ یک فانوس دریایی قدیمی در اطراف قاره اروپا، دعوت به همکاری میکنند ب

پوریا عالمی
روزنامهنگار
گاهی توی خبرهای جهان میخوانم، یک نفر را برای روشن نگهداشتن چراغ یک فانوس دریایی قدیمی در اطراف قاره اروپا، دعوت به همکاری میکنند با خانه رایگان و حقوق و مزایا و بازنشستگی آنچنانی. اما این شغل ممکن است سالها خالی بماند چون کسی نمیپذیرد تنها و نهایتا با خانوادهاش برود در یک جزیره خالی و زندگی کند. یکبار با کسی که در یک فانوس دریایی کار و البته زندگی میکرد، مصاحبه کرده بودند و از او پرسیده بودند، حالا که کشتیها نیازی به فانوس دریایی ندارند و عملا فانوس دریایی از کارکرد افتاده، چرا قبول کرده است که تمام وقت و زندگیاش را در آنجا بگذراند؟ او پاسخ داده بود: برای بچهها. بچهها اگر نور فانوس دریایی را ببینند، خوشحال میشوند.
از اثرگذاری کار مطبوعاتی و روزنامهنگاری در جهان خبر ندارم اما در جهان سوم و خاورمیانه و بهحتم در سرزمین ایران، روشن نگهداشتن چراغ فانوس دریایی است. آیا اثرگذار است؟ آیا روی سیاستمداران و دولتمردان، تاثیر میگذارد؟ آیا یک دولتمرد با خواندن تیتر روزنامه بههم میریزد و تصمیماش را اصلاح میکند؟ آیا یک سیاستمدار با خواندن گزارش خرابیهایی که بهبار آورده، منقلب میشود و بغض میکند و دست از خرابی برمیدارد؟ یا به آبادانی مینشیند؟
اما بچهها که آینده را میسازند، نیاز دارند به گذشته وصل باشند. نیاز دارند چراغی هرچند کمزور و کمنور، راه آینده را برای آنان روشن کند. روزنامهنگاری در اینجا روشن نگهداشتن چراغ فانوس دریایی قدیمیای است که جز برای بچهها که دوستش دارند و مردم که با آن خاطره دارند، برای کسی دیگر اهمیت ندارد. دولتها مایل هستند آن ستون سنگی را از کنار دریا با خاک یکسان کنند و اثرش را محو کنند و جای آن سازههای بتنی و ساختمانهای آسمانخراش بسازند.
200روز در تاریکی سلول ماندن، هزینه روشن نگهداشتن روشنایی است.
ما نیاز داریم برای رسیدن به آینده و به گذشته وصل باشیم. نیاز داریم کسی نهیب بزند و قایقبانان و کشتیداران را از خطر برخورد به صخرهها آگاه کند. کسی باید نور بر تاریکی راه و دریای فریبکار بتاباند تا سرنشینان قایق به سلامت به مقصد برسند. روزنامهنگاران، نگهبانان محترم چراغهای کوچک فانوسهای دریایی قدیمی هستند که سیاستمداران، آنان را مزاحم و اضافی میبینند و مردم تا موقعی که نور چراغ فانوس دریایی خاموش نشده باشد، از حضور آنان مطلع نمیشوند.
بعید نیست اگر کارنامه کاری کسی را که برای پذیرفتن شغل فانوس دریایی - که خبرش را در ابتدای این یادداشت خواندیم - درخواست داده، نگاه کنیم، مقابل انگیزهاش نوشته شده باشد: علاقهمند به روشن کردن تاریکیها و نشان دادن راهها و بیراههها و در رزومهاش جلوی سابقهکار نوشته شده باشد: سابقه سالها کار در روزنامههای ایران.