| کد مطلب: ۷۲۵

نبود احزاب نمایندگی مردم را به سلبریتی‌‏ها واگذار می‏‌کند

نبود احزاب نمایندگی مردم را به سلبریتی‌‏ها واگذار می‏‌کند

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

تقی آزادارمکی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران:

نبود احزاب نمایندگی مردم را به سلبریتی‌‏ها واگذار می‏‌کند

‌طی دو دهه اخیر، دیده شده که سلبریتی‌‌ها در مناسبت‌‌های سیاسی توسط گروه‌‌های سیاسی وارد جریان می‌‌شوند. حضور این طیف را در جریانات سیاسی و اجتماعی چطور ارزیابی می‌‌کنید؟

یکی از ویژگی‌‌های جامعه مدرن موضوعی به نام فرهنگ توده یا عامه است، فرهنگ توده هم مختصات و ساز و کارهای خودش را دارد. قدرت در دست توده می‌‌افتد اما به نمایندگی، به رهبران، شخصیت‌‌ها و سپس سلبریتی‌‌ها واگذار می‌‌شود. این اتفاق که رخ داده کاملا طبیعی است، چون سیستم درون خودش قدرت اعمال نفوذ و اظهارنظر از روش‌‌هایی مانند فعالیت احزاب را ندارد، نمایندگی را به پدیده سلبریتی واگذار می‌‌کند. پس سلبریتی حاصل چنین موقعیتی است و نقش‌‌های مختلفی را هم در حوزه‌‌های مختلف بازی می‌‌کند. در جامعه سرمایه‌‌داری، از این افراد برای تبلیغ کالا استفاده می‌‌کنند و کارخانه با استفاده از چهره سلبریتی، سود بیشتری کسب می‌‌کند. اما در ایران کمتر از این موارد استفاده می‌‌شود. البته چند وقتی است در ایران هم این موضوع دیده می‌‌شود که سلبریتی‌‌ها وارد فضای تبلیغات اقتصادی می‌‌شوند اما ژانر مسلط آنها در ایران اقتصادی نیست. در غرب می‌‌بینیم که این افراد کمتر در حوزه سیاست دخالت می‌‌کنند، چون سیاست، حوزه‌‌ای حساب‌شده است و در آن تقسیم کار بین گروه‌‌ها وجود دارد و سلبریتی‌‌ها آخرین افرادی هستند که وارد این جریانات می‌‌شوند. اما در ایران چون احزاب و گروه‌‌های سازمان‌یافته، برای فعالیت در حوزه سیاست حضور ندارند، سلبریتی‌‌ها نقش نمایندگی سیاسی برای فرهنگ توده را بازی می‌‌کنند. این افراد عموما کمی کار اقتصادی، خیلی زیاد کار فرهنگی و دینی و کمی هم سیاسی کار می‌‌کنند، اما خیلی کم دیده می‌‌شود کار اجتماعی انجام دهند و به ندرت فردی همانند پرویز پرستویی دیده می‌‌شود که وارد جریان اجتماعی شود. اما درباره اینکه آیا ورود آنها به سیاست درست است یا خیر، باید گفت این ورود اجتناب‌‌ناپذیر است. اگر فردی به عنوان مسئول کشور خواست سلبریتی‌‌ها را از جریان خارج کند باید اجازه دهد احزاب شکل بگیرند و کنش آنها تاریخی، مستمر و اثرگذار باشد. احزاب وقتی وارد شوند خودشان بازی قانونمند انجام می‌‌دهند و بعد سلبریتی‌‌ها با مراجعه به احزاب کار می‌‌کنند، اما چون آنها وجود ندارند و سلبریتی‌‌ها در فضای اجتماعی امکان حضور و فعالیت دارند، این رویه شکل می‌‌گیرد.

‌مساله‌‌ دیگری که وجود دارد و در ایران دیده می‌‌شود، به برخورد با این سلبریتی‌‌ها در جریان سیاسی برمی‌‌گردد. در برخی موارد دیده شده که در زمان انتخابات از این افراد استقبال می‌‌شود اما نوع برخورد با آنها پس از انتخابات از سوی همان جریان سیاسی متفاوت است.

چون سلبریتی‌‌ها در حوزه سیاسی از فرهنگ عامه نمایندگی می‌‌کنند، سیاستمداری که به قدرت می‌‌رسد، دوست ندارد هر لحظه این ضرورت‌‌ها و حساسیت‌‌ها مقابلش قرار بگیرد. او می‌‌خواهد براساس منافع دیگری عمل کند. رئیس‌جمهوری که پیروز انتخابات می‌‌شود، نماینده یک گروه سیاسی است و اهداف آن گروه را باید پس از رای آوردن پیگیری کند، اما سلبریتی نماینده فرهنگ توده است و تعارض این دو طبیعی است. اینکه بعد از انتخابات رفتارها با سلبریتی‌‌ها تغییر کند و حتی فرد پیروز منتقد این افراد شود، امری قابل‌‌پیش‌‌بینی است و همین تغییر رفتارها باعث می‌‌شود نزاع شروع شده و برای همین است که امروز می‌‌بینیم سلبریتی‌‌ها هستند که در حوزه سیاست به نمایندگی از فرهنگ عامه قدرت را نقد می‌‌کنند.

‌یک‌سری از سلبریتی‌‌ها به تمام مباحث ورود می‌‌کنند و شاهد اظهارنظر آنها در همه حوزه‌‌ها هستیم و به همین علت مورد نقد قرار می‌‌گیرند. تحلیل شما درباره این نوع رفتار از سمت سلبریتی‌‌ها چیست؟

این‌‌ها نماینده فرهنگ توده هستند. چرا فرهنگ توده است، چون جامعه ایرانی، جامعه‌‌ای توده‌‌وار شده و فرهنگ توده بر آن حاکم است، نه فرهنگ نخبگان. شما نمی‌‌بینید که بگویند مشکل اقتصاد در ایران به نظر فلان اقتصاددان چیست، اما در جمع توده‌‌ها، همه درباره مشکلات اقتصادی حرف می‌‌زنند. یا درباره ترافیک هم همینطور، شما نظر متخصص را نمی‌‌شنوید. این قصه‌‌ای است که سیستم ساخته و به این شکل درآمده است. شما صداوسیما را نگاه کنید، افرادی به عنوان کارشناس حاضر می‌‌شوند که مثل عوام حرف می‌‌زنند، آدم سطح بالای آن حوزه را برای اظهارنظر نمی‌‌آورند. در حوزه بانکداری نمی‌‌بینیم که یک بانکدار بزرگ در برنامه حرف بزند، جوانی 22ساله را می‌‌آورند که نکات کلی را از گوگل پیدا کرده و تکرار می‌‌کند. همه در حال کمک به غلبه فرهنگ توده بر فرهنگ تخصصی هستند. وقتی این اتفاق می‌‌افتد چرا باید سلبریتی اظهارنظر نکند؟ اتفاقا سلبریتی در چنین وضعیتی وظیفه‌‌اش ایجاب می‌‌کند که اظهارنظر کند .شما مدیران ما را نگاه کنید همه توده‌‌وار حرف می‌‌زنند. در حوزه دین هم همینطور است، شما وقتی می‌‌بینید به جای اینکه یک آیت‌‌الله درباره مسائل دینی نظر بدهد، یک مداح نظر می‌‌دهد و این امر کاملا طبیعی است؛ در این شرایط چرا سلبریتی نباید درباره مسائل اجتماعی اظهارنظر کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی