| کد مطلب: ۹۷۵

طلا و مس

طلا و مس

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ریشه‌‌ها و پیامدهای رویکرد جدید در افزایش حضور روحانیت در نهادهای اجتماعی و اقتصادی چیست؟

با پیروزی انقلاب اسلامی، جایگاه و ماهیت برخی نهادها دگرگون شد؛ از جمله این نهادها، که شاید تعریف سنتی آن دچار تغییرات قابل‌توجهی شده، نهاد روحانیت است. بنا بر جایگاهی که روحانیون و نهاد روحانیت در پیروزی انقلاب داشته‌‌اند؛ پررنگ‌‌شدن حضور و نقش‌‌آفرینی آنها در حوزه‌‌های گوناگون دور از ذهن نبود، اما چنین گستردگی و ابعاد جدید فعالیت هم فراتر از انتظار به نظر می‌‌رسد. روحانیون این روزها علاوه بر دانشگاه و معادل‌‌سازی مدارکی که موجب حضور آنها در رشته‌‌های هم‌‌طراز دانشگاهی شده است و شرایط ورودشان به سایر رشته‌‌ها را هم تسهیل کرده، در مدارس هم ورود پیدا کرده‌‌اند و با مصوبات جدید مجلس، پیش‌‌بینی می‌‌شود در آینده نه‌‌چندان دور در مراکز مشاوره و روانشناسی یا حتی بانک‌‌ها هم حضور قابل توجهی پیدا کنند.

راه‌‌های جدید حضور روحانیون در جامعه

پیش از انقلاب و حتی تا مدت‌‌ها پس از پیروزی انقلاب این نهاد معمولا با اتکا به اقتصاد غیردولتی ناشی از وجوهات شرعی، امور خود را می‌‌گذراند؛ اما در دهه‌‌های اخیر، به‌‌مرور کمک‌‌های دولتی به کمک حوزه‌‌های علمیه آمد. این موضوعی است که قبل از انقلاب و در دهه 1340 شهید مطهری درباره آن هشدار و انتقادهایی مطرح کرده بود. در سال‌‌های اخیر هم، روحانیون شناخته‌‌شده‌‌ای همچون سیدمصطفی محقق‌‌داماد چنین نقدهایی را مطرح می‌‌کنند. چنان که محقق‌‌داماد مدتی پیش در نشست بررسی کتاب «صدسالگی حوزه قم و مسائل جامعه ایران» با انتقاد از وابستگی مالی حوزه‌‌های علمیه به دولت گفت: «آیت‌‌الله بروجردی حوزه را در برابر حکومت با هر مشکلی اداره کرد؛ اما امروز یکی از مشکلات حوزه این است که وابسته به دولت و حکومت شده است. متاسفانه، اولین کسی که این اشتباه را کرد و برای حوزه بودجه تعیین کرد، آقای محمد خاتمی بود». سیر تغییرات موجب شد حوزه‌‌های علمیه جدیدی در کشور احداث شود و تعداد زیادی به‌‌عنوان طلبه در این مراکز مشغول به تحصیل شوند. نوع سیاستگذاری‌‌ها و برنامه‌‌هایی که طی این چند دهه به صورت تصمیم‌‌گیری حاکمیت یا در مسیر اثرگذاری اجتماعی نسبت به این جمعیت اتخاذ و اجرا شده؛ موجب بحث‌‌های جدیدی در محافل گوناگون شده است. دی‌ماه سال گذشته علیرضا اعرافی، رئیس حوزه‌‌های علمیه سراسر کشور، گفته بود، بیش از چهارهزار خواهر و برادر از طریق آزمون به آموزش‌و‌پرورش اعزام کردیم. چندی پیش هم، خبر حضور روحانیون در بانک‌‌ها برای نظارت بر فعالیت شعب مختلف آن مطرح شد. هرچند شایعه «هر شعبه یک روحانی» تکذیب شده است و شورای فقهی مطرح‌‌شده در طرح «بانکداری جمهوری اسلامی ایران» صرفا به‌‌عنوان یک نهاد ناظر مطرح بوده و چنین حضور شعبه‌به‌شعبه‌‌ای تنها پیشنهادی از سوی بخشی از روحانیون بوده است. قبل‌‌تر از آن‌‌هم، بحث بر سر امکان برپایی مراکز روان‌‌شناسی از سوی تربیت‌‌شدگان حوزه، نگرانی‌‌هایی در جامعه روان‌‌شناسان ایجاد کرده بود. فارغ از میزان گستردگی چنین حضوری و اینکه این موضوع بنا بر خاستگاه این جامعه در جمهوری اسلامی چه تعریفی دارد، بیم آن وجود دارد که بعضی از این تصمیمات، روزبه‌‌روز بیشتر به جایگاه اجتماعی روحانیون ضربه بزند و استقلال حوزه را بیش از گذشته، خدشه‌‌دار کند.

چرایی و چگونگی

یکی از موضوعاتی که متاثر از افکارعمومی و در راستای شفاف‌‌سازی مطرح شد، بحث وضعیت مالی این قشر و کمک‌‌هزینه‌‌ای که از طرف بیوت مراجع به طلاب تعلق می‌‌گیرد یا رقمی که به‌‌عنوان عایدی و حقوق آنها تعریف شده است. رقمی که طی چند دهه اخیر متناسب با زندگی آنها افزایش نیافت و این مشکلات با تحریم‌‌های نفتی ایران و کاهش درآمدهای کشور، افزایش یافت تا جایی که فیلم‌‌هایی با مضمون مشکلات مالی روحانیون در سینما ساخته شد. «فرشته‌‌ها با هم می‌‌آیند» و «طلا و مس»، دو نمونه موفق از این فیلم‌‌ها بودند. با شیوع پاندمی کرونا و رشد شبکه‌‌های اجتماعی، برنامه‌‌های مذهبی نیز شکل متفاوتی پیدا کرد. حالا دیگر نه مجالس ترحیم به تفصیل سال‌‌های گذشته برگزار می‌‌شود و نه در ایام محرم و صفر، هیات‌‌های کوچک خانگی، رونق گذشته را دارند. یکی از طلبه‌‌های حوزه علمیه، سال گذشته به سایت صدای حوزه گفته بود: «هزینه‌‌های زندگی بسیار بالاست و کل شهریه من با اجاره‌بهایی که دفتر شهریه می‌‌دهد یک میلیون و ۱۰۰هزار تومان است و 200هزار تومان آن هزینه بیمه و ۷۰۰ هزار تومان هم برای بهای اجاره خانه صرف می‌‌شود و عملا با 200هزار تومان باقیمانده هم امکان امرار معاش وجود ندارد و متاسفانه از هیچ جایی هم مورد حمایت نیستیم و مجبوریم به کارهای غیرمرتبط با حوزه بپردازیم تا زندگی را اداره کنیم.» در چنین شرایطی، مشکلات معیشتی روحانیون حتی شاید به یک بحران تبدیل شده است. مثلا در سایت «فارس من» که برای پوشش کمپین‌‌های اصولگرایان فعالیت می‌‌کند، حدود 50 پویش با درخواست بهبود وضعیت معیشت طلاب یا استخدام آنها در دانشگاه، آموزش و پرورش و نهادهای دیگر آمده است. در یکی از این پویش‌‌ها آمده است «مبحث اشتغال و معیشت این روزها باعث شده بسیاری از طلاب نتوانند به وظیفه مهم تبلیغی و علمی خود برسند. این موضوع ارتباط مستقیم با حیات فرهنگی جامعه دارد و باید با تدابیری، شرایط اشتغال و تسهیل معیشتی طلاب را فراهم کرد. درصد شغل نسبت به درصد حوزویان بسیار پایین است و این یعنی اکثر طلاب با مشکلات فراوانی مواجه هستند و راه‌حل این موضوع، تسهیلات موقت نیست، بلکه باید وزارت کشور و سایر نهادهای مربوط شرایط اشتغال را تسهیل نمایند.» البته، برخی هم فعالیت روحانیون در ابعاد گوناگون را از وظایف حائز اهمیت این جماعت و ضرورت‌‌ها می‌‌دانند. رستم‌زاده، یکی از روحانیونی است که در کنار کار طلبه‌‌گی، با پرورش زنبورعسل، زندگی خود را می‌‌گذراند، او سال گذشته به سایت صدای حوزه گفته بود: «حوزه و طلاب باید در مسائل اقتصادی که یکی از رکن‌‌های اصلی و کلان حکومت اسلامی است، وارد شوند و همان‌گونه که ما به فکر طلبه معلم برای تربیت دانش‌‌آموزان هستیم به فکر عالم تاجر و اقتصاددان هم باشیم؛ چراکه دشمن امروز یکی از اهدافش حرام‌خور کردن مردم است و برای این هدف متدینین و روحانیون را از اقتصاد و بازار خارج و عوامل خود را به آن وارد می‌‌کند و به همین دلیل، می‌‌بینیم به‌‌راحتی ربا در بازار اسلامی رواج پیدا می‌‌کند و اکثر فسادهای رخ‌‌داده در کشور از مساله اقتصاد نشأت می‌‌گیرد و باید نقش حوزه علمیه در ترویج اقتصاد اسلامی و درآمد مشروع مورد واکاوی جدی قرار گیرد.»

جایگاه اجتماعی روحانیون

در بعد اجتماعی، نگاه سنتی در جامعه مدرن به روحانیت را می‌‌توان با فیلم‌‌هایی مانند «زیر نور ماه»، «مارمولک» و در سطحی متفاوت «رسوایی» توصیف کرد. با وجود فاصله نه‌چندان زیادی که از ساخت این فیلم‌‌ها می‌‌گذرد، این قاب تصاویر فرصتی را ایجاد می‌‌کند که سیر تغییر نگاه جامعه به روحانیت را تا به امروز بررسی و با آنچه امروزه با آن مواجه هستیم مقایسه کنیم. در نگاه بسیاری از مردم جامعه حداقل تا چند دهه پیش برخی روحانیون که بنابر پست و مقام شهرت نیافته بودند؛ هنوز در جایگاه ویژه مدنظر این فیلم‌‌ها قرار داشتند و بسیار به آنچه زمینه یا پس‌‌زمینه این فیلم‌‌ها بودند شباهت داشتند. اما گذر زمان و افزایش فعالیت این قشر در ابعاد گوناگون سیاسی و اقتصادی در شرایط کشور موجب شده بخشی از این قشر هم در کنار بقیه اقشار فعال در حوزه سیاسی و اقتصادی جایگاه‌شان تقلیل پیدا کند. بنابر آماری که سال 1395 توسط محمدرضا حسيني، معاون وقت وزیر ارشاد، منتشر شد، «بيش از 130 هزار روحاني مرد و 60 هزار طلبه زن و حدود 10 هزار طلبه خارجي مرد در شهرهاي قم، تهران، البرز، گنبد و مشهد مستقر هستند، تقريبا 60 هزار طلبه زن در كشور داريم.» احتمال می‌‌رود بخشی از این تصمیم‌‌گیری‌‌ها درباره حضور این افراد در مدارس و بانک‌‌ها یا فعالیت در حوزه‌‌هایی مانند روانشناسی به همین مسائل اقتصادی و منزلتی برگردد. درعین‌‌حال، نباید فراموش کرد که چنین فعالیت‌‌هایی با توجه به آسیب‌‌های اجتماعی احتمالی و اثرگذاری گسترده می‌‌تواند تاثیر ناخوشایند و حتی ناخواسته‌‌ای بیش از گذشته بر جامعه و البته موقعیت این قشر بگذارد. در پرونده امروز صفحه «سیاست» به ارزیابی این رویکرد و پیامدهای آن بر آینده نهاد روحانیت در جامعه ایران پرداخته‌‌ایم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی