سناریوهای کیهانی
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

بررسی خطدهیهای اخیر روزنامه کیهان درباره برجام و بستن فضای سیاسی
کشتیبان تغییر کرده و سکان هدایت کشتی در اختیار فردی است که برای روی کار آمدنش، تمام قدرت نرم و سخت خود را به کار بردهاند تا رویایشان برای در اختیار داشتن کامل کشتی محقق شود. ظاهرا حالا نوبت آن رسیده که منتقدان مسیر حرکت کشتی هم، فرمان سکوت را دریافت کنند. این نقش را روزنامه کیهان تحت مدیریت حسین شریعتمداری امروز بیش از پیش عهدهدار شده است؛ حتی تا آنجا که در برابر دولت، مجلس و مذاکرهکنندگان همسو با این روزنامه، ساز مخالف میزند و به نظر میرسد پا را فراتر از سخنگویی دولت گذاشته و مسیر جدیدی را تعریف میکند؛ مسیری که از لابهلای یادداشتها و گزارشهای یک ماه اخیر این روزنامه قابل ردیابی است و نشان از محدودتر کردن حلقه آنهایی دارد که تا پیش از این تصور بر این بود همفکر هستند؛ و البته در این بین، میکوشد مشوقی برای اعمال برخورد با گروهها و جریانهای منتقد هم به دست دهد و برای خود، هویتیابی کند. در این گزارش، نگاهی داریم به تضاد شکلگرفته میان کیهان و دولت و مجلس مستقر.
سیاست خارجی: نسبتا نامطلوب
«دولت سیزدهم نشان داده بدون برجام و افایتیاف میشود کارهای بزرگی کرد. دو ماه! فقط دو ماه دیگر اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد، اوضاع زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد!» این آخرین جمله از دومین بند سرمقاله روزنامه کیهان در تاریخ پنجم شهریور است. سیاست پیشنهادی که طی چند روز اخیر از سوی این روزنامه بارها به آن اشاره شده و به دولت سیزدهم پیشنهاد میدهد در مذاکرات احیای برجام، سیاست روسیه در ماجرای اوکراین را در پیش گرفته و در مذاکرات تغییر مسیر داده و با سیاست جدیدی حرکت کند و به جای تلاش برای «لغو تحریم با مذاکره» روی «خنثیسازی تحریمها» تمرکز کند. شاید در نگاه سطحی، آنچه را روزنامه کیهان منتشر میکند بتوان نظر این روزنامه تلقی کرد. اما نکتهای که اثباتش سخت نیست، به جایگاه متفاوت این روزنامه در بین رسانههای اصولگرا برمیگردد. سالهاست روزنامه کیهان به عنوان تریبون بخش بانفوذ و باقدرت تلقی میشود و به همین علت آنچه را این روزنامه منتشر میکند باید فراتر از نظر روزنامهنگاری، تجزیه و تحلیل کرد. این روزنامه از تمام مسیر طیشده توسط دولت و بهخصوص سیاستهای اقتصادی و فرهنگی سیدابراهیم رئیسی رضایت کامل دارد و بارها به تعریف و تمجید از عملکرد دولت سیزدهم پرداخته است؛ اما در سیاست خارجی به نظر میرسد خواستههای کیهان محقق نشده است. در سرمقالهها و تیترهای اخیر این روزنامه، کاملا مشخص است که تغییر در مسیر سیاست خارجی دولت سیزدهم در ماجرای احیای برجام، خواستهی شماره یک آنهاست. نکته جالب توجه آنجاست که کیهان در حالی به صورت نرم از روند کاری تیم مذاکرهکننده هستهای انتقاد میکند که از وزیر امورخارجه تا مذاکرهکننده اصلی ایران، همان افراد مطلوب آنها بودهاند و حتی افرادی هم که در دولت حسن روحانی منتقد برجام بودند و این سند را در مجلس آتش زدند، این روزها در لیست مدافعان توافق قرار گرفتهاند.
سیاست داخلی: همان همیشگی
در کنار تلاش برای تغییر مسیر سیاست خارجی، روزنامه کیهان طی چند وقت اخیر به سیاست چندساله خود ادامه داده و همچنان اصلاحطلبان سیبل اصلی اتهامات این روزنامه مدعی اصولگرایی هستند. حتی زمانی که یکدستسازی فضا انجام شده و مجلس و دولت به صورت کامل در اختیار اصولگرایان قرار دارد و جریان اصلاحات تقریبا از تمام صحنههای مدیریت کشور کنار زده شده است، باز هم همان مسیر سابق ادامه دارد و تنها تفاوت ایجادشده این است که دیگر اصلاحطلبی در قدرت حضور ندارد که عملکرد او نقد شده و مورد اتهام واقع شود. حال و در غیبت مدیران اصلاحطلب، بهترین سیبل برای اتهامزنی، رسانههایی هستند که گرایش فکری آنها مخالف کیهان است. فرقی ندارد رسانهای که مخالف مسیر کیهان حرکت میکند، کدام رسانه باشد؛ مخالفت با کیهان با اتهام روبهرو خواهد شد؛ کمااینکه طی دو هفته اخیر کیهان در سه گزارش علیه رسانههایی که مخالف این روزنامه هستند، موضع گرفته است. آخرین مورد آن مربوط به روز گذشته است که در سومین گزارش سریالی خود مدعی شده است که رسانههای اصلاحطلب از سوی اسرائیل کارویژه دارند تا اخبار را وارونهنمایی کنند و دست به جعل اخبار بزنند. این گزارشها در تاریخهای 13 مرداد، 3 و 7 شهریور منتشر شدهاند. اما نکته جالبتوجه اینجاست که حتی روزنامه «جمهوری اسلامی» هم از گزند این اتهامات به دور نمانده و در لیستی قرار گرفته که روزنامه کیهان مدعی است «سرمایههای اسرائیل در ایران» هستند.
سناریوهای مطلوب کیهان
از مسیری که روزنامه کیهان در پیش گرفته است، دو موضوع را میتوان تجزیه کرد که یک مورد آن مربوط به بخش داخلی اصولگرایان و یک مورد دیگر مربوط به فضای منتقدان این روزنامه خواهد شد. گزارشها و سرمقالههای منتشرشده درباره مذاکرات احیای برجام نشان میدهد که این روزنامه از مسیر طیشده در مذاکرات رضایت ندارد و اگر مسیر موردنظر کیهان رعایت نشود، شاید سیاست خارجی دولت مطلوب این روزنامه هم به لیست انتقادات و حتی شاید اتهامات کیهان اضافه شود؛ موضوعی که میتواند حتی منجر به انشقاقی جدید در اصولگرایان شود. نباید فراموش کرد که هرگاه قدرت یکدست در اختیار اصولگرایان بوده، انشقاق در این جریان به وجود آمده است. نمونه بارز این موضوع به دومین دوره حضور محمود احمدینژاد در دولت برمیگردد که پس از سال 1388 جریان حامی او فاصله جدی با اصولگرایان گرفت و حتی کار آنها به تقابل هم کشیده شد. سه گزارش منتشرشده توسط کیهان که در آنها به صورت رسمی رسانههای اصلاحطلب و منتقد وضع موجود، بهعنوان عوامل اسرائیل در ایران معرفی شدهاند با توجه به سیاستی که این روزنامه سالهاست با اتهامزنی در پیش گرفته، نکته عجیب و دور از انتظاری تلقی نمیشود. اگرچه این سوالات را به اذهان متبادر میکند که اگر این رسانهها عوامل اسرائیل هستند، با توجه به اینکه بیشترین رسانهای که به دنبال بیاهمیت نشان دادن احیای برجام و ممانعت از به سرانجام رساندن این توافق است، همین روزنامه کیهان بوده و آنها همسو با خواست اسرائیل تزهایشان را تعریف کرده و خواستهایشان را بیان میکنند؟ آیا این به معنی ایز گم کردن یا نعل وارونه زدن کیهان نیست؟ علاوه بر این، در شرایطی که قدرت اجرایی کشور به صورت کامل یکدست شده و نشانی از اصلاحطلبان در دستگاههای اجرایی نیست، شاید بتوان این گزارشها را پالسهایی دانست که برای بیشتر بسته شدن فضا به دولت داده میشود تا صداهای منتشرشده در کشور هم یکدستشده و هیچ صدایی مخالف آنها شنیده نشود تا کار بر همان اساس پیش برود که مطلوب این جریان است.