| کد مطلب: ۵۷۶

رفتار با مخـالف شاخص راستی‏‌آزمایی حقوق بشر

رفتار با مخـالف شاخص راستی‏‌آزمایی حقوق بشر

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر در گفت‌وگو با«هم‌میهن» مطرح کرد:

رفتار با مخـالف شاخص راستی‏‌آزمایی حقوق بشر

«حقوق بشر» ازجمله حقوقی تعریف می‌‌شود که در سده‌‌های اخیر درباره ضرورت آن بحث بسیار شده و طراحان و حامیانش آن را اساسی‌‌ترین و ابتدایی‌‌ترین حقوقی عنوان می‌‌کنند که انسان باید از آن بهره‌مند شود. طی دهه‌‌های اخیر حقوق بشر با پسوند اسلامی نیز به میان آماده است که جوامع و کشورهای اسلامی بر اهمیت آن تاکید بسیار دارند و بنا بر اعلامیه‌‌ای که در این زمینه منتشر کرده‌‌اند، این نوع حقوق بشر را ضرورت و نیاز اصلی جامعه بشری در مقابل حقوق بشر زاییده جوامع روشنفکری غرب می‌‌دانند؛ درباره نسبت «حقوق بشر اسلامی» به «حقوق بشر» گفت‌وگویی با عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر و تحلیل‌گر سیاسی انجام داده‌‌ایم که در ادامه می‎آید:

گذاشتن قید اسلامی برای حقوق بشر تا چه اندازه قابل قبول است و آیا حقوق بشر در ادیان مختلف قابل تعریف است؟

وقتی عنوان حقوق بشر اسلامی مطرح می‌‌شود اولین سوالی که پیش می‌‌آید همین است که شما پرسیده‌اید. اساسا عنوان حقوق بشر اسلامی با دو اشکال جدی روبه‌روست. اولا عنوانی کاملا انفعالی و ناشی از ضعف است و ثانیا پدیده‌‌ای کاملا سیاسی است، زیرا کشورهای اسلامی در برابر انتقادات مکرر دنیای غرب در مورد حقوق بشر و حاکمیت دیکتاتوری ‌‌و بی‌قانونی در اغلب این کشورها حقوق بشر اسلامی را به عنوان یک سپر دفاعی برای خودشان ساختند، هرچند در آخرین سند حقوق بشر اسلامی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی کوشیدند از آن فاصله بگیرند. شاید بتوان گفت که مفهوم حقوق بشر اسلامی بیانگر نفی زیرکانه حقوق بشر به صورتی موجه است یعنی می‌‌خواهد بگوید آنچه به عنوان حقوق بشر در دنیا شناخته می‌‌شود را حقوق بشر واقعی نمی‌‌دانند و چیز دیگری را قبول دارند و آن حقوق بشر اسلامی است. جالب آنکه اغلب مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر را در سند حقوق بشر اسلامی می‌‌آورند اما مواردی را که با منافع قدرت اصطکاک دارد با تبصره‌هایی از اثر می‌‌اندازند. حقوق بشر، حقوق بشر است بدون پسوند. البته در نقطه مقابل هم مدعیان حقوق بشر هستند که تفسیر‌‌های من‌درآوردی از حقوق‌بشر ارائه کرده و ناهنجاری‌هایی را به اسم حقوق‌بشر جا زده‌اند که با اصول و بنیاد‌‌های حقوق بشری در تضاد است و همان بلایی را سر حقوق بشر آورده‌اند که از طریق تفسیر دین بر سر دین آمده است. البته راه رفع مشکل این است که این تفسیرهای ضدحقوق‌بشری را نقد کنیم نه اینکه حقوق بشر دیگری خلق کنیم که آن را تضعیف کند و این گوهر گرانبهای بشری را در انحصار دیگران بگذاریم. اگر آگاهی از تاریخ اندیشه حقوق بشر داشتند می‌‌فهمیدند که حقوق بشر اولا تنها محصول تمدن غرب نیست و یک دستاورد بشری است و ثانیا فرامذهبی بوده و پسوندبردار نیست. با این پسوند‌گذاری‌‌ها در واقع اصل حقوق بشر بی‌اعتبار می‌‌شود زیرا اگر پیروان هر مذهب و فرقه‌‌ای پسوند آئینی خود را به آن بزنند و حقوق بشری تابع اصول مذهبی و فرقه‌‌ای هر کدام بسازند، دیگر حقوق «بشر بماهو بشر» نیست، حقوق بشر پیروان آن آئین است و در نتیجه حقوق بشر هم به تعداد مذاهب و ادیان و فرقه‌‌ها درآمده و خودش عامل اختلاف جدیدی می‌‌شود. در این مورد مطالعه آخرین درس‌‌های خارج آیت‌الله منتظری که تحت عنوان «حقوق بشر یا حقوق مؤمنان» تنظیم و منتشر کرده‌ام و خود درس‌‌ها هم به صورت کامل تحت عنوان «حقوق انسان و سب و بهتان» منتشر شده است، مفید است.

‌یکی از منتخبان جایزه قوه قضائیه برخی فعالان فلسطینی هستند. به نظر شما اهدای جایزه‌‌ای به نام حقوق بشر اسلامی، تا چه اندازه می‌‌تواند به بهبود زندگی مسلمانان فلسطینی کمک کند؟

در مقابل شیوه اعطای جایزه توسط نهادهای دیگر که به جهان سوم یا نظر ندارند یا اگر نظر دارند تحت تاثیر لابی‌‌ها یا معیارهای سیاسی است، طبیعتاً به وجود آمدن نهادهایی که پتانسیل‌‌های داخلی و منطقه‌‌ای را بشناسد و حمایت و تقویت کند کار ارزشمندی است و از این جهت باید حمایت شود و قطعا اگر مشکلات مورد نظر در این کار به ویژه مشکل اعتباری، رفع شود، تاثیرات مثبت هم خواهد داشت، اما وقتی به لیست برندگان جایزه حقوق بشر قوه قضائیه نگاه می‌‌کنیم معلوم می‌‌شود که این کار بیشتر یک کار سیاسی و ایدئولوژیک است، چون بعضی از آنها هیچ کار حقوق بشری ویژه‌‌ای انجام نداده‌اند، بعضی‌شان از منظر حقوق بشری نمره لازم را کسب نمی‌‌کنند. بعضی‌‌ها از جنبه نمادین کار خوبی است، مثل شیرین ابوعاقله ولی آیا اگر او در تیراندازی صهیونیست‌‌ها شهید نمی‌‌شد باز هم برنده این جایزه می‌‌شد؟ یا نوه ماندلا انتخاب می‌‌شود که اعتبار او و ارتقای مقامش در کشورشان بیشتر به‌خاطر انتساب به پدربزرگش است و افتخار خود او هم همین است ولی آیا مشی و مرام و سلوک سیاسی ماندلا و حتی نوه‌‌اش را نسبت به فرقه‌‌ها و ادیان و دگراندیشان و شیوه حکمرانی و قضاوت قبول دارید؟ شیرین ابوعاقله و ماندلا به‌خاطر حمایت از فلسطین و انصاری به‌خاطر مدرسه کودکان روهینگیایی انتخاب می‌‌شوند ولی آیا مدافعان حقوق مسلمانان چین که زیر ستم‌‌های وحشیانه‌‌ای بدتر از فلسطینی‌‌ها هستند هم برنده جایزه می‌‌شوند؟ آیا جایزه حقوق بشر قوه قضائیه اینقدر استقلال از حکومت دارد که به مدافعان حقوق بشر چینی هم جایزه بدهند؟ نگاهی به لیست اهدای جوایز در هفت دوره نشان می‌‌دهد در بعضی موارد هم خودشان به خودشان جایزه داده‌اند و یا غیر از جایزه و در تجلیل و تقدیرها، از کسی تجلیل می‌‌شود که کتابی نوشته به اسم فلسفه حقوق بشر در حالی که محتوای کتاب در نفی پایه‌‌های بنیادین حقوق بشر است. به گمان من حالا که این کار شروع شده اگر اقداماتی به منظور حرفه‌‌ای شدن اهدای جایزه انجام شود می‌‌تواند نتایج مطلوبی به بار آورد و کمکی به پیشرفت حقوق بشر کند وگرنه این‌هم تبدیل به یکی از تشریفات بی‌خاصیت و نمایشی دولتی خواهد شد.

‌قوه قضائیه ایران، به عنوان یک نهاد حکومتی، تا چه اندازه متولی خوبی برای برگزاری چنین همایش و چنین جایزه‌‌ای است؟

اشکالی ندارد که یک دستگاه حاکمیتی بخواهد جایزه حقوق بشر بدهد، اما اولین و فوری‌‌ترین کاری که باید انجام دهد، اعتباربخشی به جایزه است. در فرانسه هم کمیسیون ملی حقوق بشر فرانسه وقتی برندگان خود را تعیین می‌‌کند نخست‌وزیر این کشور جایزه را اهدا می‌‌کند، اما داوران این جایزه و سازوکارهای آن کاملاً مدنی است و کمیسیون ملی حقوق بشر فرانسه و جایزه‌‌اش مورد تایید و حمایت نهادهای مستقل حقوق بشر داخلی این کشور و بین‌المللی هستند. مشکل بزرگ جذب قوه قضائیه فرایند اعتباربخشی است که فکر می‌‌کنند اگر خودشان و کارمندان جمعی و رسانه‌‌های حکومتی دور هم جمع شوند و تعریف و تمجید کنند این امر تحقق یافته است و کاملاً چشم را به روی اعتباربخشی بیرونی حتی از خود جامعه هم می‌‌بندند. اما این فرایند اعتباربخشی عملی نمی‌‌شود چون اساساً اجازه پیدایش نهادهای مستقل حقوق بشری در داخل که رویکرد انتقادی هم داشته باشند داده نمی‌‌شود که آنها بخواهند چنین نقشی را ایفا کنند. یکی دیگر از ضروریات فرایند اعتباربخشی اصلاح رویه‌‌ها در خود قوه است. قوه قضائیه اگر می‌‌خواهد جایزه حقوق‌‌بشری بدهد بهترین جایزه حقوق بشری این است که به گونه‌‌ای عمل کند که شهروندان و حتی دگراندیشان از آن خشنود باشند. همین الان کمیته حقوق بشر قوه قضائیه اینقدر که به دفاع از افراد خاصی در خارج از ایران می‌‌پردازد در داخل کاری نمی‌‌کند. سنتی که جواد لاریجانی پایه گذاشت و این کمیته هنوز در اسارت آن سنت است این بود که کمیته حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به توجیه‌گر کارهای قوه قضائیه و حتی احکام نادرست آن در برابر انتقادات مراجع بین‌المللی باشد. جالب است که بارها از احکامی دفاع کرده که بعدا در مراحل قضایی و فرجام‌خواهی در خود قوه قضائیه نقض شده است. اگر همین کمیته حقوق بشر قوه قضائیه به دفتر و مرجعی برای تظلم‌خواهی در داخل تبدیل می‌‌شد و واقعا پیگیری و رسیدگی عاجل می‌‌کرد و تلاش خود را برای بهبود وضعیت حقوق بشر در داخل در مواردی که محل نزاع و انتقاد است می‌‌گذاشت خودش بهترین جایزه به مردم بود و شایسته دریافت جایزه توسط نهادهای حقوق بشری مستقل می‌‌شد. وقتی عده‌‌ای اینقدر به اسلام دلبستگی دارند که حقوق بشر را هم اسلامی می‌‌کنند انتظار می‌‌رود لااقل به همان اسلام، پایبندی داشته باشند. از آئین حکمرانی امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر که بگذریم یکی از آموزه‌‌های مهم اخلاقی اسلام این است که مؤمن بیش از آنکه نگاهش به بیرون باز شود، باید به درون خود باشد، اما در حال حاضر رسانه‌‌های قوه قضائیه و کمیته حقوق بشر قوه بیشتر چشم‌شان به بیرون و موارد نقض حقوق بشر در کشورهای دیگر باز می‌‌شود و پیوسته بسته حقوق بشر درباره وخامت حقوق بشر در کشورهای دیگر منتشر می‌‌کنند که در مجموع وضعیت‌شان اگر بهتر از ما نباشد بدتر از ایران نیست ولی شما نمی‌‌بینید درباره موارد نقض حقوق بشر در داخل بسته حقوق بشر بدهند و حرفی بزنند یا تمرکز خاصی در رسیدگی به تظلم‌‌ها به ویژه درباره زندانیان سیاسی و عقیدتی داشته باشند که شاخصی برای سنجش وضعیت عدالت است. رفتار با مخالف و منتقد و دگراندیش، بهترین شاخص راستی‌آزمایی است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی