بیماری فساد در فرزندان مدیران ساختاری است
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
امانالله قراییمقدم:
بیماری فساد در فرزندان مدیران ساختاری است
فرهاد فخرآبادی: امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم، معتقد است موضوع فساد در بین فرزندان مقامات و مسئولین تنها مربوط به ایران نیست و در بسیاری از کشورها این معضل وجود دارد. این استاد دانشگاه در گفتوگو با هممیهن گفته است که برای درمان این معضل در جامعه ایران باید به صورت ساختاری موضوع را ریشهکن کرد.طی سالهای اخیر در ساختار جمهوری اسلامی ایران تعداد فرزندان مقامات و مدیران که به جرمهای مختلف متهم و برخی از آنها مجرم هم شناخته شده و احکام محکومیت برای آنها در نظر گرفته شده، بیشتر شده است، علت این موضوع را از نظر علمی چه میدانید؟
نکتهای که در درجه اول درباره این موضوع باید بگویم این است که بروز فساد در بین فرزندان و نزدیکان مدیران و مقامات تنها مربوط به جمهوری اسلامی ایران نیست و نمیتوان گفت که به صورت انحصاری در ایران شاهد بروز این موضوع هستیم. این معضل یکی از ویژگیهای عمومی کشورهایی است که در اصطلاح به آنها کشورهای «جهان سوم» میگویند. یعنی کشورهایی که به اصطلاح «اقتدارگرایی، روابطمداری، رانت و رشوه» در ساختار آنها رواج پیدا کرده و نمیتوان آن را تنها مربوط به ایران دانست که دارای این معضل است. اصولا یکی از دلایل مهمی که به این کشورها، عنوان «جهان سوم» داده شده، وجود همین موارد است، این در حالی است که کشورهای توسعهیافته سعی کردهاند خود را از این موضوع جدا کنند اما ما و سایر کشورهای جهان سوم همچنان در این مسیر قرار داریم و فساد ادامه دارد. موضوع دیگری که وجود دارد، این است که وجود این نوع فسادها نشان میدهد که در کشورهای جهان سوم، ملاکهای انتخاب افراد برای قرار گرفتن در مناصب مهم براساس تئوری مشروعیت عقلانی نیست و مسئولیتها براساس روابط، اقتدارگرایی، نفوذ و الیگارشی تقسیم میشود و زمانی که مسئولیتها براساس این ملاکها تقسیم شود، به بخشهای پایینتر هم سرایت میکند. به عبارت دیگر زمانی که فردی براساس شایستگی، پستی را بهدست نیاورد و انتخاب او براساس روابط باشد، سعی میکند فرزند خودش را هم از دل همین سیستم به قدرت برساند. در نتیجه شما میبینید که قدرتهای فامیلی و خانوادهسالاری در کشور حاکمیت دارند.
ریشه وجود این نوع فساد در تاریخ ایران به کجا برمیگردد و آیا از دورهای خاص شاهد آغاز این فساد هستیم؟
نمیتوان مبدا خاصی را برای این موضوع پیدا کرد و به صورت قاطع گفت وجود این فساد تنها مربوط به سالهای اخیر است و یا از فلان دوره آغاز شده است چنانچه در همین تاریخ معاصر میبینیم در دوره پهلوی و قاجار هم این مسائل وجود داشت. حتی اگر بخواهیم نگاهی کلانتر به تاریخ ایران داشته باشیم، در اشعار سعدی هم ردی از گله و شکایت چنین وضعیتی را میبینیم. پس این بحث در ایران ریشهای بوده و نمیتوان گفت مربوط به الان است اما طی این سالها گسترده شده است. البته باز هم تاکید میکنم این موضوع تنها مربوط به ایران نیست و در همین کشورهای همسایه خودمان هم این موضوع را بارها دیدهایم. منتهی موضوع مهم، این است که هر ساختاری در داخل خود آن ساختار قابل بحث است و نمیتوان مدل ایران را با کشورهای دیگر مثل ترکیه یا پاکستان یکی دانست.
وجود این فضا را ناشی از ضعف کدام نهاد میتوان عنوان کرد، ضعف از قانون است یا فضای سیاسی، یا مشکل از جامعه است؟
از دید مکتب ساختارگرایی، این ساختار است که بیمار شده و وقتی ساختار بیمار باشد و اجزایی که در این ساختار حضور دارند، به طور مناسب کنار هم قرار نگیرند، به کل مجموعه سرایت میکند. اگر ساختار در ایران بیمار نبود، شاهد این همه دزدی، اختلاس و رشوه نبودیم و برای مثال فردی که 20 سال در دستگاه قضایی کشور منصب بالا داشته، دچار فساد نمیشد تا زمانی هم که برای او دادگاه تشکیل شد، با خیال راحت بگوید من رفقایی دارم که اگر بخواهم تمام لواسان را به نام من میزنند. این ساختار بیمار شده و برای درمان این موضوع باید به صورت ساختاری عمل کرد و از ریشه و اساس مشکل را حل کرد نه اینکه با دستگیری فرزند فلان مسئول فکر کنیم این مشکل حل خواهد شد. زمینههای فساد باید به صورت کامل و اساسی ریشهکن شود، کاری که بسیاری از کشورها انجام دادهاند، البته در اروپا هم این مشکل را میتوان دید اما به اندازه ایران و کشورهای جهان سوم نیست.